راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

کلمات کلیدی

اقتصاد بدون نفت هم اکنون

هلندی سرگردان یا کشتی سرگردان

شوک درمانی اقتصاد

نقل و چاپ محتویات این وبلاگ با درج مبدا بلامانع است

طغیان فروپاشی اقتصادی

به کور می گوییم عین علی

آقای روحانی با کلید آمدید با "قفل مطلق" کشور می روید

"مختال فخور"

نه اصول گرایان ما اصول گرا هستند نه اصلاح طلبان اصلاح طلب

دومینو ورشکستگی زنجیره ای

کوتوله های سیاسی نه "کودکان سیاسی"

( فرهنگ لجبازی احمدی نژادی)

عدالت اقتصادی از اولین درخواست انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه بود

و گرنه همچنان درجا خواهیم زد

الحاق چهار وزارتخانه اقتصاد تجارت صنعت معدن به رهبری

آمریکا وجود دو ژاپن در آسیا تحمل نخواهد کرد

تا همچنان برای خودشان ماهی صید کنند؟

منافع ملی کیلو یی چند است

اندیشکده استراتژیک مطالعات

فاجعه فرو ریزی اقتصادی بوقوع خواهد افتد لطفا بر سر

تقسیم غنایم اینقدر نزاع نفر مایید ( غنیمت تقسیم وزارت خانه ها )

شده

خلاصه انقلاب هیچ اسلام هم قربانی سود جویان داخلی

امروز اعلام عفو عمومی کنیم

امام علی (ع) دشمنان خود را می بخشید دست به مصادره بابت مالیات نزد

تبلیغات کردید "ایران "همچون لیبی تسلیم شد

آن گربه بچه کوچک ( جغرافیای ایران) اکنون پلنگ بزرگی شده

زلزله آسمانی یا زمینی یا سیاسی بیرون بریزد

سیاست فرغون های موتور دار

جان ملت گروگان این دو کارخانه مونتاژ کرده ایم

بایگانی
  • ۰
  • ۰

رهبر فرزانه انقلاب سال 1404 را سال سرمایه گذاری برای تولید نام گذاری کردندطبق عرف چند ساله اخیر یک مدتی مانند مد جدید مسئولان هی مرتب شعار سرمایه گذاری مطرح می کنند تا کم کم این بحث فروکش کند و به فراموشی سپرده شود.

این رویه وحشتناک سالهای اخیر بوده بله قربان گویی می کنند تا موضوع را پشت گوش انداخته و به پرونده های عمل نکرده سالهای قبل ضمیمه کنند؟

مشکل کجا است مشکل اساسی اینجاست که بدنه کارشناسی دولت تولید در ایران را نمی خواهد.

این بدنه کارشناسی اعتقادی به رشد توسعه داخلی ندارد به چند دلیل واضح ؟

اول اینکه اینان تحصیل کرده غرب هستند و اعتقاد دارند مانند تقی زاده برای رشد و وتوسعه ما باید سرتا پا فرنگی شویم.

اینان واقعا اعتقاد دارند توسعه یعنی غرب یعنی آمریکا یعنی اروپا اصلا قبله آمال آنان آنجا است درس خواندنشان حتی اگر در دانشگاههای داخلی هم بوده باشد تربیتاشان غربی بوده و هست.

دوم اینکه اینان سر سپرده سرمایه داران بزرگ داخلی و حتی خارجی هستند با نفوذ اینان سمت گرفته و در کشور کارشناس های تصمیم گیر شده اند اینان دارند به وارد کنندگان بزرگ وفا داری و خدمت  می کنند.

سوم اینکه اینان می خواهند کشور در همین وضعیت بسر ببرد تا مرتب متخصصان داخلی سر کیسه کنند می خواهند تولید درمرحله  مجوز محور و موافقت های اصولی در صف باقی بماند و برای اندک مجوز صادر شده وجوه کلان رشوه بگیرند.

چهارم اینکه صدور مجوز برای اینان هدایت و امتداد وابستگی را آسانتر خواهد کرد. صدها مجوز تولید فرش ماشینی صادر کنند اما دریغ از 5 عدد مجوز تولید نخ فرش و تولید نخ نساجی و فرش ماشینی و حتی نخ های مصنوعی در ایران برای امتداد وابستگی کشور به خارج 

پنجم اینکه اینان خود را دانا ترین اشخاص موجود در صنعت و کشاورزی و معدن ایران می دانند خود را حتی به نوعی مالک می شمارند .

به همین خاطر دارند سهم افسانه ای از خیانت به بک کشور می برند چرا باید مسند و صندلی خود را رها کنند.

به همین خاطر است که می بینیم چقدر حلقه های مفقوده در تولید کشور وجود دارد هزاران مرغداری داریم ده عدد تولید دانه های صنعتی دام مرغ نداریم هزاران مصرف کننده نیاز به دان خارجی دارند در حالیکه قسمت اعظم مواد کشاورزی زائد و تفله های صنایع تبدیلی بسیاری قابل تبدیل به دان هست نداریم .

هزاران معدن و موافقت استخراج بدون چرخه کامل تولید مجوز داده شده است .

هزاران صنعت مفقوده در چرخه کامل تولیدات کشاورزی فلزی پتروشیمی پلاستیکی خودرویی و معدنی به وضوح و عمدی وجود دارد. تا چرخه پازل تحریم تداوم ببخشد.

حتی در آهن فولاد و مس روی ؟

این کاریکاتور صنعتی تولیدی کشاورزی فقط حاصل خدمت اینان است.

وجود حفره های عمیق و غیر قابل پرشدنی که سالها  استمرار داشته دارند. 

تا وقتی قدرت تصمیم گیری در دستان اینان است کشور راه تولید را نخواهد دید.

وقتی شما در سلسله فرماندهی تولید کشور خائن و سر سپرده غرب را دارید نمی توانید با غرب درگیری و جنگ پیروز داشته باشید.

تولید با اینان هرگز به ثمر نخواهد نشست؟

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

یکی از عمیق ترین مشکلات کشور این است که دولت ها قادر به شناخت عمیق تهدیدات نیستند و تازه بعد از درک هم قادر به عکس العمل به موقع و مناسب نیستند. مشکل نه تنها به سستی و کمبود اراده باز می گردد بلکه ریشه در ناتوانی ذهنی عملی و توان مالی دارد. اینکه هر مسئولی در مقابل سوال اظهار می کند بودجه بدهید گویای همین گزاره است ناتوانی و دولت درمانده ؟ فقدان مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک .( در این مورد نگاه کنید به راهبرد 580)

بر هیچ کسی پوشیده نیست که اکنون وضع اقتصادی بسیار وخیم است و با تهدیدات جدید ترامپ بدتر هم خواهد شد.

اما راه حل وجود دارد در دسترس هم هست اگرچه به سختی و کوشش اما ترجیح اینست که مسئولان به اکراه و کندی حرکت کنند تا شاید خود به خود فرجی شود.

اندیشه ناپخته ای که ریشه در فرهنگ دولتهای گذشته دارد نقل است به شاه سلطان حسین صفوی  در اصفهان می گفتند افغانها دارند می آیند هی مرتب می گفت یخچی اما عکس العمل مناسب انجام نمی داد تا آنجا رفت که به انقراض سلسه صفوی منجر شد و شورشی محمد افغان اصفهان فتح کرد.

اما حمله اقتصادی دشمن راه حل دارد حتی راه حل عاجل اگر همت و غیرتی باشد؟

در سالهای اخیر بسته های نجات متعددی توسط افراد و حتی مجموعه های مختلفی برای اقتصاد ایران عرضه شده است اگرچه پیشنهادهای جالبی در بعضی از نسخ وجود دارد اما همگی دارای نقض های فاحشی هستند .

بگونه ای که بسیاری رفع مشکلات را منوط کرده اند به مذاکرات با آمریکا یا عده ای نظرات غیر ممکنی برای ایران مطرح می کنند نظیر افزایش شدید قیمت انرژی و مالیات حتی بعضی سخن از تغییر راه و روش سیاسی را مطرح کرده اند یا روش تجدید نظر طلبی مطلق ایران پیشنهاد می کنند

بطور کلی پیشنهادات یا بیشتر نظری هستند ( پیشنهادات دانشگاهی یا تحصیل کرده گان جوان بدون تجربه کار ) یا پیشنهاد های خیالی هستند قابلیت اجرای نیستند مگر اینکه دولت دیگری بر مسند کار باشد ( دولت غرب گرا ) در مجموع هیچ پیشنهادی با قابلیت عملی روی میز نیست.

این پیشنهاد این مزیت را دارد که با وضع موجود و حتی عدم رفع تحریم ها بتواند اقتصاد و کشور ایران مقتدر کند.

در بحرانهای اقتصادی معمولا جراحی های عظیمی رخ می دهد گاهی چنان این پیشنهادات جانگاه هستند که تا بیست سال می توانند کشور را درگیر کنند مانند بحران مالی یونان یا بحرانهای آرژنتین و مالزی کره جنوبی .

اما این پیشنهاد قادر است بدون درگیر کردن کشور در کوتاهترین مدت ممکن ( زیر یک سال ) و بدون قروض داخلی یا خارجی یا حتی تغییرات آنچنانی و فشار به دولت یا مردم مشکلات را حل کند.

اگرچه دولت دو مشکل اساسی دارد اول اینکه در توهمات مسئولین گرفتار است اینکه مرتب می گویید می توانیم یا خواهیم ساخت ریشه در ذهن زمان رقابت ها دارد و هنوز شروع نکرده ( فقدان برنامه )

دوم اینکه مرتب می گویید کارشناسان بیایند نشان می دهد علاوه بر برنامه فاقد اشخاص کارشناس یا فرمانده مورد اطمینان هم هست ؟

نه برنامه دارد نه نیروی عملیاتی این مختص به دولت فعلی نیست دولت قبلی هم در همین مشکلات عدم برنامه و عدم نیرو دست پا می زد؟

اگرچه من کماکان معتقدم باید اقتصاد حداقل در تحریم به رهبری واگذار کنیم بهتر است ( شرح کامل در راهبرد 599)

اما دشمن دقیقا برنامه دارد و می داند چه می کند  وزیر خزانه داری جدید ترامپ ( اسکات بسنت ) اعلام کرد که دولت ایران گرفتار بحران شدید اقتصادی است و فشار حداکثری می تواند به فرو ریزی اقتصادی ایران منجر شود.

پس دشمن دو هدف دارد اول ادامه فشار اقتصادی روانی دوم فروپاشی اقتصادی ایران.

رصد گفتار دولت مردان اروپایی و آمریکایی هم نشان از همین اهداف را دارد. 

متاسفانه حرکات اخیر دشمن کار ساز بوده و نشان داد می تواند حاکمیت ریال را از دولت سلب کند در جریان گران شدن اخیر ارز ریال داشت بصورت کامل حذف می شد در صورت وقوع چنین گزینه ای دولت ابزار مالی و پولی و حتی مالیاتی خود را از دست خواهد داد.

اما چاره کار دولت ایران باید با انتخاب یک وزیر اقتصاد تجربه دار به عنوان فرمانده جنگ اقتصادی برنامه زیر دنبال کند.

وزیر اقتصاد مجرب یعنی وزیری که تجربه گرانبار اقتصادی داشته باشد نه تحصیل کرده صفر منظور مار خورده افعی شده بازار باشد رها کنید مسئولین لباس شیک ( سابقه ساز یا رزومه دار ) باید رفت طرف مردان با تجربه جنگ دیده از ورشکستگی گریخته نه دکترهای بی تجربه دانشگاهی لازمه جنگ اقتصادی مردان با تجربه کاری است از قبیل مرحوم عالی نسب.

این قطعی ترین گزینه روی میز است اگر شما سراغ ندارید من سراغ دارم تمام کمالش را هم سراغ دارم به شرطی که دنبال هم جناحی نباشید.

اما برنامه شامل یک بسته به هم پیوسته است که باید باهم اجرایی گردد به قول خارجی ها یک پکیچ است.

بشرح ذیل اول تشکیل یک فرماندهی اقتصادی با داشتن 6 مشاور اقتصادی و یک فرمانده تصمیم گیر که مصداق تک روی های گذشته نشود هر تصمیم فقط با اکثریت آرا این هفت نفر اجرایی گردد. ( بدون فرماندهی بدون داشتن مشاوران آگاه بقیه کار ابتر است ) پیشنهاد می شود از دانشگاه یک مشاور اقتصادی از حوزه یک نفر از صنعت ( همگی از بخش خصوصی ) یک نفر از کشاورزی یک نفر از صنعت IT یک نفر از صنعت نفت پتروشیمی یک نفر 

تشکیل ستاد فرماندهی جنگ اقتصادی می تواند مزایای بیشماری داشته باشد از جمله تمرکز تصمیم گیری کوتاه کردن زمان هماهنگی اطلاعاتی عملیاتی و اقدامات به موقع و موثر.

دوم تغییر فاز مالیات گیری از وضع فعلی به یک درصد از هر نقل انتقال مالی  ( این گزینه شاه بیت این تصمیم گیری است که در درجه اول وزارت اقتصاد و اداره دارایی با آن مخالفت می کند .کارشناسان اصلی میانی و حتی درجه پایین این وزراتخانه بعلت تعارض منافع مخالف هستند چون تعیین مالیات بوسیله کارشناس دارایی ذی نفع متعدد دارد .

