راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

کلمات کلیدی

اقتصاد بدون نفت هم اکنون

هلندی سرگردان یا کشتی سرگردان

شوک درمانی اقتصاد

نقل و چاپ محتویات این وبلاگ با درج مبدا بلامانع است

طغیان فروپاشی اقتصادی

به کور می گوییم عین علی

آقای روحانی با کلید آمدید با "قفل مطلق" کشور می روید

"مختال فخور"

نه اصول گرایان ما اصول گرا هستند نه اصلاح طلبان اصلاح طلب

دومینو ورشکستگی زنجیره ای

کوتوله های سیاسی نه "کودکان سیاسی"

( فرهنگ لجبازی احمدی نژادی)

عدالت اقتصادی از اولین درخواست انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه بود

و گرنه همچنان درجا خواهیم زد

الحاق چهار وزارتخانه اقتصاد تجارت صنعت معدن به رهبری

آمریکا وجود دو ژاپن در آسیا تحمل نخواهد کرد

تا همچنان برای خودشان ماهی صید کنند؟

منافع ملی کیلو یی چند است

اندیشکده استراتژیک مطالعات

فاجعه فرو ریزی اقتصادی بوقوع خواهد افتد لطفا بر سر

تقسیم غنایم اینقدر نزاع نفر مایید ( غنیمت تقسیم وزارت خانه ها )

شده

خلاصه انقلاب هیچ اسلام هم قربانی سود جویان داخلی

امروز اعلام عفو عمومی کنیم

امام علی (ع) دشمنان خود را می بخشید دست به مصادره بابت مالیات نزد

تبلیغات کردید "ایران "همچون لیبی تسلیم شد

آن گربه بچه کوچک ( جغرافیای ایران) اکنون پلنگ بزرگی شده

زلزله آسمانی یا زمینی یا سیاسی بیرون بریزد

سیاست فرغون های موتور دار

جان ملت گروگان این دو کارخانه مونتاژ کرده ایم

بایگانی

۳ مطلب در اسفند ۱۴۰۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

قرآن کتاب قدرت سیاست حکومت و اقتصاد است بر خلاف تبلیغ غرب این کتاب به قول امام علی علیه السلام "فیه تبین کل شی" قرآن کتاب عقل است کتاب عقلانیت است عکس جاهلیت قدرت نرم است کتاب تعقل قدرت امنیت هدایت عزت اسلامی است.

علامه جعفری می گوید ملاک و الگوی همه رویدادها از نظر تفسیر و ارزیابی قرآن است.

قرآن ضابطه عدالت و قضاوت است به قول شهیدصدر قرآن نظام سیاسی و سیستمی نیک است.

به قول کتاب الحیاه قرآن کتاب حکومت اسلامی است و به قول دکتر کاظم قاضی زاده قرآن کتاب سیاست و حکومت است .( کتابی به همین عنوان دارند پایان نامه دکتری ایشان است )

اینگونه بود که اسلام در زمان پیامبر یک نظام سیاسی اقتصادی اخلاقی نظامی را بنیان گذاشت که نه تنها توانست بر سیستم های اشرافی قریش غلبه کند بلکه توانست بر سیطره اقتصادی یهود و نصارا پایان دهد و به مدت چهارصد سال اشراف سیاسی و اقتصادی حکومتی مسلمانان دوام ببخشد.

ابن خلدون می گوید جهاد و دولت اولین نهادهای است که اسلام در یک فضای بدوی برای حفظ سیستم اسلامی تاسیس کرد.

و یا ملاصدرا با تائید همین قدرت می گوئید " الدین و السلطان توامان "

پس حکومت اسلامی از ابتدا برای اقتصاد همانند سیاست همانند آئین فکری اجتماعی اقتصادی دفاعی نظامی ( نظام اداره امور ) برنامه داشت و دارد.

حالا سوال اینجاست پس چرا امروز ما با تمام قدرت سیاسی و حکومتی قادر به ارائه اقتصاد اسلامی نیستیم ؟

با همه وجود همه این توانای چرا امروز ما در حکومت جمهوری اسلامی ایران مقهور اقتصاد غرب هستیم و داریم حتی سلطه سیاسی خود را به واسطه اقتصاد داریم از دست می دهیم ؟

پاسخ این است که ما در این زمینه غفلت عظیم کردیم کاستی عظیمی داریم آن روز که امام خمینی( ره ) از حوزه دعوت کرد تا در مقوله ربا و بانک داری اسلامی وارد شود و بزرگان حوزه این دعوت لبیک نکردند مبین همین مشکلات امروز است .

