راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

کلمات کلیدی

اقتصاد بدون نفت هم اکنون

هلندی سرگردان یا کشتی سرگردان

شوک درمانی اقتصاد

نقل و چاپ محتویات این وبلاگ با درج مبدا بلامانع است

طغیان فروپاشی اقتصادی

به کور می گوییم عین علی

آقای روحانی با کلید آمدید با "قفل مطلق" کشور می روید

"مختال فخور"

نه اصول گرایان ما اصول گرا هستند نه اصلاح طلبان اصلاح طلب

دومینو ورشکستگی زنجیره ای

کوتوله های سیاسی نه "کودکان سیاسی"

( فرهنگ لجبازی احمدی نژادی)

عدالت اقتصادی از اولین درخواست انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه بود

و گرنه همچنان درجا خواهیم زد

الحاق چهار وزارتخانه اقتصاد تجارت صنعت معدن به رهبری

آمریکا وجود دو ژاپن در آسیا تحمل نخواهد کرد

تا همچنان برای خودشان ماهی صید کنند؟

منافع ملی کیلو یی چند است

اندیشکده استراتژیک مطالعات

فاجعه فرو ریزی اقتصادی بوقوع خواهد افتد لطفا بر سر

تقسیم غنایم اینقدر نزاع نفر مایید ( غنیمت تقسیم وزارت خانه ها )

شده

خلاصه انقلاب هیچ اسلام هم قربانی سود جویان داخلی

امروز اعلام عفو عمومی کنیم

امام علی (ع) دشمنان خود را می بخشید دست به مصادره بابت مالیات نزد

تبلیغات کردید "ایران "همچون لیبی تسلیم شد

آن گربه بچه کوچک ( جغرافیای ایران) اکنون پلنگ بزرگی شده

زلزله آسمانی یا زمینی یا سیاسی بیرون بریزد

سیاست فرغون های موتور دار

جان ملت گروگان این دو کارخانه مونتاژ کرده ایم

بایگانی
  • ۰
  • ۰

سالها است که چالش های بزرگی حیات ایران و انقلاب اسلامی را تهدید می کنند. چالشهای که هر یک به تنهای قادرند یک تمدن زمینگیر کنند.

مانند بحران آب و بحران اقتصادی اما از درمان قطعی و حتی مقطعی در بسیاری از موارد خبری نیست .

هر چه در مدیریت کشور می گذرد ناشی از گفتار درمانی بی برنامگی بطالت ندانم کاری تکرار شعارهای دیگران بدون عمل و نوعی سردرگمی حکایت دارد.

اگرچه آقای رئیسی بسیار دارد تلاش می کند اما ساختار ناقص اداری نبود فرماندهان لایق آگاه باعث شده که بسیاری از چالش های چهل گانه ارتقاء یافته  از مقامهای آخر به مقامهای اول تا دهم تغییر مکان بدهند.

با نگاهی به به راهبرد 127 که در سال 1397 نگارش یافته درمی یابیم چالش آب از رده های آخر به صدر جدول و چالش صندوقهای بازنشستگی و بحران بانکی از میانه های جدول به چالشهای پنجم و ششم ارتقاء یافته اند 

متاسفانه درمان ناقص هم سبب شده بعضی از جالش ها که بطور نسبی حل شده یا کم اثر شده اند مانند تحریم یا مجوز های کسب کار بعلت عدم درمان باقی چالش ها هیچ توفیقی حاصل نشود بطور مثال عدم حل بحران بانکی باعث شده تا عملا تمام مجوزهای صادر شده حدود پانصد هزار بی فایده باشند و احتمالا در تشدید سایر شرایط بی نتیجه و شکست خورده شوند؟ 

در بعضی موارد درمان اشتباهی باعث تشدید و تسریع مشکلات کلان دیگر شده ایم مانند افزایش غیر علمی و منطقی مالیات برای جبران کسر بودجه که باعث تشدید خروج سرمایه و تشدید خروج سرمایه از تولید و کسب کار به سپرده بانکی یا زیر زمین اقتصادی شده است.

ادامه روند این چالش ها با مشکلات عارضی آتی می توانند بسیار خطر آفرین باشند؟

مشکلات کسری بودجه در صورت بروز حوادث طبیعی مانند سیل خوزستان یا زلزله کردستان بسیار تشدید خواهد شد و اثرات بسیار ناگواری روی بقیه چالش ها خواهد گذاشت.

حتی جنگ در کشورهای همسایه حتی سوریه یا لبنان یا ارمنستان و یمن هم می تواند مشکلات داخلی را به شدت تشدید کند.

سوال اساسی اینجاست برنامه جمهوری اسلامی ایران برای حل این چالش ها چیست؟

فرض کنیم اصلا رئیس جمهور برنامه ای برای کشور ندارد؟

آیا یک سیستم به این بزرگی نباید برنامه دیگری داشته باشد مانند غربی ها که از پلان C    , B صحبت می کنند.

در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پیش بینی شده در ماده 110 قانون و بند ده که مشکلاتی که از طریق عادی قابل حل نیستند رهبری دخالت کرده و از بالا مشکل حل کند.

من یکبار در زمان دولت روحانی این راه حل پیشنهاد دادم که با مخالفت شدید مواجه شد؟

اساسا" این مشکلات غیر از اجماع دولت و رهبری مجلس قابل حل نیستند.

عقب انداختن حل و مدیریت این مشکلات هزینه های سنگینی بر دوش ملت خواهد گذاشت ( همانطور که گذاشته است )

اما عدم درمان این چالش ها به قیمت نابودی نظام تمام خواهد شد.

گریزی از این جمله و گزاره بالا نیست دقیقا مانند بیماری که درمان نشود مرگ بیمار را رقم خواهد زد.

حضرت علی (ع) با پیش‌بینی آیندهٔ نابسامان جامعه اسلامی، راه‌حل نهایی حل مشکلات را 

در گرو رجوع به اهلش می کند.

:همهٔ این‌ها را از اهلش طلب کنید. آنان‌‌اند که نظر دادن و حکم کردنشان نشان‌دهندهٔ دانش آنان است.

از نظر دولت رئیسی اهلش همان اشخاصی است که بر مسند وزارت و مدیریت ابقاء شده اند؟

اما اینان فصل الخطاب کار نیستند در عمل ظرف دو سال کارنامه بعضی به شدت ضعیف و غیر قابل دفاع هستند؟

بار دیگر این چالش های چهل گانه را با تغییرات جدید یاد آور می شوم و در خاتمه پیشنهاد های برای درمان.

1-بحران فقدان مدیریت اقتصادی جامع ( در راس همه مشکلات نبود فرماندهی قرار دارد بحران تصمیم گیری و ندانم کاری )

2- بحران آب ( بحران تله ورشکستگی آبی )

3-بحران کسری بودجه

4-بحران تورم و رکود هم زمان عدم ثبات اقتصادی

5 بحران آموزش و پرورش و تربیت نیروی کار بی اطلاع نامرتبط کم سواد ( ام مصائب مشکلات کشور )

6-فقر گسترده و گسترش مسکنت

7-نبود برنامه جامع اقتصادی ( هم برنامه هفتم و هم برنامه های بیست و پنجاه ساله )

8-بحران ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی 

9-بحران قوانین غیر لازم پیچیده و گسترده که زمینه فساد فراهم کرده اند

10-بحران سیاستگذاری مالی بانکی ( با ادامه  اشتباهات بانک مرکزی )

11-بحران بانکی ( در واقع هیچ بانک در معنای واقعی نداریم در کشور  به مرحله بدون بانک رسیده ایم )

12-بحران بدهی های دولت و نهادها و شرکتهای دولتی

13-نظام نا کارآمد گمرگی و فساد گسترده 

14-تحریم داخلی و خارجی گسترده

15-بحران قاچاق و اقتصاد زیر زمینی

16-بحران فرار سرمایه ها ( خروج سرمایه ها )

17- بحران فرار مغزها ( خروج نخبگان )

18-نظام اداری و بروکراسی باز دارنده نا کار آمد 

19-بحران اقتصاد دولتی و خصولتی با مشخصه فساد و سود جویی تمام نشدنی

20-فقدان سرمایه اجتماعی اعتماد عمومی و افزایش نا امیدی نسبت به آینده

21-افزایش شدید حاشیه نشینی از چهار میلیون به بیست میلیون و بیشتر

22-بحران تامین کالاهای اساسی و نهاده های دامی

23-بحران هزینه کرد قسمت اعظم بودجه در شرکتهای دولتی غیر پاسخگو ( حیف میل گسترده سیستماتیک غیر لازم )

24-بحران نظام مالیاتی

25-فساد گسترده بخصوص در بخش دولتی و بانکی

26-بحران ناترازی سوخت ( گاز بنزین گازوئیل )

27-بحران بیکاری و ناپایداری مشاغل 

28- بحران محیط زیست ( فرسایش شدید خاک و ریز گردها )

29-بحران مسکن و بد مسکنی

30-بحران عدم سرمایه گذاری ( پیشی فرسایش به سرمایه گذاری)

31-بحران پیری جمعیت ( خطر بسته شدن پنجره جمعیتی )

32-بحران نظام تامین اجتماعی 

33- توزیع ناعادلانه مجوزها وامها یارانه ها ( تبعیض گسترده )

34-خالی شدن سکنه شرق و جنوب شرقی کشور ( تشدید سرزمین سوخته )

35-افزایش شدید نا امنی بخصوص در استانهای دور از مرکز

37-عدم کفایت حقوق و دستمزد نسبت به هزینه های زندگی

38-بحران تغذیه ( عدم کفایت مواد غذایی مصرف شده برای یک زندگی سالم فرو ریزی مصرف شیر گوشت مواد پروتینی ) این بحران سبب می شود در اینده با سونامی پوکی استخوان و کار افتادگی پیش از موقع روبرو شویم.

39-بحران بیکاری در روستا ها و غیر اقتصادی بودن سکونت در مناطق دور افتاده و پیشی گرفتن تورم روستا از شهر .

40-بحران مهاجرت گسترده به شهرهای بزرگ و تهران بعلت مشکلات اقتصادی ( تجمیع بیش از 30 میلیون نفر در استان کرج و تهران )

موارد دیگری هم وجود دارد که از درج آنها خودداری کردم.

در نوشتن اولویتها اشتباهاتی  ممکن است وجود داشته باشد لذا عذر خواهی مرا بپذیرید  یا حتی موارد جا افتاده هم وجود دارد .

اما در هر حال این آینه ای از مشکلات عظیم کشور است که در پیش رو داریم؟

این چالش ها در صورت عدم درمان هزینه های چند برابری را روی دست ملت خواهد گذاشت.

عظمت بعضی از این مشکلات بیش از توان و حتی تصور بعضی از دولتمردان است چه رسد به حل آنها؟

پس چه باید کرد؟

راه اول  اینست که دولت به عظمت مشکلات اقرار کند ( طبق تمام متون اسلامی قرآن و احادیث اقرار قبل از هر گونه راه حلی ذکر شده است )

مشکل اینجاست که دولت یا اقرار ندارد یا اهمیت رفع چالش ها را نادیده می گیرد .

اگر دولت قبول کند نیمی از مشکل حل شده .بعد از قبول بلافاصله یک فرماندهی جمعی برای حل مشکلات تشکیل شود که اراده حل بحرانها را داشته باشد.

در غیر اینصورت:

من کماکان خواستار دخالت رهبری برای حل مشکلات می باشم.

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

یکی از مشکلات دولت جمهوری اسلامی ایران عدم برنامه ریزی بیرونی و داخلی است برای آینده چند ساله تا بیست و پنجاه سال آینده؟

مشکلات داخلی آنقدر دولت را بخود مشغول کرده که قادر به دیدن اطراف خود نیست . متاسفانه فشار سیاسی و تبلیغاتی جناح اصلاح طلب هم توان زیادی از دولت بخود مشغول و مصروف داشته است.

یکی از امتیازات منحصر به فرد ایران واقع شدن در چهار راه ارتباطی سه قاره بزرگ و چهار تمدن چینی روسی اروپایی افریقایی است.

در واقع ایران از دیرباز در این مسیر تمدنهای جهانی قرار و ارتباط داشته است اصلی ترین راه مسیر تجارتی ابریشم از ایران گذر می کرده.

هجوم رسانه ای برای مصادره راه ابریشم را افسانه بدانید اگر به تاریخ جین باستان و روم هم نگاه کنید همه اسناد تاریخی همین مسیر را قید کرده اند.

امروز هم همه تلاشها برای مصادره تاریخی این مسیر است؟

اما ایران قادر است طی یک مذاکرات رسمی با طالبان این مسیر زنده کند اهمیت این مسیر تاریخی بقدری روشن و مقرون به صرفه زمانی و مکانی است که هر مسیر دیگری را از رونق خواهد انداخت ؟

به شرطی که ایران این مسیر را عملیاتی و آماده کند.

ما می توانیم طالبان را متقاعد کنیم که منافع هر دو کشور ایجاب می کند روی این مسیر توافق و آن را اجرایی کنیم .

در واقع غیر از ایران هیچ کشور دیگری قادر به ساختن این راه ریلی اتوبانی و ترانزیتی نیست. ( در آینده می توان خط لوله گاز و نفت را هم در قالب همین کریدور اجرایی کرد.)

اولا این مسیر باید از طریق استان بدخشان افغانستان و دالان واخان عبور کند که یک مرز 91 کیلومتری با چین دارد و یک مسیر کوهستانی است و حدود 4000 متر بالاتر از سطح دریا قرار دارد. ( جالب است بدنید بدخشان نامی است که سلسله ساسانیان بر آن استان گذاشته اند نه استان بدخشان که تمام استانهای افغانستان ریشه ساسانی دارند.)