اما مالیات یک درصد منافع عظیم دارد از قبیل  رفع کسری عظیم بودجه  ایجاد عدالت مالیاتی عدم نیاز به کارشناس خاصیت فقر زدایی دارد اشخاصی که کمتر از دو میلیون در سال مالیات پرداخت می کنند بایدمالیاتشان عودت داده شود و حمایت شوند یکسان سازی می کند نیاز به دادگاه ها و کمسیون های ارزیابی منتفی می کند و منافع عظیم دیگر که در راهبرد    573 توضیح کامل دادم

اما سومین اقدام یک موضوع فراموش شده دولتها در ایران اینست که دولت علاوه بر فرماندهی اقتصادی دولت و سرمایه های دولتی وظیفه هدایت و همکاری سرمایه های مردمی و ملی را نیز به عهده دارد.

لذا باید سرمایه های مردمی و ملی را به سمت تولید و اهداف ملی رهنمون کند این وظیفه تنها به توصیه ختم نمی شود بلکه باید کانال این هدایت هم ایجاد شود

تخمین زده می شود سرمایه های مردمی در ایران 5000 برابر سرمایه های دولتی باشند فراهم آوردن امکان فعالیت این سرمایه ها در راه مبارزه با تحریم هم می تواند به بازدهی عظیم این سرمایه ها منجر شود و هم اشتغال فراوانی ایجاد کند و هم تنگنا ها را رفع کند.

لذا پیشنهاد می شود پانزده شرکت عظیم تولید توسط سهام مردمی ایجاد شود ( شرکتهای تولید مادر )

بشرح ذیل الف- شرکت تولید کامیون ملی ( تماما ساخت ایران با ایجاد خوشه های صنعتی ) این شرکت می تواند در مدت کوتاهی نیاز یک میلیون کامیون سبک و سنگین کشور برطرف کند.

ب- شرکت بزرگ و سهامی نفت گاز شمال برای بهربرداری از مخازن عظیم چالوس در دریای خزر و حتی شرکت های مشابه برای بهره برداری از معادن نفت استان ایلام دولت در سالهای قبل در قرارداد توتال تا 49 درصد منافع به این شرکت واگذار کرده بود چرا همین مقدار به بخش سهامی ملی و ایرانی واگذار نکنیم ؟ این شرکت ها می توانند بشدت GDP کشور افزایش دهند قادر خواهند بود بسرعت ناترازی انرژی ایران برطرف کنند

پ-شرکت عظیم تولید اتوبوس و مینی بوس ملی

ت-شرکت عظیم تولید قطار ملی برای راه آهن و مترو

ج-شرکت عظیم تولید هواپیما ملی هم مسافر بری هم باری حمل کارگو ( شرح کامل در راهبرد شماره 578 )

چ-شرکت عظیم اتومبیل سواری هیبریدی و برقی ملی

ح-شرکت عظیم کشتی سازی و صنایع دریایی ملی 

خ-شرکت عظیم سردخانه ای و توزیعی محصولات کشاورزی برای حفاظت به موقع از کشاورزان در خرید به موقع تولید و حمایت از مصرف کننده برای عرضه متوازن در طول سال ( جایگزین شرکت تعاونی روستایی که اکنون به شدت ضعیف و حتی ناکارآمد شده ) حجم 120 میلیون تن تولیدات کشاورزی ایران اکنون با 30 درصدتلفات مواجه است که این شرکت می تواند تا 20 درصد کارآیی آن بالا ببرد.

د-شرکت عظیم تولید ماشین آلات راه سازی و معدنی ملی ( نیاز فعلی کشور صد برابر تولید هپکو اراک است )

ذ-شرکت عظیم تولید موتوهای بزرگ صنعتی و ژنراتورهای مختلف ( نیاز سالیانه به 200 هزار عدد می رسد)

ر-شرکت عظیم استخراج معدنی فلزی برای رونق بخشیدن به استخراج معادن عظیم کشور که اکنون فقط 5% درصد کار شده 

ز-شرکت عظیم  صنایع نفت .پتروشیمی ( تولید راکتورها و ماشین آلات مورد نیاز صنایع پتروشیمی و تصفیه نفت )  

س-شرکت عظیم پالایشگاهی بخش سهامی برای تصفیه سریع نفت در نقاط مختلف جهت جلوگیری از صدور نفت خام

اگر چه تعداد شرکت های عظیم مورد نیاز کشور بیش از اینها است و کارشناسان پیشنهاد 30 شرکت بزرگ و تخصصی سرمایه گذاری مطرح می کنند که باید مورد حمایت دولت قرار گیرند حمایت بدون چون چرا اعم از اهدا زمین رایگان در مناطق محروم اعطا اعتبار ( حتی اعتبار نامحدود برای صنایع کلیدی مانند هواپیما سازی یا کامیون سازی و غیره )

چهارمین اقدام دولت باید ایجاد واحد آموزش همگانی کاربردی در کشاورزی و صنعت باشد.

تاسف بزرگ اینجاست که تولید گندم اینک در دنیا در هر هکتار بین نه تا بیست تن در هکتار متغیر است در کشور ما تولید گندم در هکتار بطور متوسط به 2/5 تن می رسد در حالیکه آموزش و حمایت می تواند این مقدار تا 5 برابر افزایش دهد حتی در کوتاه مدت هم می توان به دو تا سه برابر رسید 

متاسفانه در بخش صنعت هم همین مشکل وجود دارد در حالیکه یک کارگاه کوچک با ماشین آلات مشابه در ایران روزی دویست تا سیصد درب کابینت تولید می کند همین کارگاه حتی با مساحت کمتر و نفرات مشابه در ژاپن تا 8000 عدد کلگیر تویوتا کرولا تولید می کند حتی با کارگر مهاجر و گاها ایرانی؟

آموزش کلید گمشده بخش کشاورزی و صنعت بخش خصوصی ایران است .

5همت هزینه در آموزش می تواند 5000 همت تولیدات ملی را در ایران افزایش دهد حتی با همین امکانات موجود بخش خصوصی.

این رسانه ملی دهها کانال درست کرده چه عیبی دارد یک کانال اختصاصی آموزش کشاورزی یا یک کانال آموزش صنعتی برای عموم مردم ایران ایجاد کند؟ ( در حالیکه امکانات ستادی آموزشی موجود است از جمله واحد آموزش و ترویچ جهاد کشاورزی یا سازمان آموزش فنی حرفه ای کشور هر کدام با صدها مربی و مهندس )

پنجمین نیاز کشور ایجاد یک بانک توسعه اسلامی است با خاصیت وام دهی عمومی می توان برای شروع از صندوق ذخیره ارز ملی استفاده کرد ( منابع این صندوق باید بصورت عمومی و خرد در اختیار مردم قرار گیرد نه اینکه بصورت کلان مورد سوءاستفاده دولت ها و بخش های بزرگ کشور قرار گیرد) در غیبت بانک در ایران ( بانکها در ایران بکلی نا کارآمد و حتی به ضد خود بدل شده اند و کارکرد خود را صد در صد از دست داده اند ) این بانک می تواند معجزه کند.

ششمین نیاز کشور ایجاد حصار و دیوار در تمام مرزهای کشور است برای مقابله با قاچاق و انتقال اتباع بیگانه.

هفتین نیاز کشور مدیریت انرژی کشور با ایجاد یک حداقل سهمیه برای هر خانواده و افزایش شدید نرخ برای مصارف خارج از عرف و اسراف که در راهبرد  646 توضیح کامل دادم

هشتمین نیاز کشور به مدیریت مالی سرمایه های عمومی کشور اعم از سرمایه های مردمی نظیر ایجاد صندوق سرمایه گذاری سهامی عمومی  و سرمایه های بخش خصولتی مانند بنیادها و صنایع بزرگ فولاد معادن مس و غیره به منظور تجمیع و تخصیص به موقع برای  تولید کشاورزی صنعتی کلیدی ( باز شدن تنگنا ها  و تجمیع و تخصیص بهینه سرمایه های موجود.)

نهمین نیاز کشور ایجاد سازمان بسیج اقتصادی برای توزیع سریع و به موقع حداقل های  امنیت غذایی و حمایتی همگانی

دهمین نیاز کشور مدیریت واردات کشور و هدایت 67 درصد سرمایه های کشور در این بخش به تولید و تجارت داخلی همگام با منافع ملی ( حذف هزاران قلم اقلام وارداتی لوکس غیر لازم و مصرفی ) این مدیریت فشار از روی ارز برداشته و کشور به سمت تولید داخلی رهنمون خواهد کرد.

یازدهمین نیاز کشور توقف سفته بازی و خرید فروش مکرر مستغلات و مسکن زمین است از طریق ایجاد مالیات 20 درصدی برای معاملات کمتر از یک سال زمین مسکن و یک شیب سالیانه تنزلی دو درصدی برای هر سال تاخیر در خرید و فروش املاک به شکلی که بعد از ده سال مالیات نقل انتقال ملک فقط دو درصد مالیات اخذ گردد و حتی یک درصد برای سال یازدهم به بعد بخش خصوصی را تشویق خواهد کرد که سرمایهای خود را به بخش دیگری منتقل کنند از جمله تولید.

دوازدهمین نیاز کشور ایجاد یک کانال کشتیرانی از دریای عمان تا دریای خزر است با حداقل عرض 1000 متر تا هم بتوان با ستفاده از آب شیرین کن های نیرو گاههای اتمی نیاز آبی کشور فراهم کرد هم بتوان از طریق تردد کشتی ها عوارض عبور ارزی برای کشور تهیه کرد. ( در این مورد در راهبرد 492 شرح بیشتری داده شده )

بدیهی است کندن این کانال سرمایه گذاری عظیمی می طلبد که اینک در اختیار دولت ایران نیست اما فراهم کردن آن به راحتی امکان پذیر است اولا این کانال برای کشور روسیه خیلی اهمیت دارد شواهد حاکی از آن است که می توان روسیه را به تهیه سرمایه کلان آن متقاعد کرد حتی تا اعتبار 100 میلیارد دلار بازهم شرایط این کانال عظیم به ایران این امکان می دهد که ما کشور بزرگ چین را هم در این کار عظیم در گیر کنیم به این شکل که سرمایه روسی ( در قالب وام کم بهره بیست ساله ) و پیمانکاری شرکت های چین برای تضمین عدم تحریم و مشکلات بعدی  .

سیزدهمین نیاز کشور انحلال بانکهای مخل امنیت تورمی و ارزی و تحت تعقیب قضایی قرار دادن مدیران و وام گیرندگان ( ذینفعان مستقر و غیر مقیم حتی کارمندان وام کلان گرفته همین بانکها ) و الزام عاجل همه بانکها به خروج از بنگاه داری

چهاردهمین نیاز کشور ایجاد منطقه حفاظت شده صنعتی کشور برای حفاظت و حمایت از صنعت و بخش خصوصی از تعدی دولتها شهرداریها و شهرداری ها و غیره ( در این مورد در راهبرد 645 به تفصیل توضیح دادم )

پانزدهمین نیاز توقف تخصیص ارز برای مونتاژ اقلام غیر ضروری کشور بطور کلی باید صنایع از مونتاژ معاف و به تولید کالا هدایت کرد.

شانزدهمین نیاز کشور حمایت ویژه از صنایع کوچک و خرد کشور است حمایت های قانونی مالی مجوزی و بیمه ای

هفدهمین نیاز کشور تحریک مسکن سازی از طریق واگذاری زمین یا ساخت اسکلت بتنی و تحویل بدون نازک کاری و فراهم کردن وام از طریق بانک های ایجادی سهامی ( بانک سهامی خصوصی مسکن با پذیره نویسی عمومی از طریق اولویت تخصیص وام به سهام داران همین بانک برای کسانیکه می خواهند در آینده مسکن بخرند یا بسازند ) در واقع کسی که سهام این بانک می خرد هم سود سهام دریافت خواهد کرد هم در اولویت دریافت وام مسکن و زمین قرار خواهد گرفت این بانک فقط  مختص مسکن سازی خواهد بود با  کمک سرمایه ای صندوق ذخیره مسکن

هجدهمین نیاز کشور ایجاد پالایشگاههای متعدد توسط بخش خصوصی کشور است بگونه ای که کشور هیچ نفت خامی برای صادرات نداشته باشد. ( این برنامه می تواند شامل اجاره زمین با قیمت ناچیز و حتی وام های یک تا پنج میلیاردی بلند مدت به متقاضیان فعال شروع شود)

نوزدهمین نیاز کشور افزایش شدید تولیدات شیلاتی است که با ایجاد موج شکن های بزرگ بتنی یا حصار سنگی در سواحل جنوب با پرورش ماهی در قفس اجرایی گردد حتی می توان ایجاد حصار سنگی سواحل به بخش خصوصی واگذار کرد تا بتوان از آب های آرام پشت  موج شکن ها استفاده صیادی یا پرورشی انجام داد.

