راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

کلمات کلیدی

اقتصاد بدون نفت هم اکنون

هلندی سرگردان یا کشتی سرگردان

شوک درمانی اقتصاد

نقل و چاپ محتویات این وبلاگ با درج مبدا بلامانع است

طغیان فروپاشی اقتصادی

به کور می گوییم عین علی

آقای روحانی با کلید آمدید با "قفل مطلق" کشور می روید

"مختال فخور"

نه اصول گرایان ما اصول گرا هستند نه اصلاح طلبان اصلاح طلب

دومینو ورشکستگی زنجیره ای

کوتوله های سیاسی نه "کودکان سیاسی"

( فرهنگ لجبازی احمدی نژادی)

عدالت اقتصادی از اولین درخواست انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه بود

و گرنه همچنان درجا خواهیم زد

الحاق چهار وزارتخانه اقتصاد تجارت صنعت معدن به رهبری

آمریکا وجود دو ژاپن در آسیا تحمل نخواهد کرد

تا همچنان برای خودشان ماهی صید کنند؟

منافع ملی کیلو یی چند است

اندیشکده استراتژیک مطالعات

فاجعه فرو ریزی اقتصادی بوقوع خواهد افتد لطفا بر سر

تقسیم غنایم اینقدر نزاع نفر مایید ( غنیمت تقسیم وزارت خانه ها )

شده

خلاصه انقلاب هیچ اسلام هم قربانی سود جویان داخلی

امروز اعلام عفو عمومی کنیم

امام علی (ع) دشمنان خود را می بخشید دست به مصادره بابت مالیات نزد

تبلیغات کردید "ایران "همچون لیبی تسلیم شد

آن گربه بچه کوچک ( جغرافیای ایران) اکنون پلنگ بزرگی شده

زلزله آسمانی یا زمینی یا سیاسی بیرون بریزد

سیاست فرغون های موتور دار

جان ملت گروگان این دو کارخانه مونتاژ کرده ایم

بایگانی
  • ۰
  • ۰

باز خوانی آنچه در پنج ماه گذشته اتفاق افتاده می تواند راه را مشخص کند. تحرک اندک اقتصادی در ابتدای سال 1403 دشمن را وادار کرد تا خدعه های جدیدی را براه بیندازد.

اولین گام سقوط مشکوک بالگرد ریاست جمهوری دکتر رئیسی بود بعد از سقوط و شهادت ایشان شاهد بودیم که بالگرد اقتصاد ایران هم مجددا سقوط کرده و زمینگیر شد و یک رکود عمیق اقتصادی ناشی از نداشتن متولی و هدایت مدبرانه به سرعت راه پست رفت را پیش گرفت رکودی که هنوز هم ادامه دارد .

دومین گام ترور دکتر هنیه در تهران بود این ترور بسیار هوشمندانه و حساب شده انجام شد. و بدون همکاری آمریکا امکان آن وجود نداشت ( با همه دروغ های آمریکایی ) محل یابی دقیق دکتر هنیه بدون مشارکت ماهواره های آمریکایی و همکاری شرکت صادر کننده سیم کارت هنیه وجود ندارد.

اما چرا دکتر هنیه ؟ این سوال بزرگی است دکتر هنیه حافظ کل قرآن کریم بود یک شخصیت استثنایی و متعادل سنی مذهب بود بسیار خوش فکر خوشبین معتقد و عامل به اخلاق اسلامی دارای نفوذ بسیار عمیق در بین ملل اسلامی اعم از سنی و شیعه یک سیاست مدار کامل سخنرانی نافذ داشت حکیم بود به ماهیت آمریکا و اسرائیل تسلط کامل داشت سابقه او نشان داد که هرگز گول وعده های دشمن را نخورده بود او کاملترین آگاه ترین زیرک ترین رهبر سیاسی فلسطین در تمام هفتاد سال گذشته فلسطین بود تمام این صفات از او یک شخصیت بین المللی ساخته بود و وجود او خار بزرگی در چشم دشمن بود لذا تلاش بین المللی برای ترور او در تهران انجام گرفت به رهبری آمریکا و مشارکت اسرائیل و اروپا

ترور او در تهران برای تخریب و ترور دولت تعاملی چهاردهم ترور سیاسی اقتصادی صلح جویی تهران انجام شد.