حوزه ما در زمینه اقتصاد نابالغ بود این یک زمینه تاریخی داشته و دارد و معدود دانشمندان آن روز هم جرات نکردند در این حوزه تمام قد ظاهر شوند بیشتر گوشه گیری کردند .

این نقص یک سابقه تاریخی عظیم در بطن خود دارد بگذارید برای بررسی بیشتر باز کردیم به صدر اسلام بعد از تاسیس حکومت نبوی در مدینه امام علی ( ع) مامور تشکیل بازار اسلامی حول مسجد نبی شد و اولین جامعه اقتصادی اسلامی شکل گرفت امام علی از بازاریان کرایه دریافت نکرد برخلاف یهودیان که برای بازارهای خود مبلغی کرایه می خواستند.

حتی از حضور کسی جلو گیری نکرد تا آنجا که یهودیان و حتی مشرکان در این بازار شرکت جستند کار به جای رسید که اکثر بازارهای یهودی منطقه شکست خوردند. ( یهودیان هنوز هم بر بازار دنیا تسلط دارند حتی اورپای غربی مسیحی هم مقهور یهودیان هستند )

امام تنها از کسبه درخواست انصاف و کیل میزان داشت حتی زکات در سال دوم مطرح شد و در ابتدا امر داوطلبی بود بعد ها که حکومت بزرگتر شد حالت واجب پیدا کرد ( یعنی شخص خودش حساب می کرد که به حد نصاب زکات رسیده یا نه ) وگرنه از لحاظ شرعی زکات واجب بود.

این آثار حکومت اقتصادی اسلام تا چهارصد سال جوابگویی هزینه های حکومتی به راحتی پوشش می داد تمام هزینه ها اعم از فقر زدایی حقوق کارمندان لشگریان ماموران و غیره اگرچه بعد ها فتوحات و غنائم به کمک دولت اسلامی آمدند.

بعد از فوت پیامبر سه خلیفه اول تجدید نظر طلبانی بودندکه به حکومت اشرافیت عربی و جاهلیت گرایش داشتند و تمام اعمالشان مبین همین قضیه بود اگرچه ابوبکر پیرمرد ساده دلی بود که توسط دیگران پیشنهاد داده شده بود و توسط ایشان راهنمایی و اعمال حکومت می کرد اما عمر و عثمان با سرعت بیشتری این راه طی کردند عثمان تقریبا از اشرافیت جاهلیت هیچ کمبودی نداشت و همین هم باعث شورش مردم شد مردمی که حکومت پیامبر دیده بودند.

خلیفه چهارم امام علی ( ع) هم وقت پیدا نکرد به این مهم تمام وقت رسیدگی کند تمام 5 سال حکومت او به جنگ خدعه و جدال گذشت فرصت نهاد سازی اساسی بوجود نیامد.

بعد از امام علی (ع) معاویه چهار نعل به جاهلیت تحت نام رقابت با روم بازگشت و بازماندگان او هم همینطور بنی عباس هم به مردم نارو زدند با نام پیامبر و خاندان پیامبر به حکومت رسیدند اما در عمل از معاویه بدتر عمل کردند حتی مقابله آنان با مدارس فقی ائمه بیشتر از بنی امیه بود هر دو نه تنها حکومت زدایی و اقتصاد اسلامی زدایی پیامبر دنبال می کردند در صدد بودند تا این معارف اسلامی  هم تدریس نشود به آیندگان منتقل نشود . ( علی زدایی می کردند )

بعد از دو خاندان بنی عباس و بنی امیه حکومت های اسلامی دچار پراکندگی و فروپاشی شدند .دیگر خبری از قدرت و حکومت اسلام نبود تا انقلاب اسلامی ایران اگرچه در این هزار سال حکومتهای سنی کم بیش در بعضی مناطق بوجود آمد از جمله مصر عراق یا عثمانی اما بیشتر این حکومت ها پیرو معاویه بودند همان منطق همان فرمان همان اصول پیاده می کردند با قرآن و اقتصاد اسلامی کاری نداشتند بیشتر از اسلام ظاهری و حلال حرامی به فقه اموی بیشتر مورد نظر نداشتند.