بیستمین نیاز کشور ایجاد شرکت بزرگ سرمایه گذاری (هولدینگ ) بخش سهامی است برای حمایت از شرکت های دانش بنیان حتی شراکت غیر حضوری این شرکت ها در بخش تولید دانش بنیان بصورت پیش خرید محصول یا صندوق توسعه شراکتی و کمک به انتقال تکنولوژی از طریق هماهنگی و پرداخت حقوق به دانش جویان دورههای دکترا به صنایع متقاضی و دریافت اقساطی هزینه انتقال تکنولوژی ( ایجاد بانکهای اطلاعاتی اشخاص متخصص در هر رشته و هر صنعت خاص )

مانند هولدینگ پترو شیمی هولدینگ پالایش نفت هولدینگ تخلیص و تولید فلزات کمیاب هولدینگ تولید نخهای صنعتی پولیستر هولدینگ لیتیوم هولدینگ تیتانیم و حتی شرکت های سرمایه گذاری برای محصولات کشاورزی بخصوص صنایع تبدیلی و نگهداری مانند صنایع تولید شیره خرما و انگور یا کنسانتره که بسیار مورد نیاز هستند ( از طریق خرید محصول )

در این زمینه در هفت گروه کشور نیاز اساسی دارد بشرح ذیل:

  • 1️⃣ صنایع تبدیلی و بسته‌بندی محصولات کشاورزی ...
  • 2️⃣ صنایع فرآوری محصولات زراعی و باغی ...
  • 3️⃣ صنایع لبنی و پروتئینی ...
  • 4️⃣ صنایع تبدیلی گیاهان دارویی و محصولات ارگانیک ...
  • 5️⃣ صنایع فرآوری غلات و حبوبات ...
  • 6️⃣ صنایع تبدیلی خوراک دام و طیور ...
  • 7️⃣ صنایع فرآوری و تولید محصولات جانبی کشاورزی

اعلام این برنامه ها توسط دولت یک انقلاب روحی و روانی عظیم ایجاد خواهد کرد که خود به تنهایی می تواند بر تبعات تحریمها غلبه کند و نشان دهد که هنوز سررشته ابتکارات در دست دولت است نه در دست دشمن.

 

 

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

قرآن کتاب قدرت سیاست حکومت و اقتصاد است بر خلاف تبلیغ غرب این کتاب به قول امام علی علیه السلام "فیه تبین کل شی" قرآن کتاب عقل است کتاب عقلانیت است عکس جاهلیت قدرت نرم است کتاب تعقل قدرت امنیت هدایت عزت اسلامی است.

علامه جعفری می گوید ملاک و الگوی همه رویدادها از نظر تفسیر و ارزیابی قرآن است.

قرآن ضابطه عدالت و قضاوت است به قول شهیدصدر قرآن نظام سیاسی و سیستمی نیک است.

به قول کتاب الحیاه قرآن کتاب حکومت اسلامی است و به قول دکتر کاظم قاضی زاده قرآن کتاب سیاست و حکومت است .( کتابی به همین عنوان دارند پایان نامه دکتری ایشان است )

اینگونه بود که اسلام در زمان پیامبر یک نظام سیاسی اقتصادی اخلاقی نظامی را بنیان گذاشت که نه تنها توانست بر سیستم های اشرافی قریش غلبه کند بلکه توانست بر سیطره اقتصادی یهود و نصارا پایان دهد و به مدت چهارصد سال اشراف سیاسی و اقتصادی حکومتی مسلمانان دوام ببخشد.

ابن خلدون می گوید جهاد و دولت اولین نهادهای است که اسلام در یک فضای بدوی برای حفظ سیستم اسلامی تاسیس کرد.

و یا ملاصدرا با تائید همین قدرت می گوئید " الدین و السلطان توامان "

پس حکومت اسلامی از ابتدا برای اقتصاد همانند سیاست همانند آئین فکری اجتماعی اقتصادی دفاعی نظامی ( نظام اداره امور ) برنامه داشت و دارد.

حالا سوال اینجاست پس چرا امروز ما با تمام قدرت سیاسی و حکومتی قادر به ارائه اقتصاد اسلامی نیستیم ؟

با همه وجود همه این توانای چرا امروز ما در حکومت جمهوری اسلامی ایران مقهور اقتصاد غرب هستیم و داریم حتی سلطه سیاسی خود را به واسطه اقتصاد داریم از دست می دهیم ؟

پاسخ این است که ما در این زمینه غفلت عظیم کردیم کاستی عظیمی داریم آن روز که امام خمینی( ره ) از حوزه دعوت کرد تا در مقوله ربا و بانک داری اسلامی وارد شود و بزرگان حوزه این دعوت لبیک نکردند مبین همین مشکلات امروز است .

حوزه ما در زمینه اقتصاد نابالغ بود این یک زمینه تاریخی داشته و دارد و معدود دانشمندان آن روز هم جرات نکردند در این حوزه تمام قد ظاهر شوند بیشتر گوشه گیری کردند .

این نقص یک سابقه تاریخی عظیم در بطن خود دارد بگذارید برای بررسی بیشتر باز کردیم به صدر اسلام بعد از تاسیس حکومت نبوی در مدینه امام علی ( ع) مامور تشکیل بازار اسلامی حول مسجد نبی شد و اولین جامعه اقتصادی اسلامی شکل گرفت امام علی از بازاریان کرایه دریافت نکرد برخلاف یهودیان که برای بازارهای خود مبلغی کرایه می خواستند.

حتی از حضور کسی جلو گیری نکرد تا آنجا که یهودیان و حتی مشرکان در این بازار شرکت جستند کار به جای رسید که اکثر بازارهای یهودی منطقه شکست خوردند. ( یهودیان هنوز هم بر بازار دنیا تسلط دارند حتی اورپای غربی مسیحی هم مقهور یهودیان هستند )

امام تنها از کسبه درخواست انصاف و کیل میزان داشت حتی زکات در سال دوم مطرح شد و در ابتدا امر داوطلبی بود بعد ها که حکومت بزرگتر شد حالت واجب پیدا کرد ( یعنی شخص خودش حساب می کرد که به حد نصاب زکات رسیده یا نه ) وگرنه از لحاظ شرعی زکات واجب بود.

این آثار حکومت اقتصادی اسلام تا چهارصد سال جوابگویی هزینه های حکومتی به راحتی پوشش می داد تمام هزینه ها اعم از فقر زدایی حقوق کارمندان لشگریان ماموران و غیره اگرچه بعد ها فتوحات و غنائم به کمک دولت اسلامی آمدند.

بعد از فوت پیامبر سه خلیفه اول تجدید نظر طلبانی بودندکه به حکومت اشرافیت عربی و جاهلیت گرایش داشتند و تمام اعمالشان مبین همین قضیه بود اگرچه ابوبکر پیرمرد ساده دلی بود که توسط دیگران پیشنهاد داده شده بود و توسط ایشان راهنمایی و اعمال حکومت می کرد اما عمر و عثمان با سرعت بیشتری این راه طی کردند عثمان تقریبا از اشرافیت جاهلیت هیچ کمبودی نداشت و همین هم باعث شورش مردم شد مردمی که حکومت پیامبر دیده بودند.

خلیفه چهارم امام علی ( ع) هم وقت پیدا نکرد به این مهم تمام وقت رسیدگی کند تمام 5 سال حکومت او به جنگ خدعه و جدال گذشت فرصت نهاد سازی اساسی بوجود نیامد.

بعد از امام علی (ع) معاویه چهار نعل به جاهلیت تحت نام رقابت با روم بازگشت و بازماندگان او هم همینطور بنی عباس هم به مردم نارو زدند با نام پیامبر و خاندان پیامبر به حکومت رسیدند اما در عمل از معاویه بدتر عمل کردند حتی مقابله آنان با مدارس فقی ائمه بیشتر از بنی امیه بود هر دو نه تنها حکومت زدایی و اقتصاد اسلامی زدایی پیامبر دنبال می کردند در صدد بودند تا این معارف اسلامی  هم تدریس نشود به آیندگان منتقل نشود . ( علی زدایی می کردند )

بعد از دو خاندان بنی عباس و بنی امیه حکومت های اسلامی دچار پراکندگی و فروپاشی شدند .دیگر خبری از قدرت و حکومت اسلام نبود تا انقلاب اسلامی ایران اگرچه در این هزار سال حکومتهای سنی کم بیش در بعضی مناطق بوجود آمد از جمله مصر عراق یا عثمانی اما بیشتر این حکومت ها پیرو معاویه بودند همان منطق همان فرمان همان اصول پیاده می کردند با قرآن و اقتصاد اسلامی کاری نداشتند بیشتر از اسلام ظاهری و حلال حرامی به فقه اموی بیشتر مورد نظر نداشتند.

لذا بعد از چهارده قرن شیعه به حکومت مطلق در ایران دست یافت ( اگرچه از صفویه به عنوان حکومت شیعی نام می برند یا از قاجار اما باید توجه داشت هر دو حکومت پادشاهی بودند با لباس اسلام و شیعه خبری از قرآن به عنوان منشور حکومت و قانونگذاری نبود)

اما جمهوری اسلامی ایران بعد از دست یابی به حکومت بیشتر روی اصل حکومت استقلال سیاسی کار کرد و جنگ ها دشمنی ها و جناح بازی داخلی اجازه تغییرات اساسی ندادند .

اگر چه دولت مردان هم بیشتر به جناح خودشان فکر می کردند وابسته سران جناح بودند تا اصل اسلام و قرآن اگرچه ولی فقیه حضور داشت اما مقوله نظامی و فرماندهی نظامی بیشتر در دست ولی فقیه بود تا اقتصاد لذا در بعد نظامی اصول اسلامی بیشتری بکار گرفته شد تا در اداره امور و اقتصاد لذا امروز شاهد هستیم یک حکومت با پاهای بسیار قوی نظامی و دستان کوتاه لاغر و ضعیف در اداره حکومت و اقتصاد.

متاسفانه جناح اصول گرا که می توانست بیشتر وبهتر به اصول بپردازد به علت قلت نیرو و کثرت هجمه رقیب پناه برد به پذیرفتن هر نیروی داوطلب ضعیف و کم سواد  تا جبران آفات کند .

اگرچه تلاش کرد با سهمیه کردن تحصیلات تکمیلی آنان سواد دار و صاحب مدرک کند اما این سیاست موثر واقع نشد خود گلنگی شد بر ریشه اصول گرایی خیل عظیم دکترهای بیسواد که مدیران بی درک حال رقم زدند .

گلنگی شدند بر ریشه هر گونه اعتقاد راسخ به اسلام و انقلاب حتی باعث شدند تا با سوادها در اقلیت بسیار قلیل  رقابت درون گروهی شکست بخورند  و گوشه نشین شوند و اراذل اوباش با مدرک صاحبان قدرت شوند .

صاحبان قدرتی که مانند دوستی خاله خرسه برای کوبیدن مگس سنگ گران بر صورت اصول گرایی می کوبند.

لذا مدارک دکتریشان شد مدرک فساد ندانم کاری اغفال و نابودی نه اسلام و قرآن عمیقا" فهمیدند نه علوم غربی دریافتند مدارک ناپلئونی در حین کار اخذ شده فاقد ارزش و سواد شد مهلکه اصول؟

بدینسان اقتصاد قربانی مشتی بیسواد شهرت طلب قدرت طلب شد همانگونه که قدرت ریاست جمهوری وزارت و سران قوا مخدوش شدند.

به قول مهندس بازرگان ما هم از دنیا رانده شدیم هم از آخرت بازماندیم .

بعد از حکومتها که برای اقتصاد اسلامی نتوانستند کاری بکنند نوبت به دانشمندان اسلامی رسید اینان نیز در امتحان خود شکست خوردند نتوانستند یک سیستم اقتصاد اسلامی جامعه نبوی تبین کنند تنظیم کنند برای امروز دنیا.

نه فقط سید قطب یا آیت الله صدر بلکه تحصیل کردگان اسلامی در غرب هم همینطور.

نه فقط دانشمندان ایرانی بلکه جامعه اسلامی دنیا هم حرف زیادی برای گفتن نداشت سه تا از بزرگترین دانشمندان معاصر اسلامی تنها کتابشان از اعجاز قرآن در اقتصاد اسلامی سخن می گویند .

دکتر اسامه السید عبدالسمیع یا دکتر رفیق یونس المصری و حتی دکتر رفعت السید العوضی تنها از اعجاز اقتصادی قرآن می گویند شاید نداشتن مصداق تاریخی اینان را اینچنین محدود  و محتاط کرده است به هرحال هر ادعایی متضمن داشتن گواه عینی یا تاریخی است این آقای دکتر رفعت السید العوضی متولد مصر است و کتابهای بسیاری در زمینه اقتصاد اسلامی نوشته است اما بیشتر تفسیر آیات اقتصادی یا تحلیل حکومت حضرت یوسف ( ع) یا شعیب ( ع) پیامبر بوده است تا عنوان کردن اصول حکومت اقتصادی اسلام یا تنظیم اصول سیستم اقتصادی اسلامی اگرچه با توجه به تسلط عمیق ایشان در ادبیات عرب ممتاز ترین و بهترین تفاسیر داشته است و مدرس دانشگاه هم بوده هم در عربستان هم در پاکستان اما هنوز راه تا بیان اقتصاد اسلامی توسط اهل سنت راه زیادی مانده است.( ایشان مشهورترین دانشمند اقتصاد اسلامی دنیا هستند )

اما شیعه برای رسیدن به اقتصاد اسلامی راه بسیار کوتاهی دارد.

