راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

کلمات کلیدی

اقتصاد بدون نفت هم اکنون

هلندی سرگردان یا کشتی سرگردان

شوک درمانی اقتصاد

نقل و چاپ محتویات این وبلاگ با درج مبدا بلامانع است

طغیان فروپاشی اقتصادی

به کور می گوییم عین علی

آقای روحانی با کلید آمدید با "قفل مطلق" کشور می روید

"مختال فخور"

نه اصول گرایان ما اصول گرا هستند نه اصلاح طلبان اصلاح طلب

دومینو ورشکستگی زنجیره ای

کوتوله های سیاسی نه "کودکان سیاسی"

( فرهنگ لجبازی احمدی نژادی)

عدالت اقتصادی از اولین درخواست انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه بود

و گرنه همچنان درجا خواهیم زد

الحاق چهار وزارتخانه اقتصاد تجارت صنعت معدن به رهبری

آمریکا وجود دو ژاپن در آسیا تحمل نخواهد کرد

تا همچنان برای خودشان ماهی صید کنند؟

منافع ملی کیلو یی چند است

اندیشکده استراتژیک مطالعات

فاجعه فرو ریزی اقتصادی بوقوع خواهد افتد لطفا بر سر

تقسیم غنایم اینقدر نزاع نفر مایید ( غنیمت تقسیم وزارت خانه ها )

شده

خلاصه انقلاب هیچ اسلام هم قربانی سود جویان داخلی

امروز اعلام عفو عمومی کنیم

امام علی (ع) دشمنان خود را می بخشید دست به مصادره بابت مالیات نزد

تبلیغات کردید "ایران "همچون لیبی تسلیم شد

آن گربه بچه کوچک ( جغرافیای ایران) اکنون پلنگ بزرگی شده

زلزله آسمانی یا زمینی یا سیاسی بیرون بریزد

سیاست فرغون های موتور دار

جان ملت گروگان این دو کارخانه مونتاژ کرده ایم

بایگانی
  • ۰
  • ۰

نزدیک به دوسال از حکومت دولت سیزدهم سپری شده اما همچنان تورم کمر شکن گلوی ملت را رها نمی کند؟

فرقی ندارد اصول گرا در مسند قدرت باشد یا اصلاح طلب هر دو طالب قدرتند نه طالب حقیقت و واقعیت هر دو در توهم عقل کل و وحی منزل بسر می برند در بت پرستی خویش هر چه بر سر ملت می آید از بی تقوایی و بی عملی دو جناح متخاصم است؟

اصلاح طلبان در حکومت داری از روی دست اروپا و آمریکا مشق می نوشتند لذا همیشه کلاه ملت را بر باد می دادند اطمینان آنان به شیاطین غربی داستان مفصلی غمگین دنباله داری است که همچنان ادامه دارد؟

اما اصول گرایان و حکومت رئیسی خام عده ای به ظاهر مومن و اصول گرا با مدارک دانشگاهی نه چندان عمیق شدند ؟

که نه از دقت و ژرفای عمیق در اقتصاد نظری و نه در اقتصاد تجربی بهره داشتند لذا دوباره همان خسارت سنگین و زیان عمیق شکست اقتصادی دولت سیزدهم را باعث شدند؟

اینک فضای کشور بسیار زخم خورده از تورم روز افزون و کمرشکن شده ادامه این تورم نه تنها دولت سیزدهم بلکه کل کشور در مخاطره قرار خواهد داد؟

متاسفانه کسی نیست عمق خسارت را دریابد؟

اگر هم هست از دستش کاری برنمی آید؟

دولت وقت در محاصره تفکرات مختلف گرفتار و در گوشه رینگ به مخمصه افتاده است؟

هر چه هست بی عقلی بی تدبیری خام اندیشی و سیکل اعمال تکراری و دفاع ناقص سخن درمانی و گنده گویی بی فایده است.

وقت آن رسیده تا دولت یک خانه تکانی اساسی در مدیران اقتصادی و مشاوران خام اندیش خود انجام دهد.

مناظره تلویزیونی شبکه افق در 19 اردیبهشت برنامه جهان آرا نشان داد که حتی در میان خود طرفداران دولت چقدر دو دستگی و آشفتگی فکری وجود دارد کار به جای رسیده که آشپز و کمک آشپز همدیگر را سرزنش می کنند؟ 

در غیر اینصورت به صورت خودکار و اتوماتیک خود در خانه تکانی به بیرون قدرت پرتاب خواهید شد.

این گزافه گویی نیست امروز دولت رئیسی از هر زمان دیگری به استیضاح و بر کناری نزدیک تر است؟

عده زیادی منتظر سقوط ایشان هستند .

متاسفانه تردید و عدم آشنایی شخص رئیس جمهور با اقتصاد هم موجب سوء استفاده اطرافیان شده علف های هرزی که خود را زعفران نمایش می دهند عقل از سر هوش برده اند.

نتیجه شکست کامل دولت در اقتصاد امروز باید نظاره گر باشیم.

آفای رئیسی تنها یک نصیحت با شما می توان کرد دست از تمام تیم فعلی خود بشوید و در صدد جایگزینی احسن باشید؟

تا دیر نشده نصحیت این پیر مغان را آویزه گوش کنید ؟

من خود بدرد هیچ سمتی نمی خورم اما می توانم مشاوری قدر باشم دست مرا بگیرید نجات پیدا خواهید کرد؟

هم نجات دنیا هم نجات آخرت.

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

سال 1401 با تمام پیروزیها و شکست ها سپری شد همانطور که منتظر بودیم طبق نیاز سالهای جاری رهبر انقلاب در سخنرانی تبریک سال 1402 بار دیگر یک شعار سال اقتصادی " کاهش تورم " و " افزایش تولید " انتخاب کردند که نشان از حسن توجه و نیاز کشور دارد اگرچه من به اجرایی شدن این شعار همچنان سالهای گذشته نگران و بدگمان هستم نه اینکه دولت نمی خواهد اجرایی کند یا اینکه عناد دارد و حسن نیت ندارد بلکه مشکل اینجاست که دولت همچنان مانند سالهای گذشته عمق و اساس کار را نمی شناسد دوم اینکه دغذغه گذران امور دولت ها را به یک کارگذار و تدارکات چی تقلیل داده قادر به تغییر ریل گذاری نیستند نه توانایی تشخیص نه توانایی اجرای سیا ستهای خواسته شده را دارند  ونه نیروی مدیریتی لازم شناسایی و جایگزین کرده و می کنند به عبارت صحیح تر اینکه شدت بحرانهای جاری و مشکلات آنان را به دنباله روهای سنت های قبلی ( دولت های قبل و سیاستهای اقتصادی غربی لیبرالی ) محکوم کرده است.

با وجود اعلام موافقت و شعار های انقلابی همان کنند که سالهای گذشته می کردند و جز یک مشت سخنرانی و شعار بی حاصل اثری از عملکرد واقعی را شاهد نیستیم مگر شعارهای اقتصادی 8 سال گذشته اجرایی شد که اینبار بشود حالا ممکن است مطرح شود که دولت روحانی چنین بود دولت سیزدهم اینگونه نیست دولت روحانی شناخت داشت اما از اساس اعتقاد به به تغییرات اقتصادی نداشت و حتی اصرار به دنبال کردن سیاستهای لیبرالی وجود داشت اما دولت رئیسی فاقد سیاست روشن اقتصادی است لذا مانند گذشته باری به هر جهت توسط جریان قوی اقتصاد سرمایه داری به این طرف و آنطرف منحرف می شود اینکه رئیس دولت در سخنرانی می گویید می خواهدتولیدروان و افزایش یابد می خواهد تورم کاهش یابد اما سیاستهای گذشته و قانون گذاری های چهل ساله قبلی هم تورم افزایش خواهد داد هم تولید در منگنه مجوزها مالیاتها سهم خواهی ها اسیر تر ضعیف تر و لاغر تر می کند؟

بگذارید موضوع را کمی بشکافیم بزرگترین سهم در اقتصاد ایران متعلق به دولت شرکت های دولتی ( اعم از سازمانهای تامین اجتماعی بازنشستگی شهرداریها خصولتی ها شرکت نفت ) است این بزرگترین کیک اقتصادی کشور در دست ضعیف ترین بی تحرک ترین سهم خواه ترین مدیران سیاسی جناحی قرار دارد و هزینه کرد بهینه نداشته و ندارد؟ بیشتر سیاسی جناحی و غیر اقتصادی عمل می کند لذا اصل آنها نه بر اساس سود و ضرر بلکه بیشتر بر اساس منافع جناحی صنفی خودی غیر خودی مصلحت جویی و سهم خواهی تصمیم گیری و عملکرد دارد در نتیجه اینکه تقریبا صد در صد زیان ده هستند نه تنها زیان ده هستند بلکه با زیان های نجومی انباشته شده دست به گریبان بوده و وضع موجود فرصت مقتنمی می شمارد برای جبران خسارت و پوشش گند کاری ها لذا با کمک همکاران سیاسی برای جبران هزینه های خود دست در جیب ملت و دولت می کنند حتی با سوء نفوذ از بانک های کشور وام های کلان سهمیه ای و شخصی ابتیاع می کنند .

در نتیجه تمام زیانهای بزرگترین کیک اقتصاد کشور باید مردم پرداخت کنند چه به شکل بودجه وامهای غیر قابل عودت و اوراق قرضه و تسویه حسابهای رد سهام و اموال تملیکی و عمومی بزرگترین ناترازی کشور به همراه بانک های مشکوک سرمایه و ناتراز بزرگترین موتور پمپاژ تورم تشکیل می دهند.

این یک سیل ویرانگر است که نه تنها دولت رئیسی بلکه کل حاکمیت در معرض تخریب و تهدید قرار داده است و مقابله با آن هم نیروی عظیمی را می طلبد؟

متاسفانه بهره بانکی 30 درصدی جاری و اوراق قرضه و مسابقه برای تملیک سرمایه و سود بیشتر یک تورم 40 درصدی سالیانه به کشور تحمیل کرده است.