لذا بعد از چهارده قرن شیعه به حکومت مطلق در ایران دست یافت ( اگرچه از صفویه به عنوان حکومت شیعی نام می برند یا از قاجار اما باید توجه داشت هر دو حکومت پادشاهی بودند با لباس اسلام و شیعه خبری از قرآن به عنوان منشور حکومت و قانونگذاری نبود)

اما جمهوری اسلامی ایران بعد از دست یابی به حکومت بیشتر روی اصل حکومت استقلال سیاسی کار کرد و جنگ ها دشمنی ها و جناح بازی داخلی اجازه تغییرات اساسی ندادند .

اگر چه دولت مردان هم بیشتر به جناح خودشان فکر می کردند وابسته سران جناح بودند تا اصل اسلام و قرآن اگرچه ولی فقیه حضور داشت اما مقوله نظامی و فرماندهی نظامی بیشتر در دست ولی فقیه بود تا اقتصاد لذا در بعد نظامی اصول اسلامی بیشتری بکار گرفته شد تا در اداره امور و اقتصاد لذا امروز شاهد هستیم یک حکومت با پاهای بسیار قوی نظامی و دستان کوتاه لاغر و ضعیف در اداره حکومت و اقتصاد.

متاسفانه جناح اصول گرا که می توانست بیشتر وبهتر به اصول بپردازد به علت قلت نیرو و کثرت هجمه رقیب پناه برد به پذیرفتن هر نیروی داوطلب ضعیف و کم سواد  تا جبران آفات کند .

اگرچه تلاش کرد با سهمیه کردن تحصیلات تکمیلی آنان سواد دار و صاحب مدرک کند اما این سیاست موثر واقع نشد خود گلنگی شد بر ریشه اصول گرایی خیل عظیم دکترهای بیسواد که مدیران بی درک حال رقم زدند .

گلنگی شدند بر ریشه هر گونه اعتقاد راسخ به اسلام و انقلاب حتی باعث شدند تا با سوادها در اقلیت بسیار قلیل  رقابت درون گروهی شکست بخورند  و گوشه نشین شوند و اراذل اوباش با مدرک صاحبان قدرت شوند .

صاحبان قدرتی که مانند دوستی خاله خرسه برای کوبیدن مگس سنگ گران بر صورت اصول گرایی می کوبند.

لذا مدارک دکتریشان شد مدرک فساد ندانم کاری اغفال و نابودی نه اسلام و قرآن عمیقا" فهمیدند نه علوم غربی دریافتند مدارک ناپلئونی در حین کار اخذ شده فاقد ارزش و سواد شد مهلکه اصول؟

بدینسان اقتصاد قربانی مشتی بیسواد شهرت طلب قدرت طلب شد همانگونه که قدرت ریاست جمهوری وزارت و سران قوا مخدوش شدند.

به قول مهندس بازرگان ما هم از دنیا رانده شدیم هم از آخرت بازماندیم .

بعد از حکومتها که برای اقتصاد اسلامی نتوانستند کاری بکنند نوبت به دانشمندان اسلامی رسید اینان نیز در امتحان خود شکست خوردند نتوانستند یک سیستم اقتصاد اسلامی جامعه نبوی تبین کنند تنظیم کنند برای امروز دنیا.

نه فقط سید قطب یا آیت الله صدر بلکه تحصیل کردگان اسلامی در غرب هم همینطور.

نه فقط دانشمندان ایرانی بلکه جامعه اسلامی دنیا هم حرف زیادی برای گفتن نداشت سه تا از بزرگترین دانشمندان معاصر اسلامی تنها کتابشان از اعجاز قرآن در اقتصاد اسلامی سخن می گویند .

دکتر اسامه السید عبدالسمیع یا دکتر رفیق یونس المصری و حتی دکتر رفعت السید العوضی تنها از اعجاز اقتصادی قرآن می گویند شاید نداشتن مصداق تاریخی اینان را اینچنین محدود  و محتاط کرده است به هرحال هر ادعایی متضمن داشتن گواه عینی یا تاریخی است این آقای دکتر رفعت السید العوضی متولد مصر است و کتابهای بسیاری در زمینه اقتصاد اسلامی نوشته است اما بیشتر تفسیر آیات اقتصادی یا تحلیل حکومت حضرت یوسف ( ع) یا شعیب ( ع) پیامبر بوده است تا عنوان کردن اصول حکومت اقتصادی اسلام یا تنظیم اصول سیستم اقتصادی اسلامی اگرچه با توجه به تسلط عمیق ایشان در ادبیات عرب ممتاز ترین و بهترین تفاسیر داشته است و مدرس دانشگاه هم بوده هم در عربستان هم در پاکستان اما هنوز راه تا بیان اقتصاد اسلامی توسط اهل سنت راه زیادی مانده است.( ایشان مشهورترین دانشمند اقتصاد اسلامی دنیا هستند )

اما شیعه برای رسیدن به اقتصاد اسلامی راه بسیار کوتاهی دارد.

