راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

کلمات کلیدی

اقتصاد بدون نفت هم اکنون

هلندی سرگردان یا کشتی سرگردان

شوک درمانی اقتصاد

نقل و چاپ محتویات این وبلاگ با درج مبدا بلامانع است

طغیان فروپاشی اقتصادی

به کور می گوییم عین علی

آقای روحانی با کلید آمدید با "قفل مطلق" کشور می روید

"مختال فخور"

نه اصول گرایان ما اصول گرا هستند نه اصلاح طلبان اصلاح طلب

دومینو ورشکستگی زنجیره ای

کوتوله های سیاسی نه "کودکان سیاسی"

( فرهنگ لجبازی احمدی نژادی)

عدالت اقتصادی از اولین درخواست انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه بود

و گرنه همچنان درجا خواهیم زد

الحاق چهار وزارتخانه اقتصاد تجارت صنعت معدن به رهبری

آمریکا وجود دو ژاپن در آسیا تحمل نخواهد کرد

تا همچنان برای خودشان ماهی صید کنند؟

منافع ملی کیلو یی چند است

اندیشکده استراتژیک مطالعات

فاجعه فرو ریزی اقتصادی بوقوع خواهد افتد لطفا بر سر

تقسیم غنایم اینقدر نزاع نفر مایید ( غنیمت تقسیم وزارت خانه ها )

شده

خلاصه انقلاب هیچ اسلام هم قربانی سود جویان داخلی

امروز اعلام عفو عمومی کنیم

امام علی (ع) دشمنان خود را می بخشید دست به مصادره بابت مالیات نزد

تبلیغات کردید "ایران "همچون لیبی تسلیم شد

آن گربه بچه کوچک ( جغرافیای ایران) اکنون پلنگ بزرگی شده

زلزله آسمانی یا زمینی یا سیاسی بیرون بریزد

سیاست فرغون های موتور دار

جان ملت گروگان این دو کارخانه مونتاژ کرده ایم

بایگانی

۴ مطلب در مهر ۱۴۰۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

پس از 47 سال تجربه باز کشور دچار یک انتخاب اشتباه و زیان بسیار عمیق و وسیع در انتخاب ریاست جمهوری اسلامی ایران شد؟

انتخاب آقای پزشکیان برای ریاست جمهوری ایران یک اشتباه استراتژیک بود که با اغماض مسئولان وقت رقم خورد ایشان بسیار نامناسب برای این سمت هستند.

تنها زبان قال ایشان نیست که مرتب از ضعف نابسامانی ناترازی ها و نا امیدی ها حکایت می کند زبان حال ( زبان بدن ) ایشان هم حاکی از یک شخص "بریده " نا مطمئن و مایوس می کند.

گزارش های اندیشکده های خارجی هم مرتب این موضوع را برجسته و در گوش سیاست مداران غربی  تکرار می کنند.

این کونه سخن گفتن فقط از صعف شخصیتی و درونی یک آدم می تواند نشات بگیرد.

درست در اولین ماه انتخاب ایشان در مجمع سازمان ملل متحد سخنرانی کرد که سرشار از ضعف زبونی و درماندگی بود.

من همان موقع در راهبرد 628 از این سخنرانی به عنوان یک " خطای استراتژیک " در نیویورک یاد کردم.

در همانجا گفتم این سخنرانی می تواند تبعات گسترده امنیتی و سیاسی برای ایران داشته باشد.

همانطور که در جنگ 12 روز دیدیم که سخنان ایشان چقدر در تصویر سازی "ایران ضعیف" نقش داشته است.

اینک با همین دست فرمان اگر جلو برویم  کشور دچار زیانهای بسیار بزرگتر و عمیق تری خواهد شد.

من مدتهای مدیدی فکر کردم که این موضوع را مطرح کنم یا نه ؟

بالاخره تصمیم قاطع گرفتم وظیفه شرعی من حکم می کند خطر در پیش را گوشزد کنم و راه چاره را که برکناری آقای پزشکیان از ریاست جمهوری اسلامی ایران است مطرح و بصورت جدی بخواهم ایشان برکنار شود.

خود آقای پزشکیان آدم محترمی است اما شایسته این مقام نیست چه اینکه حضرت علی علیه السلام کمیل را شایسته ریاست ندانست .

اما خطر در پیش چیست؟

کشور اینک در یکی از بحرانی ترین زمانها و مکانهای عمر خویش قرار دارد استکبار جهانی عزم کرده که اراده مردم ایران رابشکند و راه را بر صهیونیست ها هموار کند آنان تشخیص دادند اگر ایران از سر راه بردارند دیگر مانعی ندارند.

لذا کشور در سه سال آینده تحت شدیدترین فشارهای ممکن  نظامی سیاسی اقتصادی قرار خواهند داد .