دومین قسمت اقتصاد کشور دست بانک های خصوصی و صاحبان سرمایهای میلیازدی هست که طی یک همکاری و قرار داد نا نوشته همکاری وسیعی با هم دارند .

اینان هم در غارت سودها و سرمایه ها مسابقه نفس گیری را راه انداخته اند بسیار سیال هستند هر وقت بخواهند در ارز یا مسکن یا طلا سرمایه گذاری می کنند به هم نان قرض می دهند گاهی از بانکهای خصولتی مبالغ نجومی وام می گیرند گاهی فقط پول در بانک فریز می کنند و سود ماهانه می گیرند اینان به تاثیر گذار ترین واحد اقتصادی کشور تبدیل شده اند تصمیمات آنها قسمت اول اقتصاد کشور و بانک های دولتی را بدنبال خود می کشاند مانند مد سال یک روز هوس خرید مسکن دارند یک روز هوس خرید زمین ملک یک روز خروج سرمایه ؟

گرایش اینان به هر قسمت اقتصاد می تواند ویرانگر باشد که هست در فقدان مدیریت صحیح دولتی در محجوریت تولید اینان مانند بادی ویرانگر می توانند با هجوم خود هر ناحیه کشور دچار خسران و زیان کنند اما برای خود سرمایه و سودهای عظیم فراهم می کنند.

مشکل اینجاست که دولتهای قبلی تحت عنوان واگذاری مجوز بانکهای خصوصی این امتیاز عظیم به اینان واگذار کرده اند.

این مجوز بسیار ویرانگر و تخریب گر ظاهر شده در اقتصاد ایران این مجوز به اینان اجازه داده هم سپرده های مردم در بانکهای خود جمع کنند و هم اجازه برداشت نامحدود از بانک مرکزی داشته باشند؟

و اینان این هر دو سرمایه را به نفع شخصی و خصوصی خود مصادره کرده اند به خود و شرکتهای خود وامهای بسیار کلان می دهند و حتی تحت نام بانک دست به بنگاه داری می زنند بیش از 40 درصد املاک ارزشمند کشور تصاحب کرده و حتی فریز کرده اند بدون استفاده ؟

در حالیکه این مجوزها داده شده بود که اینان با تجمیع سپرده های مردمی و برداشت از بانک مرکزی به تولید و اقتصاد کشور خدمت کنند؟

اما نتیجه برعکس شد چنان قدرتمند هر دو را به نفع خود مصادره و تصاحب کردند که به جرات می توان گفت هیچ وام مردمی و تولیدی در بانکهای خصوصی کشور وجود ندارد تقریبا از مجموع سرمایهای جذب شده و برداشت شده فقط 13 درصد وام ثبت شده آن هم بسیار مشکوک است بیشتر به کارکنان خود نزدیکان خود سفارش شده های خاص داده شده است.

متاسفانه بانکهای دولتی هم دنباله رو این بخش خصوصی نامشروع شده است؟

در واقع بخش بانکهای خصوصی در ایران چنان با بخش سرمایه داری و سوداگرانه کشور مخلوط شده که قابلیت تفکیک و جدا سازی نداردحالا کشور جمهوری اسلامی ایران در مقابل یک قدرت عظیم ویرانگر قرار گرفته است که قدرت نابود کردن کل کشور دارد اصلا نیازی به آمریکا ندارد.

متاسفانه این مجوز باعث فقر عمومی شده و خواهد شد این مشکل نه تنها در ایران که در کل دنیا وجود دارد شما ببینید در آمریکا هم جریان سرمایه داری در تعیین رئیس جمهور و سیاستهای کشور نقش اساسی دارد اگرچه در آنجا حداقل در قانون رسانه ها ی قوی تر و آزاد تری پیش بینی شده که در ایران وجود ندارد تازه آنها هم اکنون در این زمینه مشکل دارند؟حداقل در آمریکا نرخ بهره بسیار پایین است.

سوال اینجاست آیا اسلام به سیاسیون کشور چنین مجوزی داده است که اجازه تجاوز به بیت المال و سپرده های مردمی به بخش خصوصی خاص واگذار کند ؟

چواب اینجاست که اسلام هرگز با چنین گزینه ای موافقت نکرده نمی کند.

کجا اسلام با واگذاری مرجعیت و امامت سرمایه های کشور به شیاطین موافقت کرده است؟

سوال اینجاست که اساس هر بند در قانون اساسی کشور یک منشاء شرعی قرآنی اسلامی دارد منشاء این واگذاری اجازه غارت سرمایه ها در کجای قانون اساسی یا اسلام است؟

کدام فقیهی با این واگذاری موافقت کرده ؟

آنجا که من به حوزه علمیه قم و اساتید حوزه هشدار دادم نسبت به این واگذاری عکس العمل نشان دهند ناشی از همین خسارات بود ؟

چرا حوزه نسبت به این واگذاری تاریخی که ضرر و زیان آن بیشتر از هر معاهده استعماری و ننگین است عکس العمل نشان نمی دهد؟

نکند دیگر مردانی از جنس آمام خمینی مدرس و میرزای شیرازی ( همگی رحمته الله ) نداریم .

اگرچه برداشت من اینست که هنوز بعد از سی سال ماهیت این قانون و مجوز بانک خصوصی برای حوزه تشریح و تبین نشده و گرنه بعید است کوچکترین و کمترین مدرسان و فقیهان موجود با چنین قانونی موافق و همفکر باشند؟

خلاصه مطلب اینکه اقتصاد کشور در بست در اختیار سودجویان و سودا گران قرار گرفته است در این فضای مدیریت شده سرمایه داری سودجویانه غیر اسلامی جای برای کاهش تورم و افزایش تولید وجود ندارد مگر اینکه قانونگذار و دولت دست به یک خانه تکانی عظیم بزند.

در غیر اینصورت منتظر شکستهاب بیشتر اقتصادی و تورمهای بیشتر باشید

برای اجرایی کردن این شعار سال نیاز است بخش سوداگری کنترل محدود و منزوی شود.

وگرنه هر گونه سخنرانی بخشنامه و شعار بی فایده است نمایش خالی پیش نخواهد بود همانطور که در گذشته بوده است؟      

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

سال 1401 در حالی دارد روزهای آخرین خود را سپری می کند که دولت سیزدهم همچنان با روزهای سخت اقتصادی دست به گریبان است.

چشم انداز سال 1402 هم نشان از ادامه تصمیمات خام و ناپخته دارد لذا احتمال گشایش در سال بعد هم دور از انتظار است مگر شاهد دگرگونی شدیدی در احوالات دولت باشیم با این تفکرات با این اشخاص امیدی به حل مشکلات اقتصادی نیست؟

یک روایت بسیار عمیق از امام علی بن ابیطالب (ع) دیدم در سخنرانی امام موسی صدر در پنجاه سال پیش که مصداق دولت مستقر است بیش از هر چیزی اما روایت " آرزوها نشان فریب خوردن انسان کم عقل است "

در واقع این روایت بیش از هر چیزی نشان می دهد آرزو بدون دیدن واقعیت ها و کار کوشش زحمت یک سراب بیش نمی تواند باشد برای انسان؟

تمام وعده های دولت مستقر برای اقتصاد نشان از داشتن تمام عوامل این فریب خوردن به همراه دارد.

آیا دولت آقای رئیسی می داند وضعیت فعلی کشور چیست؟ اقتصاد کشور در بن بست تحریم فشار مقرارت فشار سنگین دولت شهرداریها عوامل روانی و مالیاتی و شبه دولتی ها و رسانه های داخلی معاند و سادگی دوستان دولت گرفتار شده است.

واقعا دولت از فهم عمیق مشکلات اقتصادی فعلی کشور عاجز است بیش از هر چیزی گوش خود را به دوستان نادان خویش داده تا شاید راه گریزی بیابد.

این دوستان اگر هم صداقت داشته باشند نشان دادند که به اندازه کافی دانا بصیر و توانا نیستند؟

قادر به تحلیل حقه ها نقشه ها و مسیرها از پیش تعیین شده استکبار جهانی نیستند دقیقا در همان کوچه ای حرکت می کنند که بعضی از رسانه های داخلی ( جاسوس نیمه جاسوس حتی ساده و گول خورده ) برایشان باز کرده اند.

دقت کنید به جمله تاریخی سردار سلیمانی ( کوچه باز کردن برای دشمن توسط خودی ها)؟

بارز ترین نمونه این گول خوردن در برنامه بودجه سال 1402 که به مجلس ارائه شده می توان دید.

این بودجه دولت در حالتی ناشی از استیصال نوشته شده افزایش نزدیک به دو برابری مالیات نشان از نا امید شدن دولت از سایر منابع درآمدی دارد

اما اقتصاد کشور خود در حالت قفل رکود و فشار بسر می برد افزایش فشار بیشتر به آن می تواند موجبات سقوط درآمدهای مالیاتی فعلی را هم رقم بزند می تواند خشک زاری عمیق و بن بست عملیاتی رقم بزند فرار سرمایه را تشدید کند.

در بهترین حالت صاحبان کسب کار به این نتیجه برساند که سرمایه خود را از بازار تولید جمع کرده در بانک و ارز و حتی خارج کشور دپو کند و منتظر شرایط بهتر بماند.

آنوقت نه فقط دست دولت به مالیات بیشتر نخواهد رسید بلکه روز به روز با کمبود درآمد و افزایش هزینه ها مواجه خواهد شد؟

کسری بودجه  و تورم افزایش جهنمی خواهد یافت باز تولیدی که هم اکنون کشور دچار آن است. 

 متاسفانه فشار تحریم و اصلاح طلبان معاندان قدرت  طلب و موج افرینان تنش ساز فرصت هر گونه آرامش و درک صحیح را از دولت سلب کرده.

از سمت دیگر دوستان ضعیف کم بینش خود بزرگ بین مداحان بادمجان دور قاب هم مزید بر علت شده اند.