این ترور ابعاد بسیار وسیع سیاسی اقتصادی نظامی اجتماعی را دنبال می کند و چهره غالب این تخریب گسترده نابودی کنش گری بین المللی سیاسی اقتصادی ایران است. ( تشریح ابعاد این ترور به تنهایی نیاز به یک مقاله مجزا دارد که اینک وقت آن نیست شاید در آینده نزدیک این ترور تشریح کنم )

سومین ضلع اتفاقات گذشته همکاری رسانه ای سیاسی جاسوسان داخلی خارجی برای به شکست کشاندن تعامل داخلی جناحهای سیاسی داخلی کشور است که با قلم مزدوران دلاری ریالی ارتباطی اجانب در حال اجراء است.

تعامل و همکاری بسیار عجیب جاسوسهای قلم بدست داخلی و خارجی برای ساقط کردن طفل بدنیا نیامده دولت چهاردهم تعجب برانگیز است کورتاژ نام این پروژه استکباری است.

پروژه ای که عاملان آن سعی دارند دولت تعاملی چهاردهم به شکست بکشانند از یک سمت اصلاح طلبان داخلی را تحریک می کنند تا دکتر پزشکیان را متقاعد به عقب نشینی یا استعفا کنند . و استدلال آنان اینست اگر دولت اصلاح طلب برنده انتخابات باشد که هست پس دولت باید با چینش تمام اصلاح طلبی رقم بخورد نه دولت تعاملی؟

از سمت دیگر اصول گرایان در مجلس نشسته را ترغیب به رد صلاحیت گسترده دولت چهاردهم می کنند و دائما القاء می کنند حق مجلس است که وزراء را رای اعتماد بدهد یا ندهد  . ایجاد جو روانی برای گرفتن انتقام شکست در انتخابات ریاست جمهوری یکی دیگر از عوامل اختلاف برانگیز در مجلس می باشد که با پیش داری چند عامل نه چندان باسواد و آگاه اصول گرایان رقم خورده است و سکوت بزرگان اصول گرا هم به گسترش آن کمک کرده است.

متاسفانه آتش بیارهای معرکه هم درست کسانی هستند که در ستاد انتخاباتی دکتر جلیلی نقش اصلی داشتند و برای خود خوابهای طلایی سمت ریاست وزرات چیده بودند . اینک همه خوابها به کابوس تحمل رقیب تعبیر شده است و این برای بعضی بسیار سنگین است .

فشار بسیار سنگین و خبیثانه دشمن با رسانه های خناس وسواس . بزرگ کننده دروغین آرزوها می تواند فاجعه درست کند.

فشار بی فایده بر دوش دکتر پزشکیان می تواند نتایج بسیار وخیمی را ایجاد کند عدم تعامل مجلس همانند دکتر پزشکیان در چینش وزرا می تواند به استفعاء و کناره گیری دائم و کامل پزشکیان ختم شود و دست کشور در پوست گردو بگذارد.

اصولی ترین گزینه ای که مجلس باید دنبال کند برای رای اعتماد به دولت به راه انداختن اقتصاد کشور حتی بدون منتفی شدن تحریم ها باید باشد.

این یک موضوع اصولی برای ایستادن سر مواضع اصولی می تواند باشد مجلس باید در این زمینه سازش نکند.

حتی می تواند مواضع بسیار سخت گیرانه و درخواست برنامه منظم و مدون اتخاذ کند.

این یک درخواست اصولی برای کشور است این داروی تلخی است که دو جناح سیاسی کشور باید این شوکران سر بکشند ولو شخص معرفی شده نه اصول گرا باشد نه اصلاح طلب .

آیا پختگی سیاسی و بینشی وجود دارد که منجر به این نتیجه عالی شود.