توانایی ساخت چنین بزرگ راهی از دست معدود کشورهای در دنیا ساخته است که یکی از آنها ایران می باشد.

این مسیر 2500 کیلومتری تا مرز ایران در صورت راه اندازی می تواند هر کالای در غرب ایران ظرف 4 تا پنج روز تحویل طرف غربی یا عربی اروسیایی بدهد.

این کوتاهترین زمان ممکن در بین کریدورهای رقیب است.

این مسیر قادر است پیشرفت و توسعه اقتصادی استانهای افغانی و ایرانی بین راهی را رقم بزند .

در صورت اجرایی شدن آب پاکی را روی دست بایدن که کریدور هند خلیچ فارس را مطرح کرد بریزد.

این مسیر دارای مزایای بسیار عجیب اقتصادی سیاسی صلحی نظامی خواهد بود که من از شمارش آن عاجز هستم.

اول اینکه آماده شدن مسیر کشورهای غربی ایران متقاعد خواهد کرد که با دولت مرکزی ایران همکاری کنند هم ترکیه هم روسیه هم عراق کویت اولین متقاضیان مسیر غربی خواهند بود.

دوم اینکه هر گونه پیشرفت اقتصادی در افغانستان این کشور از تند روی و عدم خروج از رویه صلح آمیز تضمین خواهد کرد.

به کشاورزی و صنعت و گردشگری افغانستان کمک بزرگی خواهد کرد .

سوم اینکه به ابادی استانهای شرقی ایران منجر خواهد شد.

چهارم اینکه هند را به بازی خواهد کشاند .

پنجم اینکه همکاری چین بدنبال خواهد داشت و اگر چین مزایای این مسیر نسبت به مسیر های مشبه لمس کند احتمال سرمایه گذاری و پرداخت وام ساخت بزرگ راه هم وجود دارد.

ششم اینکه حمل یک کانتینر از چین تا قلب اروپا فقط ظرف هفت روز امکان پذیر خواهد بود.

کدام کشور اروپایی حاضر است حمل دو ماهه با کشتی و یا حمل ترکبیی را بپذیرد؟

هفتم اینکه ناوگان حمل نقل ایران یک ممر دائم کار و درآمد مکفی را بدست خواهد آورد.

هشتم ایجاد این کریدور مسیر صادرات ایران به کشورهای دیگر را بسیار تسهیل خواهد کرد.

هم ارسال کالا و مواد اولیه به چین هم فروش و ارسال کالا به اروپا اروسیا افریقا.

نهم فضای رقابتی و حمل آسان موجب فرو ریختن قیمتها در داخل کشور خواهد شد بخصوص زمان بسیار کم حمل کالا از چین؟

دهم اینکه شرکتهای پیمانکاری ایرانی از طریق این بزرگ راه قادر به اشتغالزایی و توسعه پایدار خواهند شد.

اینک طالبان بسیار محتاج به رسمیت شناخته شدن هستند لذا موقعیت خوبی برای قرار داد بستن با طالبان است.

در واقع چنین قراردادی به طالبان مشروعیت و رسمیت خواهد بخشید اگر چه ایران مجبور نیست اکنون رسما ایران حکومت طالبان به رسمیت بشناسد

وضعیت ایجاب می کند ایران امتیازات زیادی را در این قرار داد طلب کند از جمله از هر طرف راه ترانزیت تا 30 کیلومتر امنیت بوسیله ایران تامین شود 

زمان قرار داد طولانی باشد 

پیشنهاد من اینست در قرار داد اجرای این بزرگ راه عرضه سوخت به قیمت بین المللی در این مسیر و ایجاد بازارچه های ایرانی چه برای خرید و چه برای فروش همینطور استراحتگاه و درمانگاه اورژانس تعمیرگاه مسیر توسط نیروهای ایرانی پیش بینی شود.

حداقل هر 300 تا 400 کیلومتر یک شهرک خدماتی بازارچه ای کامل  ایرانی مستقر شود. 

توضیح اینکه هیچ افغانی بدون اجازه طرف ایرانی مجاز به باز کردن فروشگاه یا خدمات نباشد مگر اینکه از مقامات این را ترانزیتی ایران جواز گرفته باشد.

حداقل مدت قرار داد 30 ساله باشد.

و پس از شروع کار بزرگ راه مقداری از منافع حاصل از تردد ( به شکل عوارض اتوبانی ) به طرف افغانی پرداخت شود به نسبت 30 درصد.

سرمایه مورد نیاز چنین بزرگ راهی بالغ بر 10 میلیارد دلار خواهد شد که طرف ایرانی متعهد به تهیه و اجرای طرح باشد.

نا گفته نباشد که :

وجود چنین راه اقتصادی خود باعث خلق امنیت جمعی کشور ایران و همسایگان خواهد شد. 

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

امروز غرب بیش از هر زمان دیگری مترصد ایجاد تنش و التهابات سیاسی داخلی و خارجی برای ایران است .

تا حکومت ایران نتواند به حداقل های توسعه اسلامی ایرانی دست یابد.

اینکه ایران بتواند مشکلات اقتصادی سیاسی توسعه خود را در داخل و روابط با همسایگان حل کند یک تابوی بزرگ و شکست برای غرب خواهد بود.

شکست سنگین و غیر قابل بخشش؟

بعد از یک دست شدن حاکمیت در ایران نشانه های این تزلزل در جبهه آمریکایی عربی نمودار شد.

غرب منتظر فرو شکستن ایران با " فشار حداکثری " بود اما بر خلاف انتظار آنان مردم ایران در یک رای گیری هر چند ضعیف توانستند به جناح غیر غرب گرا رای دهند این به شدت غرب را نگران کرد .

اگر ایران موفق شود چاله های اقتصادی و تحریم پر کند اگر بتواند تعارضات داخلی و همسایگی خود را حل کند چه خواهد شد؟

آنچه از آن به عنوان شکست سنگین فشار حداکثری نام می بردند همین واکنش ایرانیان به غرب بود نه به غنی سازی 60% درصدی اورانیوم ؟

ببینید غرب از اسلام تحلیل دارد بهتر از من و شما حکومت امام علی (‌ علیه السلام ) را می شناسد.

آنان دقیقا می دانند علی چه می گفت و چی انجام می داد.

اگر من و شما از آهن گداخته ای که علی در دست عقیل گذاشت برداشت می کنیم قوم و خویشی تعطیل است او 50 برداشت سیستمی می کند.

او می فهمد در این حکومت خط قرمزهای زیادی وجود دارد برابری برادری شایسته داری نظم درستی مرز و خط مستقیم هدایتی عدالتی وجود دارد.

درک آنان از حکومت علوی بسیار بیشتر از بسیاری از مسلمانان است.

می دانند اگر امروز هم همان برابری در نگاه در دادن امتیازات در رعایت حق آحاد مردم رعایت شود با سیستمهای جدید رسانه ای مانند شبکه های اجتماعی موبایلی سایتی دیگر برای سیستم غربی آمریکایی آبروی باقی نمی ماند.

همه می فهمند این سیستم سرمایه داری غرب چه ظلمی بر بشریت دارد تحمیل می کند آن هم با کمک رسانه ها و ترور شخصیت های اسلامی 

اصلا" آنان سعی بر ترور جمهوری اسلامی ایران دارند ؟

ابزار ترور هم یک ایجاد "بحران هویت " در داخل ایرانیان است .

لذا لشگر رسانه ای غرب با تمام قوا به صحنه و میدان آمده است خونین ترین جنگ رسانه ای موبایلی برداشتی ترکبیی اینک بر علیه ایران ادامه دارد.

آنان دقیقا شناخت دارند می دانند چکار دارند می کنند همانطور که دولت روحانی را می شناختند  تمام یارهای داخلی دولتی رسانه ای خود را هم می شناسند؟

امید زیادی به شکاف ایجاد شده در شورش های سال گذشته بسته بودند امیدوارند دوباره همان تنش ها را ایجاد کنند.

یک جنگ تما عیار ترکبیی با

تغییر واقعیت های جامعه ، پمپاژ اکسیر ناامیدی ، ایجاد اختلاف های فردی و اجتماعی ، التهاب آفرینی ، انکار موفقیت های نظام و تبلیغ ناکارآمدی سازمان های اجرایی ، دامن زدن به اعتراضات های خیابانی و اضطراب آفرینی .

که در برنامه رسانه های داخلی و خارجی غرب زده اینک عملیاتی شده است.

همه می دانیم اکنون هیچ روزنامه ای قادر به استقلال مالی از طریق فروش نیست.

در واقع تمام نشریات کشور ورشکست محسوب می شوند.

اما اصرار بر انتشار بیش از پانصد هفت نشریه و روزنامه چه مفهومی دارد که بیش از 178 روزنامه سراسری هستند و بیش از پانصد سایت خبری رسمی هم در کنار این نشریات فعال هستند. 

تازه این غیر از 150 هزار سایت و رسانه خارجی فعال در زمینه ایران است.

حالا ما که در حال جنگ ترکیبی اقتصادی هستیم مسیحیت تسلیم غرب شده اما ببینید پاپ فرانسیس در مورد رسانه های غربی چه میگوید :

گمراه سازی . اهانت . افترا . و حرص و  ولع نسبت به رسوایی ها .

اینان عین لغات ایشان است در حالیکه جنگی بینشان نیست.

یا در جای دیگر از رسانه ها می خواهد بیداری مسئولانه برای فضا دادن به صداهای صلح خواهانه در بهبود جنگ اوکراین؟

مفهوم این جمله اینست که هیچ فضای در رسانه ها برای صلح خواهی در جنگ اوکراین نیست هیچ جا ؟ هیچکس؟ 

این مهد آزادی دنیا است در مقابل چشمان بشریت. در "حمام خون" روسیه و اوکراین روزی هزار نفر قتل عام می شوند اما هیچ جای در 500 هزار رسانه غربی برای صلح خواهی وجود ندارد؟

بیخود نیست سربازان هر دو طرف  درگیر در جنگ اسم این جنگ را گذاشته اند چرخ گوشت انسانی ؟

این توحش نیست یک طرف از بیم اینکه نگویند کسر آورده ضعیف شده می ترسد ( روسیه ) نمی گوید صلح می خواهم جنگ بس است؟

طرف مقابل هم همبرگر آمریکایی می خواهد در خاک روسیه پس از شکست روسیه؟

روزی هزار قربانی هم وجدان غرب را بدرد نمی آورد تازه این قساوت را دارند با خودشان انجام می دهند ما که از اول هم برایشان بیگانه بودیم؟

خوب این لشگر کشی رسانه های غربی است با آبگوشت رسانه های داخلی که گوشت های اهدایی غربی می خورند استخوانهای آن را برای روز مبادا ذخیره می کنند ما که ایرانی بودیم در صف اصلاحات جنگیدیم ؟

این یورش رسانه ترکیبی غرب زوایای پنهان زیادی دارد که سعی می کنیم برخی را تشریح کنم؟

جناح اصلاح طلب که اینک دارد دوش بدوش غرب با حاکمیت ایران جنگ می کند یک جناح یک دست نیست اما تندروهای آن عمیقا می دانند چه می کنند دعایه حکومت دارند هیچ چیز مهمتر از بدست گرفتن حکومت برایشان اهمیت ندارد.

برخی به اسلام پایبند هستند اما وجه غالب این جناح غرب خواهی است در آنها صداقت و رعایت موازین شرعی اهمیتی ندارد.

هدف وسیله را توجیح می کند هر کسی را  ترور آبروی کنند با هر نیروی دیگری هم آوا شوند برایشان مهم نیست.

هر اتهامی را به حکومت ببندند هر موج رسانه ای که ایجاد کنند درست یا دروغ اهمیت ندارد فقط جناح اصول گرا را خورد کنند و از حاکمیت به زیر بکشند فقط و فقط هدف بدست آوردن دوباره حکومت است .

اما جناح اصول گرای که دولت و مجلس در اختیار دارد چند مشکل اساسی دارد متاسفانه نیروهای کیفی در کنار خود ندارد؟

نیروهای این گروه بیشتر با ظواهر انتخاب شده اند لب کلام هر که ریش گذاشت و تسبیح در دست گرفت به عنوان نیروی خودی تلقی می کنند.

بسیاری شاید بشود بیش از نود در صد ( همانند اصلاح طلبان ) برای بهره بردن از غنایم خود را اصول گرا نشان می دهند .

با دلیل صحبت می کنم یک سرچ ( جستجوی اساسی ) نشان می دهد آنچه می گویند نیستند حتی افسران و مدیران بلند پایه این گروه روح اسلام درک نکردند سخن که می گویند مصاحبه که می کنند نشان می دهد روحشان هم از قرآن و متون عمیق اسلامی بی خبر است؟

این دیگر یک فاجعه است؟

آن هم در هنگامه جنگ خونین شناختی ؟

تازه یک عده هم این وسط حیران هستند کی درست می گوید از کی باید حمایت کرد؟

بسیاری از نیروها ی اصول گرا و مدیران عالی و میدانی بیسواد قرآنی اسلامی هستند .

اصلا نه تنها روح اسلام درک نکرده اند بلکه روح ایمان هم در قلوبشان رخنه نکرده است؟

این مدیران چگونه می خواهند روح برادری برابری اسلامی در جامعه بدمند یکی از علت های موفقیت های دشمن در شبه افکنی کردار و گفتار  همین مدیران است.