بخصوص تحریم اقتصادی غرب یک فرصت طلایی در اختیار ایران قرار داده تا این راه به سرعت بپیماید.

این فرصت تاریخی فرصت بسیار مغتنمی است اگر حکومت جرات کند در آن قدم بگذارد ( از نظر من آخرین فرصت تاریخی شیعه است چرا که معلوم نیست در آینده بهتر اگر آینده ای باشد تا بتوان این اصول راست ازمایی کرد)

آنچه مرا بیشتر مشتاق می کند تا این راه انتخاب کنیم کارآمدی فوق العاده اقتصادی صدر اسلام است (که به گواه دوست و دشمن بسیار عالی بوده) می باشد.

برای آزمایش این کارآیی نیاز نیست آنچه که بعنوان اقتصاد غربی اینک در ایران در جریان است خراب کنیم یا حتی به کنار بگذاریم بلکه کافی است در کنار این اقتصاد غربی اقتصاد اسلامی اجرایی کنیم بدون آنکه بانکداری غربی یا نظام اقتصادی کشور دچار خدشه یا ایستایی کنیم وسعت جغرافیا وسعت اقتصاد اجازه می دهد در کنار اقتصاد غربی اقتصاد اسلامی قرآنی به اجراء بگذاریم .

من با وجودیکه اطلاعات قرآنی کمی که دارم ولو با همین اطلاعات کم حاضرم تضمین کنم هر جامعه و حتی جامعه بسیار کوچک با موفقیت کامل اصول اقتصادی قرآنی اجراء و  به رشد قابل توجهی برسانم حتی تا سالی بیست درصد رشد اقتصادی.

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

 

قبل از شروع بحث بهتر است سابقه تاریخی اقتصاد ایران از دوران قاجار یک دفعه مرور کنیم ایران در دوره قاجار عمدتا" ایران یک کشور با اقتصاد کشاورزی و صنایع محلی و دستی اداره می شد .

یک کشور با اقتصاد نسبتا خود کفا تولید کننده گندم جو و غلات و صنایع محلی بوده حتی صادر کننده گندم و جو بوده و سالیانه مقدار گندم و حبوبات خود را به کشورهای همجوار می فروخته پس از باز شدن پای انگلیس به ایران این معادله دچار مشکل شد انگلیس سعی می کرد ایران به یک وابسته سیاسی و حتی اقتصادی و مکمل اقتصاد خودش تبدیل کند لذا تلاش داشت مانند هند ایران به فروشنده پنبه و چای تریاک تبدیل کند

انحصار بازرگانی در بوشهر و جنوب ایران به دست اندازی اقتصادی تبدیل کنند آنان نیاز داشتند که کارخانه های نساجی خود را با پنبه ارزان و شرکت های چای سازی خود با سرگل چای ارزان ایران و هند تغذیه کنند از سمت دیگر برای نفت ایران نقشه های طلایی کشیدند و زمامداران خام قاجار هم کم بیش تسلیم شدند غافل شدند

بدین ترتیب فاجعه های قرارداد دارسی 60 ساله و قحطی های مصنوعی ایران رقم خورد خروج میلیونها تن غلات از کشور نتیجه این تلاش ها بود این قحطی ها موجبات فقر شدید در ایران شدند و تلفات عظیمی رقم زدند آمار بین 9 میلیون تا 21 میلیون نفر متغیر است همانطور که در هند تا 165 میلیون و بنگال 4 میلیون تلفات ثبت شد. هند و بنگالی که تولید کننده بزرگ برنج و گندم بودند از قحطی ایجادی انگلیسی تلفات تاریخی عطیمی دادند.

انگلیس در هر جامعه ای وارد شد دو پیگرد داشت اول نابود کردن اقتصاد محلی و خودکفایی غذایی دوم وابسته کردن اقتصاد آن جامعه به مکمل اقتصاد انگلیس و غرب هندی بایستی فاستونی انگلیسی می پوشید و هزینه شرکت های انگلیس تامین کند اینجا بود که گاندی با شعار پوشیدن کرباس هندی مبارزه خودش را شروع کرد.

گناه مصدق این نبود که شاه را برکنار و بیرون کرد گناه مصدق این بود که داشت سیستم اقتصادی ایران عوض می کرد .

کشور ما در سالهای قبل از انقلاب به یک وابسته اقتصادی غرب تبدیل شده بود ما صادر کننده تک محصولی ( نفت خام ) بودیم و وارد کننده گندم جو و ذرت غلات همینطور مصنوعات صنعتی غرب نظیر خودرو ماشین آلات و کارخانه های مونتاژ خطی که بعد از انقلاب هم دنبال شد.

بعد از انقلاب هم کماکان ما یک وابسته اقتصادی بودیم و نفت صادر می کردیم به آمریکا  اروپا و پول آن در بانکهای غربی نگاه می داشتیم و مصنوعات غربی خریده و به ایران وارد می کردیم این سیستم گردش اقتصادی سبب شد تا آمریکا بتواند تحریم اقتصادی ایران با شدت هر چه بیشتر رقم بزند در واقع صدمه پذیری ما ( تحریم پذیری ) عامل ظلم عظیم تحریمها شد.

عامل اول نفت تک محصولی بودن است در حالیکه ما قادر بودیم بعد از انقلاب خط ریل اقتصاد کشور عوض کنیم نکردیم ؟

فروش نفت خام گلوی اقتصاد ایران در مقابل چاقوی غرب قرار داد .

عامل این کوتاهی دو لبه قیچی مدیریت غرب زده و سیستم بوراکراسی غربی بود و هست.

این دو عامل هنوز شاهرگ های اقتصادی ایران در دست دارد مدیران میانی و ارشدی که هرگز راضی به واگذار کردن اقتصاد به مردم نبودند و نیستند هر دو هم ارثیه سالهای قبل از انقلاب هستند.

ما برای تبدیل نفت به مشتقات متعدد دو گره کور داشتیم اول برجهای تقطیر دوم کاتالیزورهای پالایشگاهی امروز هر دو مشکل حل شده اما سیستم دولتی فروش نفت ( شرکت های نفتی حفاری ) و مدیریت دولتی تقسیم رانت حاصل از صادرات نفت .

هر گز راضی نبوده و نیست این امتیاز و رانت عظیم 14% در صدی رها کند .

لذا همچنان دست در گلوی اقتصاد ایران مانند غرب می فشارد. نفت برای تبدیل شدن به مشتقات متعدد نیاز به واگذاری به بخش خصوصی عمومی دارد که هرگز انجام نشد. ( حتی مجوز ایجاد پالایشگاه و تبدیل نفت به مشتقات سبک تر به بخش خصوصی داده نشد نفت حریم نفوذ ناپذیر دولت باقی ماند حتی اگر هیچ بازدهی نداشته باشد و در چاه باقی بماند و منقطع شود چه بسا که در دوره احمدی نژاد چاههای واقع در دریا به این وقفه دچار شدند و هرگز به تولید بازنگشتند)

اگر نفت ایران تصفیه و فروخته شود غیر قابل تحریم است حداقل به شصت محصول تبدیل می شود.

دولتها هیچگاه اهتمام کامل نداشتند که این واگذاری انجام دهند هنوز هم نمی خواهند واگذار کنند؟

هنوز هم امیدوارند تحریمها برداشته شود و از عسل فروش و صادرات عظیم نفت سیراب شوند.

امیدی که می رود به مرگ از گشنگی تبدیل شود. 

اما چرخه دوم وابستگی ما به سیستم غربی واردات کشور است بگذارید کالبد شکافی کنیم این واردات چه هستند و مقدار نیاز ما به آنها چقدر است .

متاسفانه بیش از 40 میلیارد دلار از واردات ایران محصولاتی هستند که ایران نیاز جدی به آنها ندارد این مافیای واردات است که آن را هدایت و راهبری می کند ما حتی قادریم تا 95 درصد مواد غذایی و نهاده های دامی در داخل کشور تولید کنیم .

اینجا من بحث عدم رابطه با دنیای صنعتی یا عدم رابطه اقتصادی با کشورهای دیگر دنبال نمی کنم آن بحث دیگری است که به موقع خودش لازم و مورد نیاز است .

بحث امروز محدود کردن عظیم واردات غیر ضروری برای مدیریت کردن قیمت ارز و کنترل فشار حداکثری است. محدود کردن مصرف ارز می تواند به شکوفایی داخلی منجر شود .

اگر بار 30 میلیارد دلار واردات غیر لازم از سبد ارزی کشور برداشته شود.

ما به سخت ترین شکل ممکن نفت و دیگر کالاهای مورد نیاز مردم صادر می کنیم که برویم جای آن کالای مصرفی یا لوکس وارد کنیم این چه معادله مزخرفی است که ساخته ایم نگاه کنیم به لیست واردات گمرگ در سال1401 1402 و 1403 ؟

6 میلیارد دلار خودرو های CKD برای افراد مرفه کشور چه مفهومی دارد آن هم در هنگامه تحریم که دارو 3 میلیارد دلار می خواست و تهیه نشد با دلار آزاد و گران شدن مواجه شد.

یا واردات لوازم آرایشی یا واردات پوشاک و لوازم بازی لوستر بخش دیگری از واردات ایران بوده با 5 میلیارد دلار .

ارز زیادی در سبد کشور باقی می ماند که می تواند صرف تولید و ورود ماشین آلات تولیدی شود و کشور از بحران تحریم نجات دهد. قیمت ارز در کشور تثبیت کند کاهش دهد .

سرمایه گذاری در کشور رونق بدهد همه و همه در گرو نحوه قانون گذاری و مدیریت بحران اقتصاد است که حلقه مفقوده آن درایت دولتی است.

دولتی خودش با دست خودش گلوی اقتصاد می فشارد بدون اینکه بخواهد یا موانع را بشناسد.

این دیگر در دنیا نوبر است حماقت تا آنجا که خودمان گلوی خودمان را بفشاریم.

ممکن یک نفر بگویید این مردک دارد هذیان می گوید .

بگذارید موارد زیادی ذکر کنیم که سیاستهای ما اشتباه است و خودمان داریم گلوی خودمان را فشار می دهیم اما فکر می کنیم داریم خدمت می کنیم.

1-سیستم فشار حداکثری مالیاتی درست است دولت منابع ندارد اما فشار مالیاتی باعث عمیق شدن فرار سرمایه و بسته شدن بسیاری از کسب کارها است حتی گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی هم حاکی از بسته شدن 300 هزار واحد کسبی دارد .گزارشهای فشار مالیاتی از ارزش افزوده بر تولید که نوع مستقیم به بن بست کشاندن تولید بوده و هست در سالهای دانشجویی بحث داشتیم تحت نام مزیت نسبی آنجا بحث بود اگر یک شرکت نسبت به شرکت دیگر نیم درصد مزیت نسبی بیشتر داشته باشدمی تواند در دراز مدت رقیب ورشکست کند حالا ده درصد ارزش افزوده با تولید در ایران چه می کند؟

یا مجوز های تولیدی که هنوز در کوچه بن بست سر به دیوار می فشارد؟

یا تامین مالی و تسهیلات که در اغما کامل است ؟

اصلا هیچ بانک و هیچ تسهیلاتی وجود ندارد همه و همه مزخرفات و آروغ زدن مسئولان است پشت دوربین تلویزیون .

از سمت دیگر فشار سازمانهای دولتی نیمه دولتی شهرداریها و بخشداریها استانداریها است به تولید و حتی بازار کسب کار؟موضوع اصلی تحریم ناپذیری در ایران اینست

اگر ایران هرچه می خواهد خود تولید کند خودرو کامیون اتوبوس قطار هواپیما  منظور من تولید از نوع خیانت آمیز ایران خودرو و سایپا نیست منظور ایجاد یک کنسرسیوم از بخش خصوصی سالم ایران با هدایت دولت برای تولید اقلام مورد نیاز در یک چرخه خوشه ای ملی است  ( خوشه های صنعتی تولیدی ) نه دولت نه خصولتی اگرچه این دو هم میتوانند در یک پروسه سالم با بخش خصوی توانایی خود را به اشتراک بگذارند. ( منظور یک تولید با کیفیت و قیمت تمام شده مناسب )

اما اصلی ترین بخش تحریم ناپذیری تامین بودجه عادلانه کشور است از طریق تقسیم بسیار ریز هزینه ها در سطح ملی که فاجعه های مکرر افزایش تورم و افزایش ارز نداشته باشیم این هم امکان پذیر است بشرطی که آقایان از همه دنیا باخبر بگذارند آقایان مسئولان بگذارند عالمان مدیران عاقلان فاضلان ابد دهر همه چیز دان.

