راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

کلمات کلیدی

اقتصاد بدون نفت هم اکنون

هلندی سرگردان یا کشتی سرگردان

شوک درمانی اقتصاد

نقل و چاپ محتویات این وبلاگ با درج مبدا بلامانع است

طغیان فروپاشی اقتصادی

به کور می گوییم عین علی

آقای روحانی با کلید آمدید با "قفل مطلق" کشور می روید

"مختال فخور"

نه اصول گرایان ما اصول گرا هستند نه اصلاح طلبان اصلاح طلب

دومینو ورشکستگی زنجیره ای

کوتوله های سیاسی نه "کودکان سیاسی"

( فرهنگ لجبازی احمدی نژادی)

عدالت اقتصادی از اولین درخواست انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه بود

و گرنه همچنان درجا خواهیم زد

الحاق چهار وزارتخانه اقتصاد تجارت صنعت معدن به رهبری

آمریکا وجود دو ژاپن در آسیا تحمل نخواهد کرد

تا همچنان برای خودشان ماهی صید کنند؟

منافع ملی کیلو یی چند است

اندیشکده استراتژیک مطالعات

فاجعه فرو ریزی اقتصادی بوقوع خواهد افتد لطفا بر سر

تقسیم غنایم اینقدر نزاع نفر مایید ( غنیمت تقسیم وزارت خانه ها )

شده

خلاصه انقلاب هیچ اسلام هم قربانی سود جویان داخلی

امروز اعلام عفو عمومی کنیم

امام علی (ع) دشمنان خود را می بخشید دست به مصادره بابت مالیات نزد

تبلیغات کردید "ایران "همچون لیبی تسلیم شد

آن گربه بچه کوچک ( جغرافیای ایران) اکنون پلنگ بزرگی شده

زلزله آسمانی یا زمینی یا سیاسی بیرون بریزد

سیاست فرغون های موتور دار

جان ملت گروگان این دو کارخانه مونتاژ کرده ایم

بایگانی

۱۴ مطلب در خرداد ۱۴۰۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

 سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران ظرف بزرگی است که عدم شناخت وسعت بزرگی عمق و عظمت آن باعث شده تا هر مظروف کوچکی برای این سمت پیشنهاد یا کاندید کنند کمال تاسف اینجاست که پیشنهاد خود از طرف کسانی است که خود را بزرگان جناحی کشور می دانند حتی دایه پدر خواندگی و لیدر جناحی هم دارند تاسف اینجاست که برای آقایان مهم تصرف سمت ریاست جمهوری است نه کیفیت ظرف و مظروف اما

ظرف که سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران است طلب می کند که مظروف ( رئیس جمهور ) با آن تناسب داشته باشد در عرفان گفته می شود این ظرف سالک باید لیاقت و پاکی داشته باشد تا مظروف تجلی یابد بر او وارد شود در ادبیات فارسی گفته می شود که ظرف تمیز می خواهد تا غذای عالی در آن ریخته شود پخته شود به انجام برسد پس تناسبی هست بین ظرف و مظروف تا لازم ملزوم یکدیگر شوند و اگر شوند چه می کنند آن نتیجه غایی وقتی حاصل می شود که این دو باهم همخوانی و هم دانی وهم راهی وهم گرایی داشته باشند گفته می شود آشغال را در ظرف آشغال دانی می ریزند و غذای فاخر در ظرف مطلا این گونه که این جمهوری اسلامی ایران ظرف فاخر و مطلای گرانبها است که یک مظروف عالی مانند خودش را می طلبد لذا  

سمت رئیس جمهور اسلامی ایران چه جایگاهی است یک شخصیت حقوقی ملی که باید دارای ویژگی های علم و دانش وسیع اخلاق اسلامی عالم عامل متواضع متقی تلاشگر خوش برخورد دارای  بینش تاریخی اسلامی ایرانی فرقانی ( تشخیص حق از باطل ) همراه با سعه صدر عظیم باشد همه این خصوصیات به همراه مدیریت اصلی ترین سمت اجرایی کشور از او یک قدرت فرهنگی سیاسی مقتدر می سازد اگر چه رئیس جهور ایران دیگر جنبه تنها ملی ندارد اینک رئیس جمهور ایران یک شخصیت بین المللی هم محسوب می شود او نماد یک کشور بزرگی ایرانی اسلامی در سطح و طراز جهانی به حساب می آید به همین خاطر رئیس جمهور ایران زیر ذره بین رسانه ها و حتی سازمانهای بین المللی قرار می گیرد لذا با نگاهی به تاریخ حضور رئیس جمهورهای اسبق ایران در مجامع بین المللی می شود به این نقش بیشتر پی برد اولین حضورهای رئیس جمهور ایران ( آیت الله خامنه ای ) در کشور پاکستان موج عظیم استقبال مردمی تمام رسانه های دنیا را به تعجب واداشت استقبال میلیونی که حتی اتومبیل ایشان روی دست بلند کردند و شعار مرگ بر اسرائیل سر دادند آن هم در سال 1364 نشان داد که رهبران ایران چقدر مورد توجه جهانی هستند یا مسافرت های سید محمد خاتمی به عنوان رئیس جمهور ایران که با مصاحبه های مکرر و استقبال اروپایی ها از ایشان باز رسانه ها شگفت زده کرد قابل ذکر است ایشان با زبان نرم بدون عقب نشینی از مواضع اصولی جمهوری اسلامی موجی از صلح دوستی کرامت و همگرایی در مجامع جهانی برانگیخت تا جایی سازمان ملل متحد  سال 2001 را سال گفتگوی تمدن ها اعلام کرد وقتی یک عالم عامل با تواضع در مقابل رسانه ها با استدلال منطقی صحبت می کند خوب مشخص است که دنیا روی او حساب خواهد کرد ارزش قائل خواهد شد برای همین بود که خاتمی در سفرهای متعدد به اروپا مواضع کشور تشریح و موجی از احترام دوستی و همکاری بین المللی نصیب ایران کرد اما همیشه اینطوری نبود آن سنگ بدلی یاقوت نما آقای احمدی نژاد هرجا که سفر کرد موجی از احساسات ضد ایرانی و ضد اسلامی برانگیخت خوب در چنته هم چیزی نداشت لذا با طرح مسائل حاشیه ای غیر اصولی موجهای تحریمی و تخریبی بر علیه ایران به راه انداخت حتی می شود گفت هر سخنرانی ایشان در مجامع بین المللی یکصد میلیارد دلار ضر زیان به ایران وارد کرد در سال 2009 سخنرانی او در سازمان ملل متحد 145 تیم دیپلماتیک سالن سخنرانی به نشانه اعتراض ترک کردند او که در چنته چیزی نداشت در سخنرانی های خود زبان تهدید و تمسخر را بکار می گرفت تا جایی پیش رفت که به محض حضور در جایگاه سخنرانی دیپلمات ها جلسه را ترک می کردند این حرکات باعث تصویب تحریم های گسترده ای در سازمان ملل متحد بر علیه ایران شد حالا این وضعیت مقایسه کننید با سخنرانی های متواضعانه دکتر رئیسی در مجامع بین المللی که احترام همگان بدنبال داشت و در عین تحریم ها موج همکاری با ایران رقم زد.