این وسط نقش صدا و سیما خیلی پر رنگ می شود متاسفانه حنای آن هم رنگی ندارد؟

بگذارید بی پرده سخن بگوییم من آقای جبلی یا هیچ مدیر دیگری را متهم نمی کنم اما یک سخن دارم و آن اینست اگر این جنگ اول از همه شناختی و رسانه ای باشد که هست؟

تمام سپاه ما همه لشگرها دارند زیر بیرق همین صدا و سیما کار می کنند ( در واقع عظیم ترین لشگر ما همین رسانه ملی است)

خوب سر لشگر و فرمانده این سپاه چه کسی باید باشد .

ما یک آیت الله کامل با درک عظیم از رسانه های دنیا نیاز داریم برای این فرماندهی نیاز به ژنرال پنج ستاره داریم

باز هم نمی خواهم اسم بیاورم اما ترسم اینست موضوع برای خواننده جا نیافتد منظور مشخص نشود تبین نشود باز گشایی کامل نشود.

لذا با پوزش اسم می آورم ما نیاز به یک فرمانده در سطح آقای ایت الله سید محمد مهدی میر باقری داریم 

حتی پیشنهاد دارم برای هر شبکه هم فرماندهی مانند آقای شیخ غلامرضا قاسمیان بکار بگیریم.

می دانم هردو این عزیزان در جاهای دیگر مسئولیت دارند حتی تدریس اما واجب ترین و اولا ترین مکان خدمت همین رسانه است؟

مگر نه اینکه رهبری مسئولیت عظیمی دارند اما کماکان درس خویش را برگذار می کنند.

لذا لازم می دانم  در این زمان خطیر بازی دو جناح را با حیثیت حکومت کنار بگذاریم برای سمت های اجرایی  و تصیح قوانین از اهلش کمک بگیریم 

اهلش هستند هم روح قرآن درک کرده اند هم سیاست شیعه را می دانند هم حیله غرب را می شناسند.

ما نیاز داریم اولویت های حکومت اکنون شناسایی کنیم و برای این اولویتها نیروهای کیفی را جایگزین کنیم.

بدون این جایگزینی قادر به ایجاد تمدن اسلامی نخواهیم بود.

با مدیران فرهنگی خانم باز نمی توان به حکومت برابری برادری برسیم.

دست بردارید از قوم خویش بازی دست بردارید از جناح بازی دست بردارید از کوتوله های سیاسی امنیتی ؟

اصلا پیشنهاد می کنم یک شورای عالی بکار گیری نیروها درست کنیم تا با امتحان با گزینش مدیران عالی دو باره جایگزین کنند.

ضربات و زیانهای ما از بکار گیری نیروهای مخدوش ضعیف نا بلد قرآن نخوانده نهج البلاغه نخوانده صرف داشتن مدرک دکترا به هزینه شکست و فرو ریزی جمهوری اسلامی منجر خواهد شد.

اصلا دکترا هم داشته باشد دکترا گرفته برای غرب خدمت کند نه برای اسلام؟

اگر ما نیروهای خود را شناخته بودیم و بهترین اشخاص بر مناصب خطیر گماره بودیم اینک اینقدر ضعیف نبودیم؟

دو مشکل هست یک دولت نیروها را نمی شناسد از سطح کیفیی و ایمانی آنها بی اطلاع است.

دوم نیروهای مسند بدست آورده از هر گونه شناسایی و تغییرات جلوگیری می کنند.

زمان پیامبر هم این مشکل وجود داشت پیامبر دو پشتوانه عالی داشت ما آن دو پشتوانه را نداریم؟

اول اینکه ایشان با وحی در ارتباط بود و عمق هر شخصی برایشان آشکار بود.

دوم اینکه جنگ های متعدد و انصار و مهاجران خالص بیشتری را پرورش داده بود و این نیروها کمک بیشتری به ایشان می کردند تازه خود ایشان آینه کامل صداقت انسانی بودند و هر نقصی را در آینه خویش می دیدند؟

با وجود همه این ایشان وقتی می خواست مسئولیتی واگذار کند به اینها اکتفا نمی کرد می گفت هر که تعداد بیشتری از آیات در حفظ دارد برای این مسئولیت بکار بگیریم؟

همین شگرد بسیاری از مدعیان دروغی را به عقب می راند.

امروز هم برای شناخت اشخاص ابزار متعددی در دسترس است اگر آقای رئیسی همت کند فراهم کردنشان ساده است؟

فقط کافی است حکومت اراده کند؟

بدون نیروی کیفی شکست در بالای گردنه شبیخون خواهد زد؟

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

زکات در لغات به معنای رشد و نمو زیادتی و همچنین معنای پاک کننده طهارت و تزکیه هم می باشد.

از زکات در بیش از 59 آیه قرآن و 2000 روایات نام برده شده است هرچند بعضی آیات در مکه هم نازل شده بود اما پس از هجرت و تشکیل حکومت بود که پیامبر مامور به اجراء آن شد .

یک مالیات اسلامی که در آغاز به 9 چیز تعلق می گرفت گندم جو کشمش خرما طلا نقره شتر گاو گوسفند و هر کدام یک حد نصاب مقداری و زمانی داشتند حداقل باید از یک مقدار معینی بیشتر بودند و یا حداقل یک سال در تملک مالک آن قرار داشتند.

بطور مثال برای غلات حداقل مقدار باید به 200 من یا 845 کیلو می رسیده  یا در تعداد گاوها به 30 عدد یا در مورد گوسفند ها به تعداد 40 عدد بالغ بشود تا بتوان مقداری از آن بعنوان زکات گرفت وگرنه مقدار کمتر معاف می باشد.

تازه در مورد دامها شرایط سخت تری هم وجود دارد دامها باید حتما از علوفه صحرا و کوهپایه تغذیه کرده باشند و گرنه معاف هستند.

مقدار زکات هر کدام متغیر می باشد بطور مثال هر 40 گوسفند یک گوسفند زکات دارد یا یک بیستم مقدار غلات مشمول پرداخت می شده است.

در کتب فقهی مقدار هر یک بصورت دقیق ذکر شده است هم مقدار هم موارد مصرف 

شواهد همگی گواهی می دهند این مالیات اسلامی که غیر تصاعدی بوده جهت ایجاد امنیت اقتصادی روانی اجتماعی جامعه وضع شده اند 

مقدار زکات کسی که صد تن غلات برداشت می کند با کسی که 1000 کیلو غلات برداشت می کرده هیچ تفاوتی ندارد هر کس به اندازه نسبت تعیین شده خود پرداخت خواهد کرد.

اما موارد مصرف اول جهت فقرا دوم مساکین سوم کارگزاران دریافت زکات ( حقوق ماموران دولتی ) چهارم مولفه القلوب پنجم بردگان ششم بدهکاران هفتم سبیل الله مانند جهاد مصلحت مسلمانان نظیر ساخت مسجد بیمارستان ساخت پل ساخت مسکن فقرا هزینه ازدواج و جهیزیه

هشتم هم در راه مانده گان مشمول دریافت زکات می باشند

این سیستم دقیق برای حداقل متاع دریافت زکات نشان می دهد که یک محاسبه دقیق انجام شده وقتی 845 کیلو گندم داشته باش یعنی اینکه حداقل روزی دو کیلو آرد برای نان و تغذیه در اختیار دارید .این محاسبه حتی امروز هم قابلیت اجرایی و مصداق کامل دارد.

تازه امر تنها به محاسبه مقدار وزن و کمیت ختم نمی شود کیفیت هم مورد نظر دقیق بوده مثلا پنج شتر بالغ که بازدهی اقتصادی دارند ( یا شیر ده هستند و می توانند باربری کنند و نقدینگی داشتند مشمول زکات هستند) وگرنه شتر کوچکتر از حد نصاب ( مثلا چهار سال کمتر  ) زکات ندارد.

امروز اگر بخواهیم چنین محاسبه دقیقی انجام دهیم لازم است یک اقتصاد دان ریاضی دان کامل داشته باشیم تا بتواند جدول آن را تنظیم کند.

تازه جای سوال هم دارد آیا این اقتصاد دان ریاضی دان به دامداری کشت غلات نقدینگی و نقد شوندگی این 9 مورد زکات اطلاعات کامل دارد؟

زیست شناس هم باید باشد متخصص دامداری هم باشد متخصص انگور کشمش خرما هم باید باشد و خیلی تخصص های دیگر؟

از سیاست کلی مصادیق زکات مشخص می شود شارع کالاهای اساسی جامعه را مد نظر داشته و امنیت غذایی مشمولین زکات حتی بعد از پرداخت زکات بطور دقیق منظور داشته است؟

باید توجه داشته باشید این قوانین مال 1500 سال پیش بوده زمانی که حتی ابر قدرتهای آن زمان قانون یک به ده را اعمال می کردند یعنی سپاهیان ایران و روم در برخورد با مال التجاره مالیات یک قسمت از ده را اعمال می کردند.

حتی جاهلیت عرب هم همین یک قسمت مال حکومت مشرک مکه و نه قسمت مال صاحب کالا را به زور شمشیر اعمال می کردند.

حالا اسلام در اینجا آمد قانون دقیق دیگری مطرح کرد یک قسمت از دویست قسمت تا یک قسمت از بیست قسمت؟

آن هم با رعایت حداقل دارایی و امنیت مالی و غذایی پرداخت کننده مالیات چیزی که قبل از آن سابقه نداشته است .

اگر چه مصادیق زکات هم بسیار گسترده از 9 قلم می باشد بخصوص امروز که نوع کالا ها بسیار افزایش یافته متاسفانه با یک عقب ماندگی در اجتهاد موارد جدید روبرو هستیم؟

همان روز اولی که گرفتن زکات شروع شد پیامبر اکرم گفتند بقیه موارد هم زکات دارند اما امروز من آنها را معاف کردم.

آن جامعه که فقط نان گندم و جو مصرف می کرد فقط چنین شمولی داشت و گرنه امام ششم (‌آمام جعفر صادق علیه السلام ) برنج و ذرت دو قلم که در عراق آن روز کشت می شد مشمول ذکات می دانستند.

یا حتی امام علی علیه السلام برای هر اسب دو دینار یا قاطر یک دینار در کوفه  برای یک سال زکات وضع کردند.

پس دایره زکات بدون شک بسیار گسترده تر از 9 قلم می باشد شاید از متون روایات بشود گفت تمام اجناس اقلام زندگی و تولید شده مشمول زکات هستند .

حالا چرا حوزه در مورد نتوانسته مصادیق جدید اعلام کند شاید بخاطر عوامل و موانع خارجی باشد شاید هم بشود گفت پس از شیخ صدوق و شیخ مفید که دو عالم بزرگ این حوزه هستند و بیشتر ظرایف زکات توسط این دو بزرگوار تبین شده ما در سالهای اخیر چنین عظمتی در فقاهت نداشتیم بوده اما در چنین سطحی نبوده کتب این دو بزرگوار حتی پس از قرن چهارم و پنجم هنوز کتب درسی حوزه به شمار می آیند.

اگر چه حضرت آیت الله سیستانی موارد زکات ده مورد می داند و مورد دهم مال التجاره ذکر می کند .

با این توصیف به تمام کالاهای بازرگانی زکات تعلق می گیرد .

پس اگر شمول زکات اینقدر گسترده باشد امروز خیلی راحتر و بهتر می توانیم قانون مالیات با آن همخوانی کنیم .

اما موارد مصرف زکات نشان می دهد که اولین مصرف مبالغ زکات جمع شده برای فقرا و مسکین است ( اول فقرا دوم مساکین ) 

خاصیت ضد فقر زکات نشان می دهد شارع برای ریشه کردن فقر مطلق همت و اولویت کامل دارد.

پس از فقرا ماموران جمع آوری زکات در صف مصرف کنندگان زکات هستند ( در واقع کارمندان دولت بعد از فقرا حقوق بگیر حکومت محسوب می شوند )

بقیه هزینه های حکومت اسلامی بعد از این سه مورد قرار می گیرند اما نحوه توزیع زکات نشان می دهد شارع اهتمام کامل داشته فقر زادیی اولین توزیع مالیات جمع آوری را داشته باشد.

حالا اگر امروز بتوانیم به یک فرمول ثابت برای دریافت زکات تحت عنوان مالیات برسیم می توانیم یک قدرت بزرگ مالی برای حکومت جمهوری اسلامی ایران رقم بزنیم .

این قدرت مالی بسیار بزرگ و مادر مخارج کشور را تشکیل خواهد داد مانند یک بنیاد مرصوص مولفه اصلی قدرت کشور را تشکیل خواهد داد .

مانند بنای عظیمی از مصالح آسیب ناپذیر اساس کشور تشکیل خواهد داد.

وجوب ساخت چنین بنای آن هم در زمان تحریم می تواند انقلاب و کشور برای هزار سال بیمه کند.

این فرمول چیست ؟

این فرمول استفاده از الگوی زکات به عنوان یک پایه مالیاتی برای کل اقتصاد کشور که هم ساده باشد هم امکان پذیر و هم عملیاتی .

اگر چنین فرمول و مدل سازی وجود داشته باشد قدرت الهی را خواهد ساخت که از هر گزندی در امان خواهد بود چگونه ؟

ببینید اگر ما به یک روشی دست یابیم که بتوانیم با یک مقدار کم مالیات ( زکات ) بدوم اینکه به کسی فشار بیاید یا اجحافی شود در آمد جمهوری اسلامی ایران به ده برابر فعلی افزایش دهیم آن هم در زمان تحریم مفهومش اینست که بر همه مشکلات تحریمی بودجه ای چیره شده و پیروزی بزرگی بدست آوردیم.