بخصوص تحریم اقتصادی غرب یک فرصت طلایی در اختیار ایران قرار داده تا این راه به سرعت بپیماید.

این فرصت تاریخی فرصت بسیار مغتنمی است اگر حکومت جرات کند در آن قدم بگذارد ( از نظر من آخرین فرصت تاریخی شیعه است چرا که معلوم نیست در آینده بهتر اگر آینده ای باشد تا بتوان این اصول راست ازمایی کرد)

آنچه مرا بیشتر مشتاق می کند تا این راه انتخاب کنیم کارآمدی فوق العاده اقتصادی صدر اسلام است (که به گواه دوست و دشمن بسیار عالی بوده) می باشد.

برای آزمایش این کارآیی نیاز نیست آنچه که بعنوان اقتصاد غربی اینک در ایران در جریان است خراب کنیم یا حتی به کنار بگذاریم بلکه کافی است در کنار این اقتصاد غربی اقتصاد اسلامی اجرایی کنیم بدون آنکه بانکداری غربی یا نظام اقتصادی کشور دچار خدشه یا ایستایی کنیم وسعت جغرافیا وسعت اقتصاد اجازه می دهد در کنار اقتصاد غربی اقتصاد اسلامی قرآنی به اجراء بگذاریم .

من با وجودیکه اطلاعات قرآنی کمی که دارم ولو با همین اطلاعات کم حاضرم تضمین کنم هر جامعه و حتی جامعه بسیار کوچک با موفقیت کامل اصول اقتصادی قرآنی اجراء و  به رشد قابل توجهی برسانم حتی تا سالی بیست درصد رشد اقتصادی.

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

 

قبل از شروع بحث بهتر است سابقه تاریخی اقتصاد ایران از دوران قاجار یک دفعه مرور کنیم ایران در دوره قاجار عمدتا" ایران یک کشور با اقتصاد کشاورزی و صنایع محلی و دستی اداره می شد .

یک کشور با اقتصاد نسبتا خود کفا تولید کننده گندم جو و غلات و صنایع محلی بوده حتی صادر کننده گندم و جو بوده و سالیانه مقدار گندم و حبوبات خود را به کشورهای همجوار می فروخته پس از باز شدن پای انگلیس به ایران این معادله دچار مشکل شد انگلیس سعی می کرد ایران به یک وابسته سیاسی و حتی اقتصادی و مکمل اقتصاد خودش تبدیل کند لذا تلاش داشت مانند هند ایران به فروشنده پنبه و چای تریاک تبدیل کند

انحصار بازرگانی در بوشهر و جنوب ایران به دست اندازی اقتصادی تبدیل کنند آنان نیاز داشتند که کارخانه های نساجی خود را با پنبه ارزان و شرکت های چای سازی خود با سرگل چای ارزان ایران و هند تغذیه کنند از سمت دیگر برای نفت ایران نقشه های طلایی کشیدند و زمامداران خام قاجار هم کم بیش تسلیم شدند غافل شدند

بدین ترتیب فاجعه های قرارداد دارسی 60 ساله و قحطی های مصنوعی ایران رقم خورد خروج میلیونها تن غلات از کشور نتیجه این تلاش ها بود این قحطی ها موجبات فقر شدید در ایران شدند و تلفات عظیمی رقم زدند آمار بین 9 میلیون تا 21 میلیون نفر متغیر است همانطور که در هند تا 165 میلیون و بنگال 4 میلیون تلفات ثبت شد. هند و بنگالی که تولید کننده بزرگ برنج و گندم بودند از قحطی ایجادی انگلیسی تلفات تاریخی عطیمی دادند.

انگلیس در هر جامعه ای وارد شد دو پیگرد داشت اول نابود کردن اقتصاد محلی و خودکفایی غذایی دوم وابسته کردن اقتصاد آن جامعه به مکمل اقتصاد انگلیس و غرب هندی بایستی فاستونی انگلیسی می پوشید و هزینه شرکت های انگلیس تامین کند اینجا بود که گاندی با شعار پوشیدن کرباس هندی مبارزه خودش را شروع کرد.

گناه مصدق این نبود که شاه را برکنار و بیرون کرد گناه مصدق این بود که داشت سیستم اقتصادی ایران عوض می کرد .