اینان با تعاریف نابجا و نا حق زمینه سقوط بیشتر از دشمن فراهم می کنند.

واقعیات ملموس اینک این است.

1-دولت فاقد درک صحیح از وضع اقتصاد بازار تولید و واردات است 

2-ابزارهای در دسترس خویش را نمی شناسد

3-فشار شبه دولتی ها و شرکت های وابسته به دولت و نهادها که بیشتر خود ورشکسته هستند برای درآمد زایی از تورمها بیشتر از دولت است

لازم است این بخش بیشتر توضیح دهم شهر داریها و شرکت های شهرک های صنعتی و شرکت های تولیدی و خدماتی که از بیت المال تشکیل شده اند به علت افزایش شدید پرسنل ( در رکود بعضی از اینها به شدت بزرگ تر شده حتی شهر داری های را می شناسیم که در دوسال از چهل نفر به 240 پرسنل رسیده اند اینان هزینه های خود را نه از صندوق دولت که بر دوش مردم خواهند گذاشت )

در افزایش هزینه ها خود پیش قراول تورم و افزایش نرخ هستند سهم خواهی بیشتر اولین تقاضای آنها شده است لذا به بن بست رسیدن افزایش ساخت مسکن و مراکز تولید بیشتر ناشی از فشار این دست های پنهان اقتصاد و دولت ایران هستند

نا گفته نماند که هر گونه افزایش هزینه در ساخت ساز و تولید اکنون به شدت مخرب اقتصاد خواهد بود.

4-افزایش مالیات در حالت رکود دامی است که با هدایت خارجی ها در زیر پای دولت گسترده شده با این استدلال که کشورهای پیشرفته بیش از 95 درصد هزینه ها و بودجه خود را از مالیات تهیه می کنند؟

جمله درستی که مراد باطلی دارد اکنون توطئه ای عظیم برای دولت است چون آنان یک نظام پیشرفته مالیاتی و اجتماعی کامل دارند که از کسانیکه درآمد بیشتر دارند مالیات بیشتری می گیرند اما به کسانیکه درآمد کمتر از هزینه ها هم دارند کمک بزرگی می کنند.

در فقدان داشتن چنین سیستم مالیاتی پیشرفته هر گونه تاخت تاز در زمین مالیات بدون شناخت امکانات و پرسنل وزرات دارایی و مالیات زمینه سقوط را فراهم خواهد کرد.

اصلا مالیات در ایران کیلویی تعیین می شود با رشوه دستکاری می شود با ممیز و شخص سر و کار دارد غیر دقیق سیال و جهت دار است لذا با این جمله که در ایران مالیات را فقرا و قشر متوسط پرداخت می کند نه ثروتمندان موافقم.

هنوز بعد از یکصد پنجاه سال از مالیات گیری در ایران این جمله مورگان شوستر آمریکایی صادق است " ملتی که مالیاتش نظم انظباط نداشته باشد منظم نخواهد شد پیشرفت نخواهد کرد. جملات زیر دقیقا نقل از ایشان است:

فرار ایرانیان از پرداخت مالیات، برای آنان به صورت یک عادت درآمده‌است و مجبور ساختنشان به ترک این عادت آسان نخواهد بود و تا مسئله مالیات‌گیری دقیق در ایران حل نشود و در این مورد دقت لازم به عمل نیاید هیچ‌یک از مشکلات این کشور برطرف نخواهد شد. قدرت دولت‌ها از مالیات رونق می‌گیرد همان‌طور که در بررسی تاریخ ملل، اضمحلال زمامداری‌ها نیز با مالیات مرتبط بوده

اصلا علت العلل تورم و مشکلات فعلی اقتصاد ایران همین ( مالیات ) است.

  حالا حساب کنید کشور ایران در تحریم در تورم در نابخردی محلی استانی کشوری می خواهد رونق هم داشته باشد؟

اصلا دولتی که خرج و دخلش نمی خواند چگونه می خواهد مادر خرج هزاران واحد اقتصادی تولیدی و صنعتی باشد.

به طبع دولت هم خود را ضایع خواهد کرد هم اطباعش را؟

یک بار دیگر به دولت مستقر پیشنهاد می کنم روی یک شخص یا یک جمع کوچک مباشر و مشاور اقتصادی اقدام کند  در فقدان یک پیر دنیا دیده یا پیران دنیا دیده مشاور هم چنان دولت دست به کارها ناپخته خطر آفرین و شبه برانگیز خواهد زد ( اصلا این جمع مشاور نه فقط در اقتصاد که در تمام زمینه ها مورد نیاز است)

اما چه شد که در دو ماه گذاشته سکوت اختیار کردم.

متاسفانه در حالیکه بیش از هر چیزی نگران وضعیت کشور هستم بخصوص در این پیچ تاریخی فعلی شده ایم چوب دو سر طلا ( به قول قزوینی ها دو سر نجاست ) از یک سمت مخالفان دولت امثال من را وسط باز خائن و خاطی می دانند از سمت دیگر برخورد رسانه های دولتی امثال مرا ضد انقلاب و همراه معاندان می شمارد در واقع در هر دو گروه هم جایی نداریم هر دو ما را تهدید و مخالف می دانند این دیگر شاید فاجعه باشد.

بگذارید هر چه دل تنگشان می خواهدبگویند من نصایح تلخ خود را داروی تلخی می دانم که ملت باید سر بکشد خواه کسی خوشش بیاید یا از آن نفرت داشته باشد. این صلاح کشور است این نظر یک مصلح است ؟

یک پیشنهاد مصلحانه دیگر هفته آینده هفته آخر سال است شب چهاشنبه سوزی در راه و ضد انقلاب منتظر سو استفاده از این مراسم تاریخی ایران 

لذا پیشنهاد می کنم دولت با یک بیانه پیشگیرانه ضمن تاکید بر قبول داشتن این رسم گرانبهای تاریخی خواستار یک چهار شنبه سوری آرام و بدون ترقه بازی باشد.

واز سمت دیگر بابسیج کلیه عوامل قضایی انتظامی بسیجی اطلاعاتی اقدام به جارو کردن مواد محترقه در بازار شود و از عرضه و فروش مواد به شدت جلو گیری کند امید است این حرکت جمعی و عاقلانه سهم عمده ای در پایین آوردن تلفات و ضایعات داشته باشد؟

امید است گوش شنوایی باشد و به موقع عمل کنند.

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

بعد از سه ماه شورش خیابانی اینک نوبت به شورش و کودتای ارزی و اقتصادی رسیده است بلاشک دست های مرموز خارجی هم در این شورش دخیل هستند اما همانند شورش و تظاهرات خیابانی دولت سیزدهم هیچ بر آوردی از وسعت حمله و قدرت تخریب آن ندارد؟

درست مانند دفعات قبل غافلگیر و شبیخون زده مستاصل و منفعل عمل می کند؟

طبق معمول و عادت عرف گذشته ابتدا شدت موضوع را ناچیز و کوچک می شمارد حتی قادر به برآورد دامنه تاثیر گذاری و تخریب نیست.

حملات ارزی اقتصادی برای مشروعیت و حاکمیت زدایی طرحی می شوند در واقع بیشتر در کشورهای موثر تر واقع می شوند که حکومت مرکزی قدرتمند وجود نداشته باشند.

در واقع فقدان حکومت ( یا حکومت بسیار ضعیف ) زمینه ساز این حملات برنامه ریزی شده پی در پی هستند.

اهداف این عملیات فرو ریزی اعتماد عمومی به اقتصاد کشور و تبلیغ خروج سرمایه ها برای کوتاه مدت و در دراز مدت فراهم کردن زمینه سقوط دولت مستقر و حتی حاکمیت حزبی جناحی سیاسی و حکومتی هستند.

واقعیات میدانی حاکی از نقص های اساسی در اقتصاد کشور است که زمینه این عملیات با همکاری عوامل نفوذی داخلی اقتصادی وابسته فراهم می کنند؟

همانطور که مشاهدات میدانی در فرو ریزی ارزش مالی کشور مالزی نشان داد سرمایه گذاری های گسترده جورج سورسهای خارجی و وطنی در آن نقش عظیمی دارند؟

از آن سمت مدافعان ناشی افسران و مدیران اقتصادی کشور بسیار سست کم سابقه بی اثر و حتی تسریع گر عمل می کنند؟

 دولت مستقر هم موضوع را کم اثر و کم اهمیت می داند؟

قادر به پیش بینی اثرات دراز مدت و حاکمیت زادیی این عملیات نیست؟

نه تنها این عملیات باعث سقوط وزراء اقتصادی و رئیس بانک مرکزی خواهد شد بلکه زمینه سقوط و استیضاح شخص رئیس جمهور را هم فراهم خواهد کرد  این احتمال هم می رود که شخص خود آقای رئیسی دست به استعفا بزند .

شدت درماندگی دولت و انتظار عمومی این موضوع را ممکن است حتی قریب وقوع کند.

اصلا شرایط به گونه ای دارد پیش می رود که امکان افزایش برق آسا حتی 20 درصدی 50 درصدی ارز فراهم شده است؟

حتی امکان دارد در آینده نزدیک قبل از سال  1402 قیمت ارز مبلغ 50 هزار تومان یا حتی 70 هزار تومان را هم شاهد باشیم؟

در واقع شاهد فرو ریزی ناگهانی ارزش ریال باشیم.

آیا به تبعات فرو ریزی چنین موضوع مهمی واقف هستیم؟

اگر یک دفعه ارزش ریال به سرعت دچار فرو ریزی شود بازار از پذیرفتن ریال برای خرید کالا  خودداری خواهد کرد نتیجه یک شبه شاهد  حکم فرمایی دلار در بازار خواهیم بود نه تنها کسبه بلکه اجاره ها دستمزدها کرایه حمل ها همگی حالت ارزی به خود خواهند گرفت.

نتیجه شاهد کودتا و مشروعیت زدایی کامل اقتصادی خواهیم بود که طبق عرف بین اللملی قبل از مشروعیت زدایی سیاسی انجام می شود.