و این امکان پذیر است .

اگر ما مبنای زکات را زمانی بدانیم که آن کالا گندم جو برنج انگور آهن شمش طلا نقره هر کالای یا هر خدماتی نقد شده گی پیدا می کند . (همانطور که شارع این بلوغ مد نظر داشته به سرانجام رسیدن تصاحب شدن قطعیت تملک پیدا کردن مفهوم گندم نارس یا انگور در باغ یا شتر نابالغ و یا گوساله و بره شیر خوار که مصادیق شمول زکات نیستند)

یعنی به بلوغ خود رسیده گندم خشک شده از سبوس جدا می شود یا انگور خشک شده و به کشمش تبدیل شده یعنی تمام تلفات را پشت سر گذاشته است.

این دریافت وجه کالا را و مبلغ آن را مشمول زکات بدانیم آن هم نه حداکثر که حداقل زکات منظور باشد کمترین مبلغ زکات که قابل تصرف باشد قابل وصول باشد آن هم یک صدم مبلغ  مال حکومت و 99 قسمت مال صاحب مال به این فرمول رسیده ایم.

وصول یکصدم هر انتقال مالی را مصداق زکات بدانیم مشکل حل خواهد شد. ( هر تراکنش و انتقال مالی مشمول یک درصد شود حتی وصول چک جابجایی وجوه نقد)

حالا چه کنیم حد نصاب را رعایت کرده باشیم یعنی از فقرا زکات نگیریم.

وقتی شما یک صدم زکات بدانید و  آن را  مالیات بگیرید از خانواده ای که در سال یکصد میلیون تومان درآمد داشته در سال فقط یک میلیون تومان مالیات گرفته اید .

حال اگر دولت تمام کسانیکه را در سال زیر دو میلیون تومان مالیات داده اند از این زکات معاف کند ( در زمان خودش معادل مخارج یک خانواده از مالیات معاف باشد) نه اینکه این یک درصد وصول نشود بلکه دریافت شده اما در پایان سال به مودی بازگردانده شود .

حتی این آمار می تواند به شناسایی فقرا کمک عظیمی بکند تمام کسانیکه زیر دو میلیون تومان زکات و مالیات داده اند مشمول دریافت کمک خرج بشو ند حتی تا مبلغ سالی صد میلیون تومان.

حتی این قانون می توانید جغرافیایی فقر و توسعه نیافتگی برای دولت مشخص کند وقتی تمام احاد یک روستا یا یک بخش حتی یک استان کمتر از دو میلیون بود معلوم می شود آنجا فقر حکم فرما است توسعه نیافتگی کامل وجود دارد و طبق نامه 53 نهج البلاغه نباید از آن بخش ازآن استان مالیات گرفت باید اول آن منطقه آباد شود تا درآمد مردم بالا برود بعد از آنجا مالیات گرفت.

همین یک درصد می تواند معادل هفت برابر اکنون درآمد دولت افزایش دهد

یکی از اصلی ترین اهداف این تبدیل زکات به پایه مالیاتی اینست که عدالت اقتصادی بدست بیاید.

بطور کلی فقرا دسترسی به نقدینگی ندارند اصلا پولی ندارند که یک درصد آن را پرداخت کنند لذا پیش بینی می شود مقدار مالیات دریافتی از سی میلیون نفر از کشور بسیار اندک باشد اما 15 درصد دهک های بالا مقدار بسیار بیشتری مالیات پرداخت خواهند کرد و امکان فرار مالیاتی تقریبا صفر خواهد شد.

مورد اساسی دیگر اینست که دولت بخواهد سرمایه های ثابت مانند خانه کارخانه مغازه و یا حسابهای بانکی را مشمول چنین قانونی قرار دهد من بشدت با آن مخالفم چون تا کالای نقد نشد به گردش در نیامده نباید مشمول مالیات باشد تا امنیت اقتصادی اموال مردم حفظ شود .

موجبات هراس عمومی و فرار سرمایه فراهم نشود این موضوع خیلی اهمیت اساسی دارد.

گاهی دیده می شود یک عده بی بته بی سواد در دولت یا مجلس می آیند داد فریاد بگیرید بگیرید رها می کنند اکثر هم این سر وصدا را برای دیده شدن انجام می دهند نه به خاطر علم و آگاهی .

باید هم دولت و هم مجلس آگاه باشند حتی سخن گفتن در مورد حرام است اگر روزی پیامبر یا علی بن ابیطالب سلام الله علیه چنین کردار یا گفتاری داشتند شما هم انجام دهید. 

زکات در طول تاریخ اسلام از اهمیت بسیار حیاتی برخوردار بوده تا آنجا که پیامبر برای دریافت زکات از اعمال زور و لشکر کشی کمک می گرفت

در واقع وصول زکات مبنا و پایه حکومت تلقی می شد.  

 امروز هم ایجاد این نظم قادر به ساخت یک بنیاد مرصوص خواهد بود .

بعد از انقلاب پژوهش های متعددی در این مورد انجام شده حتی پایان نامه های متعددی نوشته شده اما مشکل اساسی اینجا بود که این تحقیق های بسیار با ارزش نتوانستند همراهی جامعه دولتی حتی دانشگاهی و حوزوی را جلب کنند تعداد این پژوهش ها بیش از یکصد مقاله است که مشهورترین آنها به شرح زیر است فقط اسامی نویسندگان ذکر می کنم با حذف پیش نامها نظیر دکتر یا کارشناسی ارشد و غیره.

زمانی فر ( 1382) کاشیان 1389 ثامنی 1377 کیاالحسینی ( 1387) اسماعیل پور ( 1387) مسرور خان از بنگلادش ( 2007) صدر و همکاران (1381)

مرکز پژوهشهای صدرا (1391) یا نرگس جاویدی عبداله زاده و احمد اسدزاده و محمد علی متفکرزاده  ( 1398 )

اگر چه به زحمات ایشان اجر می گذاریم اما هیچکدام یک برنامه عملیاتی برای استفاده از این پتانسیل عظیم ارائه نکرده اند .

یا مدل سازی های انجام شده بیشتر حالت سیستم فعلی مالیات داشته و به نتیجه کامل منجر نشده .

گاهی هم عزیزان به شکل ماتریکسی خمس را هم در برنامه دولت قرار داده اند که من به شدت با دخالت دادن خمس در این فرآیند مخالفم 

چرا خمس خود یک مقوله جدا از زکات است و رمز استقلال حوزه های علمیه در این 15 قرن گذشته بوده سازکار مخصوص خودش را داشته توسط روحانیت رهبری و هزینه شده است و کمتر ربطی به حکومت دارد.

خمس یک اهمیت استراتژیک برای ادامه پرورش علمای اسلامی داشته و دارد تلفیق آن با دولت این ساختمان علمی را صدمه پذیر و محتاج دولت خواهد کرد

از سمت دیگر خمس آن حالت حیاتی زکات را در ادامه حکومت اسلامی ندارد آنجا که برای جمع آوری زکات فرمان جهاد و قتال صادر می شود؟

اما برای جمع آوری خمس فرمان بایکوت صادر میشود در اینجا شارع می گوید از سفره کسی که خمس نداده غذا نخورید معاشرت نکنید  معامله نکنید شریک نشوید .

اصلا هر تلاشی برای در چهار چوب قرار دادن خمس برای دولت محکوم به شکست است .

حتی تبدیل زکات به پایه مالیات هم شامل هزینه کرد کلانی از مبلغ زکات برای رفع فقر باید باشد.

حتی پیشنهاد می کنم یک پنجم وجوه دریافتی مستقیما به فقرا پرداخت شود و چهار پنجم بقیه برای حقوق کارمندان و وجوه عمرانی غیره هزینه شود تا اهداف شارع از زکات محقق شده باشد.

امید است این مدل ارائه شده مورد توجه جدی رئیس جمهور و مجلس قرار بگیرد و حداقل یک مطالعه جمعی و اجراء آزمایشی در یک استان بزودی شاهد باشیم؟

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

در کشور سرمایه گذاری عظیمی انجام بشود ؟

رهایی از مشکلات اقتصادی حتی سیاسی اجتماعی تحریمی نیاز به ایجاد شغل نیاز به ایجاد وحدت نیاز به ایجاد امید  آرامش روانی و تلاش دارد.

بذون رهایی از مشکلات اقتصادی تمام راه حل ها بی اثر خواهند شد وقتی معیشت 85 میلیون نفر با نا ترازی روبرو هست چگونه می شود کشور اداره کرد؟

امروز شتر فقر درماندگی چه کنم چه کنم پشت درب هر خانه ای زانو زده است چه آنکه هیچ اندوخته ای در بسط ندارد و آنکه چند کارخانه شرکت دارد همه از فردای خود نگران هستند همه با نگرانی بازی شما را در مقام ریاست جمهوری تماشا می کنند.

شواهد از نا امیدی اقشار عظیمی از مردم حکایت دارد تا آنجا که خیل عظیمی قصد مهاجرت دارند.

همه اندوخته های ملت یک به یک دارند در خرمن نامیدی و غوغای رسانه های بیگانه خودی می سوزند؟

آن روزی که از مجلس خواستم  اینقدر روی مالیات افزایی فشار نیاورید گوش نکردند . هی بر درب خانه این پرستویی کوچک دل   سرمایه آوای شوم مالیات تکرار کردند ؟ بگیرید از در دیوار از ماشین از سپرده بانکی از ثروتمندان از خریداران زمین از ..........؟ مالیات بگیرید؟

نتیجه چه شد گویی شما 200 همت هم مالیات اضافی دریافت کردید اما هزار برابر آن از خانه گریخت یا خواهد گریخت ؟

این بود مجلس انقلابی ؟ تازه این اول شب است تا صبح وقت بسیار است؟

امروز خیل عظیم کسب و کارهای سرمایه بر که شاهد رحلت همکاران خود به خارج   از کشور هستند کم نیستند.

در این دو سال گذشته چه بادی کاشتید که اینک دارید طوفان درو می کنید؟

این همه درماندگی و عدم اطمینان محصول قوانین منسوخ سخت گیرانه بی فایده است که چهل سال بر مردم فرو ریختید؟

محصول بی فکری ها بی محتوایی ها بی سوادیی ها بی تقوایی ها و داد زدنهای بیخود فرق گذاری بین عموم و خواص و واگذاری های عظیم به خودیها و نا دیده گرفتن عموم  بوده است. 

اینک کشور به همدلی و سرمایه گذاری کلان نیاز دارد بدون ایجاد محیط امن چنین کاری ممکن نیست.

بدون سرمایه گذاری های عظیم کشور عقب افتاده درمانده و ضعیف خواهد شد.

حتی دولت با فروش نفت تنها قادر به اداره کارمندان خود نخواهد بود.

چنین سرمایه گذاری بزرگی نه از دست حکومت بر می آید نه از طرف سرمایه گذاران خارجی ؟

این سرمایه گذاری عظیم فقط از دست مردم کشور امکان پذیر است .

فقط سرمایه ایرانیان خارج از کشور مرز 4000 میلیارد دلار رد کرده است.

و سرمایه ایرانیان داخل کشور هم به نصف مبلغ بالا می رسد فقط نقدینگی پولی از 5400 همت هم گذشته است؟

این سرمایه های عظیم وقتی آرام فرود خواهند آمد که مطمئن شوند دولت شرایط بسیار خوبی را فراهم کرده و هرگز خلف وعده نخواهد کرد.
چگونه؟

قبل از هر چیزی دولت باید باور داشته باشد که این تنها راه رهایی و کوتاه ترین روش موثر برای ابقاء وحدت کشور است .

بدون ایجاد تغییرات بنیادی در روشهای گذاشته و کسب اعتماد مردم موفق به این سرمایه گذاری نخواهید شد.

بدنه دولت بسیار بزرگ و سست تنبل شده و در مقابل تغییرات به شدت مقاومت خواهد کرد نه تنها مقاومت که سهم خواهی هم دارد.

این اسب چموش را هم باید مهار کرد و در صورت عدم تمکین خلع ید از اختیارات یک جمع صد نفره مطمئن هزار بار بهتر از یک وزراتخانه بزرگ کار خواهد کرد.

مشکل عده ای در دولت تکیه به خارج و سیاست خارجی کشور است بدون لا پوشانی و اغماض باید گفت نه شانگهای نه بریکس نه چین نه روسیه کاری برای ایران نخواهند کرد مگر اینکه منشاء قدرت اقتصادی درون زا باشد؟

مشکل ایران اینجاست که بسیاری از کشورها منافع خود را در ادامه و تشدید تقابل ایران با آمریکا و اروپا تعریف کرده اند؟

چین و روسیه بسیار دوست دارند ایران با امریکا درگیری شدیدی پیدا کند تا آنان از رهگذر این درگیری شدید در گوشه آرام بدون توجه آمریکا ماهی خود را بگیرند؟ ( اعتراف نشریه هندی وایر با مخالفتهای چین با الحاق ایران به بریکس تا آخرین لحظه گوشه ای از حقایق پشت پرده است)

نه تنها چین  و روسیه که کشورهای عرب منطقه هم چنین فکر می کنند ( متاسفانه تاکنون هم این درگیری به نفع آنان تمام شده است)

حتی کشورهای دورتر مانند آسیای خاوری اروپای شرقی آمریکایی جنوبی هم ادامه در گیری را به نفع خود می بینند.