اگر روزگاری فشار اقتصادی مقدم بر فشار نظامی بود اینک دارد جای خود را عوض می کند.

تحرکات بسیار شدید نظامی آمریکا در منطقه گواهی از نیات شوم ایشان دارد.

اگر ما به وظایف شرعی و اخلاقی خود به موقع عمل نکنیم کشور در معرض نابودی همه زیر ساخت ها و همه امکانات موجود قرار خواهیم داد.

زیان بمبارانهای گسترده می تواند به 3 هزار میلیارد دلار منجر شود .

اینک ترامپ نیاز به پیروزی دارد ( حتی یک پیروزی در دور دوم انتخابات نداشته ) لذا تشخیص او از پیروزی حرکت بی دو ها در آسمان ایران است.

در دور دوم حملات به ایران احتمالا اسرائیل هم شرکت نداشته باشد جهت امان بودن از موشک باران ایران.

حالا این ادبیات ضعیف و صلح جویی بی موقع آقای پزشکیان می تواند تحریک کننده و تشویق کننده حملات آمریکا و اروپا باشد.

همانطور که برخورد ایشان در مسئله اسنک بک سطحی سبک و بی فایده بود.

اصلا این آقا جوش خروش قاطعیت در خونش نیست اگر یک زمانی کشور در موقعیت عادی بود می شد ایشان چهار سال تحمل کرد اما اینک هرگز.

احتمالا عده زیادی از این مقاله بشدت ناراحت خواهند شد بخصوص جناح اصلاح طلب اگر چه من اینک اصلا به جناحها فکر نمی کنم اگر برکناری ایشان مانع بمباران شود اگر عدم حضور ایشان مانع خسارات بسیار عظیم بر ایران گردد.

حتی همان اصلاح طلبان حق را به من خواهند داد.

اقا وجود ایشان در این منسب بسیار خطرناک و زیان آور است اکنون ادبیات ایشان "قدرت " نمی آفریند.

ادبیات ایشان مناسبت زمانی و مکانی تاریخی برای ایران ندارد.

متاسفانه مدیریت ایشان هم نتوانست هیچ یک از مشکلات داخلی اعم ناترازی ها و کسر بودجه غیره را حل کند در این یک سال دو ماه گذشته تمام گره های کور تصمیم گیری همچنان بسته باقی ماند.

هم مسئله انرژی هم سوخت هم ناترازی بانک ها هم ناترازی صندوق های بازنشستگی هم توزیع کالا برگ سراسری هم تورم هم ارزش ارز هم فرو ریزی ارزش پول ملی هم هدر رفت وسیع سرمایه های مالی انسانی همگی قفل زده و حتی تشدید شده باقی ماند .

در واقع مدیریت کارشناسان بیایند شد همان گذشته خودمان هستیم تصمیم هم نمی گیریم خودمان دانای کامل هستیم.

عده ای نگران خلاء سیاسی بعد ایشان خواهند شد.

باید گفت ایران با داشتن رهبری مجلس و مردم هم عهد هم پیمان هیچگاه مشکل خلاء سیاسی نخواهد داشت بدیهی است که با مشورت و همراهی مردم مجلس رهبری می توانند طبق اختیارات قانون اساسی یک

نفر دیگر برای مدت معلوم حتی تا انتخابات بعدی جایگزین ریاست جمهور کنند.موضوع فقط ایران نیست مشکل کل جبهه مقاومت و خلاصه کلام آینده شیعه است که در معرض خطر قرار دارد به بیان واضح کل محتوای اسلام در جبهه مقاومت خلاصه می شود اگر جبهه مقاومت نابود شود جهان محتوایی اسلام نابود شده است؟

ولذا بشریت باید خود را برای گوساله پرستی و حکومت صهیونیست ها آماده کند.

گوساله پرستی نبود در غیاب موسی سلام الله بلکه طلا پرستی زن ستایی و همه منکرات در این گوساله سامری نهفته بود.

آری موسی سلام الله از کوه بازگشت اما امت موسی هیچگاه از گوساله پرستی بازنگشتند. امروز هیچ یادی از موسی نیست هرچه یاد می شود از تورات و تلمد مسخ شده است همانطور که در مسیحیت عیسی سلام الله بنده و پیامبر خدار نیست او فرزند خدا است ؟من به دنیای اسلام پیغام می دهم اگر جبهه مقاومت و ایران شکست بخورد برای هزار سال صهیونیست ها بر جهان حکومت خواهند کرد و همه ابزار تسلط بر فکرها و شبکه ها را از صد سال قبل آماده کرده اند.

تقریبا تمام رسانه های مهم دنیا هم اینک متعلق به اسرائیل است.