 

در آخر همه منوط به پذیرش حق از جانب مدیران فعلی دولت است ( پذیرشی که گاه در ظاهر انجام می شود اما در باطن دشمن آن هستند و هرگز بدان تن نمی دهند و بهانه تراشی می کنند اجرایی نمی کنند  تا وقت بگذرد موضوع مخدوش شود مختومه شود )

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

 در حالیکه کشور در گیر شدیدترین تهاجم نرم افزاری و اقتصادی تمام عمر خود را دارد سپری می کند مسئولین رده بالای کشور درگیر نزاع های جناحی و سیاسی  داخلی هستند

و بشکل عجیبی مشغول تخریب یگدیگر هستند و عجیب تر اینکه هیچ اتفاق نظری برای انتخاب اصلح وجود ندارد نه در سطح کلان کشور نه در سطح دو جناح سیاسی موضوع بدست آوردن قدرت شده آمال آرزو دو جناح برایشان هیچ چیز دیگری اهمیت ندارد

" شیفتگان قدرت " بر شیفتگان خدمت " غلبه پیدا کرده اند جای تاسف عمیق تر اینکه برایشان غلبه بر جناح مقابل اهمیت بیشتری یافته تا هر چیز دیگری حتی غلبه جناحی بیشتر از غلبه بر تهاجم غربی عبری عربی به همین خاطر بدست آوردن یک پست اساسی به وسیله ضعیف ترین عناصر خود را ارجح می دانند

تا قوی ترین گزینه مقابل یا فرا جناحی در واقع شدت بی فکری و ساده لوحی به حدی رسیده که قابل ذکر نیست در حالیکه امروز به نظر من بیش زمان حمله مغول کشور در خطر انقراض اقتصادی سیاسی و هویتی قرار دارد

باید لایق ترین با تجربه ترین دانا ترین شخص ممکن برای تصدی صندلی وزرات اقتصاد انتخاب شود دو جناح فقط در فکر خویش هستند حتی به انتخاب اصلح در درون گروهی هم دست نمی زنند و به آن هم فکر نمی کنند

حداقل دو حزب جمهوری خواه و دموکراتهای آمریکا به اصلح داخلی و اصلح ملی تن میدهند و سعی می کنند بهترین ها را انتخاب کنند در جریان بحران مالی سال 2008 میلادی اوباما گفت ما به بهترین ها نیاز داریم تا بحران مالی پشت سر بگذاریم و به همین علت تیمونی گیتنر به عنوان وزیر خزانه داری آمریکا به صحنه آورد و همان روز اول اقتصاد در حال سقوط کشور 6% درصد رشد سهام تجربه کرد و این رمز انتخاب بهترین ها است

موضوع گمشده ایران است در حالیکه بیشتراز نان شب به آن محتاجیم حتی بیشتر از بهترین ها در ریاست  جمهوری لزوم یافتن لایق ترین فرد برای پست وزرات اقتصاد اصلی ترین وظیفه کشور است

در این هنگامه هجوم کثیف ترین عناصر غربی عبری و کثیف ترین ریاست جمهوری صد سال اخیر آمریکا این وزیر می تواند کشتی سرگردان اقتصاد ایران به ساحل امن برساند.وتمام شگردهای غربی خنثی و بی اثر کند

آیا این لزوم در مقامات سیاسی و مجلس نهادینه شده است متاسفانه خیر انتخاب آقای همتی به این سمت که خود از بانیان وضع موجود است نشان از بی خردی صاحبان قدرت دارد حتی انتصاب دکتر فرزین و ابقاء مجدد او در راس بانک مرکزی هم از این قماش است

می دانید سیاست انقباضی او چقدر به اقتصاد کشور صدمه زد ( سیاست آزمون خطا ) آیا حمایت های بی دریغ او از سیستم بانکی معیوب که خود محصول بانکها است (تعارض منافع ) خدمت به کشور بود

همه و همه نشان از بی فکری سردرگمی دارد سیاست گذار دارد

متاسفانه هیاهوهای بی فایده مقطعی و انتقامی باعث شده تا روند جاری دچار بی تدبیری و روزمرگی شوند همه چیز باری به هر جهت است

برای گذاران امور در حالیکه دشمن استراتژی جهانی منطقه ای طولانی مدت را دنبال می کند ما قادر به درک نیاز فعلی کشور نیستیم او جهانی فکر می کند

ما حتی داخلی و ملی هم نمی اندیشیم او بیست سال آینده را در نظر دارد ما سال جاری را هم درک نمی کنیم چه می گذرد حمله او بیشتر روانی و رسانه ای است تا عملیاتی او همه سلاحهای که می توانسته تا کنون استفاده کرده همه تفنگ هایش خالی از فشنگ است تنها سلاح مانده تهدید روانی است

با همان سلاحی که سوریه را تصرف کرد در سوریه ده درصد هم سلاح نظامی کاربرد نداشت نود درصد ایجاد خوف و تهدید کارساز شد تاسف عمیق تر اینکه در هجوم نرم افزاری سیاسی روانی باید رسانه ها شلیک کنند که اینان دارند در جبهه داخلی شلیک و  کشتار می کنند رسانه های ما جناحی شده و مشغول لجن پراکنی به همد یگر هستند هر دو دارند اعتماد عمومی به مسئولین جناح مقابل می کوبند در واقع دارند خودی می کشند. 

لوله تفنگ آنها به سمت خودی است نه خارجی اینجاست که باید پناه برد به سخنان گهر بار

« علی بن ابیطالب (ص) ::من بیم آن دارم که نابخردان و نابکاران زمام امور این ملت را به دست آرند و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او را بردگان خود گیرند و با صالحان به دشمنی برخیزند و فاسقان را حزب خود قرار دهند» (نهج البلاغه: نامه 62)

این سخنان خیلی شگفت انگیز است دو لغت نابخردان ونابکاران بسیار عمیق است لغت نابخرد مفهوم بسیار وسیعی دارد شاید بد نباشد برای پی بردن به عمق این لغات سری به لعت نامه دهخدا بزنیم معانی نابخرد :نادان بی عقل بی خرد جاهل ( به نتیجه نخواهد رسید )نابخرد غالبا"در مواجهه با چالشها نگران و دچار سردر گمی می شود بی مسئولیت است ( مسئولیت اعمال خود را به عهده نمی گیرد ) و ازاین معانی جالبتر معنی نابکار است :بی مایه دم کنده ( بی ریشه ) بی کار و کسب بیشه ندارد آواره هرزه گرد تنبل و بی عار  بطال غیر عامل عمل نکننده بدکار بی دین بی آئین اوباش بد کردار بد اندیش شریر فاجر فاسق بی وفا بد عهد مهمل بیهوده بی مصرف بی فایده بی حاصل بی مصرف ناسودمند رفیق و مصاحب ناکس بی قدر همه معانی فقط این دو لغت هستند ( حتی اگر یکی از معانی بالا امروز مصداق داشته باشد فاجعه است )

این دقیقا" ترجمان وضع حال ما است. دوستان بانک مرکزی و وزارت اقتصاد که مشکلات ارزی به هم نسبت می دهند به عهده نمی گیرند. حالا بااین موضوع استیضاح وزیر اقتصاد دکتر همتی باید دید این گرایش این تفکر حاکمیت پیدا خواهد کرد یا همچنان فریادهای جاهلیت در کشور حاکم است چرا گفتم جاهلیت

حرکات دو جناح کشور مرا به یاد کینه های شتری اوس و خزرج انداخته که در دوره اسلام آوردن گاهی با خدعه خناسان آتش فشانی می کرد و کم بود همه چیز را نابود کند.واین پیامبر بود که دوباره آتش ها را خاموش می کرد.

و اینکه آیا امروز کسی هست تا آتشهای زبانه کشیده جاهلیت را خاموش کند هم در صحنه سیاسی کشور هم در صحنه رسانه ها؟

اما این موضوع درخواست برای یک وزیر اقتصاد فراجناحی باید یک خواست عمومی شود تا دولت و مجلس بدن رای دهند تجربه نشان داده وزیران جناحی بیشتر بر منافع جناحی تمکز می کنند و از منافع ملی غافل می شوند

سمت دیگر ماجرا به  ته دیگ خوردن موجودی اشخاص مورد وثق جناحی در این سمت است هر دو جناح هر چه در چنته داشتند برای این سمت رو کردند و همه شکست خورد و دراقع گزینه مطرح و بدرد بخوری برای عرضه ندارند نه شخص مورد تائید نه برنامه قابل قبولی هیچ چیزی برای عرضه وجود ندارد ؟   

روی دیگر سخن من با مراجع عظیم الشان و روحانیت است امروز تمام کوشش های تاریخی و جهادی اسلام و ایران ختم شده است به حکومت جمهوری اسلامی در ایران اگر این حکومت در بحث اقتصاد شکست بخورد و فرو بریزد ( که شکست بسیار به آن نزدیک شده بخصوص از ناحیه اقتصاد ) برای دویست سال آینده هم هیچ کشور وملت دیگری در این راه پای نخواهد گذاشت؟

اینجاست که رسالت تاریخی شما روشن می شود باید به میدان بیاید و تقاضای شایسته ترین شخص برای تصدی این پست وزرات اقتصاد را مطرح کنید از رهبری بخواهید از مردم بخواهید و گرنه آن شود که بر ؟ 

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

کولاک مصرف گاز در خانه های ایرانی به اندازه 3 برابر کل مصرف اتحادیه اروپا نشان از اسراف عظیمی دارد که عادت روزانه ما ایرانی ها شده است عادت طلبکارانه ای که می تواند ریشه کن کند کشور را متاسفانه همین رویه در مصرف برق خانگی و آب هم وجود دارد مصرف گاز در ایران بالاتر از چین و آمریکا هم قرار دارد .

چرا نباید برای مدیریت مصرف انرژی در ایران دولت برنامه ای مدون روی میز بگذارد اینک در اوج تحریم های کمر شکن مصرف های غیر عادی جز اینکه اقتصاد کشور بیش از بیش متلاشی کند چه ثمری خواهد داشت می گویند در دیزی باز است حیا گربه کجا رفته ؟

مشکل اینجاست که تقاضای کمتر مصرف کردن و نصیحت کردن امروز محلی از اعراب ندارد هر چه رئیس جمهور آقای پزشکیان تقاضای پویش دو درجه کمتر مطرح می کند باز هم نفوذ کمتری به چشم می خورد.

داستان از این قرار است که مسئولین کشور بیشتر مسن هستند هنوز هم حال و هوای اول انقلاب در ذهن دارند فکر می کنند با فراخوان می توان موضوع را مدیریت کرد

غافل از اینکه روحیه مردم تغییر کرده و امروز مردم کمتر با دولت و مسئولین همراهی می کنند اگر چه این موضوع منشاء دولتی دارد یعنی مقصر اول خود دولتمردان هستند که در تمام اسراف ها اختلاس ها تبذیرها و کاستی ها دست داشتند و سرمایه های اجتماعی را از بین بردند.

امروز طبق آمار رسمی بیش از پنجاه در صد مردم در انتخابات شرکت نمی کنند مفهومش اینست که دولت و حکومت در ایران یا قبول ندارند یا فاقد صلاحیت می دانند لذا در بعضی مواقع شاهد بودیم درخواست مدیریت مصرف با واکنش منفی مردم مواجه شده است تقاضای کم مصرف کردن به مصرف بالاتر منجر شده بخصوص در مناطق شمالی شهرها و استانهای مرفه کشور؟

پس این اهرم کنترل نصیحتی بکلی اثر خود را از دست داده است.

اما کنترل مصرف با اهرم قیمت گذاری می تواند نتایج شگفت انگیزی داشته باشد همانطور که در کشورهای دیگر تجربه شده تا شاهد نباشیم مصرف گاز ایران از مصرف گاز یک میلیارد ونیم جمعیت دنیا بیشتر باشد.

در روایت بستن پای شتر و بعد توکل کردن مقصود این بود که شما اهرم کنترل و هدایت را رها نکن آن را در دست داشته باش بعد اقدام کن کنترل فرمان .هدایت کار  و تحکیم پایه  سه اصل اساسی هستند نباید در آن کاستی و سستی وجود داشته باشد خدشه ای و شکافی در کار نباید باشد همگی در کنار توکل نتیجه خواهند داد.

مصرف گاز خانگی باید بر اساس الگوی صحیح 23 متر مکعب برای هر متر مربع آپارتمان یا بنا شده باشد و مصرف یک ماهه یک آپارتمان معمولی در سال  نباید بیشتر از 1600 متر مکعب  باشد در غیر اینصورت اسراف انجام شده و این خود می تواند مبنای قیمت گذاری قرار گیرد حتی پیشنهاد می شود تا مصرف 134 متر مکعب در ماه برای هر آپارتمان قیمت فعلی گاز رعایت کرد اما مصرف بیشتر از سقف مقرر برابر نرخ فوب خلیج فارس محاسبه گردد

یعنی حداقل هر متر مکعب 3/653 دلار البته به ریال محاسبه شود با این قیمت گذاری تقریبا هیچکس جرات نخواهد کرد تا بدون محابا گاز مصرف کند و این حداقل یک پشتوانه گرم و استوار برای خانواده های معمولی فراهم خواهد کرد تا با یک بخاری یا یک پکیچ خانه را گرم کنند همینطور مصرف پخت و پز عادی داشته  و از زیاده روی خودداری کنند حتی ویلاهای بزرگ را ملزم خواهد ساخت تا با گرم کردن یک اطاق (اطاق بزرگ یا استفاده از پکیچ های کم مصرف ) زمستان را سپری کنند .

این کنترل قیمت گذاری گاز می تواند مصرف خانگی را به 40 در صد صرفه جویی هدایت کند در حالیکه مسئولین بدنبال ده درصد صرفه جویی هستند .

