راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

کلمات کلیدی

اقتصاد بدون نفت هم اکنون

هلندی سرگردان یا کشتی سرگردان

شوک درمانی اقتصاد

نقل و چاپ محتویات این وبلاگ با درج مبدا بلامانع است

طغیان فروپاشی اقتصادی

به کور می گوییم عین علی

آقای روحانی با کلید آمدید با "قفل مطلق" کشور می روید

"مختال فخور"

نه اصول گرایان ما اصول گرا هستند نه اصلاح طلبان اصلاح طلب

دومینو ورشکستگی زنجیره ای

کوتوله های سیاسی نه "کودکان سیاسی"

( فرهنگ لجبازی احمدی نژادی)

عدالت اقتصادی از اولین درخواست انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه بود

و گرنه همچنان درجا خواهیم زد

الحاق چهار وزارتخانه اقتصاد تجارت صنعت معدن به رهبری

آمریکا وجود دو ژاپن در آسیا تحمل نخواهد کرد

تا همچنان برای خودشان ماهی صید کنند؟

منافع ملی کیلو یی چند است

اندیشکده استراتژیک مطالعات

فاجعه فرو ریزی اقتصادی بوقوع خواهد افتد لطفا بر سر

تقسیم غنایم اینقدر نزاع نفر مایید ( غنیمت تقسیم وزارت خانه ها )

شده

خلاصه انقلاب هیچ اسلام هم قربانی سود جویان داخلی

امروز اعلام عفو عمومی کنیم

امام علی (ع) دشمنان خود را می بخشید دست به مصادره بابت مالیات نزد

تبلیغات کردید "ایران "همچون لیبی تسلیم شد

آن گربه بچه کوچک ( جغرافیای ایران) اکنون پلنگ بزرگی شده

زلزله آسمانی یا زمینی یا سیاسی بیرون بریزد

سیاست فرغون های موتور دار

جان ملت گروگان این دو کارخانه مونتاژ کرده ایم

بایگانی
  • ۰
  • ۰

قبل از وارد شدن به این بحث باید اذعان کرد ما کشوری هستیم در منطقه خشک غیر از نوار ساحلی خزر بقیه کشور در بحران بی آبی و حتی در سالهای اخیر در بحران خشک سالی می سوزد

واقعیت خالی شدن روستا ها و مهاجرت به حومه شهرهای بزرگ خود به تنهایی یک فاجعه زیست محیطی است که با بی تدبیری سد سازان و دولتهای گذشته همراه شده با شدت خشک سالی

خود داستان غم انگیزی است که نیاز به یک بازخوانی دیگری دارد

آنچه واقعیت دارد اینست که غالب سد های ساخته شده در نهایت به انتقال و مصرف در شهر ها 

منجر شده است  در واقع خیلی از این سدها برای مصرف کشاورزی هم ساخته شده بودن در انتها به سمت شهر ها تغییر مسیر دادند

امروز نیاز به آب کشاورزی و حتی شرب در سراسر کشور یک امر حیاتی و نیاز اصلی تبدیل شده است

از سمت دیگر این آب باید ارزان و فراوان و در دسترس  همگان قرار گیرد

در گذشته تبدیل آب شور دریا به آب شیرین کار سخت و گران قیمت بود 

اما اکنون با تکنولوژی جدید شیرین کردن آب ارزان و استفاده در امر کشاورزی بسیار متداول شده

 است

اکنون در ژاپن در امریکای جنوبی در جنوب خلیج فارس بصورت انبوه این شیوه رایج شده 

چرا ما باید خود ارا از این نعمت محروم کنیم

با کندن یک کانال به عرض 1000 متر و به عمق 70 متر از سواحل مکران تا خراسان شمالی

و ادامه آن از خراسان شمالی به سمت گرگان و کج کردن راه به سمت جنوب تهران  و ادامه ان 

به سمت ساوه و سپس به سمت زنجان و دریاچه ارومیه و در انتها به نزدیک مرز ایران گرجستان

و  ادامه به سمت عراق بدون پمپ کردن آب دریای عمان بصورت وسیع به داخل کشور منتقل کنیم

و با گرفتن کانال های فرعی به موازات هم در هر صد کیلومتر اب به تمام نقاط ایران برسانیم

بعد شرکتهای خصوصی با تکنو لوژی ایرانی شده آّب شیرین کن اب را تبدیل و به قیمت نازل بفروشند

قبل از ادامه این طرح باید اذعان کنم این طرح اولین بار 50 سال پیش به نوعی دیگر مطرح شده بود 

در سالهای گذشته بار ها مطرح شده 

اما آنچه این طرح متمیز می کند دلایل زیر است

1- این کانال اصلی باید قابل کشتیرانی باشد

2- این طرح از طریق خرید زمین از صاحبان آن به قیمت پایین از مردم و فروش آن به قیمت بالاتر 

به پیمانکاران اجرایی شود در واقع طرح بصورت هر هزار متر به یک پیمانکار با فروش پنج کیلومتر دو طرف کانال توسط مردم با سرمایه مردمی اجراء شود و دولت صاحب زمینهای و کل پروژه نخواهد بود

3- امتیاز استفاده از آب رایگان به هر کسی داده شود (بشرطی که آب شیرین کرده بفروشد یا مصرف کند و نمک حاصل از شیرین کردن به دولت تحویل دهد تا بوسیله دولت بفروش یا با کشتی به اقیانوس منتقل گردد

4-ادامه کانال به سمت کشورهای همجوار و اجازه استفاده کشتیرانی منوط به دریافت حق عبور و ترانزیت امکان پذیر باشد

و باقی قضایا با همفکری کارشناسان طراحی شود تا ضرر و زیان به حداقل و منفعت به حداکثر تبدیل شود

این کانال حداقل دو میلیون فرصت شغلی مستقیم و 20 میلیون فرصت شغلی غیر مستقیم ایجاد خواهد کرد

در هر سیصد کیلومتر از مکران تا خراسان شمالی یک شهر بزرگ و هر صد کیلومتر یک شهرک باید ساخته شود

یک اتوبان با چهارده لاین رفت و چهارده لاین بازگشت طراحی و اجرایی گردد

همین کانال برای 50 سال آینده ایران در پیشرفت رشد اقتصادی فزاینده قرار خواهد داد 

 

قابل پیش بینی است سیل اعتراض به این طرح بخصوص از طرف دوست داران محیط زیست

اما مزایا ی این طرح آنقدر زیاد است که با نبودن آن قابل قیاس نیست

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

هنوز جوهر  پیشنهاد تشکیل واحدهای تعاونی خشک نشده که سیل اعتراضات برایم ارسال شده

قبل از هر چیز بخاطر داشته باشید بیشتر امتیازات داده شده توسط دولتهای کذشته بر اثر نوعا" روابط 

بوده وبیشتر به نور چشمی ها داده شده یا بر اثر تلاشهای شخصی با کمک رشوه های زیر میزی یا داد و ستد های جناحی و غیره واگذار شده است 

اما من تقاضای کنسل کردن آنها را ندارم پیشنهاد من روشن و مشخص است عرضه امکان برابر برای بقیه ملت تا هر کاری را می خواهند شروع کنند و از یک عدالت نسبی در گرفتن جواز شروع بکار برخوردار شوند بدون اینکه برای آنها امتیاز ویژه و تسهیلات خاصی بتوانیم پرداخت کنیم 

بدهی است بانک توسعه اسلامی در قدم نخست فقط می تواند بابت هر شخص 3 میلیون تومان تسهیلات و 20 میلیون تومان بابت تعاونیها پرداخت کند باید پانصد هزار تعاونی را زیر پوشش ببرد 

از آن وامهای چند صد میلیونی و چند صد میلیارد گذشته خبری نیست پرداخت وام بیشتر منوط به پرداخت تمام سرمایه 50 میلیارد دولاری این بانک است

اصلا امروز در دنیا دیگر ان مفهوم موافقت اصولی گذشته منسوخ شده امروز متقاضی  می توانید در خیلی از کشورهای اروپایی برای تولید هر کالایی حتی اتومبیل بلا فاصله موافقت تولید اخذ کند بشرط 

رعایت استاندارد های آن کشور و اتحادیه اروپا ( محیط زیست و ایمنی خودرو ) سرمایه هم از طرف خودش و یا از طریق بانکهای آزاد و مسئولیت شکست و پیروزی هم با خودش است 

دیگر آن مشکلات سابق نیست بله راه آزاد است اما مقرون به صرفه نیست یا خیلی سخت مقرون به صرفه است نیاز به تکنولوژی جدید یا ابتکارات جدید است

حالا چه عیبی دارد این طناب و زنجیر بسته شده به ذهن خود را بریزیم دور آن موقع موافقت اصولی 

ارزش داشت که میلیاردها تومان وام دولتی پشتش خوابیده بود و از این موافقت ها به کسی داده نمی شد اکنون خیر ؟

یک سری مشکلات در کشور وجود دارد که محصول بخل است بله فقط بخل؟

بخل مسئولین کشور بخل وزراء بخل قانون گذار بخل استاندار بخل فرماندار بخل شهردار بخل ماموران مجری قانون حتی بخل رفتگر محل  

بگذارید همین یک لغت بیشتر بررسی کنیم بخل یعنی حسد، رشک 

امساک، خست، زفتی، لئامت، مال پرستی تنگ چشمی منع کردن 
بخیل بودن مخالف سخاوت، کرم، بخشش جود

این معانی من نیست اینها در فرهنگ دهخدا و عمید نوشته شده

چه عیبی دارد به یک نفر بگویم باشد برو آباد کن او برود از تلاش و کوشش خودش برای خود صاحب چیزی شود.

