آخرین یادداشت چاپ شده از طرف آقای مسعود نیلی مشاور رئیس جمهور ( آقای روحانی )در روی خبرگذاری ها دیدم هم سخت خوشحال شدم هم سخت ناراحت؟
سخت خوشحال شدم از اینکه مسئولین اقتصادی کشور کمی بخود آمده اند و بعد از چهار سال اقرار می کنند که در وضع بسیار بدی هستیم (آش آنقدر شور شده که صدای آشپز هم درآمده است)
باید اعتراف کنم از اینکه اقرار کرده اید تنزل در آمد روستایی و شهری و بیکاری گسترده و همینطور مشکلات صندوقهای بازنشستگی نظام بانکی بحران آب و محیط زیست و قلت در آمد نفت ابر چالش های اقتصاد هستند که به سادگی قابل رفع نیستند
بخصوص اینکه فضای فعلی بین المللی با آمدن ترامپ موقعیت مناسبی برای حل این مشکلات در اختیار ما قرار نمی دهد ( نشان از عاقل شدن برگزیدگان ما دارد)
بله آقای نیلی هرچه را در بالا مطرح کرده اید با ضریب دو برابر قبول دارم و از شجاعت شما در مطرح کردن ان تقدیر می کنم
اما در قسمت دوم سخنان شما که خواستار کینه زدایی از سیاست شده اید
باید اعتراف کرد درخواست خوبی است اما چرا اینقدر دیر در واقع وقتی دارید این درخواست مطرح می کنید که مرگ از در وارد شده و مریضی که بر سر آن دعوا می کردید 90% درصد بدن او مرده است
آنوقت که برای انتخابات برهم انواع و اقسام اتهام دشنام و.... روا می کردید ( یا می کردند) از این قبیل سخنان خبری نبود
اینجا دقیقا مثل یک روستا می ماند در نزدیکی شهر پدری من یک روستا وجود دارد
سی سال پیش در آنجا انتخابات شورای ده برگذار شد دو طرف دعوا که فاقد درک فهم و تحصیلات
و بالاتر از همه فاقد سعه صدر ( شرح صدر اسلامی و قرآنی) بودند برای مطرح شدن و برنده شدن انتخابات شروع کردند به جار و جنجال و توهین اتهام به رقیب تا بازی را برنده شوند
اهالی روستا هم که زیاد توی باغ نبودند عده ای طرف گروه اول و عده ای طرف گروه دوم گرفتند
جنگ دعوا بسیار بالا گرفت این کوتوله های روستایی هر آنچه نباید بکنند کردند
هرچه نباید بگویند گفتند بالاخره یک گروه که عشیره و فامیل بیشتری داشت بازی را برد
30 سال از آن انتخابات گذشته حتی دو رقیب اصلی کاندید شورا فوت کرده اند اما هنوز دعوا کینه و
لجاجت درگیری اتهام دو گروه ادامه دارد ( بازی انتخابات ایران نیز کپی بزرگ شده همان روستا است)
بسیار متاسفم که هنوز عاقلان قوم ( قم می توانست نقش حیاتی در این دعوا داشته باشد اما علما بیشتر نقش حاشیه و عافیت طلبی اختیار کردند در قضیه بانکهای خصو صی و رباء نیز سکوت قم مجرمان را مهاجمتر و عاصی تر کرد )نتوانسته اند صلح و دوستی بین دو گروه بر قرار کنند
درخواست دوم شما هم مورد تایید است (سیاست زدایی از اقتصاد )
اما دعوا دو گروه در روستا برای بدست آوردن نبض اقتصاد روستا بود
و این دعوا غیر از دخالت رهبری در ایران چاره ای ندارد مگر ایشان یک یا چند آدم بیطرف بر این کار بگمارد وگرنه مدعیان عقب نخواهند نشست
و این نیمه جنازه ( اقتصاد ) هر کدام به سمت خود می کشند در واقع معتقد هستند این مرده را به ما بدهید خوبش می کنیم
و قسمت آخر در خواست هم مورد تایید است ( سخنرانی زدایی از سیاست گذاری )
اما با این آرایش که دهاتی های آن روستا ( جناحهای سیاسی کشور ) دارند این نیز امکان پذیر نیست کاش راه حل این کار را هم پیشنهاد میدادید
من پیشنهاد خودم در این باره هم دخالت رهبری است یک یا گروه بیطرف مسئولیت به عهده بگیرد
با پیشنهاد های فاقد راه حل
باید منتظر کوبیدن آخرین میخ بر تابوت ( اقتصاد ) بود
- ۹۶/۰۴/۱۵