اصلا نیاز این ظرف ریاست جمهوری مظروفی علیم حکیم زاهد متواضع با سعه صدر فراوان می خواهد تنها سیاستهای داخلی نیست همه در مقابل چنین ارزشها و اصولی سر تعظیم بکار خواهد برد تاریخ نشان می دهد دنیا نیز در مقابل چنین اصولی روی خوش نشان خواهد داد اما سوال اساسی اینجاست که چنین اشخاصی را از کجا پیدا کنیم دوم چگونه تشویق کنیم در انتخابات شرکت کنند  .

متاسفانه چنین اشخاصی کمتر از دانشگاه بیرون آمدند بیشتر ما شاهد حضور چنین اشخاصی در حوزه هستیم مدرک تحصیلی دانشگاهی جزء غرور نخوت تحکم نیافزود در حالیکه ما نیاز عالمان عامل داریم دانشگاههای ما کمتر چنین خروجی را روی میز گذاشتند اگر چه فراوان داشتیم حوزویان کارشناسی ارشد گرفته یا حتی دکترا گرفته منتها کمتر به جامعه عرضه شدند بیشتر کفر جناحی یا حتی کفر رفاقتی مانع حضور اینان در عامه رسانه یا رسانه های عامه شد.

اگر چه منظور من این نیست رئیس جمهور فقط روحانی باشد منظورم اینست رئیس جمهور باید متواضع عالم آگاه و مسلط به علوم دنیوی و اخروی باشد کم نیستند لباس شخصی های دارای چنین صفات پسندیده ای هستند.

بخیل رسانه ملی که باید وظیفه معرفی چنین اشخاصی را به عهده داشته باشد به گوشه تاریک خانه اصول گرایان تبدیل شده بهترین برنامه های سیاسی یا فرهنگی با حضور مجدد و متعدد چند عضو خاص بیشتر برگذار نمی شود می دانید چرا کلمه کفر بکار بردم چون از لغت پوشاندن مهجور کردن مخفی کردن انکار کردن حکایت دارد

اوج برنامه های رسانه ملی را می شود در برنامه افق صدا سیما دید تندروان رادیکال بارها حضور دارند اما دریغ از یک آدم بیطرف ؟ یعنی ما در کشور 85 میلیونی فقط همین 5 نفر تحلیل گر داریم ؟

اصلاح طلبان چنین می کنند بهترین بدیهی ترین نیروهای رشد یافته علمی دانشی تقوایی را کتمان یا تخریب می کنند ترور شخصیت می کنند تا کسی بالا نیاید مطرح نشود در اجتماع حاضر نشود به همین خاطر است که همان کاندیداهای بیست سال پیش هنوز دوباره مطرح هستند هنوز نیروی جدیدی روی میز نگذاشته اند .

چرا روی کلمه کفر تکیه می کنم این سلسله مقالات منتشر شده این وبلاگ به بیش از ششصد مورد رسیده هر دو جناح اصلاح طلب و اصول گرا از چاپ و انعکاس آن خودداری می کنند (چون من را هم جناح خویش نمی دانند) در حالیکه سبک ترین بی مغز ترین افاضات گروهی و جناحی را چاپ می کنند در رسانه های خود منعکس می کنند اما حالا به مقالات رسید کافر می شوند نه میبینند نه حاضرند اعتراف به حقانیت آنها کنند لذا لاپوشانی می کنند انکار می کنند در آخر اگر بشود کپی فیس؟ ( این در حالی است که شمار مطالعه این مقالات از پانصد هزار بار فراتر رفته است )

نکته اصلی پیدا کردن چنین اشخاصی با شرایط تعیین شده توسط وزرات کشور یا شورای نگهبان هم ممکن نخواهد شد.

فرض کنیم شخص بزرگواری همچون آقای عباس سلیمی نمین بخواهد کاندید شود چگونه می شود از ایشان تقاضای مدرک تحصیلی کرد یا حتی بالاتر؟

بهتراست دولت وقت وشورای نگهبان ترتیبی اخذ کنند تا چند مظروف عالی برای معرفی به ملت روی میز بگذارند تا چند بخت النصر(از پادشاهان خونخوار بابل) صفت تحت پوشش تقوا روی میز بگذارید.    