اصلا حاکمیت درک درستی از شرایط پیش رو و اقدامات نابخردانه اقتصادی خود ندارد؟

در حالی که ملت در بدترین شرایط تورم وگرانی در حالت بیم و امید دارد دست پا می زند ؟

حرکات دولت می تواند به بی اعتمادی کامل منجر شود.

اتخاذ تصمیماتی شبیه به افزایش نرخ سود سپرده بانکی یا محدودیت های مالی مالیاتی و یا حتی محدودیت برداشت از حسابهای بانکی می توانند خلاف نسخه شفا بخش در حالت عادی عود کننده تخریب ارزش ریال شوند.

بار دیگر به دولت مستقر گوشزد می کنم فقدان یک مشاور اقتصادی تجربی ریش سفید می تواند به قیمت شکست کامل دولت منجر شود.

پیش بینی می شود ادامه تفکر حاکم بر مدیریت اقتصاد و بانک مرکزی دولت سیزدهم رئیس دولت را به چوبه اعدام و استعفا اجباری نزدیک کند و خواهد کرد.

تبعات شکست دولت اصول گرایی رئیسی بسیار گسترده و وخیم خواهد بود نه تنها دولت که مشروعیت زدایی گسترده از اصول گرایان و روحانیت را رقم خواهد زد.

حتی شرایطی پیش خواهد آورد که تا سالیان دراز هیچ اصول گرای از صندوق رای گیری نتواند نتیجه بگیرد ؟

حتی ممکن است کل جمهوری اسلامی ایران در شرایط بسیار مخاطره انگیزی قرار دهد.

دولت قادر به پیش بینی مخاطرات پیش رو نیست به پنچر گیری موقت رو آورده و این بسیار خطرناک است؟

خلاصه کلام چه می کنید آقای رئیسی؟

می خواهید از این مخمصه نجات پیدا کنید فقط یک راه باقی مانده نگاه کنید به راهبرد قبلی شماره 554 ؟  

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

سلام علیکم قبل از هر چیزی خسته نباشید می دانم شرایط کار بسیار فشرده و فشار روانی سختی را دارید تحمل می کنید مشکلات پیچیده و بحرانهای پی در پی و تلاش بی وقفه شما برای سر و سامان دادن به امور و خرابی های گسترده جان و روح شما را در فشار قرار داده است و بیشتر از همه زبان سنگین سرزنش کنندگان و بعضا مقصرین وضع موجود  اما غرض از نوشتن این نامه سرگشاده نشان دادن راهی برای پیروزی و کم کردن رنج و فشار سنگین بر دولت و همینطور بر ملت بوده و هست و مقصود دیگری در کار نیست؟

آقای رئیس جمهور آیا واقف هستید دولت مستقر شکست های متعدد اقتصادی داشته است آیا مسئولیت این شکست ها را می پذیرید یا مانند دیگران دولت های قبل و زمین آسمان مقصر میدانید آیا به گردن می گیرد تمام شکستها و تورم های اخیر ؟

امیدوارم اینگونه باشد در اینصورت لزوم تغییرات وسیع در آرایش و روشها ی دولت را اجتناب ناپذیر می دانید یا خیر؟

آیا واقف هستید ثمره 150 سال عدالت خواهی اسلام خواهی و انقلاب اسلامی خواهی به دولت شما منجر شده است ؟  

در واقع می توان گفت شما آخرین شانس ملت برای رهایی از چنگ استعمار استکبار و عوامل داخلی آن هستید؟

آقای رئیسی شما اگر نتوانید مشکلات اقتصادی کشور حل کنید مطمئن باشید آخرین رئیس جمهوری اسلامی ایران خواهید بود بدون حل مشکلات عظیم و بحرانهای موجود کشور امکان ادامه وضع موجود بغایت دشوار یا شاید غیر ممکن باشد اکنون بیش از 450 روز از تصدی شما در این پست می گذرد به اندازه کافی باید از خواب توهمات ارز 5000 تومانی و حل مشکلات اقتصادی بیدار شده باشید حالا توهمات "رویای چینی " هم فرو ریخته است 

آن روزی که مرتب شعار می دادید اقتصاد کشور به تحریمها گره نخواهید زد دقیقا میشد حدس زد چقدر فاصله دارید با واقعیات جامعه امروز فکر می کنم به اندازه کافی هوشیار شده باشید من این نامه را نه از طرف جناح اصلاح طلب می نویسم ( که ایشان را اغلب صالح نمی دانم ) نه از طرف دشمنان قسم خورده سلطنتی غربی عبری عربی و نه از طرف معاندان ضد اسلامی این نامه را از طرف یک مجروح جان باز جنگ تحمیلی معتقد دو اتشه به جمهوری اسلامی ایران می نویسم اول اینکه باید اقرار کنم هیچ راه دیگری برای ارتباط با شما پیدا نکردم حتی آن موقع هم که کاندیدای رئیس جمهوری بودید هم نتوانستم با شما ملاقات کنم چه برسد به امروز که هزار مشغله دارید که هیچکدام راه نجات کشور نیست مگر تمکین به آنچه پیشنهاد می کنم ؟

باید اقرار کرد بحرانهای بزرگ کشور اینک به مرحله انفجار رسیده است  اگر حل نشوند خیل عظیم دیگری را همراه با غرب طلبان به خیابان خواهند کشاند و دور بعدی اغتشاشات در یک دوره کوتاه مدت دوبار زبانه خواهند کشید اینبار با تجمیع گرسنگان و غرب خواهان کودتا گران یک جا مواجه خواهیم شد ؟

حل بحرانهای تورمی و مالی بحران بی آبی بحران وعده های بلا محل و عدم مقبولیت اجتماعی بحران فقر روز افزون بحران پیری جمعیت و ........

غیره همگی دوباره عود خواهند کرد عودی عظیم و کمرشکن؟

اولین سوال از شما اینست که امانت جمهوری اسلامی ایران که به شما تعویض شد به چه کسانی سپردید؟

به مردانی ضعیف تر از خودتان اینان اگر می توانستند کاری کنند تا کنون کرده بودند؟

حل مشکلات اقتصادی کشور نیاز به خون تازه در رگهای دولت سیزدهم دارد جمع قبلی نمره قابل قبولی را کسب نکرده است؟

در بین مردم شایع شده اینکه پشت  سرهم رئیس جمهور دستور می دهد اینکار بکنید آن کار درست کنید ناشی از اینست که ایشان خود معترف است من که نمی توانم انجام دهم شما انجام دهید؟

در واقع دستور دادنهای متوالی به عدم توانایی های متوالی برمی گردد ؟

باید قبول کنید دیگر آبروی نمانده که برای بقای ناتوانی ها به آن متمسک شوید نه آبروی برای امام خمینی نه آبروی برای بقیه  بزرگان و ........؟

پس اگر فرصتی فراهم شود در فراسوی اغتشاشات آخرین فرصت برای پیروزی است.

و گرنه فرصت شما و همه دلسوزان انقلاب و کشور پایان یافته است باید منتظر پامال شدن خون یک میلیون شهید مجروح انقلاب اسلامی باشید؟

ادامه وضعیت فعلی و استمرار تورم افسار گریخته نه تنها دولت در معرض سقوط قرار خواهد داد بلکه کل جمهوریت را منهدم خواهد کرد؟

اما چاره کار در تعویض و ترمیم کابینه دولت و ریل اقتصادی کشور است؟

چگونه ؟ باید از اساس سیستم مالیات گیری مجوز دهی و حکمرانی کشور تغییر کند؟

باید یک نگاه برابر در دادن امتیازات و مالیات و حکمرانی برقرار کرد؟

نکته اساسی اینجاست که تنها با اندیشه های دانشگاه امام صادق نمی توان به جنگ نابرابر اقتصادی رفت؟

باید بیشتر از دانشگاه های مختلف از تجربه مدیران اقتصادی تجربی بهره گرفت همانطور که مرحوم عالی نسب توانست کشور در جنگ ایران و عراق حفظ کند کار بسیار عظیمی که هنوز ابعاد بزرگی آن برای بسیاری از دانشکاه های ما مبهم و رو نمایی شده نیست ؟

هنوز بسیاری از ابعاد آن پوشیده و در پرده اسرار است ناگفته نماند که عده ای نمی خواهند این حقایق باز گشایی و اعلام شود به دوعلت یک منافع عده زیادی به خطر می افتد دوم اینکه عده ای دیگر نمی توانند دانش اندک و مدارک تقلبی خود را به قیمت عظیمی به دولت و مردم بفروشند ؟

اما پیشنهاد من برای خروج از بن بست فعلی تعویض زمین بازی و اضافه کردن یک تیم تجربی دانشگاهی اقتصادی است به عنوان فرماندهی تغییر اقتصاد این تیم که با فرماندهی یک پیر باران دیده تجربی اقتصادی و هفت دانشمند ( استاد دانشگاه ) از هفت دانشگاه مشهور کشور که با انتخابات داخلی دانشجویان این هفت دانشگاه منتخب می شوند مسئول تغییرات وسیع در کشور شوند و دولت مجلس هم به تصمیمات این گروه اخترام گذاشته و برای اجرای آن تمام تلاش خود را بکار گیرند؟

بدهی است تمامی پیشنهادات بعد از رای گیری و بدست آوردن اکثریت آرا با تبادل نظر این هفت دانشمند به عنوان خروجی کار و تصمیم نهایی اچرا گردد 

اگر قبول کنید دیگر فرصت ندارید برای آزمون و خطا و استفاده از اندک دوستان مستقر در دولت دربهای پیروزی را گشوده اید و گرنه این راه به استیضاح و برکناری های وزرا و شخص خودتان منجر خواهد شد؟

اگر سال جدید با تغییرات در روشها تفکرات آزمایش شده دوستان خود آغاز کنید مطمئن باشید قبل از پایان سال باید  کرسی ریاست جمهوری را با شکست ترک کنید مطمئنا مجلس بعدی تایید گر دولت شما نخواهد بود؟

می توان اکنون کشور ازچنگ تهاجم اقتصادی تحریمی تکفیری نجات داد به شرطی که کمی عقل معیشت در شما و مشاوران شما باقی مانده باشد؟

قبول کنید همه کاستی ها و شکستها از خارج یا بوسیله دشمن تحمیل نشده قسمت عظیمی از این شکستها ناشی از ندانم کاری سستی و نداشتن برنامه عملی است نه برنامه های افسانه ای بلکه برنامه حداقلی و صد در صد امکان پذیر؟

شما دارید از جایی شکست می خورید که حوزه عمل بی خردی است؟

واقعا در این مملکت به این بزرگی هفت نفر عاقل اقتصاد دان پیدا نمی شود که راه تاریک به دولت نشان دهد؟

واقعا در دولت شما اینقدر خودخواهی و لجاجت وجود دارد ( خود عالم پنداشتند خود بزرگ بینی مفرط ) که نتوانید به علم جمعی تمکین کنید؟

دیگر چه موقعی می خواهید به علم عالمان و تجربه دیدگان تمکین کنید شاید این خصال در شما نباشد اما اطرافیان شما با اینکار مخالفت کنند؟

بدهی است شکست تمام مسئولیت ها نصیب شخص شما خواهد کرد و تنها شما و شما باید در پیشگاه مردم و خدا پاسخگو باشید .