شک نکنید اگر مجلس برای وزیر اقتصاد بر منبر مطالبه گری بنشیند و اعلام کند برای تمام وزراء تعامل کامل خواهد کرد .

اما در مورد اقتصاد هرگز تعامل نخواهد کرد خط اعلامی نباید برا اساس جاهلیت قبیلگی باشد بلکه بر اساس منطق و کنش جمعی اقتصادی برنامه دارای باشد.

این حرکت مجلس اگر منجر به فرا خوان عمومی و ملی شود بزرگترین پیروزی را برای ملت به ارمغان خواهد آورد.

به شرطی که مجلس اعلام کند در این مورد با دکتر پزشکیان همکاری کامل خواهد در صورتیکه شخص معرفی شده پاسخ های کامل بی برنامگی اصلاح طلبان و اصول گرایان را بدهد.

 

 

 

 

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

اینک تمامی راههای قبلی مسدود مخروبه به نظر می رسد.

اکنون عهد و الزامی در سیاست جهانی منطقه ای اقتصادی وجود دارد ناشی از مقدار موجودی سرمایه یا توان پرداخت به زبان علمی تقدم ژئو اکونومیک در ژئواستراتژی بر همه چیز حتی ژئوپولتیک .

وزن سیاسی هر کشور یا امکان کنشگری جهانی آن به اندازه ایی است که اقتصاد آن کشور توان دارد یا اجازه میدهد .

یا در آینده نزدیک قابلیت بالفعل دارد ( شرایط داخلی یا جهانی امکان رشد بالفعل تامین خواهد کرد )

سایر عوامل همه تحت تاثیر توانایی مالی اقتصادی آن کشور تعریف می شود.

فرض بر این است که کشور کوچکی که توانایی بازیگری مالی 1000 میلیارد دلاری دارد از کشور بزرگ دیگری که در همسایگی آن است و امکان کنشگری یک دهم هم ندارد با اهمیت تر و مهمتر و نقش آفرین تر است.

اینگونه است که دولت امارات برای چین با اهمیت تر از ایران است نه چین  حتی روسیه هم اینگونه فکر می کند.

اگرچه این معادله احمقانه به نظر می آِید اما حقیقت دارد؟

لذا لازم است که دولت دکتر پزشکیان به مسئله به خوبی توجه کند سالهای از دست رفته اقتصاد ایران کشور را به شدت تضعیف مکرر کرده است و نقش ایران  در معادلات بین المللی کاهش و تقلیل داده و خواهد داد.

متاسفانه برخوردهای غیر علمی و فنی داخلی و خارجی دارد این موضوع را تشدید و استمرار می بخشد.

شرایط همسایگان و چینش جهانی قدرت های موثر در خاورمیانه بر این دستور بالا تنظیم شده است.

حذف تدریجی ایران از تمام موضوعات قدرت محاصره نامرعی کنش اقتصادی  قدرت یابی ارتباطی تجاری تولیدی سرمایه ای تکنولوژی دانشگاهی  ( در تمام زمینه های  اقتصاد جغرافیا سیاست سلاح علم  ) حتی تخلیه الکتریکی تمام بارهای مثبت موجود داخلی ایران.

متاسفانه نگاه به شرق ایران هم نتوانست شرایط بهتر کند دوستان چینی روسی بیشتر از غرب به ایران عقب مانده و نا تولیدگر نیازمندن تا بهتر بتوانند شرایط وابستگی های سیاسی و اقتصادی بیشتر در آینده برای خود تامین کنند.

مشکل اینجاست که تدوام دید حکومت تهران در مسئله ژئواکونومیک شرایط را به شدت بغرنج تر خواهد کرد.

همانطور که کشور شوروی سابق هرگز این معادله را درک و ضد آن را اجرایی نکرد.

حتی اگر دولت دکتر پزشکیان بتواند با غرب و اروپا روابط بهتری برقرار کند این معادله تغییری نخواهد کرد موضوع عمیق تر از برجام و مبادله مالی FATF است اگرچه هر کدام قدم مثبتی هست اما رفع مشکلات هر دو هم شرایط تغییر نخواهند داد.