کشور ما در سالهای قبل از انقلاب به یک وابسته اقتصادی غرب تبدیل شده بود ما صادر کننده تک محصولی ( نفت خام ) بودیم و وارد کننده گندم جو و ذرت غلات همینطور مصنوعات صنعتی غرب نظیر خودرو ماشین آلات و کارخانه های مونتاژ خطی که بعد از انقلاب هم دنبال شد.

بعد از انقلاب هم کماکان ما یک وابسته اقتصادی بودیم و نفت صادر می کردیم به آمریکا  اروپا و پول آن در بانکهای غربی نگاه می داشتیم و مصنوعات غربی خریده و به ایران وارد می کردیم این سیستم گردش اقتصادی سبب شد تا آمریکا بتواند تحریم اقتصادی ایران با شدت هر چه بیشتر رقم بزند در واقع صدمه پذیری ما ( تحریم پذیری ) عامل ظلم عظیم تحریمها شد.

عامل اول نفت تک محصولی بودن است در حالیکه ما قادر بودیم بعد از انقلاب خط ریل اقتصاد کشور عوض کنیم نکردیم ؟

فروش نفت خام گلوی اقتصاد ایران در مقابل چاقوی غرب قرار داد .

عامل این کوتاهی دو لبه قیچی مدیریت غرب زده و سیستم بوراکراسی غربی بود و هست.

این دو عامل هنوز شاهرگ های اقتصادی ایران در دست دارد مدیران میانی و ارشدی که هرگز راضی به واگذار کردن اقتصاد به مردم نبودند و نیستند هر دو هم ارثیه سالهای قبل از انقلاب هستند.

ما برای تبدیل نفت به مشتقات متعدد دو گره کور داشتیم اول برجهای تقطیر دوم کاتالیزورهای پالایشگاهی امروز هر دو مشکل حل شده اما سیستم دولتی فروش نفت ( شرکت های نفتی حفاری ) و مدیریت دولتی تقسیم رانت حاصل از صادرات نفت .

هر گز راضی نبوده و نیست این امتیاز و رانت عظیم 14% در صدی رها کند .

لذا همچنان دست در گلوی اقتصاد ایران مانند غرب می فشارد. نفت برای تبدیل شدن به مشتقات متعدد نیاز به واگذاری به بخش خصوصی عمومی دارد که هرگز انجام نشد. ( حتی مجوز ایجاد پالایشگاه و تبدیل نفت به مشتقات سبک تر به بخش خصوصی داده نشد نفت حریم نفوذ ناپذیر دولت باقی ماند حتی اگر هیچ بازدهی نداشته باشد و در چاه باقی بماند و منقطع شود چه بسا که در دوره احمدی نژاد چاههای واقع در دریا به این وقفه دچار شدند و هرگز به تولید بازنگشتند)

اگر نفت ایران تصفیه و فروخته شود غیر قابل تحریم است حداقل به شصت محصول تبدیل می شود.

دولتها هیچگاه اهتمام کامل نداشتند که این واگذاری انجام دهند هنوز هم نمی خواهند واگذار کنند؟

هنوز هم امیدوارند تحریمها برداشته شود و از عسل فروش و صادرات عظیم نفت سیراب شوند.

امیدی که می رود به مرگ از گشنگی تبدیل شود. 

اما چرخه دوم وابستگی ما به سیستم غربی واردات کشور است بگذارید کالبد شکافی کنیم این واردات چه هستند و مقدار نیاز ما به آنها چقدر است .

متاسفانه بیش از 40 میلیارد دلار از واردات ایران محصولاتی هستند که ایران نیاز جدی به آنها ندارد این مافیای واردات است که آن را هدایت و راهبری می کند ما حتی قادریم تا 95 درصد مواد غذایی و نهاده های دامی در داخل کشور تولید کنیم .

اینجا من بحث عدم رابطه با دنیای صنعتی یا عدم رابطه اقتصادی با کشورهای دیگر دنبال نمی کنم آن بحث دیگری است که به موقع خودش لازم و مورد نیاز است .

بحث امروز محدود کردن عظیم واردات غیر ضروری برای مدیریت کردن قیمت ارز و کنترل فشار حداکثری است. محدود کردن مصرف ارز می تواند به شکوفایی داخلی منجر شود .

اگر بار 30 میلیارد دلار واردات غیر لازم از سبد ارزی کشور برداشته شود.