حالا ببینید یک انتخاب "نامناسب" چگونه می تواند ایران و اسلام نابود کند. سر خود را بیخود زیر بالش نکنید خود را به نفهمیدن و اغماض کردن هم نزنید همه مشکلات همه بمبارانها همه جنگهای ما در زیر این حماقت انتخاباتی سال 1403 نهفته است منتظر شهادت هزاران نفر از نیکان و رهبران کشور و جبهه مقاومت باشید یا تجدید نظر کنید نه مرد میدان هستیدبیاید استدلال کنید من هم پیرو شما خواهم شد.اگر راست می گویید؟ راه دیگری در دسترس نیست.

یک استاد دانشگاه مقصران ذیل برای این انتخاب " نامناسب" اینگونه می شمارد.

  وی با بیان این که پس مقصر یا قاصر این نابسامانی ها رئیس جمهور است، اما به طور قطع ما هم مقصریم، تصریح کرد: طبق ضوابط شرعی و عقلی اولین و بزرگترین مقصر قطعی رئیس جمهور است که به دروغ خود را معرفی کرد و وعده های سرخرمن  داد، این فرد از عدالت ساقط بود و لیاقت نامزدی نداشت.
 
این استاد دانشگاه افزود: دومین و مقصر بزرگ، باند کم شمار چند هزار نفری به اصلاح طلب وابسته به آمریکا هستند که با "راهبرد هدف وسیله را توجیه می کند" با تبلیغ دروغین این نامزد خودشان، مردم را اغوا و گول زدند و در حال حاضر برای انتخابات هم مشغول توطئه هستند.
 
وی گفت: سومین مقصر بعضی از مردم هستند که طبق فتوای شرعی و حکم اسلام تحقیق نکردند و چشم بسته به این شخص رای دادند، البته اکثریت این بندگان خدا با صداقت قصد انجام وظیفه داشتند، ولی در وظیفه خود کوتاهی کردند و قصور داشتند، برخی نیز با علم به عدم صلاحیت با جهالت و از سر لجاجت و عناد با موازین شرعی انقلاب اسلامی به این فرد رای دادند.
 
شیخی افزود: چهارمین و بزرگترین مقصر قطعی آنهایی هستند که بدون عذر شرعی و عقلی و میهنی در انتخابات شرکت نکردند، این افراد سه ضرر به انتخابات زدند نظام را زیر سوال بردند، به رقیب صالح رای ندادند و مانع مدیریت وی شدند و با عدم انتخاب فرد صالح، به فرد نالایق میدان دادند و با این سه اقدام دشمن را شاد کردند.
 
به گفته وی، پنجمین مقصر نهاد های مسئول اطلاع رسانی بودند که اسناد عدم صلاحیت منتخب را در اختیار شورای نگهبان قرار ندادند و ششمین مقصر یا قاصر شورای نگهبان است که صلاحیت آن ها را نتوانست راستی آزمایی کند، چه بسا این اغماضی باشد بین انتخاب بد و بدتر؟! هفتمین مقصر در مرحله پس از انتخابات، مجلس شورای اسلامی است که به کابینه فرد نالایق رای اعتماد داد و رئیس جمهور را استیضاح نکرد
 

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

 

کشورهای اروپای و آمریکا عمدا اسنب بک اجرایی کردند تا شاهد انفجار در سیاست و اقتصاد ایران باشند اگر این اسنب بک موجب فرو ریزی ایران نشود ما شاهد فشار روانی جنگ خواهیم بود حالا یا شروع جنگ یا تهدید به جنگ پروژه بعدی خواهد بود اگر موفق نشوند بزودی مجددا درخواست مذاکرات اوج خواهد گرفت این پازل تکراری مرتبا بر علیه ایران تکرار شده است مصدق همان چماق هویچ گذشته است در راهبرد قبلی نسبت به انفجار اسنک بک در سیاست و اقتصاد ایران هشدار دادم اینک موضوع این فشار و انفجار در اقتصاد بررسی خواهیم کرد.

اسنب بک در عمل تاثیر بسیار کمی در اقتصاد ایران خواهد داشت چون موارد ابتلا بسیار محدود است اما غرب در صدد است با شانتاژ رسانه ای از آن غول کاغذی درست کند تا تاثیر گذاری بیشتری داشته باشد.از سمت دیگر هر چقدر اسنب بک بزرگ نمایی شود ایران کمتر قادر به عکس العمل نشان دادن هم در صحنه سیاسی و هم در صحنه اقتصادی خواهد بود.

قبلا گفته بودم ایران باید بسیار سهمگین عکس العمل نشان می داد تا این موضوع اجرایی نشود همانطور که مانورغرب برایران تاثیر گذار است مانورایران هم غرب را محتاط و دست به عصا خواهد کرد اگرچه آبی از دولت پزشکیان و مجلس قالیباف گرم نشد.