لذا امید به خارج یا شرق جز درو کردن یاس حاصلی نخواهد داشت مگر قدرت درونی بسیار سریع افزایش یابد؟

در چنین مواقع خطرناکی یا باید به آمریکا و اروپا چین روسیه امتیاز بدهید یا در داخل به مردم خودتان این راه دوم بهتر نزدیکتر عملی تر است سرزنش بعدی را هم نخواهد داشت؟

این اعتماد درونی شکل نخواهد گرفت مگر اصلاحات عمیق و انقلابی صورت بگیرد ؟

بدون کتمان واقعیات باید گفت اگر چه ظرف دو سال گذشته بسیار فرصت سوزی کردید اما هنوز می توانید مردم را امیدوار و همراه کنید هنوز کور سوی امیدی باقی است تا آن را هم از دست نداده اید عمل کنید.

اما اقدامات لازم:

1- تغییرات مالیاتی سریع و ساده سازی همگانی سازی مالیات به شکل زکات اسلامی همگان یک درصد تولید یک درصد کشاورزی یک درصد تجارت یک درصد ( در این مورد تحقیقات زیادی انجام دادم امیدوارم در یک مقاله مفصل آنرا تشریح کنم )

2-آسان سازی وسیع در دادن امتیازات تولیدی معدنی دامی کشاورزی ....... با امضاء اعضاء اصلی ریاست جمهوری همان صد نفری که قبلا به آن اشاره کرده بودم 100هزار مجوز در سه ماه صادر شود.

3-واگذاری کلان زمینهای غیر حاصلخیز بیابانی در استانهای جنوب شرقی مرکزی جنوبی و شمال شرقی برای تولید دامداری کشاورزی به اجاره طویل مدت برای کار اما با نظارت و طی مراحل ساخت.

4- تجمیع تمام دریافتهای تولیدی ها در یک برگه و صورتحساب اعم از مالیات عوارض سهم شهرک های صنعتی آتش نشانی آموزش پرورش و غیره

5-سه سال معافیت از بیمه تامین اجتماعی واحدهای نوساز

6-افتتاح ابر بانک توسعه اسلامی با استفاده از صندوق ذخیره ملی برای استفاده عام ( با وامهای بدون سود یا کم بهره )

7-افتتاح ابر وزراتخانه توسعه مقرارت زدایی و حذف قوانین مزاحم 

 بگذارید بدون پرده پوشی با شما صحبت کنم اگر شما موفق نشوید کار را درست کنید؟

آخرین رئیس جمهور روحانی در ایران خواهید بود.

اگر موفق نشوید؟

آخرین اصول گرای هستید که از صندوقهای رای بیرون آمدید؟؟

شکست شما دیگر هیچ شخصی را به عنوان اسلام و انقلاب به مسند صندلی ریاست جمهوری نزدیک نخواهد کرد.

می دانید شکست شما بسیار فاجعه بار خواهد بود.

آیا به عاقبت کار فکر کرده اید؟

آیا هنوز هم فکر می کنید می توانید از صندوق ذخیره شهدا امام خمینی و اسلام بهره برداری سیاسی کنید؟

خیل خامی است همه ذخیره ها را قبلا تناول کرده اند و کرده اید؟

فقط گاهی یک شب کافی است تا بدانید هیچ ذخیره ای باقی نماند است؟

فقط عمل شما باقی مانده ؟ یا می ماند؟

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

اصطلاح مانیتورینگ از سال 1950 برای مدیریت کنترل و ردیابی مشکلات یک سیستم طراحی و عملیاتی شده است در واقع مانیتورینگ عملی است برای مشاهده وضعیت یک سیستم  وضعیت لحظه‌ای سرور و سایت و شبکه یا به طور کلی آپتایم سرور مطلع شوید و گزارش لحظه‌ای خطاها و عیوب و مشکلات شبکه یا سیستم خودتان را ملاحظه کنید و گزارش کامل و دقیقی به صورت جامع در اختیار داشته باشید.

در واقع وقتی یک مدیریت کامل  است که شما چنین گزارشاتی را لحضه به لحضه در مقابل خود داشته باشید تا بتوانید فورا تصمیم بگیرید مشکلات را برطرف کنید کل سیستم نظارت و رهبری مدیریت کنید؟

این نمایشگر در صنعت در ارگانهای دولتی و خصوصی بسیار کاربردی و حتی الزامی است حالا نه لزوما" سیستم دیجیتال اما امروزه از واجبات مدیریت یک سیستم به شمار می آید حتی در یک شرکت یا مغازه کوچک هم می تواند انقلابی در مدیریت به پا کند؟

داشتن یک تصویر درست از وضع کمک اصلی به هدایت و تصمیمات مقتضی و لازم خواهد بود؟

حالا تصور کنید شما یک مریض در حال احتضار دارید سیستم مانیتورینگ اینجا حالت حیاتی به خود می گیرد داشتن تمام علائم حیاتی از قبیل فشار خون نبض ضربان قلب مقدار اکسیژن خون سطح هوشیاری مریض تنفس و غیره ذالک چقدر اساسی است برای پزشک و پرستاران درمان کننده مریض اگر این سیستم نباشد در واقع دیگر اتاق مراقبت های ویژه iCU وجود ندارد بلکه اتاق مرگ وجود دارد.

حالا اگر این مریض اقتصاد ایران باشد ؟

آنوقت پی خواهید برد موضوع چقدر حیاتی و مهم است که نه جان یک انسان که جان 85 میلیون نفر در بین است؟

اگر اقتصاد ایران امروز سرش را زمین بگذارد ( که دارد می گذارد ) چند نفر از بین خواهند رفت چند میلیون راهی قبرستان چند میلیون راهی تیمارستان چند میلیون آواره خیابان خواهند شد چقدر آسیب های اجتماعی خواهیم داشت؟

پس موضوع خیلی مهمتر از جان یک انسان که جان یک ملت در بین است.

اما اگر بگویم چنین سیستم مراقبتی وجود ندارد شاید خنده تان بگیرد جان کلام اینست که چنین سیستمی وجود ندارد از اول انقلاب هم وجود نداشته هرچه شده تا کنون مانند کشت دیم بوده خود سرانه یا کمی بیشتر هدایت کور کورانه بوده است؟

دلیل قاطع دارم که چنین بوده و هنوز هم هست.

شرکت دام زیاران با قدرت پرورش یک میلیون دام سبک وسنگین مانند یک زائده مانع کار در سالیان گذشته به چندر قاز دست به دست شد به بانکها واگذار شد بعد هم چپاول نابود شد شرکتی که از نان شب هم برای امنیت غذایی ایران واجب تر و لازم تر بود هنوز هم هست .

اصلا دولت ندانست این شرکت به این عظمت چیست چه کاربردی دارد درست مانند آن روستایی که یک موبایل باطری تمام شده را در کوه پیدا کرد بود فکر کرد بهترین وسیله برای پرتاب کردن و بازی روی آب است.

شرکت کشت و صنعت لرستان با دو هزار هکتار زمین حاصلخیز هم همینگونه از بین رفت به بخش خصوصی واگذار شد؟

شرکت تولیدی کفش ملی ایران با 14 هکتار مساحت که یک فقره تولید آن دو میلیون پوتین چرمی بود برای ارتش شوروی سابق به همین گونه از بین رفت؟

شرکت های تولیدی بزرگی در زمینه آرد سیلو طیور دام یکی پس از دیگری در سالهای گذشته و حتی سالهای اخیر نابود شدند که هریک به تنهای می توانستند امنیت غذایی چند میلیون نفر تضمین کنند.

اصلا چرا گذشته بگذارید همین اکنون بررسی کنیم در حالیکه کشور با کمبود شدید شکر و قند روبرو است در سه سال گذشته شرکتهای کشت صنعت قند و چقندر بزرگی که با کمبود اعتبار و فعالیت ناچیز در حال گذران وو حتی تعطیلی روبرو شدند مواجه هستیم.

از 44 شرکت بزرگ تولیدی کشور فقط 35 شرکت با ظرفیت کم حتی 20 درصد مشغول کار هستند.

شرکت کشت صنعت هفت تبه خوزستان با کمبود نقدینگی حتی تعطیلی چند ساله را تجربه کرد واگذاری ناموفق و اینک کج دار مریض فعالیت می کند آن هم با یک دهم ظرفیت سالانه ؟

فقط 3 یا 4 هزار میلیارد تومان اعتبار بانکی می توانست تا دو میلیون تن از تقاضای 2/5 میلیونی کشور در داخل فراهم کند؟

در زمینه تهیه نهاده های دامی اصرار به واردات آن هم فقط به وسیله دو نفر آقایان "م" و"الف" کل سرمایه گذاری انجام شده در این دو صنعت کشور در معرض ورشکستگی و تعطیلی کامل قرار داده است؟

نا بخردی کامل در امنیت غذایی تولیدات داخلی در عین تحریمها از کجا نشات می گیرد؟

نه تنها سیستم مرکزی مانیتورینگ وجود ندارد که این کاستی ها در آن نمایش داده شود بلکه پزشک و مدیریت برای کل سیستم هم وجود ندارد.

نه اینکه به طور کامل وجود ندارد هست اما غیر فنی غیر متمرکز غیر فعال بخشی و حتی ناحیه ای اداره می شود؟

وزیر اقتصاد شده است وزیر امضاء و وزیر شعار وزیر جهاد کشاورزی شده تدارکات چی بخش خصوصی وزیر صنعت معدن شده وزیر روابط عمومی مصاحبه و همگی شده اند به پنچر گیر مشکلات قبل بر کار احاطه ندارند مسئولیت بخشی دارند با هم هماهنگ نیستند 

هر کدام دید بخشی دارند فاقد سیستم کلی و مدیریت بهینه هستند؟

اصلا امروز در دنیا کل دولت و نخست وزیر رئیس جمهور مدیریت مانیتورینگ اقتصاد را به عهده دارند یعنی تمام وزراء مامور اجرای اوامر و دستورات متمرکز دولت در بخش خود هستند.

اولین ماموریت کل دولت مدیریت راهبردی اقتصاد به عهده دارد و کوچکترین کاستی در این مدیریت برکناری و عدم رای دولت را بدنبال دارد.

بنا به دلایل زیادی این بخش در دولت رئیسی تعطیل است نه رئیس جمهور مرد اینکار است نه معاون اول .

معاون اول حتی نقش هماهنگی بین وزراتخانه ها را با کندی و غیر فعال اجراء می کند.

وقتی یک کمبود در بخشی از اقتصاد وجود دارد اگر به موقع مانیتورینگ شود و سریع برای جبران آن تصمیم گیری شود شاهد این همه کاستی نخواهیم بود؟

اینک با توجه به تجمیع مشکلات گذشته اقتصاد با خطرات عظیمی روبرو هست اگر اکنون برای آن چاره جویی نشود فردا دیر است نه فردای سال دیگر منظور از فردا 12 ساعت دیگر است .

بگذارید یک برش از گوشه اقتصاد فعلی بازبینی کنیم تا منظور کامل کالبد شکافی شده باشد.

اینک دولت دست با اتخاذ سیستم انقباضی شدید زده تا تورم کنترل کند.

تمام بانک ها سیستم وام دهی تعطیل کرده اند اقتصاد بازار به کلی تعطیل شده گردش مالی به شدت افت کرده است.

این حالت بسیار خطرناک برای اقتصاد ایران فعلی است. چرا؟

چون اقتصاد ایران بخصوص بخش خصوصی و واحدهای تولیدی پس از تحریمها به شدت ضعیف شده و حالت ناترازی بخود گرفته اند.

فقط بانک ها نیستند در معرض ورشکستگی قرار دارند نیمی از بازار و کارخانه های تولیدی به علت عدم گردش مالی موثر با عدم توجیح مالی روبرو هستند .

فایده و سود ضعیف قادر به پوشش هزینه ها نیستند بسیاری در معرض تعطیلی و کسر درآمد به سر می برند؟

دو پدیده کرونا و تحریم به شدت اقتصاد ایران صدمه پذیر کرده است نیمی از مغازه های موجود غیر بازده و غیر اصولی هستند نیمی از کارخانه ها هم همینطور حالا این وسط که شاهد شغل عوض کردن مکرر مردم هستیم تصمیم غیر اصولی سیاست انقباضی هم مزید بر علت شده است؟

اصلا این سیستم مشکلات امنیتی را به تنهای می تواند فعال کند که کرده است حالا اگر با سالروز فوت مهسا امینی هم مصادف شود چه خواهد کرد؟

این مشکلات اقتصادی در هر حال سر ریز امنیتی و شورشی پیدا خواهند کرد .

اگر به موقع شناسایی درمان نشوند؟

وای به حال مملکتی که اتاق مدیریت سیاسی امنیتی و اقتصادی آن تعطیل باشد؟

 

حتی بالاتر نه تنها چنین سیستمی وجود ندارد بلکه چنین مدیر و پزشکی نبوده اکنون هم نیست هر چه هست به همان شکل سنتی نیمه فعال نصیحتی دنبال می شود.

سیستم دولت امروز نگاه می کند چقدر تلفات یا کسری در یک حوزه وجود دارد سفارش می کند یک مقدار در این موضوع مساعدت بشود همین همه همت دولت همین است سخنرانی توصیه و دستور خالی است نه بیشتر ؟

 

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

افزایش شدید چک های برگشتی مسئولان بانک مرکزی دولت روحانی را بر آن داشت تا یک قانون جدید چک  تحت عنوان چک صیادی به اجراء بگذارند.

من همان تاریخ هم با این قانون چک مخالفت کردم اگرچه از کل ماهیت سخت گیری و درج آمار در بانک مرکزی و بعضی  محدودیت ها استقبال کردم

اما همان تاریخ گفتم این قانون دارای نواقص اساسی است و شکست خواهد خورد نیاز به بازبینی دارد.