مشکل اینجاست که بازگشت به بازار نفت سابق هم قادر به تغییر بازی نیست اصلا نفت از نیاز جهانی به سوخت دارد خارج می شود و بتدریج سایر منابع انرژی دارند به سرعت بسیار جهنمی رشد می کنند اینک گاز و سوخت های پاک در حال جهش و انقلاب های تصرفی هستند .

حتی شرکت های نفتی بین المللی دارند روی باطری های جدید و نیروگاههای جدید تحقیق سرمایه گذاری می کنند.

حتی بازگشت به برجام هم منجر به سرمایه گذاری خارجی در ایران نخواهد شد .

هیچ سرمایه گذار خارجی بدون محاسبه ریسک حتی ده هزار دلار هم هزینه نخواهد کرد .

با توجه به نگاه منفی نسبت به ایران شرکت های مشاور و محاسبه گر ریسک در دنیا امکان تغییر بازی در کوتاه مدت نیست.

 در واقع تنها راه باقی مانده برای دولت چهاردههم راه اندازی تولید داخلی در ابعاد عظیم است.

راههای دیگر نشان دادن سراب است 

اگر ایران نتواند ظرفیت داخلی خود را به شدت افزایش دهد و تولید داخلی روان و عملیاتی کند بقیه راه ها همه به درب بسته خواهند خورد.

 تحقیق دقیق در رفتار کشورهای همسایه نشان می دهد قاچاق یا حتی واردات رسمی تکنولوژی به ایران از نظر آنان تابو و ممنوع است اما واردات کالا هر کالایی مجاز و غیر قابل پیگیری است.

راه انداختن تولید در ایران کاری است عظیم و فداکارانه که با شعار دادن درست نمی شود با قوانین فعلی درست نمی شود با اهمیت دادن به منافع مافیا درست نمی شود .

باید دولت دست به تغییرات عظیم در مقرارت و قوانین بزند شر هر محدودیت داخلی را برطرف کند حتی لازم است دولت از مالیات تولید چشم پوشی کامل کند

براه انداختن تولید ملی در ایران نیاز به کسب اعتماد مردم دارد نیاز به برنامه اصولی دولت دارد 

دولت باید به عنوان هدایتگر اصلی وارد میدان شود و حداقل 10 تولید اساسی و کامل تا سرانجام نهایی هدایت و همراهی کند.

این شرکت های تولیدی باید متعلق به بخش خصوصی با سهامی عام باشد .

با بکار گیری سرمایه های عظیم مردمی و فروش سهام از طریق پذیره نویسی هر سهم ده میلیون تومان و صادر کردن سند تک برگ رسمی توسط سازمان ثبت اسناد کشور بنام خریدار و قابل انتقال می توان حداقل بیش از 200 میلیارد دلار سرمایه فراهم کرد

و ده شرکت عظیم افتتاح نمود برای تولید 

1-کامیون ملی و کامیونت ملی 

2-اتومبیل سواری و وانت ملی ( هیبریدی )

3-اتوبوس و مینی بوس ملی

4-قطار مترو و قطار مسافرتی 

5-هواپیمایی مسافربری ملی بزرگ و متوسط و بالگرد

6-ماشین های عمرانی و راه سازی ملی بومی 

7-شرکت سهامی استخراج و پالایش گاز نفت برای میدان گازی چالوس در دریای خزر 

8-تولید موتورهای صنعتی و ژنراتورهای ملی بزرگ متوسط کوچک گازی و دیزلی

9-شرکت استخراج معادن فلزی ( در مقیاس بزرگ ) استخراج تولید و تکمیل چرخه های فلزی 

10-شرکت عظیم فروش تکنولوژی تولید صنعتی پتروشیمی معدنی و سرمایه گذاری توسعه ای

همگی این ده شرکت باید به عنوان شرکت مادر عمل کنند و برای تولید و تهیه اقلام مورد نیاز خود با دهها و صدها شرکت بخش خصوصی دیگر قرارداد های خوشه ای امضاء کنند و موتور توسعه کشور باشند.