نتیجه اجرای پر سروصدای سیستم ماشه بود که با تلاطم رسانه ای بسیار شدید خارجی و حتی داخلی به مرحله عمل رسید این تلاطم شدید روانی رسانه ای برای تاثیر حداکثری بوده و هست متاسفانه نبودن تحلیل در بین بازیگران سیاسی و اقتصادی ایران سبب شده تا عده زیادی نا آکاهانه در پازل دشمن عمل کنند اما بازگشت پژواک این سر صدا در اقتصاد می تواند بسیار ویرانگر تر از این باشد.

اگر مسئولان اقتصادی کشور دچار غفلت و سردرگمی شوند و از کنار موضوع بدون عکس العمل ومنفعلانه  لازم بگذرند دچار خسران شدیدی خواهیم شد همانطور که در سیاست دولت نتوانست با قاطعیت عکس العمل لازم نشان دهد.

برای بسط بیشتر موضوع بگذارید تمثیلی از بازار کسب کار برای روشن شدن موضوع بکار ببریم

در بازار بعضی بدون حضور شریک یا منبع خرید مطمئن نمی توانند کار کنند اعتماد به نفس کامل ندارند همیشه محتاج یک نفر یک منبع هستند اما بعضی دیگر مستقل بوده و بخوبی بازار تحلیل می کنند برای آینده نزدیک چند روز تا چند سال خود برنامه ریزی می کنند و معمولا بسیارهم موفق عمل می کنند این خاصیت بر می گردد به هوش توانایی اعتماد به دانسته های بروز و عمل به موقع تصمیم به موقع.و اعتماد بنفس کافی ( نه بیشتر نه کمتر) اما بعضی دیگر فاقد این توانایی هستند همیشه  دنباله روی و کپی کردن از روی دست دیگری هستند یا حتما باید یکی شریکشان باشد یا راهنمایشان بکند و گرنه موفق نیستند یا حداکثر  کار محدود و کوچکی را دنبال خواهند کرد و حتی شکست ها و ورشکستگی های بیشتری راهم نسبت به گروه اول دارند.و همیشه گرفتارند ناموفق؟

این الگو دقیقا در مورد دولتها هم صدق می کند مضاف بر اینکه دولتها بیشتر تحت تاثیر رسانه ها ی خارجی و داخلی هم قرار می گیرند اگر آدم های با اطلاع و قاطعی نباشند مرتب حالت تزلزل و ترس از تصمیم گیری را هم دارند و این مزید بر علت می شود حداقل در بیست سال اخیر دولتها همگی از این قماش بودند و همگی از نوع دوم در بازار کسب کار.

غرب از رقم زدن اسنک بک دنبال اهداف زیر است و چاره کار هم در خنثی کردن 10 مورد زیر می باشد.

1-ایجاد شوک های مکرر اقتصادی برای سلب اعتماد و آرامش فکری مسئولان اقتصادی وسلب برنامه ریزی موثر و اقدامات مناسب ضد تحریمی

2-ایجاد تصویر سازی کاذب از نقش اسنک بک برای ایجاد هراس وشوک افزایش نرخ های کالایی و ارزی

3-اسنک بک ابزاری برای افزایش نرخها نیست اما اینگونه تصویر سازی می شود کما اینکه قبل از 2015 هم این تحریمهای سازمان ملل برای موارد هسته ای بودند و تاثیری در بازار نداشتند یا تاثیرشان بسیار کم بود اما نباید غافل بود که نقش بازی روانی بیشتر از خود عمل می تواند باشد

4-بطور کلی نهادهای هسته ای ونظامی در خارج کشور هیچ گونه حساب بانکی و ذخیره مالی ندارند که توقیف یا بسته شوند این یک شعار توخالی است.

5-گردش مالی ایران بعد از تحریمها بصورت کلی شبکه بندی شده و زیر زمینی است برای دور زدن تحریمها لذا ریسک این خط و نشان کشیدنها در حد صفر می باشد از سمت دیگر کشورها عموما از درگیر شدن با ایران از ترس انتقام گیری در تنگه هرمز یا مناطق فاقد حاکمیت خودشان هراسناک هستند تجربه نشان داده بیخود خود را درگیر نمی کنند بخصوص اگر ایران نشان دهد مانند کره جنوبی سخت انتقام خواهد گرفت.

6-در عمل اسنک برگ فقط دراروپا و آمریکا اسرائیل عملیاتی می شود در این مناطق هم ایران عملا هیچ فعالیت بازرگانی و مراوده مالی ندارد.