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

 

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصولی که برای شرایط کاندیداهای ریاست جمهوری اسلامی ایران قرار داده به کلیات اکتفا کرده وارد جزئیات و تشریح نشده است از محتوی متن مذاکرات تصویب قانون جمهوری اسلامی ایران این چنین می شود برداشت کرد که شارعین قانون اساسی نمی خواستند زیاد سخت گیری کنند تا یک شرایط سهل بزرگوارنه کریمانه را رعایت کرده باشند بطور کلی در اصل 115 قانون اساسی فقط روی رجل سیاسی مدیریت تدبیر ایمان اعتقاد وحسن سابقه تقوا تاکید کرده تا عده بیشتری در این ماراتن سخت شرکت کنند چرا این شرایط شارعین گذاشتند ( می دانیم که در حسن تدبیر ایشان هیچ محل شکی نیست همگی از بهترین های زمان خود بودند حتی مرجع دربینشان بود ) پس علت را باید در جای دیگری جستجو کرد در بین علما اسلامی ایرانی از سالهای دور این تواضع شدید رسم بود که خود برای را مقامی پیشنهاد نمی دادند پا جلو نمی گذاشتند شارعین سعی داشتند با آسان گرفتن شرایط حضور عده بیشتر وبهتری را در این مسابقه وارد کنند داستان پیچیده تر از مباحث است شاه وقتی بعد از سال 1332 برگشت بعد از کودتا چنان شرایط کاندیداهای مجلس و مقامات تنگ کرد که گاه می گفتند می خواهد خودم خودت خودمان را کاندید و منصوب کند همینطور هم بود لذا در قانون اساسی شرایط انتخاب نمایندگان مجلس را گذاشتند سواد خواندن و نوشتن چرا چون می دانستند روزی ممکن است روزگاری عده ای بخواهند حاکم شوند تا شرایط به نفع خودشان تفسیر و تغیر دهند و چنین هم شد متاسفانه ؟

در سالهای اخیر عده ای از تعداد زیاد کاندیداهای ریاست جمهوری شاکی شدند بر آن شدند تا قوانینی بگذارند تا عده کمتری شرکت کنند لذا قوانینی خود تصویبانه گذاشتند تا مجرا تنگ وتنگ تر کنند تا همان شرایط خودم خودمان خودت تکرار کنند وقتی شارع می گویید سواد خواندن و نوشتن منظور این نیست که مردم به یک بیسواد رای بدهند بیشتر منظور اینست که برگذار کننده انتخابات نتواند شرایط انحصاری و محدود کننده بگذارد تا راه برای حضور بیشتر فراهم باشد حالا فرض کنیم 5هزار نفر هم خود را کاندیدای ریاست جمهوری اسلامی ایران بکنند این وهن به اسلام یا ایران نیست این بزرگ منشی و وسعت قانون نشان می دهد متاسفانه با همه آن بزرگواری و کرامت سازی شارعین قانون اساسی همواره آنان که باید بیایند ( دانشمندان فرهیخته و عالمان عامل ) نمی آمدند راه بر دجال مریض موذی نیرنگ باز جاسوس مشکوک گله به گله باز بود همه شرایط مورد نظر شورای نگهبان را هم روی میز می گذاشتند از جان آدمی زاد تا نسخه درمان هر مرضی بعد هم کلی لیچار بار شورای نگهبان و ملت می کردند مقصود خود را نیمه یا تمام اجرایی می کردند متاسفانه همیشه همینطور است وقتی سنگ جلوی پای علما عظما عاملین می گذارید باید بجای سنگ یاقوت سنگ پلشت پستی گیرتان بیاید؟

بگذارید اینجا یک دو سه خط جواب این شیخ ( مختال فخور ) رئیس جمهور اسبق بدهم آقای که نامه دفاع از جمهوریت نوشته اند؟ اقای دکتر فارغ التحصیل از انگلیس که دو عدد لغت ساده انگلیسی را نمی توانی تلفظ کنی ونه می توانی بنویسی مگر شما در مقام رئیس جمهور دست به تهدید گری علیه حکومت جمهوری اسلامی ایران نزدی مگر باج خواهی هر چند وقت یکبار شما با ادعای رفراندوم فراموش می شود آن روزی که تهدید های خود را با گران کردن عمدی و ناقص بنزین جامعه عمل پوشاندی شورش 1398 رقم نزدی مگر بیش 300 کشته هزاران میلیارد خسارت روی دست مردم نگذاشتی تو کی رئیس  جمهورایران بودی تو رئیس جمهور دیگران بودی در ایران همان دیگران انگلیسی  کجا ایرانی بودی  که از آن دفاع کنی سال 1396 خودت را پیروز از انتخابات بیرون نیاوردی حتی شورش های سال 1401 هم محصول تلاش 8 ساله تحریکات تو بود یادت هست در سال 1396 جشن پیروزی در استدیوم آزادی برگذار کردی با حضور یکصد هزار نفر معلوم الحال گفتند آقا وضع حجاب خانم ها اصلا خوب نیست گفتی بگذار آزاد باشند مرتب تشویق میکردی تحریک می کردی سخنرانی کردی اگر من نبودم می خواستند در پیاده روها بین خانم ها و آقایان دیوار بکشند یادت رفته در مقام ریاست جمهوری از هر دشمنی بیشتر برای نظام خط و نشان می کشیدی خیانت می کردی میدان مینی تحویل رئیس جمهور بعدی دادی که غیر از سازش با غرب  راه دیگری نداشته باشد.شما گروگان گیری  نکردی ( بودجه صدا سیما یا اجرای قوانین مصوب مجلس ) بله عزیزم جمهوری اسلامی ایران باید حلق تور با طناب دار خاموش می کرد حالا بزرگواری آنان تو را به تهدیدات و اقدامات دیگر کشانده تو نه بین مردم طرفداری داری نه بین مسئولین اعمال زشت تو هیچ آینده سیاسی برایت نگذاشته است یکی مثل رئیسی مقبول دنیا و آخرت می شود یکی هم مانند تو ملعون دو جهان خواهد شد حتی همان های که ترا به صف آرایی مقابل حکومت تحریک می کردند اکنون ترا به دستمال کاغذی مصرف شده تشبیه می کنند . نگذار بیش از این خلاف های تو را مشکوف کنم .