اما پیروزی هزار شریک پیدا می کند ؟

حتی دربان و نگهبان ریاست جمهوری هم مدعی دست داشتن در پیروزی خواهد بود.

اما شکست نه فقط برای شخص شما است بلکه برای جناح اصول گرا حتی بالاتر برای انقلاب اسلامی و حتی اسلام نوشته خواهد شد؟

این مطالب خود می دانید جهت توصیه به حق و توصیه به صبر می نویسم تا دیر نشده ( از نظر نگارنده بسیار دیر شده است همان روزی که دولت تحویل گرفتید باید اینکار می کردید)

شما اکنون در معرض بزرگ ترین آزمایش تاریخ شیعه و انقلاب اسلامی هستید 

شما اکنون در نوک جبهه جنگ اقتصادی روانی شیطانی جبهه کفر و اسلام هستید ؟

آیا به سرداران خود اطمینان دارید ؟

اینان برگزیدگان ملت هستند یا سهم گیرندگان جناحی صنفی توصیه ای؟

بیاید یک بار دیگر به جوانان دانشجو و انتخاب آگاهانه آنان احترام بگذارید.

چه کسی از مشورت بزرگان ضرر کرد ؟

تمکین به چهل سال تجربه اینجانب و خیر خواهی جمعی دانشمند جز پیروزی و سرفرازی برای شما نخواهد داشت؟

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

جنگ اوکراین و برجام دو تاریخ متفاوت دارند اما اینک عجیب در هم تنیده و مخلوط شده اند.

آمریکا سعی می کرد برجام جدا از حمله پوتین و جنگ روسیه نگهدارد و حتی در موازات تخفیف آلام تحریم سوخت اروپا آن را مجددا احیا کند ؟

اما بازی متفاوت روس ها و ایران این دو را شدیدا به هم گره زد از یک سمت اصرار دولت سیزدهم به اجرایی همان برجام 2015 بدون قید شرط محدود کننده و فشار اتحادیه اروپا بر اجرایی فوری برجام  که طی دو سفر پشت سرهم مسئول خارجه جناب بورل هم نتوانست به تسلیم تهران منجر شود؟

دولت بایدن در یک فشار مضاعف از سمت کنگره و افکار عمومی از ترس اتهام به کوتاه آمدن در مقابل ایران از توافق وین و طرح اتحادیه اروپا خودداری کرد و توافق برجام تحت فشار لابی اسرائیل تمدید نکرد؟

اما فشار اقتصادی و تحریم گازی روسیه بر اتحادیه اروپا طرف غربی را به فشار بیشتر بر ایران ترغیب کرد ؟

لذا کلیه طرفهای آمریکایی اروپایی عربی اسرائیلی در یک اتحاد بی نظیر طرح شورشهای ابتدای مهرماه ایران رقم زدند.

تا هم یک پیروزی استراتژیک کسب کره باشند هم ایران واردار به تسلیم کنند.

این فشار شورشی طراحی شده امپریالیستی اروپایی دارد و توسط اندیشکده های یهودی آمریکایی نقشه گذاری و اجرایی شده است؟

لابی عربی سعودی صندوق مالی این حمله فرهنگی اینترنیتی را به عهده داشتند؟

بازی اصلاح طلبان داخلی در این راستا بازی در سرزمین دشمن و هماهنگ با آمریکا اجرایی شد؟

دلایل زیادی وجود دارد که سازماندهی شورش ابعاد خارجی اسرائیلی دارد.

یکی از این دلایل ارتقاء اهمیت استراتژیک ایران از یک قدرت منطقه ای به قدرت جهانی می باشد که به تفصیل در راهبرد 549 در 26 تیرماه جاری توضیح دادم.

و ضرورت شکست این قدرت جهانی نوظهور توسط آمریکا برای حفظ هژمونی غرب بر جهان؟

اما برخورد ضعیف دولت بخصوص وزارت کشور و مسئولان امنیتی این پروژه نه چندان قدرتمند به ابعاد بزرگ تری سوق داد.

متاسفانه تمام این فشارها در هشدارهای بورل به ایران از قبل مشهود بود اما تدابیر لازم اندیشه نشد؟

درست وقتی سفر دوم بورل به ایران ناکام باقی ماند حتی قبل از بازگشت به اتحادیه اروپا تهدید بورل علنی شد .

تهدید به تجدید نظر در سیاستهای اروپا نسبت ایران و تحریمهای بیشتر نکاتی قابل ذکر است.

که بارها تکرار شده اند اما اینبار بسیار خونبار و خسارت بار طراحی و اجرایی شدند.

نکته فراموش شده این بازی که غرب ایران هم کار و شریک روسیه در اوکراین تصویر می کند به دامنه اتهامات و فشار ها افزوده است.

وقتی غرب ایران در جنگ اوکراین در یک جبهه با روسیه قرار می دهد؟

شاید بهتر باشد ایران در سیاست عدم صدور سلاح به روسیه تجدید نظر کند؟

چه بسا این تجدید نظر مقدار عظیم ذخیره ارزی و مالی نصیب ایران کند.

حتی باعث باز سازی سلاحهای قدیمی کشور خواهد شد؟

اگر بهای پیروزی مسکو در جنگ 200 میلیارد دلار باشد .

بدون شک پوتین در پرداخت این بها دریغ نخواهد کرد.

چه اشکالی دارد حالا که غرب ما را شریک روسیه در جنگ می داند ایران دست به صدور انبوه سلاح به روسیه مبادرت کند؟

حتی صدور انواع موشکهای زمین به زمین کوتاه و بلند برد هم در زمره اقلام صادراتی قرار گیرد؟

بدون شک ذخیره 700 هزاری موشکهای ایرانی و چند هزاری پهبادی ایران می تواند سرنوشت دیگری برای نتیجه جنگ رقم بزند.

ایران با پول ناشی از فروش این تسلیحات هم می تواند ضرر های تحریم چبران کند و هم می تواند زرادخانه خود را باز یابی نوسازی کند؟

این هردو در راستای منافع ملی کشور قرار دارد.

از سمت دیگر آیا این سوال در بین مسئولان کشور مطرح است که اگر پوتین این جنگ را ببازد و شکست بخورد وضعیت ایران در چینش بین المللی چگونه خواهد شد؟

آیا ایران در موضع ضعیفتر و منزوی تری قرار نخواهد گرفت؟

و بلعکس اگر روسیه این جنگ را با پیروزی به پایان ببرد وضعیت ایران در چینش جهانی چگونه خواهد بود؟

بدون شک برنده شدن روسیه غرب را در فشار بیشتر و حتی انهدام استراتژیک اتحاد اروپا و آمریکا قرار خواهد داد.

و این فروپاشی بسیار به نفع ایران خواهد بود.

همانطور که اخیرا فاش شد همکاری پشت پرده عمیقی بین دولت ترامپ و اروپا در ترک برجام وجود داشته؟

لذا برای ایران هیچ سد سیاسی فرهنگی اخلاقی برای همکاری بیشتر با روسیه وجود ندارد بخصوص پس از علنی شدن خنجر از پشت اتحادیه اروپا به ایران در ماجرای شورشها ؟

نه همکاری که بلکه رای گیری برای محکومیت ایران در اتحادیه می تواند دشمنی اورپا را اثبات کند.

 وقتی دشمن با تمام قوا دشمنی اقدام و زیان سازی می کند تماشا کردن صفر فقط ناشی از تردید می تواند باشد.

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

اگر شورش نتیجه احساس یاس و سرخوردگی نامیدی و درک محرومیت بدانیم عده زیادی در ایران مشمول این تعریف خواهند شد؟

سیزده میلیون جوان مجرد نوعا بی شغل میلیونها میان سال فقیر شده محروم از یک درآمد عادی و خیل عظیم مردمی که منتظر گشایش هستند هم مشمول این تعریف هستند سه و نیم میلیون تا چهار میلیون سرپرست خانوار زن که با افراد تحت پوشش بیش از ده میلیون نفر می شوند نیز  اضافه بر این آمار هستند؟

حدود ده میلیون دختر و زن مجرد و نوعا بدون درآمد در جامعه وجود دارد که در قوانین جاری کشور برای صاحب درآمد شدن راه بسیار سختی و محدودیت عظیمی روبرو هستند حتی نمی توانند شغلی ثابت پیدا کنند روبرو هستیم.

اکنون با بیست میلیون جوان مرد و دختر و زن بی شغل روبرو هستیم که احساس تعلق خاطر ندارد نه می توانند شغلی داشته باشند نه می توانند ازدواج کنند نه می توانند مهاجرت کنند آیا به این موضوع اندیشه اید؟

اصلا حجاب در این محدودیت های قانونی مسئله صدم هم نیست ؟ ولی  پیراهن عثمان است .