متاسفانه این پدیده زشت که در قرآن و روایات هم بسیار از آن مذمت شده بیماری مسری همه گیر در کشور شده یکی از اصلی ترین موانع عقب ماندگی و فقر است

متاسفانه هر چه جلوتر می رویم فقیر تر و بخیل تر میشویم

ببینید در کشورها پیشرفته شما هر جای آن کشور نگاه می کنید آباد است در حال بهر برداری است

در دور ترین نقاط مزرعه خانه کارگاه صنعتی در کنار هم مشغول کار هستند سطح همه زمین ها اشغال شده یا زیر کشت است یا زیر رویش مرتع است یا روی آن کار صنعتی و خدماتی می شود 

حالا از تهران تا بندر عباس با اتوبوس بروید فقط سه درصد زمین ها  زیر بهر برداری هستند 

فقط در حومه شهر ها کمی آبادی می بینید گاهی 300 کیلومتر راه می روید دریغ از یک ده آباد

غیر از بخل این زمین ها را غیر قابل استفاده کرده است بخل روستا ها را ویران و خالی می کند شهر ها را منشاء حاشیه نشینی و فقر  می کند ؟

این زمین ها مال چه کسی است صاحب شخصی دارد یا مال دولت است 

کشاورزی است یا صنعتی است یا.........

می شود آباد شان کرد به شرطی که دل بزرگی داشته باشیم 

یک مزرعه در نقطه خارج شهر باید یک اتاق داشته باشد که کسانی که آنجا کار می کنند در آن استراحت کنند و یا ساکن شوند 

متاسفانه اکنون که تمام مزرعه های ایران به قطعات کوچک تقسیم شده اند حتی 100 متر حتی سند ملکی هم دریافت کرده اند

چه عیبی دارد با یک قانون چند خطی تمام سطح کشور به محل کار ساخت و ساز و تشویق به تجمیع مزرعه ها کنیم 

تا کی می خواهیم سیاست اسرائیلی تخریب بناهای ساخته شده در حومه شهر ها و روستا ها اجراء کنیم هر روز یک لودر یا بلدوزر راه بیندازیم با چند پلیس ساختمان و مامور شهر داری و ده داری و بناهای ساخته شده توسط مردم ویران کنیم 

تا حالا یک میلیون بنا تخریب کرده ایم     بلکه بیشتر دو میلیون شاید ده میلیون 

فقط در حومه تهران آمار 300 هزار تخریب برای چند سال وجود دارد 

کمترین مبلغ تخریب در کل کشور معادل 200.000.000.000 دویست میلیارد دولار است 

این زیان امروز برابر چهار سال فروش نفت کشور است

متاسغانه این ضرر و زیان مال فقیر ترین اقشار حاشیه نشین و حومه است کمتر بنای افراد متمول تخریب شده چه آنان معمولا ریسک نمی کنند یا از طریق پرداختهای زیر میزی کار خود را درست می کنند.

حالا اگر این پیشنهاد زیر اجرایی کنیم این سرمایه بزرگ به عامل رشد و رفاه و توسعه کشور اضافه میکنیم  

1-اجازه ساخت با شرایط آسان با اخذ جواز داده شود توسط جهاد اقتصادی ظرف یک امضاء

2-تمامی مزرعه های بالای 500 تا 1000 متر اجازه دارند ده درصد زمین خود را بنا احداث کنند ولو در چهار طبقه بمنظور سکونت یا گوسفند داری یا انبار هر ..... نیاز دیگری)

3- باقی 90% باید زیر کشت قرار گیرد ولو درخت مثمر یا غیر مثمر  

4-دولت مسئولیتی برای عرضه اب و برق گاز ندارد فقط در حد امکانات  نسبت به برقرار کردن انشعاب اقدام نمایید 

5- عوارض ساخت در حد عادی به شهر داری یا  ده داری ها پرداخت می شود

6- در صورتی که یک بنا بیشتر از ده درصد اقدام به ساخت کند باید متری یک میلیون تومان به حساب مستقیم خزانه (نه شهر داری ها) واریز نمایید تا بتواند پایان کار و سند جدید دریافت کند

7-زمین های(مزرعه-صنعتی) بالای 1000 تا 3000 متر فقط 7% زمین می تواند زیر ساخت ببرد

8-زمین های (مزرعه-صنعتی) بالای 3000 تا 10000هزار متر فقط 5% زمین اجازه ساخت دارد

9-زمین های(مزرعه-صنعتی) بالای 10000 متر حداکثر 3%

توضیح اینکه در زمین های صنعتی سالن تولید جداگانه اجازه ساخت دریافت می کند در این جدول 

سالن تولید منظور نشده

اگر شخصی این پیشنهاد رعایت نکند در ساخت از دریافت انشعابات (اب و برق و گاز )

و خدمات دولتی اعم از صدور سند پایان کار و محروم می شوند تا جریمه های(متر یک میلیون دولت) مریوطه پرداخت کنند و تخریب به کلی برچیده شود.  

زمین های دولتی را هم می توان اجاره داد سه سال تا پنج سال تازه بعد از پایان مدت اجاره را می توان تمدید کرد ( توضیح اینکه بنای ساخته شده در این زمین ها باید پیچ و مهره ای حتی بتونی پیچ و مهره ای باشد بعد پایان اجاره بنا باز شده منتقل یا توسط موجر فروخته شود هیچ حقی از این بابت به موجر تعلق نمی گیرد

و هیچ گاه این زمین ها قابل فروش نیستند )     

خوب با همین قانون نه بندی حداقل یک میلیون ساخت ساز در کشور انجام می شود ظرف یکسال 

ظرف 20 سال تمام کشور آباد می کند

بقول زیدی شما دل ندارید 80 میلیون راحت زندگی کنند چطور قانون می نویسید در سال فلان 150 میلیون جمعیت باید داشته باشیم

 اگر با وسعت نظر این پیشنهاد اجرایی شود نتایج زیر بزودی خواهیم داشت.

الف- عرضه مزرعه های ساخته شده در بازار موجب تعدیل قیمت مسکن خواهد شد

ب-اجاره این واحدها باعث افت قیمت اجاره در شهر ها خواهد شد و افرادی که قادر به پرداخت اجاره در شهر ها نیستند به این واحد ها کوچ کرده باعث توزیع جمعیت خواهد شد  

ج- باعث بالا رفتن تولید گوشت سفید و قرمز همچنین محصولات کشاورزی خواهد شد بهر حال افراد ساکن در این مزرعه ها دست به تولید محصولات کشاورزی نگهداری از مرغ و طیور خانگی و حتی

گاو و گوسفند خواهند زد 

ح-کشور در مقابل جنگ اقتصادی و جنگ نظامی مقاوم تر خواهد شد.

خ-باعث بالا تر رفتن رشد اقتصادی و ثروت عمومی کشور خواهد شد در واقع بلافاصله به سطح زیر کشت کشور و سطح ساخت ساز  و سکونت مقدار زیادی افزوده خواهد شد

د-باعث تحرک در کل کشور با به راه افتادن صنایع تولید مصالح ساختمانی و کل صنایع می شود

ر-باعث افزایش شدید اشتغال و تحرک نیروی انسانی خواهد شد  

 

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

با نگاهی به توزیع ثروت در جامعه ایران اکنون ایران نگاه کنید به آمار سال 1395                          (80 درصد سپرده های بانکی متعلق به دو در صد خانوارهای ایرانی است ) الف

می توان دریافت چقدر در جامعه منسوب به اسلام  چقدر فاجعه رانت و انحصار جریان داشته و دارد.