اما مسئولان بانک مرکزی در زمان اقای سیف این قانون پیش نویس کرده و در زمان تصدی آقای همتی در تاریخ 1397/08/29 به اجراء گذاشتند

در این قانون جدید شدیدترین محرومیت ها برای اشخاصی که چک شان برگشت می خورد در نظر گرفته شده مانند مسدودی همه حساب های صادر کننده چک ( اشخاص حقوقی تمام حسابهای با کد ملی مربوطه و برای اشخاص حقوقی تمام حسابهای شرکتی )

عدم دریافت وام عدم دریافت گواهی مسدودی تمام وجوهی که بعد از برگشت چک به حساب مربوطه واریز شود عدم دریافت دسته چک جدید ثبت در سابقه مشتری مربوطه و بسیاری محدودیت های دیگر؟

هر یک از این مجازات ها می تواند یک شخص یا یک شرکت به خاک سیاه بنشاند؟

در واقع کسی که چکش برگشت خورده دیگر حق زندگی اقتصادی ندارد باید اقتصادش بمیرد؟

فرض کنید چک شما برگشت خورده دیگر دسترسی به هیچ یک از حسابها یا کارت بانکی خود ندارید حتی نمی توانید کارت بکشید و یک نان بخرید.

پس فقط بستن حسابهای شخص نیست حق تغذیه حق خانواده حق آب خوردن و شاید بشود گفت حق نفس کشیدن هم ندارید؟

کجای این مجازات با قوانین اسلامی خوانایی دارد.

آن کسانیکه این قانون نوشتند بسیار زورمدارانه دستور گونه و دیکتاتورانه خواستار پایان گرفتن برگشت چک بودند و نشانی از درایت حقوق انسانی حقوق اسلامی در اندیشه آنان دیده نمی شود.

درست همانند زورگیران اسلحه کشیده در تاریکی که کسی را لخت می کنند فکر می کردند قانون نوشتند و دیگران هم بدون اندیشه تصویب امضاء و ابلاغ کردند. ( حتی بدتر از زور گیران بسیار دیده شده زور گیران با عودت اندکی از وجوه سرقت شده برای کرایه یا غذای طرف موافقت کردند)

اصلا ببینیم چرا چک ها برگشت می خورند.

آمار نشان می دهند در موقعی که رکود اقتصادی وجود دارد بخصوص وقتی قیمت ها افزایش پیدا می کنند و مردم قادر به تهیه مایحتاج خود به شکل سابق نیستند لذا فروش به شدت افت کرده و تعداد چک های برگشتی به شکل معنا داری افزایش پیدا می کنند.

بررسی میدانی حاکی از برگشت بیشتر چک در مناطق محروم است بگونه ای در آمار بانک مرکزی تعدادچک های برگشتی سه استان چهار محال بختیاری خراسان جنوبی و خراسان شمالی در سال 96 به حدود پانزده درصد هم رسیده بود در حالی که آمار چک برگشتی در تهران و شهرهای بزرگ زیر 9 درصد بوده

همینطور وقتی دولت وجه گندم خریداری از کشاورزان یک منطقه ( خوزستان )‌ پرداخت نمی کند یا بسیار دیر پرداخت می کند چک های برگشتی  مناطق کشاورزی به شدت افزایش می کند حتی گاهی تا 40 درصد هم گزارش شده.

پس کسی که چکش برگشت خورده همه تقصیرها را به گردن ندارد.

در دوره کرونا افزایش شدید در چک های برگشتی مشاهده شده که ناشی از افت شدید کسب کارها و بخصوص تعطیلات احمقانه و ناخواسته دولت روحانی بود؟

اصلا وقتی دولت پرداخت در یک حوزه ای متوقف می کند به علت نداشتن بودجه مانند طلب تولید کنندکان برق یا وجوه پیمانکاران ساخت جاده و اسفالت چه موج عظیمی از عدم پرداختها را در زیرمجموعه ها خواهیم داشت اعم از عدم دریافت حقوق نیروگاههای خصوصی پیمانکاران برگشت چک های حوزه مربوطه ( اصلا تمام مشکل امروز کمبود برق ناشی از تخریب پرداختهای حوزه نیروگاهی بود که در دولت روحانی انجام شد.)

خلاصه کلام در بعد کشوری وقتی بزرگترین بازیگر اقتصادی کشور دولت نمی تواند خود و کشور اداره کند (پرداخت کند در واقع چک دولت است که برگشت می خورد چک های چند هزار میلیارد تومانی )  طبیعی است موج های عظیمی از عدم نقد شوندگی در زیر مجموعه ها داشته باشیم اعم از شرکت های دولتی خصوصی و کسب کارهای کوچک. 

حالا دقیقا حساب کنید یک کارخانه دار که چکش برگشت بخورد تمام وجوه موجودش قفل خواهد شد چگونه حقوق کارگران پرداخت کند چگونه وجوه آب برق و بسیار ضروری پراخت کند این دقیقا خفه کردن قانونی نام دارد اصلا از آن بالاتر کمربند انتحاری است که منفجر می شود هم خود صاحب چک می کشد هم تمام اطرافیان خواهد کشت یا مجروح خواهد کرد به اندازه نزدیکی به انفجار چک برگشتی؟

خوب هیچ بررسی کارشناسی نداریم از آسیب شناسی بستن تمام حسابهای چک برکشتی آمار وجود نداریم چند کسب کار چند کارخانه با این قانون نابود شده 

اما شواهد حاکی از درگیری بسیار با قوانین فوق توحش است؟

که نه با سابقه تاریخی ایرانی و نه با سابقه تاریخی اسلامی خوانایی دارد.

در بسیاری از متون تاریخی حتی اکنون در بسیاری از مناطق ایران اگر یک نفر سرمایه اش را از دست بدهد مردم کمکش می کنند حتی دامداران به چوپان گله از دست داده بر اثر سیل هر کدام یک گوسفند هدیه می داده یا می دهند.

در راه مانده را کمک می کنند قرض می دهند هر چند ناچیز اما فرهنگ ما این است نه انتقام گیری نه مجازات غیر عقلانی 

بدهی است با توجه به درج سابقه چک های برگشتی در بانک مرکزی تعداد کسانیکه بخواهند از وسیله چک سوء استفاده کنند دزدی کنند به شدت پایین آمده

لازم است هرچه زودتر با تجدید نظر در این قانون چک به اقتصاد در تحریم مردم ایران کمک کنیم

وقت آن است که با سرعت نسبت با ابقا چک به عنوان یک عامل گشایش در رکود نسبت به راه افتادن اقتصاد کشور کمک کنیم.

آمار چک های مبادله شده سال 1395 و 1396 نشان از تبادل بیش از یازده میلیون چک به ازای هر ماه دارد در حالیکه این آمار پس از قانون جدید چک به نصف 6 میلیون سقوط کرده 

بخصوص افت معنا دار ارزش و مبالغ چک نشان از دسترس خارج کردن یک وسیله پرداخت دارد. ( با توجه به قیمت ارز در سال 95 و قیمت ارز در سال 1402 باید شاهد افزایش 20 برابری ارزش چک ها باشیم که نیست حداکثر 6 برابر و افت تعداد چک ها در کل کشور)

قوانین احمقانه همراه با تحریم آمریکا چه جنایتی بر علیه کشور که نکردند

متاسفانه هنوز هم جنایت هم ادامه دارد.

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

هفته گذشته اولین گام انتخابات مجلس شورای اسلامی با ثبت نام نزدیک به پنجاه هزار نفر انجام شد برای هر کرسی نمایندگی 170 داوطلب این خود یک فرصت و در بطن موضوع یک فاجعه است؟

استقبال بسیار بیش از نرم محلی و جهانی گویای دو مشکل اساسی است یا داوطلبان حد و حدود را نمی شناسند یا اینکه منافع نمایندگی آنقدر زیاد است که به تمام مشکلات و ناملایمات آن می چربد.اگر چه دو جناح سیاسی کشور برای تصاحب کرسی ها لشگر کشی کرده اند حتی اصلاح طلبان که دعایه تحریم را هم دارند بسیاری اشخاص ناشناس روانه ثبت نام کرده اند.

باید اذعان کرد هردو اما کفه منافع مادی و سیاسی بسیار سنگینتر است.

خوب سوال اینجاست چرا اینگونه شد؟

چند سال پیش یکی از روزنامه های مطرح کشور کایکاتوری را چاپ کرد که یک نماینده مجلس با موتور گازی درب داغون به مجلس می رود با بنز آخرین مدل باز می گردد. این خود گویای فاجعه پیش آمده است چه شده که منافع کشور در مجلس اینچنین معامله می شود؟

قوانین بالا دستی نظارت چرا وجود ندارد.

اگر بگوییم مجلس خود قوانین نظارت بر نمایندگان تصویب خواهد کرد یا قبلا کرده مشکل تعارض منافع وجود دارد کدام کشور در دنیا سراغ دارید چنین موضوع احمقانه ای را قبول کرده باشد غیر از کشورهای بسیار عقب مانده ؟

متاسفانه چنین قوانینی وجود ندارد یا بسیار ناقص و ناکافی .

صرف این حجم عظیم کاندیدا ها نمی توان گفت که استقبال خوبی از انتخابات شده است چون هنوز تا پایان کار وقت زیادی مانده کار زیادی مانده که باید طی شود؟

قسمت دوم قضیه بضاعت اندک ثبت نام کنندکان است منظور از بضاعت اندک قلت سواد اطلاعات معلومات سیاسی حقوقی تاریخی و حتی اسلامی است.

اگر چه با انبوه مدارک تحصیلی روبرو هستیم اما تاریخ نشان می دهد نمایندگان مجلس اول که بیش از 56 نماینده زیر دیپلم داشت بسیار با سواد تر از نمایندگان مجلس چند دوره اخیر بودند؟

همین تصویب مدارک تحصیلی کارشناسی ارشد مصداق تعارض منافع بوده و هست چرا که بنیانگذاران انقلاب شرایط سهلی برای نمایندگی قرار دادند که حاکمیت راه را بر کاندیداهای مختلف نبندند .

حتی متن مذاکرات تصویب همین بند مدرک تحصیلی نشان می دهد بیم جلوگیری و ممانعت وجود داشته؟

اما نظازت فرا قوه ای حاکمیتی حکم می کند نمایندگان بعد از انتخاب  تحت نظر بیشتری قرار گیرند تا امکان سوء استفاده نباشد ؟

حتی در بعضی کشورهای اروپایی دریافت یک هدیه ناقابل مانند گلدان مصنوعی و طبیعی زیر بیست یورو هم ممنوع است و نماینده باید دریاقت هدیه گزارش کند از چه کسی گرفته بابت چه بوده حتی هدیه فامیلی خواهر به برادر یا پدر به فرزند ممنوع یا باید از طریق ناظر و هیئت نظارت انجام گیرد؟

چقدر حساسیت وجود دارد درستش هم همین اینست اینجا یک اتومبیل خارجی هدیه شده آب هم از آّب تکان نخورده خانه شغل استخدام سکه طلا بیشترین موارد مطرح در بسیاری از موضوعات مناقشه برانگیز است؟

تاریخ مجلس ایران نشان می دهد بیشترین هدیه ها در مورد استیضاح وزراء پرداخت شده که نقص بزرگی است

نکته دوم نمایندگان عدم کفایت اطلاعات معلومات در موارد موضوع قانون مورد تصویب است؟

وقتی از 280 نماینده فقط ده نفر می تواند در مورد قانون محدودیت های پلتفرمهای خارجی بحث کند یا نظر بدهد ( اجتهاد کند ) معلوم است بار قانونی و پشتوانه فکری و ثبات تصمیم گیری آن بسیار محل اشکال است؟

من هنوز هم اعتقاد دارم از کاندیداها باید امتحان کتبی گرفته شود تا سطح سواد آنان مشخص شود حداقل پنجاه درصد کسانی که حداقل های لازم نداشته اند حذف شوند.

بیشترین حساسیت باید در مورد سواد رسانه ای سیاسی قوانین سابق و حتی تاریخ سیاسی 250 سال اخیر ایران و جهان باید باشد متاسفانه در این موارد هم شاهد حفره های تاریکی عظیمی هستیم؟

اصلا اعلام لیست های جناحی بیشترین ضربه را به استقلال مجلس و نمایندگان زده است؟

لیست های که نه بر اساس لیاقت و منافع کشور که بر اساس منافع جناحی امکان رای آوری امکان تصاحب جناحی تنظیم شده و می شوند؟

خبر متقن دارم افرادی که حتی ممکن است در برخی لوایح استقلال رای داشته باشند و خلاف نظر جناح مربوطه رای دهند از لیست ها حذف می شوند.

خطر بعدی نفوذ دامنه دار مافیاها در تصمیم گیری های نمایندگان است؟

بارها دیده شده که سخنرانی های غرایی نمایندگان داشته اند بر علیه خودرو سازان یا خوراک و رانت صنایع و غیره که با احسن احسن قریب به اتفاق نمایندگان روبرو شده اما در لحضه رای گیری خلاف جو مجلس موضوع رای نیاورده و بیشتر به منفعت خودرو سازان و رانت بران تمام شده ؟

این نمایش جلو دوربین ها و رای های زیر میز چه مفهومی دارد بگذارید بدون پرده صحبت کنیم  نظارت کافی وجود ندارد هم از نوع قانونی هم از نوع مخفی .