اما اینک بهانه اول شورش قرار گرفته است؟

این بیست میلیون نفر حکومت سر راه خود برای دست یابی به شغل ازدواج و درآمد می بیند.

پس چکار باید کرد باید این مانع را از سر راه برداشت؟

واقعا دولت سد راه مردم شده است؟ باید گفت بلی دولت ناخواسته سد راه درآمد و شغل ازدواج و کسب کار مردم شده است.

دولت نه می تواند شغل ایجاد کند نه می تواند پول پاشی کند نه می تواند جامعه را آرام کند کمبود اعتبار کمبود ذخایر فکری مدیریتی دولت را در چنین موقعیتی قرار داده است؟

می خواهد از نظمی دفاع کند که مافیاهای مختلف بر جامعه تحمیل کرده اند مافیای تجارت واردات وکالت پزشکی داروخانه ای تولید اتومبیل مافیای فروش انبار احتکار اجحاف الزام انکار ...............

دولت دارد قدرت قانونی خود را نیروی انتظامی را نیروی بسیج را در راه غیر عاقلانه ای بکار می گیرد؟

اگر دولت دست به آزاد سازی اقتصادی بزند اینقدر مشکلات خواهد داشت اینهمه مخالف خواهد داشت هرگز؟

اگرچه عده ای وابسته مخالف خواهند بود اما آنوقت تعدادشان به شدت کاهش پیدا خواهد کرد اصلا همین مردم صاحب کسب و کار شده جلویشان خواهند ایستاد.

اما دولت نمی داند کجا ایستاده چکار می کند و به بهانه نظم از چه کسی و چه کاری دفاع می کند.

اگر چه شورش تنهای مبنای اقتصادی ندارد در جغرافیای سیاسی ژئو پلتیک که رابطه سیاست و جغرافیا را بررسی می کند یکی از عوامل اصلی شورشها را کوچ نشینی و مهاجرت های الزامی معرفی می کند ؟

بدیهی است ایران اینک یکی از بزرگترین آمار مهاجرت داخلی و خارجی را تصاحب کرده است.

بازهم به تعریف بالا نزدیک تر خواهیم شد کوچ نشینان مضطرب هستند نگرانند  اکثرا" محروم هستند اکثرا" اطمینانی به فردای خود ندارند منتظرند تا دوباره آواره شوند یا حتی افرادی که می خواهند مهاجرت کنند هم در همین زمره قرار می گیرند اینان هم آینده ای برای خود در مکان فعلی نمی یابند .

یکی از عوامل اصلی عدم تعلق به مکان و محیط زیست طرد افراد از طرف حکومت است شهروندان درجه دو چنین نگرشی دارند.

عامل دیگر بروز چنین اندیشه و احساسی حکمرانی ناشیانه نابخردانه بی توجهی به نظرات دیگران است باید قبول کرد پس از تحریمهای آمریکا این بیگانگی و تضاد به شدت در جامعه ایرانی تشدید شده است؟

همه این عوامل بالا گسل های لرزانی هستند که لحظه ممکن است با کوچکتری زلزله ای به حرکت درآیند؟

اگرچه ضد انقلاب و استکبار جهانی سعی خواهد کرد از هر منفذ و سوراخی وارد شود اما مشکل بیش از خارج داخلی است؟

اینک ایران با مجموعه چالشهای حل نشده عظیمی مواجه است. که هر کدام می تواند یک شورش رقم بزند.

و بدتر از این چالشها با مدیریتی روبرو هستیم که برای حل چالش ها آموزش ندیده فقط با تقسیم رانت و پول پاشی تا کنون ادامه داده است؟

اینک که تحریمها و مشکلات چالشها را تشدید کرده است راه حل های قبلی پاسخ گو نیست.

بخصوص آنکه اگر شورش نتیجه ناکامی ها و محرومیت ها بدانیم افزایش توقعات و کاهش امکانات دولت پاشنه آشیل خواهد بود.

بالاتر از این وضعیت اینک اعتماد اجتماعی و بخصوص اعتماد به دولت در پائینترین وضعیت تاریخ معاصر قرار دارد؟

دولت با یک محدودیت عظیم بودجه ای مدیریتی تفکری روبرو هست و قادر به حل مشکلات در کوتاه مدت نیست؟

بخصوص دولت سیزدهم که از یک فقدان عظیم " اتاق فکر " یا مشاوری ( مشاوران ) عاقل رنج می برد در سازمان خودش.

و دوم اینک بازوی اجرایی توانایی ندارد و سیستم بوراکراسی دولتی ایران نا کارآمد و فشل توجیح گر است نمی تواند همان تصمیمات نصفه نیمه دولت را هم اجرایی کند؟

نگاه کنید به این پنجره واحد کسب کارها که بیش از یک سال دو ماه است در نقطه صفر قرار دارد نگاه کنید با تمام فشار مجلس و ریاست جمهوری باید اقرار کرد این پنجره واحد حالا حالاها اجرایی نخواهد شد؟ 

دولت بدون تحول در اقتصاد در هیچ زمینه دیگری موفق به کار و ادامه مدیریت نخواهد بود اینک دولت در لبه تیغ قرار دارد .

تاخیر در اجرایی کردن تحولات آسان سازی کسب کار دولت را دفن خواهد کرد. 

دولت بدون انقلاب در روشها و شیوه حکمرانی چهار سال آینده را به آخر نخواهد رساند؟

حالا چکار باید کرد 

در واقع دولت هیچ چیزی ندارد که بدهد مگر بخشش قوانین ناکارآمد و کنسل شده ( تمام این قوانین امروز در اروپا و آمریکا و حتی آفریقا برچیده شده اند یا بسیار تخفیف پیدا کرده اند در سنگاپور شما ظرف نیم ساعت می توانید شرکت ثبت دهید و تمام مجوز های کار یک جا دریافت کنید؟)

اول از همه دولت که از فقدانهای رنج می برد باید دست به آزاد سازی عظیم اقتصادی دست بزند؟

دست به توقف بسیار عظیمی در زمینه بایکوت کردن قوانین بسیار مزاحم بخش خصوصی بزند

کسب شرایط جوازهای رانتی طایفه ای فامیلی حکومتی پارتی داری به کل به تعویق سه تا پنج ساله عقب بیندازد؟

با جواز های کسب اقراری اعلامی شروع هر کار اقتصادی را آزاد اعلام کند؟

دوم امکان دادن اجازه کار به دختران ( صاحب کار ) و زنان را مجاز آزاد اعلام کند؟

سوم دریافت بیمه تامین اجتماعی و مالیات برای مشاغل جدید تا پنج سال معاف اعلام کند.

چهارم تمام شهرداری ها و بخشداری را موظف به همکاری الزامی با کسب کارهای تازه تاسیس کند

پنجم دست به یک آزاد سازی اصولی برای کارهای تولیدی و کارخانه ای بزند اصلا وزرات صنعت و معدن خلع ید کند این وزراتخانه فقط مجاز به راهنمایی و آموزش با کارخانه های جدید باید باشد؟

ششم تمام سازمانهای دولتی اعم از وزرات اقتصاد بهداری محیط زیست موظف به همکاری و دادن مجوز الزام کند

هفتم نقش شهرداریها از مقام دستور دادن و الزام به نقش راهنما و همراهی مجالست کاهش داده شود و شهرداریها از دریافت عوارض های گوناگون خودداری کنند.

آنوقت است که

با شروع کار و کوشش ها شاهد فروکش کردن اعتراضات و شورش ها خواهیم بود .

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

بعد از مراسم روز عاشورا بصورت همزمان و هماهنگ همه رسانه های رسمی کشور برای راه پیمایی اربعین تبلیغات شروع می کنند با همه تبلیغات غیر رسمی حجم درخواست برای مشارکت در چنین راهپیمایی عظیمی بسیار فراگیر و تشویق کننده است اما مدیریت فله ای غیر علمی و سطحی ( مانند مدیریت هیئت های قدیمی و کوچک ) این راهپیمایی بزرگ را می رود تا به یک فاجعه تبدیل کند ؟

اولا حرکت چند میلیون انسان از شهرهای مختلف به مقصد کربلا در یک روز امکان پذیر نیست دوم اینکه این دریای عظیم انسانی باید به بهترین وجه ممکن هدایت و مدیریت شود؟

احمقانه است که هی مرتب رادیو و تلویزیون بگویند بیاید نه مرز بسته شد امکانات نیست گرما هست دو هزار نفر گرما زده شدند مردم با گذرنامه قدیمی هم می توانند بروند بعد دو روز بگویند نه فقط با گذرنامه معتبر می شود رفت  این شل کن سفت کن چه وجه بدی از کشور از دولت و مدیریت این واقعه عظیم به جا می گذرد؟

من اصلا طرف عراقی را در اینجا مقصر نمی دانم آنچه ساده نگری هیئت نگاری و کوتاه بینانه است از طرف دولت و ستاد اربعین انجام شده است ؟

وقتی دولت در انتصاب عوامل و مدیران این واقعه عظیم و تاریخی کوتاهی می کند وقتی مدیران ارشد حتی وزیر کشور خود آلت دست و هیچکاره می شود ناشی از عدم مدیریت علمی چنین حرکت عظیم است ؟

اصلا دولتی که می خواهد مدیریت کشور به عهده بگیرد از انجام مدیریت یک راهپیمایی چند روزه عاجز است چگونه می خواهد کشور در بحران تحریم و تجمیع مشکلات اداره کند این خود جای سوال دارد حالا مدیریت جهانی راهپیمایی و نهضت اسلامی پیشکش ؟

اگر از بالاترین مقام اداره کننده این راهپیمایی بپرسید چگونه می خواهید مردم هدایت و راهنمایی کنید پاسخ های غیر مرتبط می دهند همانطور که رسانه ملی پخش کرد؟ بالا ترین مقام مربوطه طوری صحبت می کند که انگار می خواهد چند نفر برای چند روز به اردو ببرد از عظمت و اعداد نفرات هیچ گمان . نشانه ای در مغز ندارد پاسخ توجه کنید مردم خود آگاه هستند مواضبت کنند آرام بروند آرام برگردند؟

بگذارید کمی موضوع را بشکافیم و درک صحیحی از ماجرا داشته باشیم حدود 3 میلیون نفر در سامانه سماح اربعین ثبت نام کرده اند.