  ببینید مقوله انتخاب یک رئیس جمهور بسیار فنی دقیق و ظریف است باید مراعات خیلی مسائل را کرد برخلاف نقش ظاهری رئیس جمهور نقش عظیم فرهنگی سیاسی مدیریتی اجرایی مدیریتی اسلامی داخلی و حتی جهانی دارد اینک جمهوری اسلامی ایران به منزله یک حرم در دنیای اسلام مطرح است به عنوان یک قدرت جهانی در بین کشورهای دنیا مطرح است شما تنها یک مدیر اجرایی نمی خواهید بلکه عالم عامل تاریخ دان سیاسی دان حقوق دان تحلیل گر اقتصاد دان نظامی دان اندیشمند سالم می خواهید نکند دوباره بروید امثال آن مریض روانی ( احمدی نژاد حقیر مانده خود همه چیز دان ) اصلا سلامت جسمی و روانی خود یک عامل اساسی در انتخاب و تائید صلاحیت اشخاص است بیاد دارم یک دانشکده روانشناسی فقط از روی حرکات اقای احمدی نژاد 140 بیمار روانی و روانشناسی تشخیص داده بود .

موضوع دیگر انتخاب چنین شخصی نیاز فعلی کشور است ما اکنون به یک رئیس جمهوری نیاز داریم که به صورت ویژه و اساسی اقتصاد دان وعامل اقتصادی باشد یعنی هم اقتصاد خوب بفهمد هم عامل باشد تجربه کلان و طولانی داشته باشد حالا نروید یک جوان تحصیل کرده اقتصاد مانند آقای خاندوزی بیاورید بگویید این اقتصاد دان ببینید عالم عامل یعنی کسی که در حرفه خودش بسیار عمل کرده باشد چرا وقتی دنبال جراح مغز اعصاب می روید دنبال یک جراح می گردید که علاوه بر دانش زیاد مدتی زیادی هم عمل های متعدد کرده باشد دست می گذارید چون خود سابقه 80 تا 90 درصد پیروزی است بگذارید مثال دیگری بزنم یک روزی برای تیم ملی دنبال یک مربی مجرب می گشتند رسیدن روی آقای علی دایی زوم کردند روی ایشان من همان موقع مخالف بودم گفتم ایشان یک چند سال محدود است که مربیگری را شروع کرده برای تیم ملی باید بسیار تجربه کسب کرد بسیار کار باشگاهی کرده باشد اما آقایان آمدند هی سخنرانی کردند در مزایای اینکار در تمام دنیا رسم است فوتبالیست های مشهور بعدها مربی های کشورشان می شوند آقای بکن باوئر آلمانی نمونه اش هست الی غیر ذالک گفتم این اقای باوئر بعد از بیست سال مربی گری شد مربی تیم ملی آلمان نه سه چهار ساله گفتند نه می شود بعد هم دیدید که هم آقای علی دایی دچار مشکل کردید هم مربی سوزی راه اندختید و بالاتر از همه تیم ملی نتوانست هیچ کاری بکند.اگر آقای دایی همان مربی گری باشگاهی ادامه می داد بعد بیست سال می توانست برای ایران یک عظمتی و برای خودش یک موفقیت بزرگی رقم بزند حالا چه شد بهتر است دیگر سخنی نگویم حالا این تجربه اقتصادی و اقتصاد دان بودن حکم می کند زیاد در مسائل دیگر پا فشاری نکنیم اصلا من پیشنهاد می کنم ثبت نام ریاست جمهوری به صورت باز باشد یعنی دیگران هم بتوانند شخص مورد وثقی ثالث را هم ثبت نام کنند اصلا شناخت شورای نگهبان کافی نیست مدارک تحصیلی هم دیگر معرف شخص نیست یک دکترای علوم سیاسی با معدل پائین به اندازه یک لیسانس همان علوم سیاسی نمی تواند تحلیل کند تفسیر کند ناتوان است بیاید یک سفره باز بگذارید مانند انتخابات خبرگان رهبری اقا هر کس مایل است بیاید امتحان کتبی بدهد شرایط داشت تائید می شود هیچ عیب و نقصانی نیست برای جلوگیری از نفوذ بی سوادها اراذل اوباش روحانی نما یا دکتر بی سواد بهتر محک امتحان و مصاحبه باشد تا بعدها مشکل پیش نیاید حتی آزمایش های پزشکی روانی خالی از لطف نیست بارها مشاهد شده از لحاظ روانی کاندیدا را آزمایش می کنند آنهم غیر محسوس مثلا یکی از خدمه عمدا لیوان چای یا قهوه را به بهانه اینکه پایم لیز خورد روی کاندیدا می ریزد تا عکس العمل او را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند حتی جمعی متخصص زبان بدن در پشت شیشه های نامرعی متمرکز می شوند زبان بدن این کاندید از قدرت و صلابت برخوردار است یا از زبونی ناتوانی این ها شیوه های جاری است ما از شناخت ها عقب ماندیم بعد هم یک عقب مانده روانی می آوریم تحت نام مهدی موعود جناحی بر کشور حاکم می کنیم که نه خودش را می شناسد نه اسلام قرآن را نه ولی فقیه برمی تابد تازه خودش را هم ایده لوگ انقلاب می داند مگر نه اینکه همین آقای روحانی مرتب جبهه مقابل رهبری موضع می گرفت سخنرانی می کرد تازه متهم هم می کرد شما نمی دانید من زبان دنیا را بلد هستم من بزبان خودشان صحبت می کنم چه شد آنهمه تبختر هیچ مثل مگس شکار شده با مگس کش خیانت رسوایت کردند له کردند اصلا نتیجه کرنش پس گردنی است نتیجه ایستادن روی اصول پیروزی .

چه کسی می تواند صد در صد بگوید چهار سال خدمت در استانداری یا دانشگاه ازاد اسلامی از بیست سال کار مدیریت و اقتصادی در بخش خصوصی بالاتر و بهتر است اصلا در بحث سوابق وزیر تعاون دولت دهم یا یازده و دوازدهم کجا برتر از یک بیست سال کار کرده در بخش خصوصی مرتبط با دنیا است این سوابق مورد وثق شما قطعی نیست کامل نیست حتی ناقص هم هست یک نیروی سیاسی سابقه دار ده بار بیشتر از یک نیروی غیر سیاسی است حتی اگر ده سال هم استاندار باشد یا معاون باشد رئیس جهور بسیار مورد توجه رسانه ها و سران کشورهای دیگر است بارها اتفاق افتاده در انطرف دنیا با او مصاحبه می کنند باید درجا تحلیل کند پاسخ منطقی بدهد یا در سازمان ملل متحد سخن متن بگوید که از پیش تعیین شده نباشد وقتی شهردار سابقه اش پذیرفتنی است چرا یک محقق سابقه اش پذیرفته نشود.