بعد از آنکه امام علی (ع) بیعت مسلمانان را پذیرفت با چنین جامعه ای روبرو شد 

جامعه ای که اطرافیان عثمان خلیفه اسبق دارای ثروتهای افسانه ای هستند بقیه مردم فقیر 

دست به دو کار اساسی زد 

1- اصل تساوی در دریافت حق توزیع امکانات و ثروت جامعه را مساوی کرد ( سهم بیت المال مساوی قرارداد برای تمام آحاد)

2- ایجاد فرصت برابر برای بالفعل کردن حقوق توزیع امتیازات و اعتبارات را مساوی کرد (قوانین مساوی مقرارت ثابت برای همگان)

امروز نیز به این دو اصل نیاز داریم

لذا پیرو تعلیق قوانین مانع رشد باید اعلام کنیم (جهت فرصت برابر برای همه)

احداث هر نوع صنعت و موافقت اصولی تولید هر کالای آزاد است (بلافاصله آزاد است)

هر شخص یا هر تعاونی می تواند برای تولید هر کالای اقدام کند برای فروش و ایجاد واحد تجاری اقدام کند ( در یک شب تمامی موانع کسب کار برداشته شود تا رتبه سه رقمی ایران در کسب کار فرو بریزد)

اما برای جلوگیری از هرج .مرج این واحدهای تولیدی در شهرکهای صنعتی یا زمین های صنعتی و یا تولیدی کشاورزی (زمین های مربوطه) و خدماتی و تجاری با رعایت مالکیت صاحبان املاک ( یا خرید یا اجاره) امکان پذیر است 

همان 5000 نیروی جهاد اقتصادی که قبلا تشکیل داده ایم بدون تشریفات اقدام به صدور جواز کنند 

بشکل انقلابی حتی شبانه روزی با چند بازدید 

1- موافقت اولیه با درج امکانات آورده متقاضی 

2-شروع بکار بعد بازدید دوم ( امتیاز شروع بکار)

3-امتیاز اولیه کارگاه کارخانه مزرعه فروشگاه

4- بعد  تائید چهار مرحله بازدید (هر شش ماه یک بازرسی)

5-بعد سه سال اهداء جواز دائم (کارخانه / کارگاه تولیدی / مزرعه کشاورزی / فروشگاه )

در واقع متقاضی نیاز به رجوع به هیچ اداره ای را ندارد این سازمان جهاد اقتصادی در محل برای او کار می کند یعنی بازدید تایید و صدور جواز بعهده جهاد اقتصادی است

ان قسمت از این واحد ها که نیاز دارند در زمین های ناشناخته اقدام به فعالیت کنند باید از طریق معرفی جهاد از سازمان محیط زیست موافقت اخذ کنند

جهاد موظف است با آورده متقاضی کار را در مرحله اول شروع کند در مرحله دوم با معرفی به بانک توسعه اسلامی جهت دریافت وام این واحد ها را یاری کند 

بدهی است وامهای توسعه ای زمانی به این واحدهای تعلق می گیرد که صاحبان اصلی آنها در کلاسهای زیر شرکت کرده و نمره قبولی دریافت کرده باشند

1- کلاس اخلاق اسلامی و تقوای مورد نیاز در کار گروهی (این کلاس ها با یک کتاب که توسط حوزه مدرسین قم نوشته و جمع آوری شده و یک مدرس اسلامی تایید شده باید اجرا شود حداقل 40 ساعت) توضیح اینکه بسیاری از شرکت های تعاونی تشکیل شده در اول انقلاب بعلت عدم رعایت اخلاق اسلامی و غیبت دچار مشکلاتی شده بودند تا این آموزش سبب ایجاد حس اخوت اسلامی واخلاق حسنه به دوام کار کمک بزرگی خواهد کرد

2- کلاس های تخصصی در رشته تولیدی که بوسیله شرکتهای دانش بنیان عرضه می شود حداقل 100 ساعت الزامی در صورت نیاز بیشتر متقاضی تا 300 ساعت  اختیاری ( بمنظور بالا بردن دانش شغلی و حرفه  فرض کنیم یک واحد جهت مزرعه پرورش شتر مرغ می خواهد فعالیت کند باید در کلاسها شرکت کرده و اطلاعات کاملی برای کار خود کسب نمایید)

این آموزش و راهنمایی واحد های تاسیس شده در تمام سه سال اول ادامه باید داشته باشد

پس از سه سال این واحدها می توانند واحد خود را بفروشند یا واحدهای جدید خریداری کنند  

امید می رود با این روش بتوان در مدت کوتاهی بیش از پانصد هزار واحد تولیدی توزیعی احداث کرد 

بدیهی است برای شروع اینکار نیاز به یک وب سایت اینتر نتی هست تا داوطلبان  در انتخاب رشته کار و تعداد مورد نیاز کشور و ثبت نام اولیه راهنمایی کند

این کار باید بدون تبعیض و تعلل در زمان کوتاهی اعلام  و اجراء گردد 

توضیح اینکه دو مولفه توزیع مساوی بیت المال و توزیع مساوی فرصتها از مقاله ارزشمند 

آقایان فرزاد جهان بین -محمد نعمتی (معیار و راهبردهای عدالت اقتصادی در نهج البلاغه )

اخذ شده مقاله زیبایی که مطالعه کامل آن را به دانش دوستان عزیز توصیه می کنم

الف به گفته آقای مصباحی مقدم نماینده اسبق مجلس و عضو تشخیص مصلحت نظام

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

قصد داشتم قسمت 5 راهبرد اقتصادی را در این بخش ارائه کنم اما لازم دیدم بیشتر در زمینه مالیات کنکاش کنیم لذا تصمیم گرفتم پیش نهج البلاغه و معارف امام علی بن ابیطالب زانو بزنیم از دریای معارف او بیشتر بهره ببریم . که این روزها روزهای اوست 

اعتقاد دارم  قلم و زبان علی(ع) برنده تر از شمشیر اوست 

شمشیر علی (ع) سرهای مشرکان و سپاه دشمنان را تار مار کرد

شمشیر قلم و زبان او چنان تاریکی جهل و نادانی تکه و پاره کرد که تاکنون انسانی چنین نکرده و نخواهد کرد تا ابد تاریخ؟