همینطور مصرف 30 کیلووات برق خانگی در ماه کنترل خوبی برای مصرف برق خواهد بود و مصرف بیشتر منجر به پرداخت قیمت شش برابری برق خواهد شد. باید توجه داشته باشیم که 30 کیلوات در ماه می تواند مصرف معقول یک یخچال ساید یک پکیچ و روشنایی معقول فراهم کند . حتی مصرف ماشین لباسشویی پوشش دهد.

متاسفانه مصرف آب هم در ایران بشدت بالاتر از کشورهای اروپایی و آمریکایی هست به طوری که استاندارد مصرف 175 لیتر در شبانه روز برای هر نفر در ایران به دو تا سه برابر رسیده است.معدل خانواده های ایرانی 4 نفر حساب کنیم مصرف 30 روزه بیش از 21000 لیتر یا 21 متر مکعب بیشتر نخواهد بود. ( طبق آمار رسمی متوسط نفرات خانواده ایرانی 3/5 نفر بوده )

تنظیم قیمت آب پلکانی برای هر آپارتمان یا خانه می تواند مصرف آب را به 21000 لیتر در ماه کاهش دهد.

در غیر اینصورت مصرف آب هم در ایران فاجعه خواهد آفرید.

بخصوص در خشک سالی های اخیر باید توجه داشته باشیم انتقال و شیرین سازی آب هم می تواند تا متر ی 16 دلار هزینه برای کشور تمام شود  .

رها کردن مصرف و اسراف همگانی می تواند کشور به بن بست انرژی و آب برساند.

متاسفانه روحیه مردم از عدم مدیریت بشدت صدمه دیده است کنترل وضعیت کشور می تواند .

به ارتقاء امنیت روحی روانی و موفقیت دولت کمک شایانی کند.

از آن سمت صرف جویی خانگی منجر به آزاد شدن صنعت و تولید از کمبود انرژی خواهد شد. و امکان رشد تولید را فراهم خواهد کرد .

اهرم کنترل قیمت بزرگترین ناظر دولت در مصرف خواهد بود که مانند یک عقاب با چشمانی تیزبین در بالای سر هر مصرف کننده ای حرکت خواهد کرد و امکان فرار از صرفه جویی را خواهد بست.

این گران کردن اسراف هم می تواند . قدرت مالی تولید برق گاز و آب را هم افزایش دهد و از طریق سرمایه گذاری برای تولید بیشتر  نیاز  سالهای آینده را بیمه کند.

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

فشار حداکثری دوم ترامپ یک خواسته فراتر از توان آمریکا است که توسط همکاران نه چندان آگاه او نوشته شده است این نوشته فهرست آرزوهای عده ای تندرو است که در آن عقلانیتی مشاهد نمی شود در واقع مانند بسیاری از ادعاهای ترامپ فاقد پیوست کار کارشناسی و خردمندانه است تنها گویای ذهن بیمار گونه نویسندگان آن است چرا گفتم ذهن بیمار گونه چون آن موقع که آمریکا بسیار قدرتمند تر از امروز بود نتوانست این خواسته ها اجرایی کند؟

امروز که آمریکا خود گرفتار هزاران مشکل داخلی بودجه ای و اختلافات روز افزون با شرکای اروپایی و منطقه ای خودش دارد.

چگونه می خواهد این اهداف در مورد ایران و خاورمیانه به انجام برساند؟

آرزوها برای روسای جمهوری آمریکا مسبوق به سابقه طولانی هستند اما آیا به حقیقت پیوستند هرگز؟ بخصو ص در بیست سال اخیر همه مایه تخریب و کشتارهای عظیم شدند و آمریکا را روی چرخ ویلچر ورشکستگی مالی و اخلاقی نشاندند.

امروز بهترین متحدان غرب با دیده شک و تردید به آمریکا نگاه می کنند و حتی موذیانه در حالی که ظاهرا موافقت خود را اعلام می کنند در خفا مشغول چاره یابی و مذاکره با چین هستند حتی اروپا و انگلیس .

آقای بوش پسر سخن از هرکه با ما است می کرد 8 تریلیون در خاورمیانه و صدها هزار مجروح جنگی آمریکای و بیش از ده هزار کشته را به ملت خودش تحمیل کرد اما نتیجه شرم آور بود.

دو میلیون کشته در افغانستان و عراق خاورمیانه و خروج خفت بار کمترین نشانه پیروزی در خود دارد.

خروش احمقانه بوش پسر آمریکا را به قهقرا برد و ترامپ آمریکا را به نابودی خواهد کشاند.

هیچگاه حماقت به پیروزی ختم نخواهد شد اصلا انتخاب یک پوپولیسم به زیاست جمهوری آمریکا خود نشانه آشکار شکست است

این من نمی گوییم بلکه آقای دیوید بروکس"، ستون‌نویسِ نیویورک تایمز. در مورد ترامپ می گویید:

نقطه مقابلِ حماقت، هوش نیست بلکه عقلانیت است. "کیت استانوویچ" روانشناس معروف، عقلانیت را به مثابه ظرفیتی جهت تصمیم گیری که به انسان‌ها کمک می‌کند تا به اهدافشان برسند، تعریف می‌کند. انسان‌های گرفتار در طرز تفکر پوپولیستی، تمایل جدی به تحقیر تجربه و تخصص و عقلانیت دارند. این موضوع سبب می‌شود تا این قبیل افراد گرایشی جدی به باور کردن تئوری‌های توطئه یا افسانه‌های عجیب و غریب داشته باشند. این قبیل افراد از ساختار فکری منسجمی برخوردار نیستند بلکه در جزیره‌ای از هرج و مرج فکری و تعصبات بیجا زندگی می‌کنند. 

شکست در غزه شکست در افکار عمومی شکست در اقتصاد شکست در رهبری جهانی و ایجاد صلح در جنگهای جاری بدون شک غرب هم جنگ را در غزه باخت هم جنگ در اوکراین  . اما ترامپ در مقابله با ایران به بلوف زنی و فشار حداکثری رو آورده تا شکست در دور اول ریاست جمهوریش را جبران کند . این موضوع نشان می دهد برای ترامپ این موضوع حیثیتی است.لذا یک لیست بلند بالا تهیه کرده بصورت خشاب وار که به سمت ایران شلیک کند غافل از اینکه این خشاب قبلا شلیک کرده و اینک خالی از فشنگ است همه موارد تحریمی به نوعی قبلا استفاده شده اند باید گفت تهدید با تفنگ خالی؟

اما مشکل در اینجاست که دولتمردان ایرانی قبل از تهدید دارند تسلیم می شوند حداقل دارند نمایش تسلیم را نشان می دهند تا آنجا که رسانه های غربی از آن به التماس برای مذاکره نام برده اند؟

اصولا آمریکا این حمله رسانه ای را مدتها پیش با همکاری گسترده رسانه های لیبرالی داخلی آغاز کرده بود که چاره تحریم ها همان مذاکره است ؟

جمله ای که اوباما در پایان برجام در گنگره گفت بسیار شگفت آور است او گفت اگر ما برجام با ایران امضاء نمی کردیم تحریمها بی اثر شده بودند و ایران داشت به موقعیت بسیار برتری در مقابل ما می رسید هم در بخش اتمی و هم در بی اثر کردن تحریمها این چرحه به شدت اعتبار آمریکا را خدشه دار می کرد.

اگر به یاد داشته باشید گنگره آمریکا دوبار رای گیری کرد تا برجام را مصوب نکند و هر دو بار اوباما با تهدید وتو کردن مصوبه گنگره را به عقب راند و آنان را متقاعد کرد تصویب برجام بسیار بهتر از عدم تصویب آن.

متاسفانه آن موقع دوستان مستقر در کاخ ریاست جمهوری ایران چمدانهای خود را  بسته بودند که با تصویب برجام در هتل های آمریکا اروپا تعطیلات نوروز را برگذار کنند مرغشان یک پا داشت فقط "توافق"

حالا تجربه گرانبار برجام نشان داد حتی اگر این مقوله بوسیله ترامپ قطع نمی شد باز هم ایران در چنگال غرب گرفتار بود.

اگرچه احتمالا وضع مردم بهتر از حالا بود ولی چرخه برجام های دو و سه موشکی تسلیحاتی ادامه داشت .

غرب هر روز یک آپشن جدید دیگر روی میز می گذاشت ( بنا بر بهانه گیری است ) یک روز غنی سازی یک روز حقوق بشر یک روز حمایت از فلسطین این طرحهای است که طراح تحریمها ریچارد نفیو به آنها اقرار کرد. 

هر چند دولتمردان ایران می گفتند با برجام خصومت غرب با ایران تمام شد ما عزیز کرده دائم غرب خواهیم بود یا امروز که می گویند با مذاکره عزیز استکبار خواهیم شد خواب آشفته ای است که هرگز تعبیر نخواهد شد قبول هر محرومیت (خود خواسته در میز مذاکره ) ما غرب زا بیشتر از گذشته جری خواهد ساخت و اقلام بیشتری برای دست یافتن به موافقت نهایی به ایران دیکته خواهند کرد.

حالا که رهبر انقلاب آب پاکی را روی دست دولت مردان ایران ریخت برای عدم مذاکره با این مردک دم دمی مزاج پس طرح دولت برای ادامه کار باید از نو در دستور کار گیرد .

پاسخ هوشمندانه ایران باید از کار انداختن ابدی تحریم از روی میز باشد و این امکان پذیر است با رعایت موارد ذیل جهت استحضار :

1- مدیریت مصرف ارز با یک نقشه راهبردی ما به سالیانه یکصد میلیارد دلار ارز نیاز داریم برای واردات .

این واردات چه اقلامی هستند که ما را اینقدر ضعیف و خوار کرده اند بگذارید کالبد شکافی کنیم چرا دولت اینقدر اصرار دارد نفت بفروشد و پول آن را بذل بخشش کند برای دیگر کشورها و دریغ از یک دلار برای فقیران کشور مگر در سالهای که وضع خوب بود و کشور سالیانه بیش از 150 میلیارد دلار نفت صادر می کرد یک دلار به افراد ضعیف کشور پرداخت شد هرگز اگر چه مواد خوراکی و مصرفی ارزان بود مردم اینقدر در فشار نبودند.

اما مشکل اینجاست که دولتمردان ایرانی معتاد به آن بذل بخشش ها هستند هم خودشان لفت لیس کنند هم دوباره سفره همه مردم به ریش دولت گره بزنند.

در 8 سال گذشته که دولت تحریم کامل بوده هیچگونه تغییری در ترکیب سازمان دولت متناسب با شرایط ایجاد نشده و تازه حقوقهای نجومی بر گرده مالیات بگیران هم افزوده شده قبلا بیشتر از قبال نفت ارتزاق می کردند اکنون بیشتر به مردم فشار می آورند.

واردات مواد اساسی و نهاده های دامی و دارویی اصلی ترین نیازهای کشور هستند که در سال بیشتر از 25 میلیارد دلار نیستند . خوب این بیست پنج میلیارد که به راحتی قابل دسترسی است اگرچه همین هم محل بحث دارد ما می توانیم بیش از 80 درصد آن را در داخل تولید کنیم همانطور که در تولید گندم موفق بودیم.

موضوع اینجاست که دولت اصرار دارد از خارج بخرد هم کمتر تمام می شود و هم پورسانت دارد.

بقیه واردات به غیر از 7 درصد که ماشین آلات سرمایه ای هستند بیشتر خودرو اقلام خودرو و تخصیص های خاص و سهمیه ای هستند که به اشخاص حقوقی و حقیقی خاص صورت می گیرند در یک کلمه همگی مانند چای دبش درصد زیادی اختلاس در خود نهفته دارند؟

هم در اظهارنامه های بیش از قیمت ( در واردات ) و اظهارنامه های کمتر از ارزش ( در صادرات ) و حتی غلو در اهمیت موضوع چای چقدر نقش دارد در سفره مردم که 3/5 میلیارد دلار تخصیص پیدا کند به یک نفر ؟

اگر راست می گویید بجای چای که اصلا می شود از سفره ارزی حذف کرد برای هر ایرانی در روز 50 گرم شیر خشک تخصیص دهید تا شاهد اینقدر ضعف ایمنی و پوکی استخوان عمومی نباشیم بر اثر شدت مدیریت آقایان سالیانه 150 هزار تن شیر خشک ایرانی به نصف قیمت جهانی دارد صادر می شود ( نیاز حیاتی روی سفره ) این نشان از خیانت دارد نشان از کم فکری دارد نشان از نداشتن برنامه دارد نشان از کور بودن سیستم دولت دارد و نشان از خیلی چیزها دیگر که فاکتور می گیرم.

خوب بسیاری از مخارج دلار قابل مدیریت و حتی بسیار بهتر قابل جایگزین با تولید داخلی هستند.

نا گفته نماند که بخش تولید اکنون به شدت در زیر ضربات همین سیستم کور دولتی دارد تلف می شود. فشار مالیات فشار عوارض و کم برقی کم آبی کم سوختی و بالاتر از همه فشار کم عقلی و کم خردی؟

اصلا بیایید به اندازه وحوش حیوانات غیر اهلی برای این صنعت اعتبار قائل شوید منطقه حفاظت شده صنعتی ایجاد کنید حتی در بدترین جاها مانند استان سیستان بلوچستان ایلام چهار محال بختیاری کردستان آذربایجان غربی خراسان جنوبی .