7-این اسب کور لنگ و پیر خود درگیر در گذشته پهلوانی بود برای خودش اینک یک ورشکسته مالی اخلاقی سیاسی است که فاقد اثر گذاری موثر بوده وحالت چند جانبه گرایی او را حسابی به نفس نفس انداخته است.

8-سر و صدای زیادی غرب برای اسنک بک برای جلوگیری از روابط بیشتر اقتصادی ایران با افریقا خاور دوراورسیا  و حتی آمریکای جنوبی است روابطی که اکنون بیش از بیش رو به گسترش است به قول اوباما وضعیت فرو ریزی تحریمها را شاهد هستیم.

9-محاصره اقتصادی ایران اکنون شکست کامل خورده و اسنک بک در واقع تنفس مصنوعی به این بیجان در حال احتضار است .حضور بیشتر شرکت های خارجی در نمایشگاههای ایران یا دور زدن خارجی ها برای ارسال کالا به ایران از موارد روشن فرو ریزی تحریمها است حتی مورد داشتیم شرکت آمریکایی مستقیما تحریم نقض کرده و تا سالی یک میلیارد دلار کالا به ایران داده است.

10-با شکسته شدن دیوار تحریمها تنها دفاع آمریکا و اروپا نگه داشتن ایران در معرض حمله نظامی تنها گزینه غرب خواهد بود این گزینه ریسک بسیار بالای برای غرب دارد و حتی ممکن است به صدمه هولناک برای آنان تمام شود. لذا بر ایران است که با نمایش توانمندی نظامی خود غرب از این ریسک هولناک خود منصرف کند پیشنهاد می کنم ایران در یک تمرین نظامی یک کشتی فرسوده خودی را در فاصله بسیار دور حتی کنار سواحل اروپا یا حتی جزیره دیگو گارسیا مورد حمله قرار داده و نابود کند تا دنیا بداند با چه نیروی طرف است کشتی مورد مانور هر چه دورتر مورد اصابت قرار گیرد اثرات عمیق تری را خواهد داشت حتی در کنار سواحل آمریکا یا آنسوی اروپا بهتر خواهد بود بله این تمرین نظامی ممکن است تا یکصد میلیون دلار هزینه داشته باشد اما تا یکصد میلیارد دلار می تواند از خسارت جنگ و حمله جلوگیری کند.  

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

غرب یک پروژه "مهار ایران" بزرگ را در قالب برجام دنبال می کرد. قرار نبود ایران با برجام نرمال سازی کند غرب هم می دانست ایران کشور نرمالی برای غرب نخواهد شد لذا دست به اجرای پروژه مذاکرات زد تا ایران بتواند کنترل و مهار کند.

بیش از 30 سال بود اروپا و آمریکا تلاش می کردند با متنوع سازی انرژی خود را از نفت ایران بی نیاز کنند.

حتی کشیدن خط لوله گاز ازسیبری ( روسیه ) به اروپا همین داستان عدم وابستگی به نفت ایران بود .برای آنان روسیه کم خطر تر از ایران انقلابی بود.

لذا حتی در ابتدای جنگ شدید روسیه و اوکراین با وجود احتیاج شدید به نفت ایران باز هم از خرید نفت و نرمال سازی رابطه با ایران خودداری کردند تا لب مرگ مردم خود را سوق دادند اما نفت ایران هرگز؟

این نشان از ترس عمیق و خوف شدید از ایران قدرتمند داشت لذا باید اذعان کرد سیستم ماشه در برجام گنجانده شده بود برای شلیک " پس ایران هر کاری می کرد ماشه اسنک بک چکانده می شد."

اما چرا حالا این ماشه چکانده شده است دلایل زیادی برای این موضوع وجود دارد اولین دلیل ترس شدید اروپا از موشک های ایران است ( بخصوص بعد از جنگ 12 روزه اسرائیل و ایران ) باید سوال کرد چرا اروپا اینقدر از موشک های ایران می ترسد ؟

چون می داند فعلا دفاع موثری برای حملات موشکی و پهپادی وجود ندارد این موضوع خیلی برای اروپا اهمیت دارد. برای اینکه خیال شوم تجاوز به ایران در سر دارد همانطور که در یورش اسرائیل به ایران در جنگ 12 روزه شرکت کرد.

بدون شک اگر جنگی بین ایران آمریکا و اسرائیل قرار باشد شروع شود یکی از مشارکت کنندگان حتمی همین سه کشور اروپایی و ناتو خواهند بود که علیه ایران عمل خواهند کرد.

اگرچه غرب امیدوار است با شروع اسنک بک در ایران زلزله ای رخ دهد و به فرو ریزی ایران منجر شود.

غرب مدتها است که با رسانه های متعدد و نفوذی های خودش دارد به آتش موافقان و مخالفان برجام ( اصلاح طلبان و اصول گرایان ایرانی ) می دمد.