چرا یک استاد دانشگاه سلبقه تدریسش قابل پذیرش نباشد یا یک مفسر قرآن جامع شرایط شناخته نشود می دانید برای علم تفسیر بسیار دانش و اطلاعات مورد نیاز است بطور کلی موضوع سوابق و تحصیلات متوازن و تعیین کننده نیستند اصولی نیستند ممکن یکی هر دو را کامل نداشته باشد اما از همه برتر باشد آنوقت چه کسی باید برای این عدم پذیرش او پاسخگو باشد آقایان درست مانند آن متصدی باجه پستی عمل می کنند که سرش به شدت شلوغ است برای خالی کردن باجه بگوید فقط پول نقد می پذیرم کارت و پرداخت در مقصد قابل قبول نیست این کار قانونی نیست شانه خالی کردن از وظایف است در هر دو سال یک انتخابات داریم که برای دو ماه شورای نگهبان درگیر است حالا برای این دو ماه کار آقایان چقدر شروط و شرایط می گذارند که اصلا در قانون اساسی نیست آخر هم کار ناقص در می آید هرزه ای مانند روحانی بالا می آید یا روانی مانده ای مانند احمدی نژاد آقایان یادشان رفته شرایط سخت بحرانی و خطیر است وقت بگذارید دو ماه تلاش کنید عده ای بسیجی استخدام یا بکار بگیرید مدارک هر بیسوادی را با دقت بررسی کنید مصاحبه کنید مطالعه کنید با دقت یک ده نفر از سد تحقیقات استخراج کنید بگذارید دست ملت برای گزینش باز تر باشد نترسید سود اینکار بیشتر از این است که با درهای بسته چند همیشه کاندید تکراری روبروی ملت بگذارید بعد هم بگویید همین است که هست چند نیروی تازه نفس خوش علم بی شیله پیله توی این 85 میلیون نفر پیدا نمی شود ولله شما بخیل هستید و گرنه ملت کریم تر و بزرگتر این وضعیت  است که با بیست اسم نه چندان قادر نه چندان باسواد نه چندان فاخر روبرو باشند

اصلا این شیوه ثبت نام سایتی مانند دژبان ( دژبان بی سواد پشت کوهی ) گذاشتن جلو درب ورود است هر که درجه داشت راه بدهید اقای وزیر کشور ثبت نام ریاست جمهوری پادگانی نیست بشمار سه لباس پوشیده پوتین پوشیده جلو درب خوابگاه به نظام باشید حتی سابق هم که ثبت نام حضوری بود جلسه ثبت نام بیشتر شبیه بازجویی بود اصلا چرا آمدی ؟ بگونه ای برخورد می شد تا طرف محکوم کنند ما خودمان کاندید داریم خودمان همه چی داریم تو چرا آمدی؟ حداکثر با توجه اخرین ثبت نام عام که 1635 نفر ثبت نام کرده بودند اینک 5000 نفر ثبت نام خواهند کرد کل وزارت کشور عاجز است این 5 هزار نفر بررسی کند بشمار سه تا فیها خالدون پدر مادر و جد آباد کاندیدا را چاپ شده می گذارید روی میز این شیوه احمقانه ثبت نام سایتی بگذارید درب کوزه آبش را بخورید مگر می خواهید کنکور برگذار کنید مگر یک میلیون مراجعه کننده دارید  از رجوع 5000 عاجز هستید یا می خواهید علاوه بر سد شورای نگهبان شما هم یک سد راه فیزیکی درست کنید اصلا سایت طراحی شده ناقص است بسیاری از مدارک نمی تواند بارگذاری و مطرح کرد در صورتی که سندیت دارد.

 این در حالی است هر کسی که برنده انتخابات ریاست جمهوری باشد باید برود روی میدان مین میدان مین نه تنها جان دادن بلکه بالاتر میدان مین متلاشی شدن آبرو و حیثیت متلاشی شدن سابقه آرامش میدان مین بدهی بدهکار شدن به ملت هر که انتخاب شود از هر بدهکاری بدهکار تر است از هر ورشکستی ورشکسته تر است از هر ارث پدر خورده ای قتل انجام داده ای جنایت کرده ای بدتر گناهکار تر است وای به حال او 80 میلیون فقیر ایرانی از او انتظار جبران و توجه دارند 80 میلیون درمانده رانده او را مقصر وضعیت کنونی خواهند دانست در حالیکه ممکن مانند رئیسی نه مقصر باشد نه عامل بلکه کیفر دیگران را باید بکشد گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدن کردن مسگری؟

امروز دولت یک ورشکسته مقروض معلول محکوم محجور  است که باید غرامت 30 سال ندانم کاری گذشتگان را امروز پاسخ گو باشد مشکلاتی که نظام نتوانسته حل کند امروز از رئیس جمهور می خواهند حل کند.

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

هنگامی دکتر رئیسی به ریاست جمهوری ایران انتخاب شد که کشور در اوج مشکلات ناشی از تحریم ها  کرونا  کسری بودجه رکود و تورم بسر می برد.

تصدی کرسی ریاست جمهوری ایران توسط ایشان از همان ابتدا با واکنش منفی و گسترده در غرب و حتی در داخل ایران مواجه شد بگونه ای که دولت بایدن که اعلام کرده بود به برجام باز می گردد نه تنها به برجام بازنگشت بلکه 700 تحریم جدید علاوه بر 1500 تحریم ترامپ علیه ایران بکار گرفت .

قصد بایدن همراه فشار داخلی اصلاح طلبان به شکست کشیدن کامل دولت جدید بود .