حال عینا"  نگاه کنیم به گوشه ای از کتاب 

اندیشه های اقتصادی در نهج البلاغه

نویسنده : دکتر سید محسن حائری مترجم : عبدالعلی آل بویه لنگرودی‏

2 - سیاست مالیاتی

مبنای سیاست امام علیه السلام در دریافت مالیات، یک اصل ایده آل انسانی بود که نظیر آن کمتر دیده می شود: 
ما در این جا به بررسی ابعاد این سیاست می پردازیم: 
الف - نرمخویی و ملاطفت به هنگام جمع آوری مالیات
در یکی از نامه هایش برای کسی که او را برای گرفتن زکات می فرستاد، نوشته است: 
انْطَلِقْ عَلَی تَقْوَی اللهِ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ، وَ لاَ تُرَوِّعَنَّ مُسْلِماً، وَ لاَ تَجْتَازَنَّ عَلَیْهِ کَارِهاً، وَلاَ تَأْخُذَنَّ مِنْهُ أَکثَرَ مِنْ حَقِّ اللهِ فِی مَالِهِ. فَإِذَا قَدِمْتَ عَلَی الْحَیِّ فَانْزِلْ بِمَائِهِمْ مِنْ غَیْرِ أَنْ تُخَالِطَ أَبْیَاتَهُمْ، ثُمَّ امْضِ إِلَیْهِمْ بِالسَّکِینَةِ وَ الْوَقَارِ، حَتَّی تَقوُمَ بَیْنَهُمْ فَتُسَلِّمَ عَلَیْهِمْ، وَ لاَ تُخْدِجْ بِالتَّحِیَّةِ لَهُمْ، ثُمَّ تَقُولَ: عِبَادَ اللهِ، أَرْسَلَنِی إِلَیْکُمْ وَلِیُّ اللهِ وَ خَلِیفَتُهُ، لآخُذَوا مِنْکُمْ حَقَّ اللهِ فِی أَمْوَالِکُمْ، فَهَلْ لِلَّهِ فِی أَمْوَالِکُمْ مِنْ حَقّ فَتُؤَدُّوهُ إِلَی وَلِیِّهِ؟ فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ: لاَ، فَلاَ تُرَاجِعْهُ، وَ إِنْ أَنْعَمَ لَکَ مُنْعِمٌ فَانْطَلِقْ مَعَهُ مِنْ غَیْرِ أَنْ تُخِیفَهُ أَوْ تُوعِدَهُ أَوْ تَعْسِفَهُ أَوْ تُرْهِقَهُ، فَخُذْ مَا أَعْطَاکَ مِنْ ذَهَب أَ وْ فِضَّة؛(182)
 در حرکت آی با پرهیزگاری و ترس از خداوندی که یگانه است و او را شریکی نیست زنهار، مسلمانی را مترسانی و اگر خود نخواهد به سراغش مروی و بیش از آن چه حق خداوند است، از او مستانی. چون به قبیله ای برسی بر سر آب آنها فرود آی، و به خانه هایشان داخل مشو.
 آن گاه با آرامش و وقار به سوی ایشان رو تا به میانشان برسی، سلامشان کن و تحیت گوی و در سلام و تحیت امساک منمای. سپس بگوی که ای بندگان خدا، ولی خدا و خلیفه او مرا نزد شما فرستاده تا سهمی را که خداوند در اموالتان دارد، بستانم، آیا خدا را در اموالتان سهمی هست که آن را به ولی خدا بپردازید؟ اگر کسی گفت: نه، به سراغش مرو و اگر کسی گفت: آری، بی آن که او را بترسانی یا تهدیدش کنی یا بر او سخت گیری، یا به دشواریش افکنی، به همراهش برو و آن چه از زر و سیم دهد، بستان...
ب - تجاوز نکردن از حد مطلوب در گرفتن مالیات
تاریخ، تصاویر زشتی از این تجاوزها را که مالیات بگیران انجام می دادند، به خود دیده است،  آنان بیش از اندازه مقرر، می گرفتند تا آن جا که علاوه بر سهم رئیس یا پادشاه، سهمی نیز برای خود در نظر می گرفتند، در حالی که شیوه امام علی علیه السلام، درست بر خلاف آن است.
 در نامه خود به زیادبن ابیه، هنگامی که او را به جای عبدالله بن عباس به فارس و اعمال آن می فرستاد؛ وی را از افزونی در مالیات بازداشت، و به او فرمود: 
استعمل العدل و احذر العسف و الحیف فان العسف یعود بالجلاء و الحیف یدعو الی السیف؛(183)
 عدالت را به کار بند و از ستم و بیداد حذر کن، زیرا ستم رعیت را آواره می کند و بیدادگری، شمشیر را فرا می خواند.
در سفارش خود به کسی که او را برای گرفتن زکات می فرستاد، فرمود: 
و لا تأخذن منه اکثر من حق الله فی ماله؛(184)
بیش از آن چه حق خداوند است از او مستان.
ح - بخشودگی مالیاتی به نیازمندان
 هر کس تاریخ را بررسی می کند، صحنه های فجیعی را از شیوه های گرفتن مالیات مشاهده می کند، وقتی که کسی توان پرداخت مالیات را نداشت، مالیات بگیران، اموال دیگر وی را در اختیار میگرفتند و آن را می فروختند تا به وسیله آن، مالیات وی را بردارند و اگر شخص لوازمی قابل فروش نداشت که بتوانند بفروشند، همسر و فرزندان وی را به زور با خود می بردند تا آنان برای این منظور بفروشند، ولی اسلام شیوه ای را ارایه داد که در اخلاق و رفتار انسانی، و ملاطفت با دیگران، الگو و بی نظیر است.
 این صفات برجسته را در سخنان امام علیه السلام به مالک اشتر می بینیم، امام، مالک را فرا می خواند تا از زیاده روی در اخذ مالیات از مردم، به هنگام سختی و گرفتاری، بپرهیزد: 
امام به مالک می فرماید: 
فَإِنْ شَکَوْا ثِقَلاً أَوْ عِلَّةً، أَوِ انْقِطَاعَ شِرْبٍ أَوْ بَالَّةٍ، أَوْ إِحَالَةَ أَرْضٍ اغْتَمَرَهَا غَرَقٌ، أَوْ أَجْحَفَ بِهَا عَطَشٌ، خَفَّفْتَ عَنْهُمْ بِما تَرْجُو أَنْ یصْلُحَ بِهِ أَمْرُهُمْ، وَ لاَ یَثْقُلَنَّ عَلَیْکَ شَیْ ءٌ خَفَّفْتَ بِهِ الْمَؤُونَةَ عَنْهُمْ، فَإِنَّهُ ذُخْرٌ یَعُودُونَ بِهِ عَلَیْکَ فِی عِمَارَةِ بِلادِکَ، و تزیین وِلاَیَتِکَ؛(185)
 هرگاه از سنگینی خراج یا آفت محصول یا بریدن آب یا نیامدن باران یا دگرگون شدن زمین، چون در آب فرو رفتن آن یا بی آبی، شکایت نزد تو آوردند، از هزینه و رنجشان بکاه، آن قدر که امید می داری که کارشان را سامان دهد. و کاستن از خراج بر تو گران نیاید، زیرا اندوخته ای شود برای آبادانی بلاد تو و زیور حکومت تو باشد.
و این اصل، اهل کتاب را هم در بر می گیرد:
و لا تمسن مال احد من الناس مصل و لا معاهد(186)
دست به مال هیچ کس، چه مسلمان و چه ذمی نبرید.
د - رعایت مساوات در اخذ مالیات
 در گذشته، ثروتمندان و شخصیت های معروف که دارای مقام و منزلتی در جامعه بودند، از پرداخت مالیات، معاف بودند، در حالی که کشاورزان که از قشرهای ضعیف جامعه بودند، مالیات می پرداختند. وقتی اسلام آمد، این حالت را دگرگون کرد و مالیات را به میزان سرمایه و اموال هر شخص معین کرد و هر کس سرمایه بیشتری داشت، مالیات بیشتری می پرداخت، از این رو امام علی علیه السلام به زیادبن ابیه می فرماید: استعمل العدل، و احذر العسف و الحیف،(187)
عدالت را به کار بند و از ستم و بیداد حذر کن.
 از جمله عدالت، رعایت مساوات در اخذ مالیات است.

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

1-صحیفه امام خمینی جلد 11 صفحه 425

وظیفه شرعی برای کسب استقلال اقتصادی
اگر ما در هجوم اقتصادی هم واقع شدیم که هجوم اقتصادی اسباب این بشود که وابسته به یک کشور دیگری باشیم، این هم یک وظیفه شرعی است که ما باید خودمان را نجات بدهیم. هر که ازش هر کاری می‌آید راجع به اقتصاد باید بکند. ننشیند یک طبقه [که‌] یک طبقه دیگر بکند. رعیتها کم کاری نکنند. آنهایی که در کارخانه‌ها کار می‌کنند کم کاری نکنند، سستی نکنند، امروز ملت شما در حال جنگ اقتصادی است. اینطور نیست که یک وقت آرامش باشد، بگویید خوب ما نمی‌خواهیم زیاد منفعت ببریم. این اختیار با خودتان است. اینجا دیگر اختیار با مردم نیست. این اختیاری است که خدا دست اوست و او امر کرده است به این معنا. یعنی نمی‌شود که ما تحت نظارت یک کشوری باشیم که به دین اعتقاد ندارد و ما برویم تحت بیرق کُفر. این یکی از مسائل مهم است. ما

از نظر ایشان وقتی که اعیان و اشراف و متمکنین و یال و کوپال دارها متصدی امور یک کشور شوند. قهرا اینها مردم را به حساب نمی آورند، اما در عین ظلم و جوری که به مردم روا می دارند در مقابل قدرتمندتر از خودشان خاضع خواهند بود [سخنرانی ایشان در جمع اعضای دولت - هفته دولت 7/6/61] و بهمین خاطر است که تصریح می کنند که هر قدر کشور بطرف فقرزدایی و دفاع از محرومان حرکت کند، امید جهانخواران از ما منقطع و گرایش ملتهای جهان به اسلام زیادتر می شود. [فریاد برائت - مرداد 1366] و بالاخره در پیام به روحانیت (3/12/1367) با صراحت بیشتری اظهار می دارند:

که مفاهیمی از قبیل جنگ حق و باطل، جنگ ایمان و رذالت و... در یک کلام در قالب مفهوم جنگ فقر و غنا قابل جمع هستند.

لکن در همه جا باید این مطلب بشود که دو اصل را باید همه، همه قشرهاى ملت مراعات کنند: یکى اینکه ادراک این را بکنند که ما اگر اقتصادمان تابع خارج باشد آن وقت یک روز مى‏بینید که خارجیها نمى‏خواهند به ما چیزى بدهند، و وقتى که در را بستند ما باید تسلیم آنها بشویم که هر چه مى‏گویند عمل کنیم. و این شایسته یک مملکت اسلامى، یک جمهورى اسلامى نیست که پیوسته به غیر باشد در اقتصادش، در گندمش، در جوش، در برنجش، در اینها. این باید با همت   (صیحفه امام خمینی جلد 11 صفحه 427)

با این که حصر اقتصادى مى‏کنیم. و آن دولتها هم بسیارشان با اینها موافق‏اند، و لو اینکه ملتها موافق نیستند. لکن خوب بعضیها موافق‏اند با اینها. و ما باید در عین حالى که به نظر من این هیاهوها هیچ واقعیتى ندارد، لکن ما چنانچه در سطح یک احتمال ضعیفى هم بدهیم باید مجهز بشویم. شما در حال جنگید الآن. یک جنگى است که جنگ اقتصادى است، و یک محاربه‏اى است، یک محاربه‏اى الآن ما بین اسلام و کفر است. محاربه اقتصادى یکیش است. (صیحفه امام خمینی جلد 11 صفحه 428)

اگر ما در هجوم اقتصادى هم واقع شدیم که هجوم اقتصادى اسباب این بشود که وابسته به یک کشور دیگرى باشیم، این هم یک وظیفه شرعى است که ما باید خودمان را نجات بدهیم. 

