نبود گردش کاری موثر در بازار متوقف بودن بخش اعظم بازار ( به علت دولتی بودن اقتصاد و غیر فعال بودن این بزرگترین عضو اقتصاد ایران "دولت)
و از آن بالا تر بدهی پرداخت نشده دولت ( نبود چشم انداز برای پرداخت در آینده نزدیک)
بخش خصوصی کشور در تنگنا قوانین و ندانم کاری دولت از فعالیت باز ایستاده؟ ( در حال دست کشیدن از کار مفید و مثمر تولید و عرضه قانونی است )
و دست به سیاست "بزن در رو" آورد برخورد نامناسب ادارات دولتی و حوزه های عمومی مانند اتحادیه ها شهرداری ها و شهرک های صنعتی و حتی اداره کار و تامین اجتماعی و دریافت هزینه های کلان و غیر معمول ( هم در تاریخ گذشته ایران هم در دنیا سابقه چنین هزینه کلان دریافت نشده و نمی شود)
باعث شده تا بخش خصوصی از دم به تله دادن خودداری کند؟
از هر گونه سرمایه گذاری نمایان و نمود دار خودش را کنار بکشد؟
در واقع بهانه ای دست ارگانها و نهادها و دولت نمی دهد؟
لذا آنچه هم نمایان است در صدد است جمع کرده به زیرزمین ها و سپرده های بانکی کوچ دهد؟
سیاست افزایش اسرائیلی مالیات ( مالیات فلسطین های ساکن اسرائیل) دولت جمهوری اسلامی ایران هزینه مالیات اکنون برای هر واحد صنفی به اندازه اجاره همان واحد تا دوسال پیش افزایش داده است
در سال 1393 با ماهی سه میلیون تومان می شد یک مغازه ( یک مغازه معمولی تا 25 متر در تهران) اجاره کرد؟
اکنون فقط ماهی دو تا سه میلیون فقط باید مالیات پرداخت کند چنین مغازه ای در حالیکه در سال 1393 گردش مالی بازار بهتر از امروز بوده
این سیاست هم عینا از طرف اداره کار و تامین اجتماعی دنبال می شود
سال 1393 یک کارگر با ماهی تا دویست هزار تومان می شد بیمه کرد اکنون باید چهارصد هزار تومان بابت بیمه او پرداخت کرد ( تا نصف حقوق قانونی بابت بیمه پول می گیرند تا پنجاه در صد در حالیکه در کشورهای پیشرفته حداکثر نرخ 18% در کشورهای ورشکسته 25% و در یونان 30%)
حالا بخش خصوصی حق دارد برود دنبال اقتصاد زیرزمینی یا خروج سرمایه از کشور یا به شکل مواد مخدر کالا توزیع کند؟
این سیاست عینا در شهرداری عینا در شهرک های صنعتی ادامه دارد؟
هیچ چشم اندازی برای بهتر شدن کار وجود ندارد؟
تازه آقایان هر روز خط و نشان بیشتری برای دریافت بیشتر می کشند مرتب از طریق رسانه ها تکرر می شود بخش خصوصی باید مالیات بیشتری بدهد؟
بله مالیات بیشتر از تمام امکانات کشور نه از چند مغازه یا واحد تولیدی که پایش پیچ کرده در زمین؟
اقایان از آنان که باید بگیرند نمی توانند بستانند زورش را بر سر پالان الاغ خالی می کنند؟
ادامه این سیاستها فقط یک سرزمین سوخته به جای خواهد گذاشت که آخر سر هم گریبان کارمندان دولت خواهد گرفت؟
چون در آمد نباشد بالاخره به کارمند مربوطه هم خواهند گفت آقا سر کار نیا؟
ادامه وضعیت فعلی بریدن شاخ درختی است که روی آن نشسته ایم؟
من به عینه آینده بسیار نزدیک می بینم که دولت التماس خواهد کرد آقا بیایید سر کار خواهش می کنم دیگر این جوری مالیات نمی گیرم دیگر این جوری عوارض نمی گیرم؟
چرا دور برویم هم اکنون در بعضی از شهر ها به این سیاست التماس رو آورده اند؟
سرزمین سوخته دور نیست ؟
اکنون باید دولت در سیاستهای خود تجدید نظر کند فردا دیر است.
- ۹۶/۰۸/۲۹