مین های کاشته شده در دولت قبل و هجمه شدید به شورای نگهبان برای بسیاری  از اصلاح طلبان و کاندیداهای مطلوب  آنان زمینه فشار بیشتری را فراهم کرد اگرچه من هنوز اعتقاد کامل دارم شورای نگهبان در این قضیه کم لطفی کرد اصلاح طلبان در آن تاریخ و حتی امروز هیچ بخت و اقبالی در بین مردم ندارند فقط توپخانه رسانه ایشان خوب کار می کند؟

حتی اگر بالاترین مقام آنها شخص جهانگیری هم تایید صلاحیت می شد نمی تونستند بیش از سه میلیون رای جمع کنند .

به هر حال کار شورای نگهبان بهانه پیراهن عثمان دست آقایان داد.

قصد مشترک غرب و اصلاح طلبان به شکست کشاندن کامل دولت سیزدهم بود یک همکاری نانوشته پشت پرده به شکل اصولی ادامه دادند از داخل هجمه 6 کلاس بیشتر سواد ندارد دولت سوم احمدی نژاد است ...

از خارج تحریم کامل حتی تحریم دارو و تجهیزات پزشکی برای مبارزه با کرونا کار را به جای رساند که راکتور آزمایشگاهی خریداری از هند را هم اجازه به ورود پیدا نکرد؟

تحلیل آنان این بود اگر دولت سیزدهم شکست بخورد یا استیضاح شود زمینه برای به حکومت رسیدن اصلاح طلبان داخلی طرفداران رابطه ( تسلیم ) با غرب فراهم خواهد شد تحلیل های مشترک بسیاری از اندیشکده های آمریکایی اسرائیلی و حتی اروپای همین بود.

غرب منتظر بود برجامهای 2 و 3 را با ایران امضاء کند روز شماری میکرد.

در واقع غرب یک روز اراده کرد ایران را در حمام خون صدام حسین متلاشی و تسلیم کند یک روز هم اراده کرد ایران را در حمام فقر مرگ میر کرونا تسلیم و متلاشی کند.

آنها روی تحریک جوانان ایرانی برای شورش های خیابانی بسیار سرمایه گذاری کردند سال 1401 ایران دستخوش یکی از خونین ترین و ننگین ترین شورش های رنگی غرب بود بهانه زن زندگی آزادی شد اما در بطن قضیه فرو ریختن دیوارهای اعتقادی انتظامی سیاسی ایران بود .

با ید گفت همه این هجمه ها نتوانست دولت سیزده هم را بشکند تسلیم کند .

شاید بی راهه نباشد جمله دکتر الله کرم اینجا ذکر کنیم " شاید برخی می‌خواستند رئیسی را به عنوان ذخیره انقلاب روی میدان مین ببرند،"

هدف بعدی غرب مجرا های محدود ابتیاع ارز ایران بود همان سیاستی که قیمت دولار از 25 هزار تومان به 60 هزار تومان رساند .

دولت رئیسی در نگاه به شرق موفق به تهیه واکس و حتی تولید واکسن شد .

ارتباطات خارجی دولت به موفقیت های زیادی نائل شد عضویت در بریکس و شانگهای به تحلیل بردن تحریم ها تولید و فروش بیشتر نفت و حتی روابط گسترده با همسایگان و آفریقا و حتی امریکایی جنوبی همه و همه افق های بیشتری برای کشور باز کرد.

اما در بحث اقتصاد به علت عدم تکیه به نیروهای معتقد به اقتصاد مقاومتی و تیم ضعیف اقتصادی دولت را در منگنه های عجیبی قرار داد.

تکیه به همان عوامل معتقد به اقتصاد لیبرالی و شوک درمانی های مکرر بیش از بیش کشور در معرض فقر و رکود تورم قرار داد .

سرزنش های داخلی اصلاح طلبان ( سرزنش می کردند بخاطر عواملی که خود عامل آن بودند مانند کسری بودجه و ناترازی بانکها )و فشار غرب برای تحمیل درخواستهای غیر مشروع او را بیش از بیش در منگنه قرار داد .

حتی پیشنهاد تسلیم صنعت هسته ای روی میز قرار گرفته بود .

دکتر رئیسی خود از اقتصاد سر رشته ای نداشت نه سابقه نه اطلاعات گسترده اقتصادی لذا این حوزه را به وزرای خودش سپرده بود و این وزراء ضعیف کار به تکنو کراتهای وزراتخانه های اقتصاد و صنعت معدن کشاورزی غیره سپرده بودند.

تکنوکراتهای دولت در اقتصاد خود سر سفره تحریم ها نشسته بودند متنفع کامل بودند و می شدند همانطور که در قضیه تخصیص ارز به چای دبش بروز کرد در تخصیص های متعدد دست داشتند لذا با هر تغییری مخالفت کردند

اقصاد کشور به آبشخور کرکس ها و لاشخورها تبدیل شده بود و وزرا اقتصادی ماشین های امضاء

این وزرا ء مانند دکتر امیر عبدالهیان نبودند انقلابی نبودند تلاش گر نبودند ؟

در واقع باید از حرکت انقلابی و مسئولانه پخته امیر عبدالهیان در " وعده الصادق " تمجید کرد اگر در گذشته کاستی های داشت اما در وعده الصادق مانند یک حرفه ای و ارد شد موفق از آن خارج شد مواضع محکم اصولی بدون لکنت زبان.

در هر حال اقتصاد همچنان نقطه ضعف دولت باقی ماند.

دکتر رئیسی آدم بی خیالی نبود صبح تا آخر شب تلاش می کرد اما راه موفقیت در این زمینه خیلی سخت و با سرعت کم حرکت می کرد.

او با خلوص نیت وارد میدان مین شده بود اما راههای زمینی بر او بسته بود.

روزها تلاش و حتی بعضی از شبها به خاطر افزایش نرخها تا صبح نمی خوابید.

نمی توانست بی خیال باشد او روز به روز با فشار بیشتری روبرو می شد .

اوج این فشار در سفر به قم و ملاقات با مراجع قم ظهور کرد تقریبا تمام مراجع قم ایشان مورد سرزنش قرار دادند به خاطر گرانی ها.