پرتال امام خمینی
بدون شرح ؟

 

 

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

جنگ جنگ است چه بخواهی چه نخواهی درگیر شده ایم یعنی دشمن حمله را شروع کرده و دارد 

پیشروی می کند ؟

در واقع آنچه بنام Economic War نامیده می شود فرایندی است که کشور پس از نامیدی از جنگ نظامی پیگیری میکند برای به زانو در آوردن طرف 

در گذشته جنگهای اقتصادی بسیار محدود و به عدم فروش کالا  و بستن راه حرکت کاروان ها ی تجاری محدود می شد 

اما امروزه با گسترش روابط اقتصادی شامل بانکها بیمه  ارتباطات حمل و نقل بین الملل شرکتهای هواپیمایی بسیار گسترش و اهمیت پیدا کرده 

بعضی از علمای اقتصادی اعتقاد دارند امروز جنگ  اقتصادی سهمگین تر پر تلفات تر از جنگهای نظامی متعارف است (یعنی جنگی که در آن سلاحهای اتمی و ... بکار گرفته نشود)

جنگ سایبری جنگ روانی جزئی از جنگ اقتصادی است در واقع ما  امروز با جنگی بزرگتر از جنگ ایران و عراق روبرو هستیم یعنی خط تماس فقط 1200کیلومتر مرز غرب کشور نیست بلکه تمام تمامی کیلومتر به کیلومتر آن خط تماس است (3680000کیلومتر مربع خط تماس)

آن موقع تلفات ما اکثر در مرز بود اما در این جنگ در روستا های و شهر های دور دست تلفات خواهیم داشت پس تعداد تلفات و ابعاد جنگ بسیار گسترده تر از جنگ نظامی است

این جنگ در کشور ما می تواند تا بیست میلیون نفر تلفات باقی بگذارد 

بیشتر این تلفات از انسانهای آینده است کودکانی که بدنیا نیامده اند یا در بدو تولد می میرند

(پایین آمدن مقدار زاد ولد گوشه ای از این جنگ است)  

و انسانهای که شغل امید و توانایی خود را از دست داده جوانمرگ می شوند     

دشمن آتش تهیه را ریخته توپخانه اش تمام خط تماس را کوبیده است 

ارسال مستمر پیام برای بانک های خارجی جهت عدم معامله با ایران 

بمباران های مکرر داخل شهر ها انجام شده است 

تحریم های برنداشته شده و تحریم های جدید مرتب اعلام می شود 

لشکر 12 میلیون بیکار 10 میلیون حاشیه نشین شهرهای بزرگ و.......تلفات این جنگ است

آنطرف نشسته به کمین مرتب بمباران اقتصادی می کند مرتب دیگران از معامله با ایران می ترساند

اینطرف نشسته می گوید قرار داد برجام با غرب منعقد کردیم 

وضع خوب می شود آقا شکستن برجام پیشکش

اینهمه حمله نیاز به دفاع ندارد اینهمه تلفات نیاز به چاره اندیشه ( آفند اقتصادی ) ندارد

بعد شاه سلطان حسین صفوی را سرزنش میکنیم که افغانها دارند اصفهان محاصره می کنند 

 وقتی به او اطلاع می دهند مرتب میگویید "یخچی ده" (بسیار خوب است)

پاورقی

آفند به مفهوم کلان آن عبارتست از تدابیر و اقداماتی که طی آن یک یا چند کشور مؤتلف با استفاده از ابزار و توانایی‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی، روانی و تکنولوژیک به منظور کسب پیروزی یا ابتکار عمل و تحمیل اراده به یک یا چند کشور هدف انجام می‌دهند.

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

اقتصاد کشور بعد از ضربه مغزی ( ندانم کاری+تحریم ها) به حالت نیمه کما رفته بود که روحانی با نمایش کلید  توانست برای بار اول برنده انتخابات رئیس جمهوری ایران ایران شود

او که عمری در خدمت شورای امنیت ملی ایران حدود شانزده سال و رشته تحصیلی حقوق (اساسی)

و شانزده سال مشاور امنیت ملی رئیس جمهور و دو دوره رئیس کمسیون دفاع مجلس در کارنامه خود داشت با دیدی امنیتی و تحصیلات حقوقی  اصولا سر رشته اقتصادی نداشت  وارد میدانی شد که در ان دید اقتصادی نیاز بود که خود فاقد آن بود 

 حتی تیم پزشکان منتخب او ( وزراء کابینه او ) در تشخیص بیماری اقتصاد اشتباه کرد و با نسخه " کاهش تورم " مریض نیمه کما را  به  " کما  " کامل برد.

هرچه علمای اقتصاد گفتند آقایان فکر کردند مسابقه سفسطه بازی است 

با پاسخ های از " رکود خارج شده ایم " "سرمایه گذاری خارجی رشد کرده" "کشور از جنگ نجات دادیم"

"ورشکستگی شرکتهای بزرگ در دنیا عادی است" "به رشد اقتصادی 7% رسیده ایم" 

دهان ملت را بست

ملت حیران این بی تدبیری منتظر انتخابات رئیس جمهوری بعد ماند 

اما این بار هم رقیب ناشی و تازه کار بود برای جبران تازه کاری سعی کرد از با تجربه های دولتهای قبلی استفاده کند 

که گرفتار وزراء کابینه احمدی  نژاد شد غافل از اینکه او خوشنام بود باید یک برنامه اقتصادی روی میز می گذاشت تا بازی را ببرد 

اما روحانی بازی را بلد بود با شارلاتان بازی "آزادی از بین می رود "  " دیوار دور شما می کشند "

با تهیج جوانها آهای احمدی نژادها در لباس جدید آمدند بازی را برد 

اما ملت همچنان بازنده بازی است تمام جان او "اقتصاد در کما کامل بسر می برد "

اگر کابینه اقتصادی دولت دوم روحانی مانند قبلی او باشند 

به ملت پیشنهاد می کنم بروید وسایل کفن و دفن را آماده کنید.

 

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

مالیات مقدار پول و یا مالی است که شهروندان یک کشور طبق قانون به دولت خود می پردازند تا در جهت اداره امور کشور تامین کالاها و خدمات عمومی و ضروری تضمین امنیت و دفاع همگانی و عمران و آبادانی توسط دولت مورد بهره برداری قرار بگیرد.(2.اقتصاد خورد و کلان محمود منتظر ظهور.246.)

مالیات مستقیم اگر براساس میزان دارائی و یا درآمداشخاص و موسسات استوار باشد و شامل درآمدهای سطح پائین نگردد در تامین عدالت اجتماعی نقش بسزایی خواهد داشت.

مالیات دولت را قادر می سازد که بر جریانات و مسائل اقتصادی کشور وافزایش درآمدها و ثروت ها نظارت و کنترل داشته واز رکود و فساد و کسادی اقتصادی جلوگیری کند.

آنچه در بالا مشاهده میشود در واقع تعاریف و کاربرد مالیات است آما آنچه در ایران اتفاق افتاده در واقع کار کرد لازم ندارد  در وافع یک سیستم مالیاتی سالم باعث آبادانی و پیشرفت استقلال کشور ...... می شود

سیستم مالیاتی ایران همواره با دخالت استعمار و کشورهای  متخاصم مواجه بوده آنها فهمیده بودند یک سیستم مالیاتی سالم می تواند باعث رشد وشکوفایی ایران شود همواره در طراحی و حتی نحوه وصول ان کار شکنی می کردند با وجودی که بیش از یکصد سال ظاهرآ از دست این کشورهای استعماری خلاص شده ایم اما حتی جمهوری اسلامی نتوانسته سیستم مالیاتی که طراح ان مورگان شوستر و بیگانگان بودند تغییر دهد حالا نفهمید ؟ نخواست؟ نگذاشتند؟برای اطلاع به مقاله بسیار جالب و کم نظیر  توسط خانم شقایق فتحعلی‌زاده دانشجوی دکترای تاریخ اسلامی نگاه کنید 

چکیده این مقاله :(عدم تمرکز و ناکار آمد بودن شیوه مالیات‌ گیری در دوره قاجار در کنار تحولات بین المللی در عرصهٔ اقتصاد و نیز تخلفات مأموران مالیه و حکام سبب کاهش عایدات کشور و نارضایتی مودیان مالیاتی از فشارهای مالیاتی و مأموران مالیه شد. از این روی با پیروزی انقلاب مشروطه، نیروهای اصلاح طلب درصدد برآمدند با اصلاح نظام مالیه ، عایدات دولت را افزایش داده و در کنار آن رضایت مردم را نیز جلب کنند. اما عواملی چون فقدان نیروی نظامی و ارتش قوی، مناسب نبودن وضع جاده های کشور و وسایل ارتباطی ، مخالفت و کارشکنی مخالفان اصلاحات و مداخله قدرت های خارجی ‌وقت (روس و انگلیس) در امور ایران تحقق این مسئله  را به تأخیر انداخت.