چه عیبی دارد یک منطقه اعلام کنید که هیچ شخص مسلحی نتواند وارد شود کشتار کند شکار کند نه شهرداری نه دارایی نه شهرکهای صنعتی نه اداره آب نه اداره برق نه سازمان تامین اجتماعی نه اداره آتش نشانی ( اخیرا آتش نشانی هم به جرگه رشوه بگیران اضافه شده ) نه ده داری نه بخش داری نه فرمانداری نه استانداری نه .......

هرکدام با دو کاسه پرنشدنی مراجعه می کنند هر کدام دو تقاضا روی میز می گذارند یک برای شخصی دو برای اداره مطبوع 

و متاسفانه کاسه شخصی بسیار بزرگتر از کاسه دولتی است وقتی مودی اعتراض می کند پاسخ روشن است رئیسم هم منتظر است سهم ایشان بدهم؟

یک منطقه حفاظت شده اعلام کنید هیچ کس حق مراجعه نداشته باشد سهم دولت هم یک درصد ناچیز تعیین گردد و تماما یک کاسه شود ( طبق نظر اتحادیه  اروپا تمامی پرداختها در یک صورتحساب واحد تحت عنوان تکس TAX دریافت شود و برای صنایع مورد نیاز یا در حال فشار تخفیف تا 70% برای یک دوره پنج تا ده ساله محاسبه شود)

دیگر کسی اجازه تهدید اخاذی و فشار نداشته باشد همه پرداختها اقساطی و ماهانه باشد و بعد از وصول درصدی به آدارات مختلف شهرداری های منطقه و سازمانهای منطقه ای پرداخت گردد.

اکنون چه کالای وارد می کنیم که امکان تولید داخل آن نباشد خودرو کامیون اتوبوس قطار همگی امکان تولید داخل دارند حتی هواپیما قابلیت تولید داخل دارد آن هم در اشل و حد اندازه بزرگ نظیر ارباس340/300 و بوئینگ 747 /757/767 منتها یکمقداری هدایت سرمایه گذاری و تلاش می خواهد تجربه تولید هواپیمای جنگنده اف 5 نشان داد هر گلوگاهی با کمک دانش بنیانها قابل رفع هستند حتی بالاترین تکنولوژی ها در داخل قابل حصول یا حتی قابل خرید هستند نگاه کنید به تجربه تولید خودرو برقی هیبریدی  تنگنا ها با خرید تکنولوژی قابل رفع هستند حتی آمریکا برای دزدی تکنولوژی گاهی وقتها مسابقات تکنولوژیک برگذار می کند تا اطلاعات دانشجویان برتر برباید.صد هزار دلار جایزه برای تکنولوژی چند میلیارد دلاری؟

حالا اگر تولید در داخل پا بگیرد همه کشور با تولید داخل می شود بازسازی کرد جایگزین کرد نیازهای تاریخی رفع کرد منتها باید سفارشهای خارجی به داخل منتقل شود نگویید سرمایه گذاری نمی شود نداریم ؟

همه چیز داریم سرمایه هم در داخل وجود دارد نه یک میلیارد دلار که 1000 میلیارد دلار در همین داخل هست منتها باید محیط مناسب رشد پیدا کند تا از انبارها و گوشه کنارها بیاید بیرون حال سرمایه 5000 میلیارد دلاری ایرانیان خارج از کشور هیچ که وضع خوب باشد آنان هم می آیند.

ببینید سرمایه هست خیلی هم هست درست است ممکن است یک نفر خیلی سرمایه نداشته باشد اما به شکل سهامی می شود کار درست کرد بگذارید یک چشمه به شما نشان دهم که سرمایه هست اگر یادتان باشد صندوق امانات بانک ملی ایران در تهران خیابان انقلاب شبعه  دانشگاه سرقت شد در 250 صندوق امانات مردم سرمایه ای بالاتر از یک میلیارد دلار وجود داشت آن هم بصورت ارز تنها که مقدار زیادی از سرمایه ها طلا و جواهرات بودند.

مشکل اینجاست که دولت دست نامشروع به اموال مردم می زند و مردم حاضر به رو بازی کردن نیستند.

هم اکنون بسیاری از پرونده های مالیاتی عطف به سابق است حتی گمرک هم مشغول قبر شکافی و مرده پیدا کردن در پرونده های سابق است؟

اگر این روشهای زشت کنار گذاشته شود اموال مردم محترم شمرده شود اگر گردش مالی داخلی به شکوفایی برسد همین گردش مالی داخلی کشور نجات خواهد داد. نیاز به ارز به شدت کاهش خواهد داد بودجه دولت را محقق خواهد کرد نیاز به خارج را بسیار کم حتی منتفی خواهد کرد. 

من قول می دهم با یک مدیریت صحیح می توان کشور با پنج میلیارد دلار اداره کرد آن هم بخوبی .

اولا باید بازار تشویق کرد تولید داخل جایگزین واردات کند دوم به تولید کولی داد برای حداقل ده سال پیش رو.

و از ایجاد سوبسید جز برای دارو و سلامتی و نان خودداری کرد.

قیمت گذاری را هم برای ابد کنار گذاشت اصلا قیمت گذاری در اسلام نبوده و نیست پیامبر هیچگاه زیر بار قیمت گذاری نرفت و قیمت گذاری را ستم و بدعت نامید  گفت قیمتها دست خدا است خواست کاهش می دهد خواست افزایش می دهد.

اما با احتکار به شدت برخورد می کرد. اصلا وقتی قیمت کذاری نباشد معمولا فروشنده کالا را عرضه می کند ولو به قیمت بالاتر . خوب وقتی مصرف ارز به شدت کم شد و در مقابل برای جایگزین تولیدات داخلی امکانات بیشتری داده شود به سرعت اشتغال داخلی شکل می گیرد و به تولید ملی افزوده خواهد شد.

 

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

این روزها بیشتر از هر لغتی کلمه مذاکره به گوش می رسد از طرف مسئولین کشور خوب این موضوع می تواند هم خیلی خوب باشد هم خیلی بد باشد؟

لغت ما هو برای کشف حقیقت هر چیزی بکار می رود مفهومی عمیق تر از یک سوال معمولی دارد.

برای چه چیزی می خواهیم مذاکره کنیم چی مخواهیم بدهیم چی می خواهیم بگیریم در سبد کشور چه کالای وجود دارد که غرب حاضر است بر روی آن مذاکره کند؟ تازه امتیازی بدهد یا ندهد؟ اصلا اکنون میز مذاکره ای وجود دارد؟

حقیقتا" ما برای چه چیزی می رویم مذاکره کنیم ( اصالتا من نه با مذاکره مخالفم نه موافق ) می زویم مذاکره کنیم تا مشکلات داخلی حل شوند این مشکلات ربطی به خارج ندارد بی لیاقتی بی فکری بی ثباتی اقتصادی عدم مقرارات و قوانین خوب مشکل داخلی هستند نه خارجی واقعا چند درصد مشکلات مربوط به تحریمها هستند .

این سوال خیلی بزرگی هست مثالی بزنم تا عمق نامدیریتی داخلی مشخص شود در حالیکه طبق گزارش بهداشتی 250 میلیون دندان پوسیده در دهان ایرانیان وجود دارد کرایه حمل یک کارتن مواد دندان پزشکی از دوبی به مقصد تهران به یک میلیارد تومان رسیده ( قیمت خود مواد پرکننده اینقدر نیست) چه مقدار لوازم مصرفی لوکس غیر ضروری از گمرکات کشور در سال وارد کشور می شود آن هم از مجرای رسمی و قانونی حدود 15 تا بیست میلیارد دلار ( هنوزهم وارد می شود)

حالا چرا باید لوازم حیاتی پزشکی قاچاق شود و چرا باید لوازم غیر مورد نیاز عمومی و لوکس وارد کشور شود؟ این سوالی هست که من در هفت سال اخیر مرتب پرسیده ام اما پاسخی نشنیدم. منافع عده ای حکم می کند نشنوند منعکس هم نکنند؟ متاسفانه هیاهوی دو جناح کشور مانع می شود تا عقلای کشور بنشینند و یک تصمیم درست و جدی برای مسائل کشور بگیرند منافع ملی بازیچه امیال گروهی و ساده لوحان هوادار دو جناح شده؟

اصلا نه نفس مذاکره خوب است نه بد مذاکره  به شرطی که برای آن برنامه داشته باشیم ( که نداریم ) می تواند راه گشا باشد.سیستم پیامبر برای مذاکره و قرار داد صلح تهاجمی بوده .

در ظرف کشور دو مقوله ( مواد اتمی غنی شده و سیستم دفاعی موشکی ) موجود است که غرب این دو را می خواهد برای دادن چه چیزی ( در حقیقت دادن هیچی ) مدتی نمایش بر طرف شدن تحریمها را خواهد داد اما در ذات خود هیچ تکنولوژی و مواد اساسی را اجازه نخواهد داد وارد کشور شود.

تازه دادن دو مقوله مواد اتمی غنی شده و سیستم موشکی کشور با دست خودی خلع سلاح خواهد کرد و ایران در معرض بمباران شدید موشکی و هوایی قرار خواهد داد ( اطلاعات موثقی وجود دارد که آنان برای دور زدن سیستم ضد هوایی ایران دارند به شدت کار می کنند همینطور برای موثر بودن بمباران های سنگین ضد زیرزمینی ) منظور از تهاجمی بودن مذاکره یعنی ما پیش دستی کنیم رجوع کنیم برای تحت فشار گذاشتن طرف مقابل فشار روانی وارد می کنند تا طرف مجبور به دادن امتیاز شود .

پیش کشیدن موضوع ایجاد دو کشور فلسطین و اسرائیل همانطور که در راهبرد 643 مطرح کردم می تواند فتح بابی باشد برای مذاکره .

غرب در مذاکرات گذشته به شدت روی پروپاگاندا تروریسم مانور می داد موضوعی که هنوز از دستور کار خارج نشده مرتب این لغت در رسانه های خود بکار می برند لذا پیشنهاد صلح ایران با اسرائیل می تواند آنان خلع سلاح کند همینطور توب بازی را به زمین بازی غرب بفرستد و آنان در مقابل ابتکار عمل ایران قرار دهد.

نباید تحت تاثیر تند روی قرار گرفت و محو اسرائیل مد نظر فعلی قرار داد همینقدر که ما امروز بتوانیم یک کشور رسمی فلسطینی افتتاح کنیم ( که خواسته عمومی جهانی هم هست ) و بتوانیم آلام مردم فلسطین کاهش دهیم قدم بزرگی برداشته ایم.

غرب نسبت به وجود اسرائیل بسیار حساس است و این طوفان الاقصی نشان  داد که موضوع می تواند حتی به جنگ جهانی هم ختم شود لذا پیشنهاد مذاکره تحت لوای صلح فلسطین بسیاری از موانع را از روی میدان حذف خواهد کرد وضع را باید در یک اشل بسیار بزرگ و جهانی دید و بررسی کرد اگر غرب به این نتیجه برسد صلح در فلسطین به نفع منافع آنان است هر فشاری را به اسرائیل خواهند آورد.

در واقع نباید گول آتش بس فعلی در غزه را خورد بلکه ادامه جنگ باید مبنای آینده قرار داد گاف وزیر امور خارجه ( مارکو ربیو) جدید آمریکا مبنی بر عدم ثبات آتش بس در آینده مفهوم شروع جنگ در ماههای آتی را دارد.

غرب مسئله ایران را از دید کلی و استراتژیک مبارزه با چین و روسیه دنبال می کند نه صرف ایران در محل خودش بلکه اساسا فکر می کند ایران ابزار رسیدن به مقصود آرامش برای حمله است

و سرکوب برای منکوب کردن دیگران؟ ( ایران وسیله رسیدن به اهداف استراتژیک دیگران است باید منکوب و معدوم شود تا دیگران درس عبرت بگیرند لذا اولین گام خودش در مبارزه برای عدم فرو ریزی و از دست دادن هوژمونی ) غرب اعتقاد دارد با چین و روسیه می تواند مذاکرات نتیجه بخش داشته باشد و چانه زنی کند اما با ایران مذاکره زیاد محل اعتبار نیست .

آنان اعتقاد دارند برای ساکت کردن دیگران باید یک نفر بشدت منکوب کرد و متاسفانه این انتخاب ایران است ؟

این خواست اسرائیل و اروپا هم هست آنان بعد از وعده صادق یک و 2 بشدت ترسیده اند اما برای دخالت تنهایی و حمله نیاز به همراهی آمریکا دارند اصلا از ابتدا هم غرب مشکلش انرژی اتمی نبود آن بهانه است برای سرکوب و تحریم این دو ابزار رها نخواهد کرد.

حل کل مشکلات با غرب نیاز به مذاکره در اشل بالاتر و حل همه موارد خاورمیانه ای اسرائیلی جنگ روسیه اوکراین و حتی نحوه تقابل چین و آمریکا دارد. یک موضوع محلی نیست .