لذا اسنک بک از نظر آنان انفجار در شکاف عمیق گسل های زلزله سیاسی ایران است بین دو جناح این انفجار می تواند به یک زلزله سیاسی اجتماعی و حتی شورشی منجر شود هدفی که غرب دارد ان را دنبال می کند برای فروریزی از داخل؟

دومین انفجار اسنک بک در اقتصاد لرزان ایران می تواند به فرو ریزی اقتصاد ایران منجر شود قطعیتی که تا کنون ما به ازای خارجی هم داشته است .

مسئولان داخلی بی اطلاع کم بهره از خدعه های رسانه ای اقتصادی ایران زمینه مناسبی برای این فرو ریزی هستند.

موضوعی که هدف دوم غرب از اجرایی شدن این گزینه است.

بگذارید در مورد هر دو کمی کاوش کنیم.

مدتها است مدافعان برجام و مخالفان برجام با هم در ستیز هستند هر یک دیگری به خلاف به عدم درک به جاسوسی به خیانت متهم می کنند و حتی حاضرند برای این موضوع با هم درگیر شوند موضوعی که عمیقا این روزها مورد مناقشه است.

بدیهی است بعد از اجرایی شدن اسنک بک موضوع بسیار عمیق تر و شدیدتر خواهد شد.

بیم درگیری های شدیدتر در خیابان و حتی مجلس وجود دارد بی ربط نخواهد بود بگویم این نزاع بازی در زمین دشمن است چه آنان که گلابی های برجام می خواستند بچینند چه آنان منتظر شکست این پروژه بودند.

با اجرایی شدن اسنک برگ مشخص شد دیگر سراب و حنای غرب برای مذاکره رنگی از واقعیت ندارد در واقع باید اجرایی شدن اسنک برگ جشن گرفت برای مرگ همکاری و مساعدت با اروپا و غرب و نا امیدی کامل ایران از این روند سی ساله یا به انتظار سراب سی ساله پایان داد .

شاید این مرگ مذاکرات و مدارا بتواند مسئولان ایران را هوشیار کند.

اما انفجار در گسل اقتصادی می تواند به تفکرات تکنو کراتهای غربی ضربه مهلکی وارد کند و باعث طرد اینان از مسئولیت های تصمیم گیر و تصمیم ساز شود.

اگر اعتماد به نفس مسئولان اقتصادی بتواند از زیر بار این شوک انفجاری خارج شود باید جشن گرفت .

ما هیچ چیزی کمتر از کشورهای دیگر دنیا برای رشد و توسعه نداریم الا اعتماد به نفس کافی؟

موردی که با اختلافات جناحی همواره سرکوب می شود.

کافی است ایران با طرد اقتصادانان لیبرالی سر رشته امور بدست باتوان اقتصاد دانان ملی اسلامی بدهد. ( این موضوع به موشکافی عمیق تر نیاز دارد امید وارم در مقاله بعدی آن را موشکافانه مطرح و بررسی کنیم.)

امید است با شناخت خدعه دشمن بتوانیم هر دو موضوع را بخوبی کنترل و بی اثر کنیم و کشور از دام اسنک بک رهایی بخشیم.

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

 

غرب با همه اتهامی که به ایران می زند و حکومت جمهوری اسلامی ایران یک حکومت غیر دموکراسی می داند .اما در بطن خودش می داند رای گیری و به حکومت رسیدن اصلاح طلبان یک خواست عمومی بوده اگر چه در داخل با شانتاژ رسانه های زنجیره ای همراه بوده ولی حمایت مالی و رسانه ای استکبار جهانی راه هم در پشتوانه خود داشته است .

به حکومت رسیدن اصلاح طلبان غرب را به بازگشت امیدوار می کند و حتی اقدامات تحریمی و خشونت طلبانه آنان را افزایش می دهد علت در اینجا است که غرب می داند

این دولت های اصلاح طلب برای این به حکومت رسیده اند تا وضعیت اقتصادی را بهبود ببخشند لذا فشار اقتصادی را افزایش می دهند تا دولت را وادار به دادن امتیاز های متعدد کنند.

اصلا اگر قرار است دولتهای اصلاح طلب مانند دولت خاتمی اول توسعه فرهنگ لیبرالی را در دستور کار قرار دهند (توسعه وسیع و زنجیره ای رسانه های اصلاح طلب و چاپ گسترده آثار ضد اسلامی بخصوص در بحث فرهنگ اقتصاد وسیاست تا افزایش 200 درصدی نشر کتاب و...)  و سپس خود دولت و اقتصاد را لیبرالی کنند

پس ما چرا انقلاب کردیم دولت شاهنشاهی هم همین کارها را می کرد البته یک مقدار افسار گریخته تراصولا گوش به صنوق بین المللی پول و بانک جهانی بود که کشور دچار فروپاشی کرد.همانطور که سیاستهای اقتصادی دولت هاشمی به شورشهای مشهد و اسلام شهر منتهی شد.