دولت‌های روس و انگلیس از سالهای پیش از انقلاب مشروطه با دادن وام‌هایی به حکومت، زمینه مداخله خود را در امور کشور هموار کرده بودند؛ اما این دخالت‌ها در پی قرار داد 1907 میلادی گسترده‌ تر گردید و نقش آنها در امور مالی و مالیاتی پررنگ‌تر شد. این مقاله بر آن است که به بررسی اسناد کارشکنی روس و انگلیس در زمینه اخذ مالیات و دخالت آنها در امور مالیات گیری از اتباعشان و همچنین مداخله آنان در استخدام مستشاران بپردازد.) 

خلاصه مطلب : 
سیستم مالیاتی نامناسب باعث تخریب کشور و نامتعادل است به بیان امروزیها مالیات مغولی است 
بیش از سه و نیم میلیون مغازه کشور با ممیز مالیاتی روبرو هستند که قبلا" بشدت تحریک 
شده اند  حق دولت بگیرید از زیر مالیات فرار می کنند (انکار همه دشمن و خارجی و مجرم و فراری و خائن هستند)
اصلا فاقد هرگونه ابزار و لوازم کار و متر و وسیله اندازه گیری هستند به همین خاطر فاصله مالیات تعیین شده برای یک مغازه ثابت توسط ممیز های مختلف بسیار زیاد است 
گاهی مقدار تعیین بین صفر و  حداکثر  مالیات منطقه برابری می کند
در کشور های اروپای یک جدول مقابل ممیز و مودی مالیاتی بعنوان ترازو و مبنا قرار دارد که در بعضی کشورها بسیار گسترده است بشکل زیر است
 1- محل فروشگاه درجه یک تا 40 ضریب دارد 2-وسعت فروشگاه ضریب یک تا صد 3-مقدار سرمایه در گردش 4- دکوراسیون محل 5- سن صاحب فروشگاه 6- تخصص فروشگاه 7- تخصص فروشنده یا فروشنده گان 8- تردد مشتری 9- تردد مردم در جلوی فروشگاه و گاهی تا 70 عامل در فروش و گردش ملی و نحوه مدیریت با دقت در این جدول مشخص شده سپس ممیزه با ضریب بدست آمده  اقدام به تعیین مالیات میکند در واقع مبلغ بدست آمده بسیار به هم نزدیک است ولو به وسیله اشخاص مختلف ممیزی گردد.
گاهی دیده میشود دو مغازه کنار هم با شرایط مساوی (دقیقا" سایز شکل شمایل یکسان ) مالیات بسیار متفاوت دارند بعد که موضوع بازگشایی می شود مشخص شده صاحب مغازه مالیات کمتر مشکلات بیشتری دارد بچه های بیشتر همسر مریض پدر و مادر نیازمند به رسیدگی (نه رسیدگی مالی) در عین حال هر دو مغازه راضی هستند حتی در طول زمان مبلغ مالیات متغیر است وقتی سن صاحب مغازه بالاتر می رود مالیات پاینتر می آید
و استلال اینست که از توان فکری و جسمی مودی کم شده باید به او کمک کرد یعنی مالیاتی هوشیارانه و معقول و عملیاتی اما در ایران هر چه جلو تر می رویم مقدار مالیات بیشتر می شود 
و ممیز می گوید پایه مالیاتی باید رعایت کرد و تازه هر ساله افزایش دارد حتی در دوران رکود تا پنج برابر ؟؟؟؟ 
 
و مالیات حدود پانصد هزار شرکت هم در کشور تا 96% به شکل علی الرس تعیین می گردد 
چون ممیز یا کارشناس مالیاتی بصورت بسیار تخصصی دفتر حسابداری و مالیاتی زیر سوال برده و شخصا نسبت به تعیین مالیات اقدام می کنند این دو مالیات در واقع اصل مالیات کشور تشکیل می دهد ببینید چقدر سخت بی پایه استدلال و چوبین است و گرنه مجموع مالیات بر حقوق در صد کمی را تشکیل  می دهد 
اما مالیات بر ارزش افزوده آنهم 9/5 درصد حتی چنگیز خان مغول هم در خواب نمی توانست  ببیند بتواند از یک کالا چند بار حدود یک دهم در هر دفعه مالیات بگیرد 
فقط همین یک قانون اگر به شکل واقعی و به دفعات متعدد اخذ شود می تواند باعث ویرانی کشور در مدت یکسال شود 
در بازار کشور ما یک کالا بطور متوسط بیش از 20 تا 50 بار دست به دست می شود تا بدست مصرف کننده برسد در کمترین حالت 200درصد مالیات باید پرداخت شود 
این مالیات در واقع به مبلغ 1/5 درصد طراحی شده بود هر بار که نمایندگان مجلس نتوانستند ردیف بودجه ای (منبع در آمد)برای یک مصوبه پیدا کنند یک درصد یا نیم در صد به ارزش افزوده اضافه کردند  تا اینجا رسید ظاهرا دست بردار هم نیستند در سال 1420 به همین منوال باید چهار برابر فعلی باید ارزش افزوده پرداخت کرد.
اگر به شکل دقیق به این قانون نگاه کنید فاجعه را خواهید دید یعنی یک شرکت تولیدی ایرانی در بدو تاسیس کالایش ده در صد گرانتر از رقبا تمام خواهد شد 
سی پنج سال پیش که دانشجو ی مدیریت بازرگانی بودم  استادم می گفت 5% نیم درصد مزیت نسبی برای تولید یک کالا می تواند شرکت رقیب در چند سال ورشکست کند.
اصلا هر گونه فشار و قدرت نمایی و جزم اندیشی و زور گویی در مسئله می تواند 
سرمایه ها را به اقتصاد زیر زمینی سوق دهد وقتی عمده فروش مغازه اش را جمع می کند
و با شرایط خاص و بشکل دارو فروشان ناصر خسرو کالا می فروشد چه مفهومی دارد
خرده فروش مجبور است بهر سازی برقصد 
اصولا" تفکر صندوق فروش که زاییده تفکر ترکیه رفته ها است یک هزینه دو میلیارد دولاری روی دست کسبه می گذارد اما از هم اکنون مانند فاکتور با کد اقتصادی بی فایده است
صندوق نصب می شود اما فروش در آن درج نمی شود 
حتی تفکر پیگیری گردش مالی از طریق بانکها هم موجب امتناع فروشنده گان از پذیرش کارت های بانکی و سیستم پوز خواهد شد کما اینکه شده بعضی فقط فروش نقدی دارند
اصلا مسئول مالیاتی که در خلا یا در اروپا یا در محیط بسته خویش بسر می برد 
قادر به دیدن درست و تصمیم گیری درست نیست آنوقت تصمیمات کارشناسی نشده
و ذهنی می تواند سبب هزاران کمسیون حل اختلافات مالیاتی و میلیونها بار مراجعه به 
ادارات مالیاتی شده و آخر هم نتیجه عکس انتظار مسئولین بدهد
ولو این تصمیم توسط هیات وزیران یا نمایندگان مجلس اتخاذ شده باشد
نتیجه اینکه فضای سرمایه گذاری نا امن می شود 
پول هست احتیاج به سرمایه گذاری هست اما سرمایه گذار میگوید فضا امنیتی و زور گویانه
است حتی دیده می شود به وضوح مقرون به صرفه نیست هیچ کاری جواب نمی دهد؟؟؟؟؟
     