همه این ده شرکت باید زمینهای بزرگ صنعتی دولتی در نقاط مختلف کشور دریافت کرده و سریعا شروع به کار کنند

این ابر پروژه های صنعتی باعث جهش تولید ایران خواهند شد به شرطی که دولت تا به سرانجام رسیدن کامل حداقل ده سال هر کدام به صورت مرکزی حمایت کند.

اعم از اعتبار از وام از کمک تکنولوژیک از بازار مصرف از بستن گمرگ نسبت به واردات مشابه و حتی کمک فرهنگی و ارتقاء مصرف داخلی .

حمایت بدون قید شرط می تواند ورق تولید در کشور به نفع تولید ملی برگرداند.

این ده شرکت می توانند GDP ایران بشدت افزایش دهند و اشتغال دگرگون کنند.

حتی قادرند وزن سیاسی اقتصادی کشور تا دهها برابر افزایش دهند.

بشرطی که دولت تمام کمال وارد میدان شود ( مقصود سرمایه گذاری مالی دولت نیست ما درست عمل کنیم مردم هر مقدار نیاز مالی باشد خود فراهم خواهند کرد)

این ده شرکت می توانند سرمایه های ملی را به صدها برابر افزایش دهند و توزیع بزرگ مردمی سرمایه ها را رقم بزنند.

هر شرکت حداقل یک نماینده تام اختیار دولتی باید داشته باشد حتی هیت مدیره راه اندازی و تاسیس هم از بخش خصوصی باشد بهتر است.

بدیهی است تعدادی شرکت خصوصی یا خصولتی و حتی دولتی اکنون دارند در زمینه های بالا فعالیت می کنند این شرکت های موجود می توانند در این برنامه مشارکت کنند به شکل خرید سهام و مشارک در عقد قراردادهای تولیدی.

اما هیچکدام نمی توانند بیش از 5 درصد از مالکیت سهام یا مدیریت شرکت های جدید ابتیاع کنند تا بتوان بصورت کاملا اقتصادی بدون رانت این شرکت ها را به نتیجه رساند.

این نوع حمایت های دولتی قبلا هم در کشورهای دیگر وجود داشته از جمله مالزی و چین اما مهم اینست که شرکتها بعد از مدتی مستقل شوند و بتوانند بصورت کاملا خصوصی اداره شوند.

امروز سطح تکنولوژی در ایران به مرحله ای رسیده است که ما قادریم هر کدام از این ده شرکت حتی با کمک شرکت های دانش بنیان به نحو احسن به تولید برسانیم.

سالها قبل از انقلاب این آمریکا و غرب بودند که برای ایران تصمیم می گرفتند که چه صنعتی را داشته باشد یا نداشته باشد .

آمریکا با کارخانه ذوب آهن در ایران مخالفت می کرد در حالیکه معادن آهن سر باز و ذوغال سنگ زیادی در ایران وجود داشت.

متاسفانه بعد از انقلاب این محدودیت ها وجود نداشت اما مسئولان اهمیت بسیاری از صنایع را درک نکردند.

بطور مثال ایران باید سالها قبل برای ساخت هواپیما اقدام می کرد نکرد حتی می توانست شرکت های بزرگ هواپیما سازی دنیا را که برای فروش و مزایده گذاشته شده بود به نرخ نازل بخرد اما کوتاهی شد.( بخصوص در مورد فروش شرکت فوکر ) این موضوع قبلا مفصلا در راهبرد 578 توضیح دادم

همین طور در زمینه مس روی سرب منگنز کرمیت تیتانیم لیتیوم بوکسیت آلومینیوم  طلا نقره اهمیت های که درک نشد اولویت داده نشد سرمایه گذاری نشد حتی تبلیغ برای بخش خصوصی هم نشد.

اینگونه بود که حداقل 770 میلیارد دلار ( به قیمت خام ماده معدنی ) معدن اثبات شده در خاک باقی ماند تا کشور گرسنه و عقب مانده باقی بماند.