ما به سخت ترین شکل ممکن نفت و دیگر کالاهای مورد نیاز مردم صادر می کنیم که برویم جای آن کالای مصرفی یا لوکس وارد کنیم این چه معادله مزخرفی است که ساخته ایم نگاه کنیم به لیست واردات گمرگ در سال1401 1402 و 1403 ؟

6 میلیارد دلار خودرو های CKD برای افراد مرفه کشور چه مفهومی دارد آن هم در هنگامه تحریم که دارو 3 میلیارد دلار می خواست و تهیه نشد با دلار آزاد و گران شدن مواجه شد.

یا واردات لوازم آرایشی یا واردات پوشاک و لوازم بازی لوستر بخش دیگری از واردات ایران بوده با 5 میلیارد دلار .

ارز زیادی در سبد کشور باقی می ماند که می تواند صرف تولید و ورود ماشین آلات تولیدی شود و کشور از بحران تحریم نجات دهد. قیمت ارز در کشور تثبیت کند کاهش دهد .

سرمایه گذاری در کشور رونق بدهد همه و همه در گرو نحوه قانون گذاری و مدیریت بحران اقتصاد است که حلقه مفقوده آن درایت دولتی است.

دولتی خودش با دست خودش گلوی اقتصاد می فشارد بدون اینکه بخواهد یا موانع را بشناسد.

این دیگر در دنیا نوبر است حماقت تا آنجا که خودمان گلوی خودمان را بفشاریم.

ممکن یک نفر بگویید این مردک دارد هذیان می گوید .

بگذارید موارد زیادی ذکر کنیم که سیاستهای ما اشتباه است و خودمان داریم گلوی خودمان را فشار می دهیم اما فکر می کنیم داریم خدمت می کنیم.

1-سیستم فشار حداکثری مالیاتی درست است دولت منابع ندارد اما فشار مالیاتی باعث عمیق شدن فرار سرمایه و بسته شدن بسیاری از کسب کارها است حتی گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی هم حاکی از بسته شدن 300 هزار واحد کسبی دارد .گزارشهای فشار مالیاتی از ارزش افزوده بر تولید که نوع مستقیم به بن بست کشاندن تولید بوده و هست در سالهای دانشجویی بحث داشتیم تحت نام مزیت نسبی آنجا بحث بود اگر یک شرکت نسبت به شرکت دیگر نیم درصد مزیت نسبی بیشتر داشته باشدمی تواند در دراز مدت رقیب ورشکست کند حالا ده درصد ارزش افزوده با تولید در ایران چه می کند؟

یا مجوز های تولیدی که هنوز در کوچه بن بست سر به دیوار می فشارد؟

یا تامین مالی و تسهیلات که در اغما کامل است ؟

اصلا هیچ بانک و هیچ تسهیلاتی وجود ندارد همه و همه مزخرفات و آروغ زدن مسئولان است پشت دوربین تلویزیون .

از سمت دیگر فشار سازمانهای دولتی نیمه دولتی شهرداریها و بخشداریها استانداریها است به تولید و حتی بازار کسب کار؟موضوع اصلی تحریم ناپذیری در ایران اینست

اگر ایران هرچه می خواهد خود تولید کند خودرو کامیون اتوبوس قطار هواپیما  منظور من تولید از نوع خیانت آمیز ایران خودرو و سایپا نیست منظور ایجاد یک کنسرسیوم از بخش خصوصی سالم ایران با هدایت دولت برای تولید اقلام مورد نیاز در یک چرخه خوشه ای ملی است  ( خوشه های صنعتی تولیدی ) نه دولت نه خصولتی اگرچه این دو هم میتوانند در یک پروسه سالم با بخش خصوی توانایی خود را به اشتراک بگذارند. ( منظور یک تولید با کیفیت و قیمت تمام شده مناسب )

اما اصلی ترین بخش تحریم ناپذیری تامین بودجه عادلانه کشور است از طریق تقسیم بسیار ریز هزینه ها در سطح ملی که فاجعه های مکرر افزایش تورم و افزایش ارز نداشته باشیم این هم امکان پذیر است بشرطی که آقایان از همه دنیا باخبر بگذارند آقایان مسئولان بگذارند عالمان مدیران عاقلان فاضلان ابد دهر همه چیز دان.