از آن سمت دولت های اصلاح طلب در انتخابات تبلیغ می کنند که من می روم با کدخدا به توافق می رسم و وضعیت اقتصادی شما را بهبود می بخشم لذا این پاشنه اشیل انتخابات مکرر ریاست جمهوری اسلامی ایران بوده

در سالهای گذشته از سمت دیگر اصول گرایان فاقد رسانه های تاثیر گذار بوده و قادر به ایجاد همراهی مردمی نبوده ونیستند حتی قادر نیستند یک ارتباط گفتمانی با مردم ایجاد کنند

حتی قادر نیستند یک کاندیدای مشترک به مردم معرفی کنند متاسفانه تندرو ترین اصول گرایان با تندروی و حرکات غیر منطقی  موجبات محکومیت و انزوای بیشتر اصول گرایان را فراهم می کنند .

متاسفانه عدم وجود برنامه کاری و عدم وجود رسانه های تاثیر گذار اصول گرایی این جناح در اجتماع و رای گیری ها به کنج رینگ برد و شکست های متعددی را برای این گروه رقم زد که اینک هم ادامه همان مسیر مشاهده می شود .

اصولا کسانی خود را اصول گرا معرفی می کردند که از محتوا خالی بودند و دستشان از سواد رسانه و سواد اقتصادی خالی بود.وحوزه های علمیه که باید در این زمینه وارد می شدند گوشه گیری کردند گوشه گیری که هنوز هم ادامه دارد در واقع بی خبری فعالان و سکوت علما زمینه به مسلخ بردن فرهنگ اسلامی فراهم کرد .

همین جا باید از حوزه علمیه یکبار دیگر درخوست باید کرد که زمینه  بسیار خالی است در محیط فرهنگی و سیاسی سخن از سیاست اسلامی اقتصاد اسلامی فرهنگ اسلامی نیست هر چه هست عرضه غرب طلبان است

یادم می آید یک روزی مرحوم ایت الله بروجردی بسیار تلاش کرد تا یک رادیو اسلامی برای حوزه و قم راه اندازی کند که با مخالفت ساواک و شاه روبرو شد .اینک که زمینه لازم وجود دارد حوزه چرا نباید یک کانال تلویزیونی و حتی اینترنتی مستقل داشته باشد تا در روزها درس های خارج مراجع برای طلاب سایر شهر ها و در شبها مطلب اقتصادی سیاسی اسلامی اساتید برای عامه مردم بار گذاری کند گوشه گیری مشکلات حل نخواهد کرد

اکنون جنگ فرهنگی عظیمی در جریان است این جنگ حتی به جنگ خیابانی رسیده است حالا شمشیر علمی حدیثی قرآنی حوزه در این بین کجا است صدا سیما که در جهل اصولگرایان سفارش شده و بیسواد خویش غرق شده حضور شما می تواند سد شکنی ایجاد کند.   

حکومت های اصلاح طلب ایرانی اگرچه در دوران سیدمحمد خاتمی یک گفتمان مسالمت آمیز " گفتگوی تمدنها " با خود دنبال می کرد اما بتدریج تغییر ماهیت داده و به یک حکومت سکولار وغربگرای کامل تغییر ماهیت داد.

ریشه این اصلاح طلبان تغییر ماهیت یافته را باید در حلقه کیهان فرهنگی و یا مجله کیان جستجو کرد تقریبا هیچ اصلاح طلب نشان داری نمی توانی پیدا کنید که در حلقه کیان نبوده باشد اصلا هزار قلم هزار پای اصلاحات از حلقه کیان تسری یافت و به مانند یک بیماری مسری بشدت تکثیر شد .

اگرچه نمی توان شرایط خاص آن دوره را هم نادیده گرفت تنگ نظری حکومت هاشمی و فشار اصول گرایان منتظر خدمت به شدت عکس العمل اصلاح طلبی دامن زد عکس العملی که همه را شگفت زده نمود.

این تغییر ماهیت یک دگردیسی چند ساله و استدراج گونه بود و یکباره رخ نداد در واقع دولت هاشمی رفسنجانی عامل بروز یک دولت اصلاح طلب بود .