مذاکره ای که در آن صلح با اسرائیل صلح با اروپا صلح با هوژمونی آمریکا مد نظر باید قرار گیرد. 

لذا ایران نباید پازل تکمیل کننده خواست های روسی و چینی قرار گیرد ( که اکنون قرار گرفته است) لذا صرف دادن چند امتیاز اتمی به غرب مشکل حل نخواهد کرد .

سیاستمدار ایرانی باید صرحتا به آمریکا و اروپا بگوید اگر شما با روسیه یا چین مشکل اساسی دارید این مشکل باید با خودشان حل کنید ما وجه المصالحه دیگران نیستیم اگر یک روز شما با روسیه به توافق رسیدید و حتی قرار دادی منعقد کردید ماهم به آن قرار داد احترام خواهیم گذاشت و معتبر خواهیم دانست به شرطی که علیه ما نباشد.

اصولا همکاری ما با روسیه و چین اقتصادی است و بیشتر جنبه اقتصادی و سیاسی آن بر وجه امنیتی غلبه دارد.

اگر شما جور دیگری تلقی می کنید آن بما ربطی ندارد . ( اگرچه این تفکیک هم کار سختی است چون بر خلاف ما طرف روسی و چینی بیشتر طالب فامیلی هستند مثل باجناقی اما از محتوا خبری نیست نه یک سلاح استراتژیک روسی دست ما است نه یک سلاح استراتژیک چینی این قرابت خشک خالی بدرد عمه تان می خورد سیاست فامیلی و چند جانبه گرایی خشک خالی به میدان مین بردن گوسفند است برای قربانی شدن نه همیاری؟ وقت حرف زدن می شود تعارفات روسی چینی گوش فلک را کر می کند اما در میدان عمل دریغ از یک هواپیمای جنگنده یا سیستم ضد هوایی پیشرفته )

دولت باید بداند از این مذاکره در صورتی که جامع نباشد آبی گرم نخواهد شد و اگر تفکیکی صورت نگیرد آش همان است و کاسه همان .

 

 

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

پیشنهاد صلح ایران و جبهه مقاومت بعد از اتمام جنگ غزه می تواند نتایج شگفتی از استمرار صلح و پیروزی سیاسی بدست بیاورد به شکلی که هم پشتیبانی داخلی و بین المللی را سبب شود.

این پیشنهاد خود به تنهایی پیروزی عطیمی است حتی اگر به نتایج مورد انتظار نرسد.

این پیشنهاد ثابت می کند که ایران و جبهه مقاومت جنگ طلب نیست و قادر است قدرت خود را در ایفای نقش صلح و استمرار آن ایفا کند به تنهایی موجبات همراهی مردمی و سیاسی عظیمی را فراهم خواهد آورد.

این پیشنهاد به سرعت فضای داخلی و جنگ طلبی استکبار تحت تاثیر قرار خواهد داد و شیطنت های عظیمی را ابتر خواهد کرد.

فواید این پیشنهاد بسیار عظیم و گسترده است و قابل وصف در یک مقاله هم نیست باشد بعدا در مورد آن اگر فرصتی شد مفصل صحبت خواهیم کرد.

اما خود طرح صلح شامل تقسیم خاک کشور فلسطین اشغالی ( مجموعه فلسطین اشغالی کرانه باختری و غزه ) بدو قسمت مساوی پنجاه درصد برای ایجاد دو کشور فلسطین و اسرائیل خواهد بود.

تقسیم فلسطین به دو قسمت مساوی کار سختی است اما امکان پذیر است به شکلی که تا سرحد ممکن اعراب در مکان های استقرار خود صاحب کشور شوند و اسرائیل هم تا سرحد ممکن صاحب شهرهای ایجادی یا وسعتی خود باشد اما این طرح باید اتصال زمینی غزه و کرانه باختری فراهم کند به شکلی که بندر ایلات و یک مثلث با قطر ده کیلومتر در جنوب فلسطین اشغالی که شامل اتصال زمینی غزه و کرانه باختری باشد به فلسطینی ها واگذار گردد.

و بیت المقدس و اورشلیم هم بصورت شهر بین المللی و تحت حاکمیت غربی شرقی اداره گردد و قسمت شرقی متعلق به فلسطینیان باش و قسمت غربی متعلق به اسرائیل هر دو کشور مستقل باشند و قادر باشند تمام امکانات یک کشور کامل داشته باشند از جمله ارتش.

دو کشور از طرف جامعه بین المللی به رسمیت شناخته شود تا بتوان در این سرزمین به یک صلح طولانی مدت 30 تا پنجاه ساله و حتی بیشتر رسید.

اصولا پایان جنگهای هشتاد ساله فلسطینی ها و یهودیان نیاز به گذشت و انصاف پشتیبانهای دو طرف دارد. بخصوص پشتیبانهای فرا مرزی و قدرتهای بزرگ و ایران امروز یکی از این قدرتها است .

تجربه نشان داد استفاده به موقع از شرایط پیش آمده پس از جنگ غزه می تواند صلح طولانی مدت و کاهش آلام فلسطینیان را بدنبال داشته باشد و امروز مناسبترین زمان برای پیشنهاد دو کشوری و آرامش سراسری در این منطقه است. 

حتی ایران اعلام کند در صورت اجرای شدن این طرح به توافق صلح ابراهیم خواهد پیوست و اسرائیل را به رسمیت خواهد شناخت و حتی روابط سیاسی با آن برقرار خواهد کرد حتی در برنامه های اقتصادی وسیاسی  منطقه با اسرائیل شرکت خواهد کرد.

این پیشنهاد ها به احتمال بسیار زیاد خشم عده زیادی از مسئولان ایرانی بر خواهد انگیخت و مرا مورد تهاجم زمینی آسمانی فراوانی قرار خواهد داد اما این پیشنهاد هم اخلاقی هم ایرانی هم اسلامی و حتی شرعی هم هست. بگذارید از مثالهای تاریخی استفاده کنم چرا اخلاقی است چون منجر به کاهش آلام میلیونها مردم عادی فلسطینی و حتی اسرائیلی می شود.

وقتی بزرگان دو طرف حتی رهبران فرا مرزی با هم به صلح برسند مردم زیادی از آرامش حاصل بهره خواهند برد.

چه عیبی دارد حتی روزی رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای با ترامپ ملاقات صلح طلبانه داشته باشند؟ آسمان به زمین نخواهد آمد دنیا نفس راحتی خواهد کشید ولو کوتاه باشد در حالیکه تجربه نشان داده این صلح طلبی ها آثار بلند مدت ده تا پنجاه ساله دارند حتی مانند صلح حدیبیه آثار تاریخی دارند.

توجه داشته باشید که صلح حدیبیه در سال ششم هجری به وقوع پیوست. و این صلح از آثار جنگ بدر در سال دوم هجری و جنگ احد در سال سوم هجری و حتی آثار جنگ خندق در سال پنجم هجری بود. بعد از اینکه مشرکان مکه به این نتیجه رسیدند امکان حذف پیامبر با جنگ ها ممکن نیست.

و پیامبر نشان داد همانطور که قادر به جمع آوری نیرو و جنگ است در قاعده عقلانی هم قادر به توافق و صلح هم هست.

این صلح سرزنش عده زیادی از جبهه داخلی مسلمانان بدنبال داشت حتی عده زیادی اعتراض کردند چرا پیامبر مشرکان به رسمیت شناخت چرا حذف عنوان پیامبری را پذیرفت چرا پیامبر حاکمیت مشرکان بر مکه را تضمین کرد و استرداد مشرکان تازه مسلمان شده را پذیرفت و اعتراض های دیگر؟

اما تجربه نشان داد عقلانیت پیامبر جبهه استکبار به شدت متزلزل و آسیب پذیر کرده و قدرت جنگ و صلح او اعراب به شدت تحت تاثیر قرار داده است. قرار داد ده ساله ای که بعد از دو سال توسط مشرکان مکه نقض شد و این نقض قرار داد صلح خاک بر سر آنان فرو ریخت.

امروز هم قرار داد صلح اسرائیل و حتی ترامپ می تواند فرصتی عظیم برای مسلمانان و جبهه مقاومت فراهم کند.

حتی اعراض آمریکا و اسرائیل از پذیرفتن این پیشنهاد صلح آنان در موضع تدافعی و شکست قرار خواهد داد؟  اما استفاده تاریخی ایران برای این پیشنهاد صلح فراتر از مرزهای جغرافیایی تاریخی است و مانند خورشیدی بزرگ در سالهای بعد می تواند مورد استناد قرار گیرد.

امید است که مورد استقبال و انعکاس وسیع داخلی قرار گیرد . و بعنوان یک پیشنهاد تاریخی در سازمان ملل متحد ثبت گردد.

 

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

سیب زمینی یکی از محصولات کشاورزی است که در ایران به وفور کشت می شود و به اندازه کافی در بازار موجود است تولید سالیانه ایران در این محصول به 5 میلیون تن در سال می رسد.

در حالیکه مصرف آن طبق آمار سنوات گذشته بیشتر از 4/5 میلیون تن بیشتر نبوده و این در حالی است که هرساله مقداری از این محصول به کشورهای همجوار ایران هم صادر میشود.

اما چرا اکنون نرخ آن به شدت افزایش یافته است این موضوع نیاز به موشکافی بیشتری دارد اگرچه گرانی مواد غذایی در کشور باعث شده تا فقرا برای حداقل قوت لایموت خود به مصرف بیشتر سیب زمینی رو بیاورند اما این دلیل واقعی افزایش نرخ آن نیست دو قیچی احتکار و افزایش نرخ ارز در گران شدن آن بی تاثیر نبودند.

اگر چه گرانی بیش حد ارز بخشی از گناه را به گردن دارد اما تاثیر آن بسیار کمتر از عامل احتکار و سودجویی است چرا؟

چون اگر تنها صرف گرانی ارز در این موضوع در نظر داشته باشیم باید منتظر باشیم سایر محصولات کشاورزی مانند پرتقال سیب درختی انار و غیره هم افزایش های اینچنینی داشته باشند چون اینها هم صادر می شوند.

اما قیمت این اقلام و سایر اقلام کشاورزی در بازار یک شیب ملایم و قابل قبولی داشته اما سیب زمینی افزایش جهنمی داشته حتی افزایش 200 درصدی پس عامل احتکار و خودداری از فروش در آن نقش اساسی دارد.

چرا با وجود این همه مشکلات مختلف کشور من روی سیب زمینی کلید کردم نقش این کالا را در این برهه زمانی خاص برجسته و حتی حیاتی برای عده کثیری از فقرا و مسکین کشور می دانم؟

چون سیب زمینی در سفره فقرا نقش حیاتی داشته و دارد غذایی اصلی برای بسیاری تلقی می شود اخبار داریم که خانواده های حتی در شبانه روز یک وعده سیب زمینی با نان خالی مصرف می کردند و حالا با گران شدن این محصول سرگردان خواهند شد و جایگزین دیگری برایشان وجود ندارد.

حذف سیب زمینی جنایت غیر قابل بخشش است حذف سیب زمینی سرخ کرده از کنار جوجه کباب یا کباب سلطانی نیست سرقت غذای اصلی از سفره است.

اصولا سیب زمینی چهارمین محصول پرمصرف کشاورزی در دنیا است که بعد از گندم ذرت و جو مصرف می شود.

لذا حذف این کالا از سفره های مردم درمانده خیانت و جنایت عظیمی است که باید به سرعت به آن توجه شود.

حذف سیب زمینی از سفره مردم ایران آن هم در این زمان خاص بسیار شنیع و کثیف است 

حالا یک وقتی فرض کنیم یک نفر یک غذای لوکس احتکار کند یا فرض خاویار نایاب شود محل اعتنا خاصی نیست اگرچه آن هم گناه و جرم است اما به اندازه سیب زمینی جرم ندارد.

اصولا این نوع سودجویی بسیار کثیف و جنایتکارانه و مشکوک است آن هم سرقت غذای اصلی بیش از بیست میلیون محتاج؟

لذا به اقدام فوری نیاز دارد و اقدام عاجلانه سریع می تواند مرهمی بر زخم محتاج ترین ملت باشد.

این کار زیاد هم سخت و پیچیده نیست چرا که منشاء سیب زمینی و مکان نگهداری آن مشخص است عوامل یا تولید کنندگان عمده هستند یا عرضه کنندگان بزرگ کالا در بازار میوه و تره بار کشور هردو به سرعت قابل شناسایی و دستگیری هستند.

البته من اعتقاد دارام صدا و سیما باید در این زمینه روشنگری کند و علت تحمل ناپذیری حکومت در این مورد خاص برای مردم و کلیه دست اندکاران تشریح کند اول باید کار فرهنگی صورت گیرد بعد باید برخورد قضایی و انتظامی صورت گیرد.

آن ظرف سه روز نه انتظار یک ساله؟

در هر حال این جرم با این کالای خاص بسیار مذموم و گناه کبیره غیر قابل بخشش است .

که به منظور سود جویی انجام شده و مجازات نه تنها باید مصادره اموال بلکه باید اعدام هم باشد.

جسارت سرعت اقدام عاجل قوه قضائیه می تواند سریعا مشکل حل یا تخفیف کامل دهد.

به امید اقدام سریع دولت و قوه قضائیه. 

  • حسین تاج احمدی