مشی و اخلاق او این نبود که از نامردی رقبا شکایت کند یا از بی لیاقتی دوستان گله کند .

همه فشارها را به جان خرید لب به گفتن هم نگشود؟

شاید بشود گفت اگر راههای زمینی بر او بسته شده بود راههای آسمانی بر او آغوش گشودند.

فقط نتوانست جمله فزت برب کعبه مراد خویش را بگوید ( شاید هم گفت من بی خبرم )

او که زنده بودنش برای کشور نعمت بود شهادتش هم موجبات سر افرازی  تحکیم وحدت و انسجام ملی شد .

آبروی جمهوری اسلامی ایران شد .

تمام سیاه نمایی های دشمنان نقش بر آب کرد.سحرشان را باطل کرد .

حضور سران و مقامات 70 کشور جهان در جریان مراسم تشیع ایشان نشان از گسترش نفوذ  قدرت نرم  اهمیت  ژئو پلتیک ایران دارد

  

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

 

از زمان قبل از انقلاب غرب تلاش داشت برای انکار و انزوای فرهنگ اسلامی تعطیلی های اسلامی جمعه و پنج شنبه را به شنبه و یکشنبه تبدیل کند به همین خاطر در سالهای 1355و 1356 بارها این موضوع را مطرح کرد همراهی مجلس وقت با نظرات غربی کار را ساده تر کرده بود اما امواج انقلاب اسلامی سال 1357 کار را نیمه تمام گذاشت و این موضوع هرگز اجرایی نشد.

در دو سال گذشته همان طرح تعطیل کردن شنبه ها به بهانه ارتباط بیشتر با جهان دوباره مطرح شد و طی یک لایحه از طرف دولت مجددا در دستور کار دولت و مجلس قرار گرفت قبل هر چیزی بگذارید این ارتباط و تعامل اقتصادی با جهان را بررسی کنیم این موضوع همیشه یک دستاویز بوده تا مخالفان این طرح را به عقب برانند چون موضوع تعامل تجاری با دنیا یک مسئله قدیمی و فراموش شده است چرا؟ 30 سال پیش ارتباط اقتصادی دنیا از طریق تلکس انجام می شد و تمام مکاتبات تجاری از طریق خط تلکس امکان پذیر بود و بصورت در لحظه امکان تبادل اطلاعات وجود داشت و متن تلکس هم قانونی بود در دادگاههای بین المللی بعنوان سند محرز پذیرفته می شد بعد از تلکس این ارتباط به پیجر و فاکس منتقل شد 20 سال پیش این دو جای خود را به پیامک ( اس ام اس ) داد و متون آن با تایید مخابرات متنی با قابلیت قانونی شناخته می شد بعدها میدان دار اصلی مکاتبات ایمیل بود ولی  بتدریج پلات فرم های اندرویدی جای پیامک را گرفتند بگونه ای که واتس آپ و تلگرام قانونی ترین و شناخته شده ترین آنها است در واقع پس از تلکس موضوع روزهای کاری هفته بلا منفعت شدند چون هر زمان امکان ارسال و دریافت وجود داشت امروز کماکان سایر ارتباطات وجود دارد اما اون لاین بودن ( در لحظه دریافت و پاسخ )از مشخصات ارتباط های تجاری دنیا هست حتی شرکت های کمتر از بیست پرسنل هم پاسخگویی کمتر از یک ساعت را مراعات می کنند لذا شما می توانید هر لحظه جمعه شنبه دوشنبه ارتباط کار داشته باشید فقط تصمیمات کلان به روزهای کاری منجر شده است لذا عبارت ارتباط تجاری مال همان 30 سال قبل است امروز شرکت ها دو بعد از نیمه شب هم پاسخ شما را می دهند و استدلال ارتباط تجاری اقتصادی با دنیا مغلطه ای پیش نیست؟

تلکس ها دستگاههای بزرگی بودند و ثابت در محل کار تازه خط تلکس امتیاز بزرگی محسوب می شد و متن پیام یا ارتباط با آن ارزان و ساده بود امکان قابل حمل بودن نداشتند حتما با اتصال سیم و برق کار می کردند فقط متن منتقل می کردند امکان ارسال تصویر خوب نداشتند و چاپ آنها هم سوزنی وتحریری بود بر خلاف امروز که موبایل ها کوچک و قابل حمل هستند و بهترین تصویر و متن های طولانی را ارسال می کنند.

اما پشت پرده این تعطیلی شنبه دو موضوع مهم خوابیده است اول اینکه این تعطیلی های بیشتر در سال به نفع سرمایه دارانی است که از طریق سرمایه کسب درآمد می کنند یعنی از بانک ها سود کلان دریافت می کنند یا از طریق سهام زیاد منفعت کسبی دارند به اصطلاح درآمدشان کار بر نیست سرمایه بر و زمان بر است روزهای تعطیل هم سود می گیرند اجاره می گیرند سود سهام می گیرند این بخش از اقتصاد در ایران فقط شامل سه درصد می شود که اکثریت منابع مالی بانکها سپرده آنان است اما کسانی که از طریق کار درآمد دارند مخالف تعطیلی هستند چونکه کار محل درآمد آنان است بخش صنعت بخش خدمات بخش کشاورزی جزء این گروه هستند که 23 میلیون شاغل در ایران دارند پس این درخواست تعطیلی فقط شامل از ما بهتران می شود نه همه بخش خصوصی اگر استدلال آقایان (در مجلس ) نگاه کنید می بینید مگویند بیش از 136 تشکل بخش خصوصی با تعطیلی شنبه ها موافق هستند این 136 تشکل بخش خصوصی فقط عبارت از اتاق بازرگانی و تعاون ایران است و اتحادیه وارد کنندگان که جمع آنها با خانواده هایشان 3 میلیون نفر نمی شود اما بخش واقعی اقتصاد ایران یا همان 23 میلیون شاغل که از کار بهره یا دستمزد می برند با این اقدام دچار ضرر و زیان می شوند البته وارد کنندگان بیشترین سود از تعطیلی 52 روز در سال خواهند برد چون هم کار کمتر می شود هم محصول کمتری تولید داخل می شود هم هزینه ها بالا خواهند رفت اما شق دوم یا پشت پرده دوم این تعطیلی شنبه ها چه کسانی هستند؟