 

در آخر همه منوط به پذیرش حق از جانب مدیران فعلی دولت است ( پذیرشی که گاه در ظاهر انجام می شود اما در باطن دشمن آن هستند و هرگز بدان تن نمی دهند و بهانه تراشی می کنند اجرایی نمی کنند  تا وقت بگذرد موضوع مخدوش شود مختومه شود )

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

 در حالیکه کشور در گیر شدیدترین تهاجم نرم افزاری و اقتصادی تمام عمر خود را دارد سپری می کند مسئولین رده بالای کشور درگیر نزاع های جناحی و سیاسی  داخلی هستند

و بشکل عجیبی مشغول تخریب یگدیگر هستند و عجیب تر اینکه هیچ اتفاق نظری برای انتخاب اصلح وجود ندارد نه در سطح کلان کشور نه در سطح دو جناح سیاسی موضوع بدست آوردن قدرت شده آمال آرزو دو جناح برایشان هیچ چیز دیگری اهمیت ندارد

" شیفتگان قدرت " بر شیفتگان خدمت " غلبه پیدا کرده اند جای تاسف عمیق تر اینکه برایشان غلبه بر جناح مقابل اهمیت بیشتری یافته تا هر چیز دیگری حتی غلبه جناحی بیشتر از غلبه بر تهاجم غربی عبری عربی به همین خاطر بدست آوردن یک پست اساسی به وسیله ضعیف ترین عناصر خود را ارجح می دانند

تا قوی ترین گزینه مقابل یا فرا جناحی در واقع شدت بی فکری و ساده لوحی به حدی رسیده که قابل ذکر نیست در حالیکه امروز به نظر من بیش زمان حمله مغول کشور در خطر انقراض اقتصادی سیاسی و هویتی قرار دارد

باید لایق ترین با تجربه ترین دانا ترین شخص ممکن برای تصدی صندلی وزرات اقتصاد انتخاب شود دو جناح فقط در فکر خویش هستند حتی به انتخاب اصلح در درون گروهی هم دست نمی زنند و به آن هم فکر نمی کنند

حداقل دو حزب جمهوری خواه و دموکراتهای آمریکا به اصلح داخلی و اصلح ملی تن میدهند و سعی می کنند بهترین ها را انتخاب کنند در جریان بحران مالی سال 2008 میلادی اوباما گفت ما به بهترین ها نیاز داریم تا بحران مالی پشت سر بگذاریم و به همین علت تیمونی گیتنر به عنوان وزیر خزانه داری آمریکا به صحنه آورد و همان روز اول اقتصاد در حال سقوط کشور 6% درصد رشد سهام تجربه کرد و این رمز انتخاب بهترین ها است

موضوع گمشده ایران است در حالیکه بیشتراز نان شب به آن محتاجیم حتی بیشتر از بهترین ها در ریاست  جمهوری لزوم یافتن لایق ترین فرد برای پست وزرات اقتصاد اصلی ترین وظیفه کشور است

در این هنگامه هجوم کثیف ترین عناصر غربی عبری و کثیف ترین ریاست جمهوری صد سال اخیر آمریکا این وزیر می تواند کشتی سرگردان اقتصاد ایران به ساحل امن برساند.وتمام شگردهای غربی خنثی و بی اثر کند

آیا این لزوم در مقامات سیاسی و مجلس نهادینه شده است متاسفانه خیر انتخاب آقای همتی به این سمت که خود از بانیان وضع موجود است نشان از بی خردی صاحبان قدرت دارد حتی انتصاب دکتر فرزین و ابقاء مجدد او در راس بانک مرکزی هم از این قماش است

می دانید سیاست انقباضی او چقدر به اقتصاد کشور صدمه زد ( سیاست آزمون خطا ) آیا حمایت های بی دریغ او از سیستم بانکی معیوب که خود محصول بانکها است (تعارض منافع ) خدمت به کشور بود

همه و همه نشان از بی فکری سردرگمی دارد سیاست گذار دارد

متاسفانه هیاهوهای بی فایده مقطعی و انتقامی باعث شده تا روند جاری دچار بی تدبیری و روزمرگی شوند همه چیز باری به هر جهت است

برای گذاران امور در حالیکه دشمن استراتژی جهانی منطقه ای طولانی مدت را دنبال می کند ما قادر به درک نیاز فعلی کشور نیستیم او جهانی فکر می کند

ما حتی داخلی و ملی هم نمی اندیشیم او بیست سال آینده را در نظر دارد ما سال جاری را هم درک نمی کنیم چه می گذرد حمله او بیشتر روانی و رسانه ای است تا عملیاتی او همه سلاحهای که می توانسته تا کنون استفاده کرده همه تفنگ هایش خالی از فشنگ است تنها سلاح مانده تهدید روانی است

با همان سلاحی که سوریه را تصرف کرد در سوریه ده درصد هم سلاح نظامی کاربرد نداشت نود درصد ایجاد خوف و تهدید کارساز شد تاسف عمیق تر اینکه در هجوم نرم افزاری سیاسی روانی باید رسانه ها شلیک کنند که اینان دارند در جبهه داخلی شلیک و  کشتار می کنند رسانه های ما جناحی شده و مشغول لجن پراکنی به همد یگر هستند هر دو دارند اعتماد عمومی به مسئولین جناح مقابل می کوبند در واقع دارند خودی می کشند. 