پیشنهاد می کنم یک کمیته ملی جهت تدوین یک سیستم مالیاتی جامع در کشور تشکیل شود 
اما برای این جهاد و جنگ اقتصادی پیشنهاد میکنم هر شرکت مغازه و واحد تجاری فقط یک در صد گردش مالی سالیانه خود را بعنوان مالیات پرداخت کند
و هر شرکت تولیدی  و کشاورزی فقط 0/5 نیم درصد کل گردش مالی خود را اعم از اینکه سود ده باشد یا ضرر ده.    
هر شخص که زیر پنجاه میلیون تومان در سال گردش مالی داشت از مالیات معاف و اگر بیش از پنجاه میلیون تومان گردش داشت همان یک در صد مالیات به او تعلق بگیرد حتی اگر شغلی نداشته باشد (شاید قاچاق فروش باشد یا مواد مخدر جابجا می کند )
اگر صاحب مغازه و کارگاه تولیدی  یا کشاورزی بود حتی بیست میلیو ن دیگر هم به تخفیف داده شود (مجموعا 70 میلیون در سال گردش مالی معاف )
این قسمت آخر کمک خواهد کرد تا اقتصاد زیرزمینی برچیده شود 
این مالیات جامع و در بر گیرنده تمام مردم ایران است  معافیت بیخودی ندارد هوشیارآنه است باعث آبادانی می شود به کسی ظلم نمی شود.
مانع اجعاف و تعدی مالیاتی می شود  همینطور باعث کفایت مخارج هم می شود (تولید ناخالص ملی از نگاه بانک جهانی 400 میلیارد دولار است یک در صد این مبلغ برابر مالیات اخذ شده همان سال در ایران است 2015 میلادی اگر چه با احتساب دو قسمت از سه قسمت اقتصاد زیر زمینی بنظر من این مبلغ سه برابر است یعنی مالیات سه برابر ) در واقع همین یک درصد و نیم در صد میتواند صد در صد بودجه را از طریق مالیات پوشش دهد نیازی هم به نفت نیست  و یک عدالت نسبی مالیاتی دارد
 
در عین حال این مالیات نرخ منطقی دارد جهان شمول است ( کسی که خارج کشور هم کار کند بالاخر ه مجبور است یک روز این در آمد وارد کشور کند)
بنا به قول علی بن ابیطالب (ع) در خطبه 53 نهج البلاغه (مالیات گرفتن جز به آبادانی ملک قوام نگیرد  هرگاه رعیت بعلت خشکسالی و بلایا تقاضای تخفیف داشت از او بپذیر)
خلاصه آنکه مالیات باید کم و حدود زکات یک هفتادم تا یک صدم باشد و همگانی  
حتی امام از بازار مدینه مالیات نمی گرفت هیچ حتی پولی که یهودیان قبل از اسلام جهت 
تامین امنیت بازار میگرفتند ایشان بدستور پیامبر منع کرد.
با کمال شرمندگی باید اظهار کنم متاسفانه ادعای اسلام و جمهوری اسلامی داریم اما توی غرب ترکیه و امریکا دنبال حل مشکلات خویش می گردیم در حال اینکه سیره حکومت و مالیات ستانی امام علی بن ابیطالب (ص) در جلو ماست اگر اول انقلاب اطلاعات نداشتیم امروز همگی تدوین ترجمه و آماده بهره برداری است نگاه کنید به مقاله مفصل محمد تقی نظرپور
"امام علی(ع) حکومت و بازار" http://www.ensani.ir/fa/content/68409/default.aspx
  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

سومین قسمت از راهبرد پیشنهادی تعلیق قوانین عادی کشور می باشد

چرا تعلیق؟ نگاه کنید به جنگهای گذشته فراوان دیده می شود که یک فرمانده یا فرماندهی مشترک جنگی برای دست یابی به اهداف خاص و مورد نظر در زمان جنگ قوانین عادی را تعلیق یا حتی برعکس می کنند یا قوانین جدیدی ابداع و سریعا اجرا می کنند مانند تغییر سن سربازی یا حمل و نقل یا مالیاتها 

همگی نشان از آن دارد که قوانینی که در زمان عادی کار می کند در زمان جنگ کار ساز نباشند نگاهی به  جنگ جهانی دوم و قوانین عادی که در آن زمان بشدت تغییر کرده و گاه در یک کشور  180 درجه تغییر قوانین در یک کشور   دیده می شد .

لودویک ارهارد وزیر اقتصاد آلمان غربی پس از جنگ جهانی دوم توانست با تغییرات سریع به موقع ویک شبه کل اقتصاد آلمان و جهان را متحول کند آنچه که امروز تخت عنوان داستان معجزه آلمان غربی یاد می شود .

در این قسمت باید جنازه ورشکسته ها را از روی اقتصاد برداشت یکی از آنها قانون بیمه تامین  اجتماعی است مردمی که نان ندارند امروز بخورند که چی باید بفکر آتیه خود باشند 

اگر امروز را نتوانیم راه بیندازیم هیج آینده ای متصور نخواهد بود

من پیشنهاد می کنم کل قانون تامین اجتماعی به مدت سه سال تعلیق گردد یعنی هر فرد و سازمان می تواند نیروی جدید استخدام کند اما او را بیمه نکند یا سقف پرداخت رعایت نکند 

یعنی با هر حقوق پیشنهادی که مورد تایید دو طرف قرار گیرد حتی ماهی یک چهارم حقوق پیشنهادی دولت و اداره تامین اجتماعی 

می دانم این پیشنهاد بسیار جنجال بر انگیز بوده و مخالفان زیادی دارد حداقل مرا به مزدور سرمایه داران نزول خور و ........ غیره متهم خواهند کرد 

اما من خیر و مصلحت کشور در رعایت و بکار بستن این قانون می بینم 

آمار بیکاری بسیار بالاتر از ان است که می گویند طی یک تحقیق دانشگاهی در یکی از شهرهای استان لرستان این آمار بسیار بالا است 1394(از ارائه این آمار معذ ورم) حتی سقف در آمد بیکاران بسیار تکان دهنده و پایین  است 

زمانی به فقیران کشور هند و بخصوص دهلی نو به تعجب نگاه می کردیم امروز این بلای خانمان سوز در کوچه و خیابانهای کشور قابل رویت است

مردم دست فروشی که تمام اجناس فروشی آنها را کالاهای جمع آوری شده از سطل آشغال تشکیل می دهند مانند درب پلاستیکی بطری نوشابه دمپایی تکی و........

جمع فروش روزانه آنها زیر دو هزار تومان است ( این افسانه نیست یک شب ساعت یازده به خیابانهای جنوب بازار تهران و حاشیه شهر بزنید فقر عریان خواهید دید همراه سس و خردل اعتیاد مریضی ناتوانی .......) 

با تعلیق قانون بیمه تامین اجتماعی می توان حداقل دو میلیون اشتغال ایجاد کرد از سطح پایین حقوق ها نباید ترسید زیرا این اشتغال می تواند موجب رشد اقتصادی و به افزایش حقوق در آینده نزدیک امید وار بود به شرط رعایت و ادامه اصلاحات.

ظرف سه سال می توان بتدریج به این واحد ها کمک کرد تا به سطح عادی باز گردند 

در صورتی که طبق برنامه پیشنهادی جلو برویم در پایان سه سال یا حداکثر یک تمدید یکساله بتوان به وضعیت اقتصادی عادی بازگشت و بتوان همه بکار گماشتگان بیمه کرد.  

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

قبل از لزوم این بانک توضیحی درباره بانک های موجود خالی لطف نخواهد بود 

مشکل از زمانی شروع شد که بانکهای خصوصی در ایران شروع بکار کردند بگذریم که قانون افتتاح این شعبات اشکالات زیادی داشت از جمله قلت سرمایه مورد نیاز که متاسفانه  مو سسین بانکهای خصوصی همان را هم رعایت نکردند  در واقع با استقراض از بانکهای دولتی و ریختن وجه آن به بانک مرکزی مجوز تاسیس  بانک خصوصی را گرفتند 

در حالیکه قانون مبلغ کمی بعنوان آورده متقاضی تصویب کرده بود که همان هم رعایت نشد 

یعنی از ابتدا این بانکها نامشروع و حتی طبق قانون با سرمایه ناکافی تاسیس شدند 

بعد شروع به غارت اموال مردم کردند و متاسفانه صاحبان این بانکها اکنون علاوه بر وامهای که از بانکهای

دولتی گرفته بودند به سپرده های مردم هم دسترسی پیدا کردند

و اولین وامهای این بانکها به خود صاحبان این بانکها پرداخت شد (مدیر یک بانک خصوصی چگونه به صاحب بانک خود می تواند جواب منفی دهد)

نتیجه با هیچ بعضی از صاحبان بانکهای خصوصی تا چند صد برابر سرمایه اسمی شان در بانک از بانک خودشان وام گرفتند (به همین مسخرگی)

خوب با این وامها افتادن به جان بازار کشور اسلامی افتادن به جان غارت خرید مسکن ماشین سکه دولار نتیجه تورم لجام گسیخته بود که عاید کشور شد 