دولت هاشمی رفسنجانی یک دولت غربگرای تابع صندوق بین المللی پول و بانک جهانی تشکیل داد و صاحبان اقتصاد عدالت طلبانه تیم عالی نسب (دولت های اول انقلاب ) را از حلقه مشاوران ریاست جمهوری اخراج کرد

این اقدامات موجب افزایش نرخهای جهنمی ارز شد در واقع  بازگشت مردم از اصول گرایان و رای سنگین به دولت خاتمی حرکات غربگرایانه دولت هاشمی رفسنجانی بود نه فشارهای دولت های عدالت خواهانه ریاست جمهوری آقای خامنه ای اگر چه به علت ارتباط بهتر دولت خاتمی با غرب وضعیت اقتصادی کشور در 8 سال ریاست جمهوری ایشان به رشد قابل توجهی دست یافت .

اما غرب هیچگاه حاضر نشد از فشارهای فرهنگی سیاسی اقتصادی خود دست بردارد بلکه با دیدن شکاف بین اصول گرایان و اصلاح طلبان این فشارها را بیش از بیش افزایش داد .

درست بعد از ناآرامی های 1388 شاهد موج دوم و سوم تحریم ها بودیم تشخیص غرب این بود که فشارها کشور دچار فرو ریزی خواهد کرد .

وضعیتی که اینک در صدر خود قرار دارد

از سمت دیگر فشار غرب بر دولتهای اصلاح طلب به مراتب بیشتر می شود چون می داند اینان آمده اند آشتی با غرب و درست شدن اقتصاد در دستور کار قرار دهند.لذا همواره در مقابل اصلاح طلبان گستاخانه تر عمل کرده اند؟

این نتیجه صلح خواهی بدون پشتوانه عملی اصلاح طلبان بوده است.نتیجه چنین مصالحه ای پنهان کاری اصلاح طلبان بوده که مکرر اتفاق افتاده و حتی وسعت و دامنه امتیازات داده شده لاپوشانی می شود تا ملت اطلاعی از آن پیدا نکند آخرین این دست به آب دادنها اسنک بک یا سیستم ماشه بود که اینک نتایج آن روشن می شود.

در مجموع می توان قضاوت کرد که اصلاح طلبان لیاقت مذاکره وحتی سازش با غرب نداشته و منافع ملی را به صورت گسترده نقض کرده اند از سمت دیگر فقدان قدرت لازم برای نه گویی در مقابل غرب از ایشان عنصری ضعیف در مذاکرات ساخته است.

در واقع می شود گفت غرب دندانهای اصلاح طلبان را بخوبی شمرده اند لذا اصلا نمی توان به مذاکرات و برخورد اصلاح طلبان با غرب اطمینانی داشت.

حال آنچه انجام شده متعلق به گذشته بوده است اینک چه می توان کرد؟

این یک سوال اساسی است کشور در وضعیت تهدید و تحریمهای بسیار گسترده قرار دارد از یک سمت اسنک بک از سمت دیگر امکان شروع جنگ با اسرائیل و آمریکا و مشکلات بیشمار اقتصادی مدیریتی داخلی که بصورت مزمن درآمده است .

این دور باطل اینک با شروع اسنک بک دارد تکرار می شود متاسفانه هنوز دولت در اندیشه ادامه سیاستهای الیگارشی ثروت و سمت است و حاضر نیست درب های اقتصاد را به روی مردم باز کند در واقع سیستم اداری بانکی مالی کشور فقط در اختیار اصحاب 1000 فامیل است ادامه این وضعیت می تواند در دوران بازگشت اسنک بک برای مردم بسیار خطرناک باشد.

اگرچه رسانه های اصلاح طلبان تبلیغات می کنند که اصول گرایان حامی تحریم ها هستند و منافع حاصل به نفعشان است .

اما در عمل بدنه کارشناسی دولت ( کارشناسان ارشد و میانی ) همواره در دست اصلاح طلبان بوده

از یک سمت در عین قدرت در داخل مشغول رایزنی برای سود بیشتر هستند از سمت دیگر دستشان در رسانه ها ودر زبان متخصص همه کاره هستند و "کلید" هر قفل بسته ای را در اختیار دارند اما در عمل از عهده   کوچکترین مشکلات کشور برنمی آیند؟

در حکومت اصلاح طلبان مقصر تمام مشکلات اصول گرایان هستند متاسفانه حرکات غرب خواهی اینان موجب شده تا دو کشور چین و روسیه بسیار مشکوک و دو دل با ایران همکاری کنند و بعضا از سرمایه گذاری و مشارکت بیشتر در ایران خودداری می کنند .

حتی در دادن سلاحهای اثر گذار بعلت ترس از لو رفتن اسرار نظامی خودداری می کنند.

متاسفانه هم اینان دست مردم در پوست گردو می گذارند هم در زمینه مذاکره هم در ضمینه اقتصاد هم در زمینه سیاست شکست های سنگینی را برای کشور رقم زدند؟

آخر سر هم مدعی می شوند "نگذاشتند" کار شکنی کردند رئیس جمهور قدرتی ندارد " تدارکات چی " است

  • حسین تاج احمدی