در هر حال اگر امروز سیاست گذار درک کند این شرکت ها و تولید داخل از نان شب هم برای دولت ایران واجب تر  است.

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

اعتقاد دارم آنچه که باعث شد ساختار و قواعد انتخابات ریاست جمهوری ایران به هم بخورد مسئله زنان در جمهوری اسلامی ایران است .

در واقع تغییر قواعد بازی و برنده شدن آقای پزشکیان یک پدیده جدید در کشور بود که نه با فعالیت جناحی و گروهی که با کنش گری دختران و زنان ایران به وقوع پیوست .( فعالیت های گروهی جناحی نقش داشتند اما نقش غالب زنانه بود)

در واقع ایجاد رقیب هراسی بی حجابی ستیزانه برای گروه اصول گرا بوسیله رقیب عامل پیروزی اقای پزشکیان بود در انتخابات ریاست جمهوری ایران.

آراء 6 میلیونی اضافه شده به سبد دکتر پزشکیان در فقدان پایگاههای موثر جناحی حزبی موثر فقط معلول کنشگری و مشارکت عظیم خانمها امکان پذیر بود هر چند آمار انتخابات به لحاظ جنسیت در ایران اعلام نمی شود اما بدون شک باخت اصول گرایان در انتخابات نتیجه آراء عظیم زنان بود در حالیکه در دور اول انتخابات 8 تیر جناح اصلاح طلب با همه رقیب هراسی نتوانست بیش از ده میلیون رای جمع کند ( شکست اصلاح طلبان در جمع آوری آراء عمومی هویدا بود )

اما در دور دوم انتخابات نتیجه 16 میلیونی فقط گویای نقش عظیم زنان در آینده سیاسی ایران است.

متاسفانه این نقش زنان در انتخابات حقیقت تلخی برای دو جناح سیاسی کشور است که هر دو نمی خواهند به آن اعتراف کنند ؟

چون هم جناح اصلاح طلب که از این موضوع منفعت عظیمی برده و می برد (و نمی خواهد به این ابزار ناجوانمردانه اعتراف کند ) و از چرخه فرهنگی سیاسی آن برای کوبیدن رقیب استفاده می کند از دست بدهد.( رقیب هراسی گسترده در رابطه با ایجاد محدودیت برای زنان و دختران به عنوان آلت نفوذ دخالت سرکوب تحقیر فرهنگی سیاسی حتی اقتصادی )

وهم جناح اصول گرا به آن اعتراف کند که مترادف با اعلام شکست فرهنگی و بی برنامگی و قبول اشتباهات و عدم اهتمام به برنامه های جبرانی خواهد بود.( بطور کلی جناح اصول گرا فاقد یک تفکر و سیاست مدون یکسان در برخورد با خانمها و بی حجابی است هر گروه مطلبی جداگانه عنوان می کند که بیشتر ناشی از بی اطلاعی شرعی فرهنگی اسلامی و سیاستی است ) 

پدیده بی حجابی یک امر تنها زنانه نیست ابعاد  مختلف و حتی مردانه دارد لذا در مقاله سعی می کنیم بخشی از این ابعاد بررسی کنیم بدون اینکه بخواهیم نسخه واحد یا جامعی برای درمان مطرح کنیم اگرچه سعی خواهیم کرد افق های پیروزی و حل مشکلات بی حجابی را نشان بدهیم حداقل سمت و سوی درمانها را مطرح کنیم اگرچه نمی توانیم  جامعیت و راه نهایی را تبین کنیم. 

قبل از هر چیزی باید عوامل این پدیده را باید بررسی کنیم چه عواملی باعث بروز تشدید و امتداد آن شدند.