آفت دیگر مجلس نمایندگان شغلی هستند پزشکانی که برای پزشکان رای جمع می کنند قانون می نویسند  سهمیه رانت اختصاص می دهند همینطور برای منطقه ای خاص یا قرار دادی خاص یا واگذاری خاص و شرکت گسترده سینه چاکان ذینفع؟

آفت بعدی دخالت مکرر نمایندگان در عزل و نصب ها است؟

افت بعدی دستور دادنهای نمایندگان به وزراتخانه ها و ادارات است چه برای مجوزها یا استخدامها یا واگذاری ها ؟

همه این مشکلات نیاز به قانون چارچوب و الزامات قوه ای و فرا قوه ای است 

این آفت ها مجلس را در بعد تصمیم گیری آسیب پذیر و خنثی خواهد کرد؟

اینجاست که داستان هجوم قومی جناحی سیاسی به ثبت نام مشخص می شود .

موضوع بعدی تعداد نمایندگان می باشد طبق قانون قرار بوده هر ده سال با توجه به افزایش جمعیت و مهاجرت مردم تعداد نمایندگان مجلس افزایش پیدا کند ظاهرا دولت علاقه ای به این بند ندارد چون افزایش نمایندگان یعنی افزایش بودجه مجلس افزایش حقوق افزایش امکانات همگی اینک در معذوریت قرار دارند؟

اگر چه افزایش نمایندگان می تواند به افزایش کارایی افزایش دانش و محتوای مجلس ختم شود منتها با رویه فعلی این موضوع امکان پذیر نیست؟

یکی از مشکلات نمایندگی مجلس همین لیست های جناحهای سیاسی است که برای کشور مخاطره آمیز شده است؟

جناحها به کیفیت کار توجهی ندارند اصلا چگونه امکان پذیر است مردم تهران 30 نفر در لیست از لحاظ صلاحیت بررسی کند لذا شاهد رای گیری فله ای خواهیم بود .

پیشنهاد دارم مناطق 22 گانه شهرداری تهران هر کدام یک نماینده شهر ری 2 نماینده و مناطق حاشیه شهر یک نماینده مستقل داشته باشند تا هم شناسایی مردم راحتر صورت بگیرد هم از لیست های فله ای جلو گیری شود

حتی شهرهای بزرگ مانند مشهد شیراز اصفهان هم برای مناطق شهرداری نماینده داشته باشیم.

موضوع اصلی مغفول مانده در انتخابات مهندسی "کیفیت" "ساختار" "آرایش فقهی " "آرایش تخصصی" نمایندگان است؟

کاربرد مجلس تصمیم گیری در سخت ترین مهمترین موضوعات کشور و طرح قوانین  جاری اقتصادی سیاسی و آینده نگری برای هشتاد پنج میلیون نفر است؟

این سازمان نیاز به چه تخصص های دارد؟

این ماشین سیاسی فرهنگی اجتماعی نظامی دیپلماسی برای راه بری به چند مهندس ساختمان یا رایانه یا الکترونیک یا فقیه کامل و دکتر نیاز دارد

اصلا چارت سازمانی چیست نقش راه کجاست؟

مگر می شود برای مهمترین مرکز تصمیم گیری کشور حداقل ها را نداشته باشیم؟

متاسفانه باید گفت نداریم نه تنها نداریم بلکه ابتدایی ترین شکل درخواست بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران  امام خمینی را هم سر لوحه کار قرار ندادیم؟

ایشان می گفتند ما برای مجلس احتیاج به نمایندگانی داریم که مطلع بر اوضاع سیاسی جهان باشند کشور در مقابل دنیا راهبری کنند مجلس نیاز به متخصصین مختلفی است که کشور به آنها نیاز دارد. (صحیفه نور جلد 7 ص 13 )

فقط تفسیر همین دو جمله کافی بود تا مجلس دست به انتشار تخصص های مورد نیاز بزند؟

با توجه به کمسیونهای مختلف مجلس پیشنهاد زیر می تواند مبنی فراخوان کاندیداهای مختلف باشد؟

آنچه که نیاز هست فراخوان بشود نه آنکه از 280 نماینده مجلس 80 عدد معلم 70 عدد روحانی 45 عدد فعال اسلامی هیئتی و باقی هم بصورت دیمی انتخاب شده باشند؟

نتیجه کار مشخص است بعد از تشکیل مجلس تازه می فهمیم 13 کمیسیون تخصصی مجلس فاقد داوطلب موثر و مطلع و کامل است؟

کمیسیونهای 1- آموزش و تحقیقات 2- کمسیون اجتماعی 3- اقتصادی 4- امنیت ملی و سیاست خارجی 5-انرژی 6-برنامه بودجه 7-صنایع و معادن

8-عمران 9-فرهنگی 10- کشاورزی آب منابع طبیعی

همواره با نقص و فقدانها تشکیل شده و نمایندگان مدعی حرفی برنامه ای برای مطرح گردن نداشته اند؟

این موضوع ثابت می کند باید برای پذیرش حداقل ده متخصص کامل در هر کدام از موارد بالا باید سهمیه قائل شد حتی نماینده از قبل برای کمیسیون مربوطه خود را کاندید کند؟ ارزیابی شود.

چه اشکالی دارد مجلس اعلام کند تعداد کاندیداها در مورد کشاورزی منابع طبیعی و آب نیاز به بیست یا 30 یا 50 کاندید دیگر داریم؟

یا اصلا برای هر کمیسیون از قبل 50 کاندیدا ثبت نام شود ( کاندیذای متخصص مطرح با علم و دانش روز)

این مختصری از مشکلات ما است در طرح و تصویب قوانین امید است مورد توجه قرار گیرد؟   

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

بزرگترین تهاجم رسانه ای ادراکی پس از حملات به روسیه برای جنگ اوکراین اینک دارد بر علیه اقتصاد ایران در حوزه مسئولین و مردم ایران انجام می شود این بزرگترین تهاجم از نوع خودش است که همزمان با حملات برضد حجاب و حاکمیت فکری جمهوری اسلامی ایران انجام می گیرد.

متاسفانه حملات ترکبیی رسانه ای در مسئله حجاب بسیار علنی و مطرح شده اما حملات ترکبیی بر علیه اقتصاد با چراغ خاموش و زیر بطنی ادامه دارد .

من آثار این حملات بر علیه اقتصاد ویرانگر تر مخرب تر از مسئله حجاب می دانم؟

در مسئله حجاب قشری تلفات خواهیم داشت اما در مسئله اقتصاد ستون فقرات کشور پایه و اساس زندگی کشور مختل مجروح مصدوم و شاید هم فرویزی تجربه کند خواهیم داشت عمق بنیادین تمام قدرتهای نظامی سیاسی اجتماعی اقتصادی مورد هدف گیری قرار گرفته است.

هدف اول این هجوم ایجاد توهم و اشتباه شناختی در مسئولین اقتصادی کشور است که تا حدود زیادی هم موفق بوده است.

اشتباه شناخت و دریافت فرعی به جای مشکل اصلی هدف این تلقین شبانه روزی هست.

این حملات با همکاری همزمان رسانه های لندنی عربی ایرانی خارج از کشور و رسانه های داخلی کشور دارد انجام می شود.

رسانه های اجتماعی موبایلی هم همین شیوه هجوم در بعد شخصی اخباری داستانی تصویری هنری سلبریتی دارند به موازات دولتهای خارجی دنبال می کنند.

هدف ایجاد یک جو و راه حل اشتباه در ذهن مسئولان خودی برای درمان مشکلات اقتصادی کشور هستند.

رسانه های داخلی همزمان همان اهداف با کمک اقتصادانان ایرانی اروپایی دارند در ذهن مسئولان بمباران می کنند.

درست مانند کتاب " نیکوکاران نابکار " اثر هاچون چنگ دارند راهی را نشان مسئولان ایرانی می دهند که خود نرفته اند.

درمانی را نشان می دهند که خود دام است؟

دام شکست دام تسلیم دام تضعیف دام تکذیب دام تحقیر دام تحریف دام  تعویض شکست شان با پیروزی.

به قول چامسکی پژوهشی هوشمندانه که نسخه درمان بدلی را تشریح و تبین می کند این کتاب برملا کرده است؟

وقتی کشور نیاز به آرامش اقتصادی و گردش منظم کالا و پول دارد اینان نسخه های انقباضی جمع آوری پول به عنوان راه حل ارائه می کنند و برای نسخه خود هزاران دلیل واهی می تراشند.

هزاران مصاحبه اصلی و بدلی روی میز می گذارند اخبار دست چین خود را منعکس می کنند.

اشخاص مورد وثوق خود را با عنوان استاد بین المللی اقتصاد روی میز خود می گذارند.

برای اینکه در ذهن مدیران اقتصادی کشور این تصویر سازی اشتباه را جابیندازند که اینک تورم افزایش می یابد باید جلو تزریق پول به اقتصاد را بست حتی نه کنترل که باید مطلق جلو آن را بست؟

دقیقا همان کاری که دولت روحانی در پنج سال قبل از تحریم های همه جانبه انجام داد و اقتصاد کشور به شدت ضعیف و آماده حملات تحریمی اقتصادی غرب کرد.

دقیقا بازی در پازل زمین زدن اقتصاد ایران این حرکت را انجام داد.

در حالیکه بسیاری از مسئولان وقت اقتصادی نمی دانستند دارند در زمین کی بازی می کنند؟

این دشمن بود که زمینه سازی کرد یک آتش تهیه بسیار سنگین بوسیله رسانه های خودی بر علیه تورم ایجاد شد که هرگز در کشور سابقه نداشت.

تمام رسانه های اصلاح طلب در هجوم نقش اساسی داشتندمتاسفانه کار به جای رسید که حتی رسانه های اصول گرا و ملی خودی هم گول خوردند و شروع کردند در همان پازل بازی کردن مقاله نوشتن حتی رادیو و تلویزیون هم عقب نمانده با برجسته سازی حرکت تکمیل کردند.

در سیاست انقباضی تا آنجا پیش رفتند که بیش از یکصد هزار شرکت واحد کسب کار و تولیدی ورشکست از دور برای همیشه خارج شدند؟ 

فقط در بحث تولید 14800 واحد ورشکسته روی دست ملت باقی ماند .

در عین اتخاذ سیاست اقتصادی انقباضی سیاست درب های باز اقتصادی برای همکاری بیشتر با غرب دنبال شد.

این سیاست دربهای باز باعث شد تمام سرمایه های ارزی کشور هم برای واردات اقلام مصرفی و تولیدی کشور از دست برود؟

در نتیجه به یک کشور بسیار آسیب پذیر از جهت اقتصادی تبدیل شدیم؟

وقتی تحریمها شروع شد بخش خصوصی بکلی زمین گیر و از کار افتاده بود.

بخش دولتی هم با ارز 4500 تومانی و توزیع ارز مسافرتی وارداتی قریب 85 میلیارد دلار و 65 تن طلا را با اتخاذ سیاستهای اشتباه نابود کرد؟

لذا کشور ثروتمندی مانند ایران برای واردات مواد غذایی خود محتاج ارز شد؟

مفهوم عملیات بالا مانند اینست که شما تمام سه خاکریز دفاعی کشور در یک پازل حساب شده در اختیار دشمن قرار دهی و نیروی خودی خلع سلاح تحویل دشمن دهید؟

تعجب اینجاست که تمام این عملیات با همراهی و آتش تهیه رسانه های اصلاح طلب و تایید تشویق رسانه های آنطرف آب انجام شد.

بیش از یکصد استناد از روزنامه های داخلی را می توان به عنوان استناد قطعی برای این عملیات فریب روی میز گذاشت.

کافی است چند نسخه از روزنامه های آن روز را دنبال کنید خواهید دید این تهاجم چقدر اصولی و هماهنگ اجراء شده است.

اما امروز هنوز هم پروژه " عقیم سازی " دشمن ادامه دارد اصطلاحی که اولین بار مورگان شوستر در کتاب " اختناق ایران " در مورد عقیم سازی دولت ایران توسط انگلیس و شوروی سابق بکار برد؟

امروز هم داستان به همان گونه است نه با تفنگ دو سرباز روسی برای ترور صنیع الدوله برای قتل بودجه استقلالی تاریخی ایران

که ترور فرهنگ و باور ملی با تفنگ رسانه ای غرب است.بدست سربازان فرهنگی گول خورد بی جیره مواجب اغفال شده ایرانی ؟  

امروز شدیدترین آتش تهیه بر باور دولت مردان ایرانی ریخته می شود که برای مقابله با تحریم و رکود به راه حالهای لیبرالی آنان پناه ببرند؟

برای مقابله با تورم بهره بانکی افزایش دهند برای مقابله با با تورم جریان ورود پول را به اقتصاد ببندند آن هم فقط برای فقرا

برای مقابله با آمریکا به روسیه و چین باید پناه برد.

برای مقابله با کمبود بودجه به مالیات گیری آن هم از نوع مغولی باید امید بست؟

برای مقابله با گرانی باید دست به واردات دولتی زد؟

برای مقابله با بیکاری باید آمار سازی کرد؟

برای مقابله با رسانه ها باید دست به صحنه سازی زد؟

نتیجه برای هر مشکلی راه حلی در جیب دارند که سرمنشاء تمام آن به بدبختی بیشتر منجر خواهد شد.

پس کجاست اتاق فکر جنگ چند بعدی ترکیبی اقتصادی فرهنگی سیاسی نظامی تدافعی کشور؟

نکند فکر کنیم دولت چنین اتاق فکری دارد؟

دولت خود اولین قربانی چنین صحنه سازی باور سازی است.