همه می دانند پس از خروج تعدادی از سرمایه داران بزرگ ایرانی به خارج از کشور تصمیم گیری راجع به نرخ ارز و حتی تمام محصولات در ایران از کشور خارج شده و در خارج از ایران تعیین و ابلاغ می شود مثلا نرخ ارز نسبت به ریال در دوبی تعیین می شود30 سال است این رویه ادامه دارد چند صراف بزرگ ایرانی که قدرت خریدهای ارز کلان دارند مثلا 50 میلیون دلار به بالا در آنجا جمع شده و هر روز نرخ جدیدی برای دلار اعلام می کنند مدتی این تصمیم گیری در برج بانک صادرات ایران در بازار مرشد دوبی انجام می شد بعدها به برج تازه ساز اربیفت بعد به آتریم و این اواخر به برج خلیغه منتقل شده است.

همینطور نرخ ارز سکه طلا نقره فولاد مس آلمینیوم کبالت کاغذ  مصنوعات صنعتی ژنراتور کامیون و غیره همگی در خارج تعیین می شود لذا شما هر کالای در ایران می خواهید بخرید که ارز بری دارد به شما می گویند نرخ در نیامده ساعت یازده یا 12 نرخ مشخص می شود تا در خارج مبلغ آن اعلام و در ایران نرخها مشخص شوند هر صنف هم با توجه به ارز بری کالای خود در جا با نرخ ارز مشخص شده نرخ کالای خود را تعیین می کند در واقع مرجع نرخ گذاری برای اقتصاد ایران در خارج کشور است تعیین نرخی که بعدها اغراض سیاسی هم به آن اضافه شد.( اغراض تحریمی آمریکایی) امارات قطر حتی لندن پاریس یا نیویورک یا کالفیرنیا  بستگی به کالای مورد نظر دارد پس این جمع شدن یک عده در خارج کشور آن هم روز تعطیل شنبه سخت است لذا با لابی گری مدتها است تصمیم دارند این روز به روز کاری موافق با کشور محل سکونت خود تنظیم کنند متاسفانه اکثریت اینان همان ایرانیان خارج شده از ایران هستند و این خروج از ایران برای کشور ما چه گزاف تمام شد بارها کشورهای محل سکونت آنان را زیر فشار قرار دادند تا تصمیمات مورد نظر خود را برایشان تحمیل کنند بخصوص امارات و آمریکا انگلیس آنان مهره ها را بخوبی می شناسند .لذا این تصویب تعطیلی شنبه ها نشان از تاثیر گذاری عظیم لابی های سرمایه داری ایرانی و جهانی بر اقتصاد ایران دارد که جریانی شوم و غیر ملی است اگر نتوان به آن گفت خیانت حداقل گول خوردن و اقناع کاذب وجود دارد و نمایندگان مجلس در این موضوع بی تقصیر نیستند؟ ساده نگری کردند اغفال شدند نفهمیدند عمق درخواست چیست و منشاء تقاضا کجا هست؟ اگرچه توپخانه رسانه ای سنگین داخلی متهم اصلی این میدان داری است حدود دو هفته بود که این بمباران رسانه ای سنگین مجلس را به سخره گرفته بود اصلا ابتدا قرار بود پنج شنبه ها تعطیل شود یک دفعه آتش توپخانه رسانه ای اقتصاد را به میان کشید و تعطیلی شنبه را در راس تقاضا قرار داد بگذارید اسم رسانه ها را هم مطرح کنیم خالی از لطف نخواهد بود .سازندگی –نور نیوز-شرق – دنیای اقتصاد – ایران اینترنشنال – بی بی سی –عصر ایران – اقتصاد نیوز – ستاره صبح – آرمان ملی – هم میهن – انتخاب - آفتاب نیوز – شفقنا – تجارت نیوز – آفتاب نیوز – فردا نیوز – و تعدادی دیگر

یک مخرج مشترک بین لیست بالا وجود دارد و آن اینکه اصلاح طلبان و غرب خواهان در درخواست تعطیلی شنبه ها همکاری عظیمی ایجاد کردند یک جو سنگین رسانه ای که توانست به راحتی مجلس را مغلوب کند این موضوع نشان می دهد که نقش خطرناک رسانه های نا هماهنگ با انقلاب چقدر افزایش یافته چقدر تاثیر گذار و سنگین است چطور می تواند نقش انقلاب اسلامی و فرهنگ اسلامی را تخریب کند؟

این نقش وقتی به نسل جوان می رسد هولناک عمل می کند که کرده است لذا یک بار دیگر باید نقش رسانه ها در جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار گیرد ؟

در واقع  مجلس یازدههم یک مجلس اصول گرا است ( اکثریت با اصول گرایان است ) حالا مجلس اصول گرا پایش در مبانی با غش اصلاحات می لغزد باید حساب کار نفوذ را جداگانه بست بررسی کرد.

معلوم نیست چه کسی دارد بر علیه کشور و منافع ملی  شمشیر می زند یا که دارد خدمت می کند؟  ایا می توان روش و مقرارتی ایجاد کرد تا نقش مخرب به نقش های سازنده و مقبول تغییر فاز بدهد نسل حوان چگونه می تواند در این سیل بی امان امید سوز خانمان بر انداز مقاومت کند تحلیل کند و تحت تاثیر قرار نگیرد.بطور کلی نقش مخرب رسانه ها در ایران مورد بررسی جامع قرار نگرفته است خسارت بار ترین این نقش ها تاثیر پذیری مسئولان تصمیم گیر و تصمیم ساز کشور هستند که نشان دادند هم تاثیر می پذیرند هم اغفال می شوند هم تصمیمات اشتباه می گیرند بخصوص در بزنگاه های مهم سیاسی اجتماعی اقتصادی این دیگر اوج فاجعه است.

  • حسین تاج احمدی