انتقال این تعداد به سفری بالای هزار کیلومتر برای هر کدام چهار روز احتیاج به شصت هزار اتوبوس دارد ( هر پنجاه نفر یک اتوبوس ) چنین جمعیتی هرگز نمی توان با ماشین شخصی منتقل کرد ؟

این جمعیت احتیاج به سی شش میلیون صبحانه شام و نهار دارد احتیاج به روزی 5 لیتر آب آشامیدنی ( با توجه به گرمی هوا) یعنی 60 میلیون لیتر آب در بطری دارد

زمانبندی خروج و ورود هر کدام برنامه و زمان مشخص می خواهد از خانه کی حرکت کند کی بازگردد چگونه تغذیه شود از گرما محفوظ شود چگونه منتقل . بازگردانده شود حالا بگویم اصلا مریض نشوند درمان نخواهند ؟

بقیه مایحتاج این جمعیت چگونه پاسخ داده شود دستشویی رفتن احتمالا دوش و حمام گرفتن از آفتاب محافظت شدن در زیر کولر ساعتی مسقر شدن صبح زود و غروب راه رفتن همه و همه برنامه می خواهد ؟

اینجاست که مشخص می شود مدیریت اربعین چقدر ناقص ناشیانه و ساده نگرانه است؟

خدا نکند حتی تعداد کمی بر اثر این بی تدبیری ها تلف شوند ؟ آنوقت تا ابد داغ سیاه این مدیریت بر دوش جمهوری اسلامی ایران باقی خواهد ماند؟

اما پیشنهاد مدیریت یه شکل زیر می تواند این مسافرت و این مهاجر الی الله را سامان دهد اگر گوش های شنوایی باشند الحمدلله در این پنج سالی که مطلب می نویسم همه کر و کور علیل هستند فقط برای سخنرانی از متون این راهبرد یاداشت برداری می کنند؟

الحمدلله همه فرمان بده دستور بده و همه کاره اند؟

اما حرکت 3 میلیون حتی دوبرابر برای اربعین شدنی آسان امکان پذیر است به شرطی که زمان حرکت و مدت مسافرت و مبدا و مقصد از قبل تعیین و برنامه ریزی شده باشد.

اولا این حرکت باید 12 روز مانده به اربعین آغاز و روز اربعین تمام شده باشد.

برای هر روز خروج از مرز 6000 هزار اتوبوس از چهار گذر گاه مرزی چزابه شلمچه مهران و خسروی برنامه ریزی شود هر اتوبوس 50 نفر از مبدا هر شهر در سامانه ثبت نام کند و دقیقا از هر گذرگاه روزانه 1500 اتوبوس وارد خاک عراق شوند یا باز گردند

این در حدود هر دقیقه یک اتوبوس می شود یعنی حتی ساعتی که اتوبوس به مرز می رسد باید قبلا تنظیم شده باشد طبیعی است که در مرز مسافران از اتوبوس پیاده بعد از کیت گذرنامه دوباره باید سوار شوند همان اتوبوس آنان را به نجف ببرد و بعد از تخلیه برود به کربلا مسافران قبلی که دوروز قبل رسیده اند بازگرداند؟

مجددا افراد رسیده به نجف اشرف ظرف دو روز پیاده و دستجمعی به کربلا بروند و به همین ترتیب با اتوبوس به ایران و به شهر خود باز گردند.

این برنامه می تواند در شبانه روز از هر گذرگاه 75000 هزار نفر به اربعین بفرستد بدون معطلی بدون زیر آفتاب ماندن هر مسافر شش روز در راه است حدود چهار روز در عراق و دو روز در ایران تا مرز.

وقتی 1500 اتوبوس برای هر مرز مشخص می شود حتی می توان اتوبوس هر شهر به نزدیک ترین مرز ارسال کرد می شود مایحتاج مسافران از قبل تهیه و در طی مسیر بین آنان پخش کرد.

می شود مدیریت زمان و مکان و خروج ورود را تنظیم کرد از تجمیع اتوبوس ها در پشت خروجی ها جلوگیری کرد برای سوخت و آب آشامیدنی برنامه ریزی کرد .

برای صرف غذای ساده تر سبک تر برنامه اعلام کرد همه و همه امکان پذیر است اگر دولت و سازمانهای در گیر در قضیه به یک مدیریت علمی برنامه ریزی شده 12 تا 15 روزه اتکا و آن را با هماهنگی یک دیگر اجرایی کنند .

وقتی زمانهای حرکت و توقف تنظیم شده باشند باقی مایحتاج آسانتر و راحتر توزیع و تامین می گردد و بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.

این پیشنهاد عملی امکان پذیر و قابل بحث است اگر کسی نمی پذیرد یا مشکل فکری دارد یا مشکل روحی روانی وگرنه من در عمل حاضرم آن را اثبات کنم؟ 

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

مذاکرات طولانی برجام پس از هفت دور همچنان در ایستگاه تردید دو طرف منتظر تصمیم گیری نهایی است؟

طرف ایرانی تلقی خوشبینانه ای به نیاز کشورهای اروپایی به سوخت زمستان دارد و فکر می کند نیاز مبرم اروپا بانی به نتیجه رسیدن مذاکرات خواهد شد؟

در حالیکه طرف غربی یا بهتر بگوییم طرف امریکایی خیلی برایش اتحادیه اروپا مهم نیست اگر دچار بحران سوخت یا حتی رکود اقتصادی باشد شاید هم بهتر باشد  به اسم ایران اتحادیه اروپا را هم ادب کرده باشد؟

در بطن برجام یک رویای روی فرا آمریکایی هم وجود دارد نقش روسیه چین اروپا اسرائیل و حتی کشورهای عربی خلیج فارس هم دیده می شود.

این گروه ها در عین اینکه در کنار هم هستند منافع متعددی را نیز دنبال می کنند.

هریک دنبال ماهی گرفتن از آب گل آلوده برجام هستند؟

حتی آمریکا به شدت دنبال اهدافی بسیار بیشتر و بزرگتر از اصل برجام می گردد؟ و متاسفانه به هیچ وجه حتی در کنار هم پیمانان اصلی خود با آنها صادق نیست.

سرکوب مالی سوختی اتحادیه اروپا یکی از اهداف مورد نظر خودش می داند؟

حتی اکنون با اسرائیل هم رو راست نیست این مفهوم خطرناک قدرت روبه افول را بیشتر تداعی می کند.

در جبهه مقابل روسیه و چین هم اهدافی بیشتر از خود برجام دنبال می کنند 

روسیه هم بیشتر مایل است بازار صادراتی سوخت اروپا را برای خودش حفظ کند و ایران مانعی برای آینده بازار صادراتیش فراهم نکند و

هم چین هم روسیه مایلند ایران در آینده هم یک کشور غیر غربی غیر پیشرفته غیر فعال اقتصادی باقی بماند تا بتوانند با برگ ایران بیشترین چانه زنی را داشته باشند؟

بیش از اهمیت ایران بزرگ و قدرتمند به ایران متوسط محتاج و مشتری فکر می کنند.

لذا جمع شرایط فعلی آمریکا را به این نتیجه رسانده است که اکنون باید پایگاه های ایران در سوریه را هدف حمله نظامی باید قرار دهد؟

این موضوع نشان می دهد هنوز موضوع ایران نتوانسته هضم کند این لقمه را با زخم و درد می خواهد قورت بدهد؟

می خواهد با ضرب شتم آخر یک قدرتی نشان بدهد.تا هم یک زهره چشمی گرفته باشد هم در مقابل مخالفت های داخلی و منطقه ای نمایشی از قدرت به اجراء گذاشته باشد.

اما مقابله به مثل مقاومت در حمله به پایگاههای آمریکایی هم نشان از پاسخ گویی به موقع مقاومت دارد.

چرا به اینجا رسیدیم؟

مقاومت ایران در مقابل تحریم های گسترده غرب بنوعی خشم آمریکا و اسرائیل حتی اعراب متحد غرب بر انگیخت اگرچه مقاومت ایران مبنای اصولی نداشته و ندارد؟

چرا که این تحریم ها در عین سنگین و جانکاه بودن باعث نشدند ایران در سیستم اقتصادی خود تجدید نظر اصولی و اساسی بکند؟

این همان پاشنه آشیل ایران در مذاکرات است؟

اگر چه دولت رئیسی مشتاق موفقیت و تغییرات اقتصادی است؟

اما بدنه دولت و بوروکراسی اجازه نفس کشیدن به دولت نمی دهد و دولت هم آنقدر هم قوی نیست تا این مانع را به راحتی کنار بگذارد.

و این همان پای شکسته دولت در مذاکرات برجام است و تمام امید جبهه آمریکایی غربی به همین بدنه لیبرالی و نقطه ضعف اقتصادی ایران است؟

همه حمله ها پا شکستن ها سرکوب ها تاخیر ها ناشی از همین نقطه ضعف اساسی است؟

این تمام امید غرب برای فرو شکستن ایران است؟

این عامل تمام فقرها شکست ها سستی ها و بدبختی اقتصاد ایران است.

اگر ایران از عهده تغییرات اساسی اقتصاد و رها کردن کشور از زیر یوغ فشار بدنه فساد دولت و شرکت های فساد دولتی خصولتی برنیاید 

دیر یا زود دچار فرو پاشی خواهد شد فرق نمی کند دولت رئیسی باشد یا دولت دیگر ؟

یا باید دولت رانت بسیار عظیمی تحت عنوان یارانه حق سوخت حق تولید حق سکوت گسترده در بین تمام مدعیان پرداخت کند که با وجود شرایط موجود و پیش رو امکان ندارد.