دولت چرخ زیر پای فشارها است اکنون در حال پرس شدن است مگر ابتکار عملی شاهد باشیم  

نه فقط کشورهای خارجی که مافیا های داخلی هم برای رسیدن به اهداف خود در رسانه ها جو سازی می کنند علاوه بر لابی گری در مجلس و دولت رسانه ها را برای رسیدن به اهداف نامشروع خود بکار می گیرند بسیج می کنند.

اینجاست که نقش اندیشمندان اقتصادی سیاسی داخلی و جهاد تبین بسیار اصولی می شود.

متاسفانه رسانه ملی در این افشاگری نقش بسیار ضعیف و شاید گفت نزدیک به صفر ایفا کرده است.

در بعد سیاسی صدا سیما دهها کارشناس دارد اما در نقش خنثی سازی حملات رسانه ای اقتصادی حتی یک برنامه روی آنتن نرفته است؟

این جنگ را من اسمش را می گذارم مادر جنگ ها ؟

چرا مادر جنگها : چون تمام سرنوشت 150 سال حرکت مردم انقلابی ایران در جنگ تعیین خواهد شد.

شکست اقتصادی دولت زمینه شکست در تمام جبهه های نظامی سیاسی دیپلماتیک منطقه جهانی بدنبال خواهد داشت.

گول خوردن وزیر اقتصاد گول خوردن رئیس بانک مرکزی گول خوردن وزیر کشاورزی گول خوردن وزیر صنعت معدن به منزله شکست امنیت روانی اقتصادی جمعی کشور است.

نا امیدی از درست شدن وضع اقتصاد توان منهدم کردن همه چیز را دارد؟

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

این بانک مرکزی دولت سیزدهم است اشتباه نکنید بانک مرکزی دولت روحانی نیست بانک مرکزی یکی از اصلی ترین پست های فرماندهی مقابله با جنگ اقتصادی و تحریم می باشد

اگر چه سابقه سکاندران بانک مرکزی  نشان می دهد این پست ثبات طولانی ندارد و خیلی زود عوض می شوند حتی قبل از انقلاب هم رئیس های بانک مرکزی یک سال تا دو ساله عوض می شدند بیشترین عمر مدیریت 3 سال بوده متعلق به آقای عبدالعلی جهانشاهی و دو سال آقای محمد یگانه بود پس از انقلاب این پست به علت جنگ و تحریم از نقش بسیار حساسی برخوردار شد

متاسفانه دولتها همواره سعی می کردند خواص بسیار خاص بر این پست بگمارند تا هم مطیع باشند هم سر نگهدار اگرچه من موفق ترین مدیر بانک مرکزی را مرحوم سید محسن نور بخش می دانم که دو دوره به این پست خدمت کرد از سال 1360تا سال 1365 و دفعه دوم از سال 1373 تا سال 1383 مجموعا 16 سال نیم سکاندار این سمت بود در انتها هم در عین جوانی 56 ساله ایشان سکته کرد ( ناگفته نماند مرگ ایشان مشکوک بود ) 

پس از ایشان این پست مجددا بسیار لرزان و ناپایدار بود بارها شاهد مناقشات و دخالت کاستی  سرگردانی اشتباهات مکرر بودیم در واقع شاهد هیچ جانشین کامل و مسلط فکری تخصصی سیاسی در این پست نبودیم  کار به جای رسید که ولی الله سیف عملا دست به همکاری با مخالفان انقلاب و همکاری با بخش سودا گری ضد انقلاب زد.

در سال 1396 در مقاله راهبرد 77 نوشتم که بانک مرکزی از مترسک تا اقتدار آنجا هشدار دادم که بانک مرکزی هیچ تسلط و اقتداری ندارد لذا بانکهای خصوصی اقتصاد و ارز چپاول خواهند کرد کسی توجه نکرد سال 97 اخطار دادم در راهبرد 203 بانکهای خصوصی ام الفساد اقتصاد و ارز شده اند باز هم مورد توجه اصولی واقع نشد

امروز هم مجددا با دلایل غیر قابل انکار اخطار می دهم بانک مرکزی سیاستی اتخاذ کرده که جز خدمت به استکبار و تحریم نیست ؟

بانک مرکزی با تمام کارشناسان حاذق خودش قادر به تحلیل شرایط و اوضاع اقتصاد ایران نیست .

این موضوع نشان می دهد در فرماندهی و کیفیت مدیران این بانک نقص اساسی وجود دارد.

اتخاذ سیاست انقباضی کور باقی مانده اقتصاد ایران ویران خواهد کرد.

بستن وامهای خرد جز متلاشی کردن زندگی بخش عظیمی از مردم کشور نتیجه ای ندارد.

استدلال معاون بانک مرکزی که وامهای خورد را عامل تورم می داند فقط یک توهم بی دانشی و بی اطلاعی عمیق است.

آن هم در یک برنامه تلویزیونی روز چهارشنبه چهارم تیرماه 1402.

نگاهی به وامهای داده شده در سال 1400و  نشان می دهد از کل 366هزار میلیارد تومان تسهیلات داده شده فقط 59 هزار میلیارد تومان آن وامهای خرد بوده که به یک میلیون ششصد هزار نفر داده شده. ( آمارها به نقل از بانک مرکزی هستند)

تازه این مبلغ هم شامل وام ازدواج و فرزند آوری هم می شود.

که این دو وام خرد نیستند اگر چه زیر دویست میلیون تومان هستند اما نوعا هزینه ازدواج و نگهداری خانواده می شوند و کمترین انحراف از موضوع را دارند .

در واقع نصف 59 هزار میلیارد تومان نصیب بیش از یک میلیون نفر شده که زیر 50 میلیون تومان وام گرفته اند بدیهی است این وامهای خرد نه قابلیت احتکار کردن دارند نه قابلیت افزایش قیمت ارز نوعا هزینه کاستی های زندگی مردم می شوند از قبیل درمان پزشکی پیش پرداخت مسکن تعمیر وسایل نقلیه یا تعمیر منزل .

خوب آن 307 میلیارد تومان دیگر که نوعا به اشخاص بسیار کمتری داده شده نقشی از تورم ندارند؟

بهتر است نگاهی به تخصیص ها کنیم تا مبنای استلال ناقص بانک مرکزی مشخص شود

بخش کشاورزی فقط 19 هزار میلیارد تومان دریافت کرده

بخش مسکن فقط 18 هزار میلیارد تومان

بخش خدمات 129 هزار میلیارد تومان

بخش صنعت 89 هزار میلیارد تومان

بخش بازرگانی 44 هزار میلیارد تومان بوده 

این تازه آمار رسمی است اما چه کسی نداند که سهم انحراف در منابع بانکی چه بوسیله اشخاص حقوقی و اشخاص حقیقی و حتی خود بانکها بیش 50 درصد می باشد.

هم انحراف در مصرف بجای صنعت در بازرگانی و احتکار کالا تا خرید ارز

هم انحراف در تخصیص ( توسط بانکها‌) جمع آوری منابع از شهرستانها و وام دهی در تهران و شهرهای بزرگ که این انحراف در تهران به 67 درصد می رسد؟

تازه این آماری است که بانک ها اعلام می کنند و در صحت آن هم شک و تردید وجود دارد؟

بخصوص در بانکهای خصوصی که تا 70 درصد به شرکت ها و وابستگان خود تحویل می دهند.

خوب این مبلغ ناچیز 29 هزار میلیارد تومان در دست یک میلیون دویست هزار نفر چگونه می تواند باعث تورم شود .

و آن 338 هزار میلیارد تومان مشکوک پرداخت که بیشتر آن توسط بانک های خصوصی پرداخت شده عامل تورم نباشد؟

تازه آمار سال 1401 از این آمار فاجعه آمیز تر است بخش مسکن و بخش کشاورزی به شدت در آن کمتر شده نسبت به کل وامهای داده شده.

مبلغ وامهای کسب کار در سال 1401 برای اشخاص حقیقی و حقوقی 376 هزار میلیارد تومان بوده و وامهای خانوار ها 68 هزار میلیارد تومان جهش 60 درصدی وامهای مشکوک و افزایش نیم درصدی وامهای خانوار و خرد.

اصولا وامهای خرد به علت داشتن ذینفع بسیار بالا قابلیت خرید و ایجاد تورم ندارند فقط بخش مردمی اقتصاد پشتیبانی می کنند.

آنچه قابلیت انحراف دارد وامهای کلان هستند وامهای بالای صد میلیارد تومان که نه تنها کاهش نداشته اند که در سال 1401 افزایش هم داشته اند

حالا اگر این آب حیات به روی مردم عادی بسته شود نتیجه یک میلیون ششصد هزار نفر با احتساب خانواده 6 میلیون نفر دچار مشکل خواهیم کرد اقتصاد عمومی کشور که در بدترین وضعیت اقتصادی تاریخ ایران قرار دارد منهدم خواهیم کرد.

چرا نگاه راهبردی در بانک مرکزی وجود ندارد چرا اقتدار وجود ندارد.

منابع مالی که باید به آحاد کشور بخصوص شهرستانها تعلق گیرد در تهران هزینه شود.

منابعی که در اوج تحریم باید در کشاورزی مسکن و صنعت واقعی هزینه شود به خواص تعلق گیرد؟

تازه آمار اعلامی بانک های خصوصی از نظر من اعتباری ندارند در آن ها لاپوشانی و انحراف بسیار دیده می شود.  

همانطور که بیمارستانها آمار تلفات کرونا را با مرض دوم متوفا اعلام می کردند؟

غافل آنکه میزان کفن دفن نشان از افزایش عجیب 60 درصدی داشت.

از طرف دیگر بانک مرکزی در حالیکه مطلق وام های خرد را بسته است نقش هم بازی می کند جلو رسانه ها از الزام بانک ها به پرداخت وام خرد با یک ضامن سخن می گوید.

بازی در عمق خیانت نوعی کتمان نقش مسئولان بانک را نشان می دهد؟

باید اذعان کرد پرونده بانک مرکزی پس از فوت آقای نوربخش بسیار سیاه و مملو از ندانم کاری است به گواه آمار منتشره خود بانک مرکزی 

حمایت بانک مرکزی ایران از تحریم های ترامپ و حاکمیت بانک های خصوصی اولین آثار این کارنامه سیاه است که هنوز هم ادامه دارد.

فقدان درایت فقدن دید راهبردی فقدان کارشناسان ملی فقدان هسته مرکزی تصمیم گیر جمعی یک سیاه چاله تصمیمات شخصی نابخردانه  پشت درب های آهنی را بجای گذاشته است که فقط می توان اسم خیانت را روی آن گذاشت؟

که متاسفانه هنوز هم ادامه دارد؟

آقای رئیسی می دانید در راهرو های بانک مرکزی ایران کارشناسان CIA , و کارشناسان دشمن دارند برای مردم ایران تصمیم سازی می کنند.

به دشمن گزارش لحظه به لحظه می دهند .

لحظه ای ذخایر ارز برباد می دهند ( به خواص واگذار می کنند)

سهم کل اعتبارات بخش کشاورزی +مسکن +وامهای خرد را نسبت به کل اعتبارات به یک هفتم کاهش داده اند؟

تازه آنچه به نام وام صنعت عطا می کنند در واقع تمدید وامهای گذشته است بیش از 70 درضد فقط نمایش اعداد هست ؟

خود بانک مرکزی این نسبت 67 درصد اعلام کرده؟

اگر یک یهودی اصل اسرائیلی صهیونیست مدیر بانک مرکزی ایران بود بدتر از این می توانست عمل کند؟

همان سوالی که از آقای روحانی کردم اگر یک جاسوس انگلیسی M16 رئیس جمهور ایران بود بیشتر از شما می توانست خیانت کند بعد هم به ریش مردم ایران بخندد؟

اقتصاد عمومی مردمی ایران به شدت ضعیف شده مفهوم این حرکت جدید بانک مرکزی اینست به خاک نشستن 6 میلیون وام خرد بگیر که تازه دستش به وام می رسد؟

وگرنه بیش از سی میلیون ایرانی هرگز نمی توانند با قوانین سخت گیرانه وامی بگیرند.

نتیجه چه خواهد شد تسریع شکست خانوادها تسریع فروپاشی خانوادهای بیشتر آسیب های اجتماعی بیشتر نابود شدن کسب کارهای کوچک و افزایش خشونت های ناشی از عدم پرداخت قرض ها ی شخصی ؟

افزایش موسسات وام دهی غیر رسمی افزایش بهره نزول افزایش ورشکستگی افزایش نا امنی افزایش طلاق؟

و تسریع خشونت جمعی و شورش؟

اگر غیر از اینست اعلام کنید تا من هم بدانم

حالا نقش یک بانک مرکزی با محوریت اسلامی انقلابی چی باید باشد.

1- حفظ سرمایه های ارزی کشور افزایش نظارت بر بانکهای دولتی خصوصی.

افزایش اقتدار از طریق منحل کردن چهار بانک خصوصی ورشکسته و خطا کار به عمد.

2-افزایش وامهای بخش کشاورزی برای تولید مواد غذایی و کاهش خروج ارز برای واردات نهاده های دامی غذایی تا 60 در صد منابع بانکی

3-افزایش وامهای بخش مسکن برای افزایش تولید مسکن و بیش از 1200 صنعت مرتبط.

4-افزایش وامهای خرد بدون سود ( قرض الحسنه )

6-افزایش وامهای کسبه خرد

7-افزایش وامهای صنایع تازه تاسیس

8-افزایش سهم شهرستانهای کوچک تر دور افتاده تر و حتی روستا های کشور؟

اگر صد در صد منابع بانکی در این 8 مورد بالا بکار گرفته شود تضمین رشد اقتصادی 8 درصدی تولیدی کشور در دسترس خواهد بود.

  • حسین تاج احمدی