لوله تفنگ آنها به سمت خودی است نه خارجی اینجاست که باید پناه برد به سخنان گهر بار

« علی بن ابیطالب (ص) ::من بیم آن دارم که نابخردان و نابکاران زمام امور این ملت را به دست آرند و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او را بردگان خود گیرند و با صالحان به دشمنی برخیزند و فاسقان را حزب خود قرار دهند» (نهج البلاغه: نامه 62)

این سخنان خیلی شگفت انگیز است دو لغت نابخردان ونابکاران بسیار عمیق است لغت نابخرد مفهوم بسیار وسیعی دارد شاید بد نباشد برای پی بردن به عمق این لغات سری به لعت نامه دهخدا بزنیم معانی نابخرد :نادان بی عقل بی خرد جاهل ( به نتیجه نخواهد رسید )نابخرد غالبا"در مواجهه با چالشها نگران و دچار سردر گمی می شود بی مسئولیت است ( مسئولیت اعمال خود را به عهده نمی گیرد ) و ازاین معانی جالبتر معنی نابکار است :بی مایه دم کنده ( بی ریشه ) بی کار و کسب بیشه ندارد آواره هرزه گرد تنبل و بی عار  بطال غیر عامل عمل نکننده بدکار بی دین بی آئین اوباش بد کردار بد اندیش شریر فاجر فاسق بی وفا بد عهد مهمل بیهوده بی مصرف بی فایده بی حاصل بی مصرف ناسودمند رفیق و مصاحب ناکس بی قدر همه معانی فقط این دو لغت هستند ( حتی اگر یکی از معانی بالا امروز مصداق داشته باشد فاجعه است )

این دقیقا" ترجمان وضع حال ما است. دوستان بانک مرکزی و وزارت اقتصاد که مشکلات ارزی به هم نسبت می دهند به عهده نمی گیرند. حالا بااین موضوع استیضاح وزیر اقتصاد دکتر همتی باید دید این گرایش این تفکر حاکمیت پیدا خواهد کرد یا همچنان فریادهای جاهلیت در کشور حاکم است چرا گفتم جاهلیت

حرکات دو جناح کشور مرا به یاد کینه های شتری اوس و خزرج انداخته که در دوره اسلام آوردن گاهی با خدعه خناسان آتش فشانی می کرد و کم بود همه چیز را نابود کند.واین پیامبر بود که دوباره آتش ها را خاموش می کرد.

و اینکه آیا امروز کسی هست تا آتشهای زبانه کشیده جاهلیت را خاموش کند هم در صحنه سیاسی کشور هم در صحنه رسانه ها؟

اما این موضوع درخواست برای یک وزیر اقتصاد فراجناحی باید یک خواست عمومی شود تا دولت و مجلس بدن رای دهند تجربه نشان داده وزیران جناحی بیشتر بر منافع جناحی تمکز می کنند و از منافع ملی غافل می شوند

سمت دیگر ماجرا به  ته دیگ خوردن موجودی اشخاص مورد وثق جناحی در این سمت است هر دو جناح هر چه در چنته داشتند برای این سمت رو کردند و همه شکست خورد و دراقع گزینه مطرح و بدرد بخوری برای عرضه ندارند نه شخص مورد تائید نه برنامه قابل قبولی هیچ چیزی برای عرضه وجود ندارد ؟   

روی دیگر سخن من با مراجع عظیم الشان و روحانیت است امروز تمام کوشش های تاریخی و جهادی اسلام و ایران ختم شده است به حکومت جمهوری اسلامی در ایران اگر این حکومت در بحث اقتصاد شکست بخورد و فرو بریزد ( که شکست بسیار به آن نزدیک شده بخصوص از ناحیه اقتصاد ) برای دویست سال آینده هم هیچ کشور وملت دیگری در این راه پای نخواهد گذاشت؟

اینجاست که رسالت تاریخی شما روشن می شود باید به میدان بیاید و تقاضای شایسته ترین شخص برای تصدی این پست وزرات اقتصاد را مطرح کنید از رهبری بخواهید از مردم بخواهید و گرنه آن شود که بر ؟ 

  • حسین تاج احمدی