ثابت شده که قیمت متری چهل میلیون تومان زمین در شمال شهر تهران مدیون این خیانت بزرگ است

نگاه کنید به خبرگزاری تسنیم 6 فروردین1395 گزارش "سوداگران بخش مسکن بانکهای خصوصی هستند"

(عرش نیوز - خیانت مدیران بانک هاباعث نابودی اقتصاد کشور)

https://www.arshnews.ir/vdchmxnxw23ni6d.tft2.html
 (۳ آبان ۱۳۹۳ - سبزعلیپور گفت: سوء مدیریت در بانکها زمینه انحراف و نهایتاً نابودی اقتصاد را ... و آن را چاره کرد در غیر اینصورت بهای سنگین این بی تدبیری و خیانت را باید نظام پرداخت کند. ... به گزارش عرش نیوز:محمدرضا سبزعلیپور رئیس مرکز تجارت جهانیایران و رئیس ... انجام هزینه های گزاف برای رفاه و کارهای خصوصی مدیران)

 

حرکت دوم بانکها خصوصی دور زدن قانون برای وام دادن به مردم بود به این ترتیب که تقریبا هیچ گاه وام با نرخ مصوب بانک مرکزی به مردم ندادند با کلاه شرعی و سوء استفاده از قوانین مضاربه و مشارکت  فقط با سودهای سرشار وام کمی برای کسبه یا سازندگان برجهای تجاری پرداخت کردند 

آنهم فقط حدود ده درصد سرمایه جمع آوری شده و یک مقدار کمی هم برای تولید

ببینید نقش این فاجعه در تخریب اقتصاد کشور چقدر عظیم است این بانکها خصوصی سپس افتادند 

به تاسیس شرکتهای اقماری مانند شرکتهای بساز بفروش شرکت لیزینگ شرکت بیمه شرکتهای وارداتی یعنی آمار فعالیت این بانکها فقط سیاه وعظیم تاریک است 

یکی از بانکها در وب سایت خود با کمال افتخار می نویسد بعد از چند سال ما توانستیم سرمایه بانک به 80 برابر افزایش دهیم (سالی چند برابر) 

یعنی بانکها شروع کردند به بنگاه داری با نود درصد سپرده مردم شروع کردند به خیانت به اقتصاد ملی در نتیجه نظام باید هزینه و خسارت تخریب اقتصاد ملی پرداخت کند در واقع مردم کوچه بازار 

باید تاوان خیانت پرداخت کنند 

حرکت سوم بانکهای دولتی هم به تبع بانکهای خصوصی شروع کردند به بنگاه داری تقریبا هیچ بانکی از این بازی دور نماند  نتیجه دنباله روی بانکها از بخش خصوصی ورشکسته شدن و یا در معرض ورشکستگی قرار دادن سرمایه چند نسل بوده

حالا ببینید ملت با دست خودش یک مجوز (تقلبی) به عده ای داده سپس سرمایه هایش را هم دو دستی تقدیم صاحب این مجوز کرده با سرمایه خودش بر علیه خودش نابودش کنند 

اقتصاد کشوری نابود شد کشورش نابود شده 

البته من با بانک خصوصی مخالف نیستم اگر ساز و کار مناسبی ایجاد شده بود این بانکها می توانستند در توسعه و پیشرفت کشور موثر باشند اما اکنون در خط تخریب کشور قرار دارند 

اصلا این بانکهای دولتی متعلق به آحاد ملت ایران بودند چطور در سایه کمبود نظارت و مقررات به سیستم نزول خواری و بهره های سی درصد و بیشتر با کلا ه (مضاربه اسلامی و مشارکت و.....) 

افتادند نتیجه تخریب اسلام اقتصاد و کشور شد (جای تعجب باقی است با این بهر ه ها بعضی اصرار دارند ما هنوز بانکداری اسلامی را رعایت می کنیم و زیر نظر شورایی فقهی بانک مرکزی هستیم دنبال قبول اندن به خلق الناس هستند سوال اینجاست بانکهای کفار با پنج تا هفت درصد سود کار میکنند و بانکهای اسلامی ما با 22 درصد و34 درصد نتیجه خنده دار نیست این نزولها هیچ ربطی به اسلام ندارد ساخته پرداخته آقایان است کدام مرجع دینی زیر این متون شما را امضاء کرده ؟)

نتیجه این شده هر کسی سرمایه بکار برده خودش را با این بانکهای نزولی مقایسه می کند من یک میلیارد هزینه ساخت این سوله این کارگاه این واحد تجاری حتی این خانه کرده ام امروز این پول در بانک بگذارم ماهی بیست تا بیست هفت میلیون سود می گیرم اکنون چنین درآمدی ندارم پس بهتر است انرا بفروشم و تبدیل به وجه نقد کرده در بانک گذاشته راحت ماهی چند ده میلیون پول بگیرم نه دردسر دارایی دارم نه دردسر بیمه شهرداری کارگر ادارات نه ......این تفکر حاکم است آن هم جور و ظلم حاکم بر جامعه دولتی بیمه ای شهرکهای صنعتی شهرداری ها حتی بخشداری ها  ده داریها 

بیاید در یک گوشه کوچک در یک مقطع 5 ساله زیر ذره بین نگاه کنیم 

چند سال بعد از جنگ 700 سوله مرغداری دان مرغ و دامداری در منطقه بوئین زهرا برچیده شد 

تقریبا یک شهر کامل محل صنعتی دامداری به کل از بین رفت نتیجه دو سال بعد افزایش شدید قیمت دان مرغ و مرغ و تخم مرغ در سطح ایران داشتیم این نتیجه تخریب نزول و رباء است تخریب کامل یک شهر و یک صنعت 

بیایید یک بار دیگر این قانون اسلامی باز خوانی کنیم نزول در حکم جنگ با خدا است باعث فقر می شود باعث ویرانی / طلاق/ ظلم / قتل / پریشانی / ورشکستگی / فحشا / بیکاری / دزدی / انحرافات   بیش از هفتاد نوع بلا و مکافات برای نزول شمرده شده متاسفانه یک روز با اساتید خودم بررسی کردیم با وجود آنکه بعضی آثار نزول خیلی دور از ذهن میرسید  ولی وقتی کنکاش می کردیم می دیدیم درست آثار رباء و نزول است اگر چه ما در اینجا قصد نداریم آثار نزول بررسی کنیم

اما بانکهای توسعه ای بانک های هستند که با سود کم و شرایط آسان وام پرداخت می کنند 

بقول یکی از استادان اقتصاد تقریبا هیچ کشوری بدون بانک توسعه ای نتوانست به رشد پایدار مناسب دست پیدا کند

چین با کمک بانکهای توسعه ای توانست به رشد بالای دسترس پیدا کند 

در واقع ما از قافله بانکهای توسعه ای پنجاه سال عقب هستیم اگر چه بعضی بانک توسعه تعاون بانک صنعت و معدن ایران در زمره بانکهای توسعه ای قرار می دهند اما این بانکها اولا کوچک بوده ثانیا سود متعارف بانکهای معمولی را طلب می کنند لذا نگارنده این بانکها را توسعه ای نمی داند

  نقش اصلی بانک‌های توسعه‌ای کمک به توسعه اجتماعی و اقتصادی کشورها و تأمین مالی فعالیت‌هایی است که در چارچوب راهبردهای توسعه‌ای تعریف شدهٔ کشورها و دولت‌ها قرار دارد و به همین دلیل است که در سراسر دنیا بیش از 500 بانک توسعه‌ای ایجاد شده است و این بانک‌ها وظیفه تأمین مالی فعالیت‌های توسعه‌ای را بر عهده گرفته­ اند. در همین راستا به چند مورد از محورهای فعالیت‌های تأمین مالی کشورها می‌توان اشاره کرد:

1-     دستیابی به رشد اقتصادی با محوریت بخش خصوصی

2-     ایجاد اشتغال مولد از طریق تأمین مالی خرد، به‌خصوص برای شرکت‌‌های کوچک و متوسط

3-     حمایت از اقشار آسیب­پذیر در برابر آسیب‌‌های ناشی از بحران‌‌ها

4-     حمایت از طرح‌‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت در زیر ساخت‌‌ها

با گسترش تعریف طرح‌‌های توسعه می‌توان محور‌های دیگری به این بخش‌‌ ها اضافه نمود، از جمله، تأمین مالی طرح‌‌های افزایش تولید داخلی در جهت صادرات و حمایت از ارتقاء ظرفیت تولید، آن هم تولید دانش بنیان.

این جاست که لزوم تاسیس این بانک توسعه اسلامی کاملا محسوس و لازم حتی واجب می گردد 

 

 

  • حسین تاج احمدی