اکنون فقط شرکتها و افراد بانفوذ نیستند که رانت و امتیازات گسترده می خواهند؟

بلکه مردمی که در چند سال گذشته فقیرتر  شده زمین گیر شده اند اکنون مدعی اصلی بهتر شدن وضع خویش هستند؟

از آن سمت بانکهای خصوصی رانت خواران بزرگ پتروشیمی ها خودرو سازان پیمانکاران بزرگ و مافیا های اقتصادی متعدد هم دومین گروه متقاضی ادامه وضع موجود هستند نه تنها ادامه که استمرار و افزایش سهم در برنامه خود دارند؟

بخصوص قدرتهای اقتصادی داخلی که با تکیه بر قوانین گذشته قدرت در قبضه گرفته اند .

 در واقع دولت در آن واحد در چند جبهه داخلی و خارجی زور آزمایی قرار گرفته است؟

هر چه به جلوتر می رویم فشار مجلس هم به این زور آزمایی ها افزوده خواهد شد.

انتخابات سال آینده مجلس و رای آوری نمایندگان فشار مضاعفی است که دولت باید تحمل کند ؟

تورم و گرانی هم روی دیگر این بازی زور آزمایی است که با کمک جبهه داخلی اقتصاد وابسته و خارجی مرتبط در کنار بانکهای خصوصی و رسانه های وابسته هدایت فشار به عهده دارند .

هریک از گروه های فشار رسانه های همگرای خاص خود را دارند جو کاذب ایجاد می کنند اولویتهای غیر اصلی مطرح و هدف می کنند؟

در این بازی مخدوش و پیچیده کار دولت به عوامل متعددی گره خورده؟

شناخت هر یک از بازی کنان و شگردهای آنان کار را سخت و پیچیده تر کرده است؟

اختلاط حق و باطل در کنار وزیران جوانتر کم تجربه تر تحت فشار قدرتهای داخلی خارجی تصویر کاملی از تارنمایی پیروزی دولت است که اینک تیره و تار بنظر می رسد.

اینجاست که وزیران جا افتاده قدرتمند و تصمیمات پخته تر الزامش دو چندان می شود؟

در واقع باید اذعان کرد زور فعلی دولت هم در مرحله شناخت هم در مرحله عملکرد به زور جناحهای مقابل نمی رسد؟

میدان بازی یک ساله دولت هم با تمام تلاش ها حاکی از عدم موفقیت در بازی های اصلی تعیین سرنوشت گواه همین مطلب است؟

حضور در میدان سرکشی به شهرستان ها لکه گیری مقطعی صنایع و حوادث طبیعی برنده نهایی دولت را تضمین نخواهد کرد؟

شکست در اقتصاد از دولت یک قدرت مچاله شده ضعیف مقهور هم در جبهه داخلی هم در جبهه خارجی تصویر خواهد کرد.

اقتصاد تنها در گیر کنش و واکنش داخلی نیست قدرتهای خارجی در گیر در برجام در آن نقش اساسی دارند؟

بازی چند جانبه و شکست هم چند جانبه است خام پنداری است که باصدور چند فرمان یا حتی چند قانون جزئی می توان بر این قدرت شیطانی و چند وجهی پیروز شد آن هم با وزیران فعلی و مشاوران کم توان و کم دانش موجود؟

مثال موجود و محرز پیش چشم بانک های خصوصی با تمام تلاشها و فشارها نه تنها روش ها و اهداف گذشته را رها نکرده که با توان مضاعف دارند ادامه مسیر قبلی را پیگیری می کنند.

همچنان بنگاه داری می کنند همچنان به اهداف مجلس دولت بی اعتنا بلکه عناد و مخالفت دارند همچنان بزرگ ترین بازی گر ارز طلا و تورم هستند؟

 

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

تغییرات سیاسی جهان در پسا جنگ روسیه و اوکراین اهمیت استراتژیک ایران به شدت افزایش داد.

این افزایش از یک سو می تواند وزن ایران در مبادلات بین المللی افزایش دهد از یک سمت دیگر می تواند برای ایران و موجودیت جمهوری اسلامی ایران به شدت خطر ناک باشد؟

از یک سمت ایران از سطح قدرت منطقه ای به قدرت جهانی تبدیل شد ( البته این بشکلی ناخواسته انجام شد)

از سمت دیگر جنگ در اروپایی شمالی نشان داد که غرب در مقابل کمبود انرژی نفت و گاز چقدر صدمه پذیر است از سمت دیگر همکاری ایران روسیه و چین در صحنه شطرنج جهانی ایران از یک قدرت منطقه ای به یک صحنه برخورد جهانی شوت کرد این حاصل زد و خورد سیاسی قدرتهای بزرگ بود 

بنوعی می شود گفت نیاز به یار گیری پسا قدرت هژمونی آمریکا عامل این صحنه آرایی شده است.

ایران با ذخایر استراتژیک گاز و نفت و حضور در یک منطقه ژئو پلتیک منحصر به فرد می تواند کفه قدرت جهانی را به هر سمت که مایل باشد بگرداند؟

این یک محاسن عجیب و بزرگ دارد و یک معایب عجیب و ترسناک ؟

استفاده ایران از محاسن آن نیاز به هوشیاری و مدیریت عاقلانه دست اندرکاران و مسئولان جمهوری اسلامی دارد و شرط بهره مندی از مزایا خنثی کردن معایب و خطرات است .

در غیر اینصورت این افزایش اهمیت به شدت به زیان ایران تمام خواهد شد و حتی می شود گفت کشور دستخوش حمله و نا امنی گزند پایدار و هدفمند خواهد کرد؟

آمریکا سالهای فرو افتادن از قدرت را به آسودگی و آرامی پشت سر نخواهد گذاشت همانطور که در بالا آمدن و دست یابی به هژمونی مسلط بدون جنگ و خون ریزی سیر نکرد؟

اینک مانند یک شیر زخمی و گرسنه منتظر طمعه کم خطر تر و کوچکتر می گردد؟

در بلوک قدرت غیر غربی  چین ایران روسیه کشور ایران ضعیف ترین حلقه قدرت را تشکیل می دهد.

اما همین ضعیف ترین حلقه اینک کلید ساخت قدرت آینده مسلط بر جهان را می تواند رقم بزند؟

افزایش شدید نیاز روسیه به سلاح پهباد و نظارت بر صحنه نبرد نقش ایران از یک ناظر به یک قطب قدرت جهانی نزاع ارتقاء داد؟

غرب هرگز این نقش را فراموش نخواهد کرد اذعان روزنامه جزرالم پست اسرائیل به بازیگر توانمند بازار جهانی پهباد حاکی از همین نقش است.

زمانی رئیس ستاد ارتش آمریکا از ایران به عنوان خطرناک ترین دشمن ما در خاورمیانه یاد می کرد سال 2021 اما اینک از افزایش مخاطرات جهانی شراکت ایران با روسیه و چین می گوید؟

مصاحبه بی پرده دکتر خرازی با الجزیره مبتنی بر داشتن قدرت فنی برای تولید بمب اتمی نیز یکی از عوامل شرایط پیش رو است.

اما اصلی ترین قسمت این افزایش قدرت و افزایش سطح تهدیدات شکست اقتصادی غرب در مواجه با روسیه است؟

غرب دریافت بیش از نیاز نظامی به مقابله با روسیه نیاز به انرژی و سوخت دارد؟

امنیت انرژی مفقوده غرب در این معامله سرنوشت ساز است؟

وجود ایرانی ضعیف شکست خورده مغلوب در جبهه غربی پیش نیاز یک برخورد جهانی برای ادامه هژمونی غرب است؟

پیش نیازی که هر روز داغ آن بر دل غرب تازه تر می شود.

لذا بی سابقه نیست که عرض کنم سطح مقابله غرب با روسیه و چین   ایران از یک قدرت منطقه ای حاشیه ای به صف مقدم چنین نبرد گریز ناپذیری 

 تغییر مکان داد.

این رویاروی به هر حال رخ خواهد داد همانطور که جنگ اوکراین رخ داد.

اما سوال بزرگ اینجاست آیا ایران برای چنین مقابله عظیمی آماده است .

آیا مسئولان جمهوری اسلامی ایران این آمادگی را دارند که هم برای تمدن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران هزینه بدهند هم برای پیروزی روسیه و چین هزینه ای بیش از فایده روی میز بگذارند؟

آیا ایران باید هزینه شکست غرب در اوکراین را پرداخت کند؟

خواه یا ناخواه ما به سطح اول برخورد چند قدرت بزرگ جهانی تبدیل شده و خواهیم شد؟

متاسفانه درک درستی در داخل از این افزایش اهمیت استراتژیک ایران وجود ندارد؟

باید اذعان کرد که آمریکا حاضر است برای شکست روسیه چین هر کشوری را قربانی کند حتی اگر آن قربانی ایران باشد.

اینجاست که لازم است قدرت داخلی و دفاعی کشور به شدت افزایش دهیم؟

قدرت بازدارندگی جهانی قدرت باز دارندگی اتمی قدرت بازدارندگی موشکی بالیستیکی دور برد ؟

لذا وجود اورانیوم غنی شده فراوان وجود سلاحهای بسیار دور برد وجود نیروهای عمل کننده جهانی از نان شب هم برای ایران واجب تر شده است؟

بازی جهانی نیاز به قدرت جهانی هم دارد و گرنه در تعاملات جهانی خرد خاکشیر ت می کنند.

فعل انفالات برجام نشان می دهد غرب علاوه بر آنکه به سوخت در زمستان پیش رو نیاز دارد ؟

از مستقل شدن بیشتر اقتصاد ایران نیز هراس دارد 

اگر دولت ایران می توانست اقتصاد از قید بند انحصار دولتی رها کند و مخارج کشور برا ساس مالیات ناچیز و همگانی قرار دهد .

در واقع کشور را از مخاطرات برجامی و تحریمی نجات داده بود اگرچه هنوز هم دیر نشده؟

تغییراتی که غرب به شدت از آن نگران است حتی نگرانتر از پیوستن ایران به چین یا روسیه.

 

  • حسین تاج احمدی