1-فرو ریزی ساختار خانواده در ایران بعلت فقر فرهنگی اقتصادی سیاسی سالهای اخیر که با تهاجم شدید رسانه ای غربی و خودی به وقوع پیوسته است

2-کم توجهی حکومت به خانمها در انتخاب شوهر و تشکیل زندگی و رسوم غلط اجتماعی موضوعی که در جامعه رسم شده مرد باید به خواستگاری برود اگرچه وجه غالب این بوده در حالیکه در عمل و حتی تاریخ اسلام دیده می شود زنان هم می توانند داوطلب ازدواج با مردی باشند این موضوع دقیقا بر خلف تبلیغات رسانه های غربی است که تبلیغ می کنند زن باید خودش انتخاب کند نه اینکه منتظر باشد تا یک مردی به او پیشنهاد ازدواج بدهد رسانه های غربی تبلیغ می کنند که زن آنکه را می خواهد خود انتخاب کند نه اینکه منتظر بماند تا انتخاب شود اصلا این رسم نه ایرانی است نه اسلامی اگرچه رعایت آن هم خلاف نیست مگر حضرت خدیجه علیه السلام خود پیشنهاد ازدواج به حضرت محمد سلام الله نداد .

ما هم در عمل و قانون کوتاهی کردیم هم در فرهنگ سازی و مالکیت و حقوق فردی  محلی و حتی سیاسی حتی کم توجهی به قوانین شرعی در حق مالی زنان و حقوق خانمها. حقوقی که غیر قابل بخشش هستند از قبیل انتخاب شریک زندگی تملک دستمزد مهریه اجرت المثل ارث و استقلال مالی حقوقی که حتی در دادگاه ها نادیده گرفته شدند و می شوند.

3-کم شدن باورهای اسلامی به علت شکست های اقتصادی حکومت که بیشترین زیان را نصیب خانمها بچه ها و افراد تحت تکفل کرد وقتی در یک جامعه فرهنگ اسلامی متهم می شود به بی عرضه گی بی لیاقتی بی مایه گی باید منتظر پامال شدن فرهنگ و باورهای آن جامعه شد که حکومت بر اساس آن برنامه ها پایه گذاری شده است گاها" شاهد انتصاب بدترین اشخاص بر راس بزرگترین پست ها بودیم که بزرگترین خسارتها را رقم زدند از قبیل خسارات مالی فرهنگی سیاسی و حتی دزدی خیانت اختلاس تحت عنوانهای مدیر اسلامی ارزشی ؟

کلا" حاکمیت جمهوری اسلامی ایران از تدوین یک آئین نامه کامل برای تصدی پست های مهم عاجز بوده (‌ آئین نامه و متون دینی قرآنی روایاتی وجود دارد اما حکومت بخاطر منافع عده ای نمی خواهد بصورت مفصل و قانونی ابلاغ کند پای منافع جناحی گروهی و شخصی در میان بوده خیانت در امانات فرهنگی دینی حکومتی ) 

حتی آئین نامه های که می تواند تعیین کند اگر شخص لایق کامل نبود از چه جایگزین های می توان استفاده کرد.

4- چهارمین عامل قوانین تحقیر آمیز و ساده نگرانه قدیمی حتی بیش از 60 تا 100 ساله حکومت شاهنشاهی و تدوام اجرای آنها در جمهوری اسلامی ایران که عامل لجاجت سیاسی فرهنگی و پوششی را دامن زد باید اذعان کرد حکومت جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه برای حل مشکلات عظیم خویش در زمینه های مختلف به صاحبان خرد مراجعه نکرد یا وقتی مراجعه کرد که کار از کار گذشته بود. و خسرانهای عظیم پدیدار شده بودند تازه بازهم در پذیرش نتیجه این مراجعات تعلل و مقاومت عجیبی وجود دارد.

5-بی حجابی یک پدیده است تابع بازار عرضه و تقاضا تنها خانمها در آن دخیل نیستند آقایان هم در کفه دیگر ترازو قرار دارند درخواست هست که عرضه هم هست این بازار دو وجه وجود دارد خریدار هست که فروشنده را به بازار می کشاند متاسفانه عدم اقناع مردان و جوانان از طرق شرعی رسمی و فقر روز افزون به بازار مجردی 12 تا 15 میلیون نفری کشور دامن زده است.

مردانی که قادر به ازدواج و تهیه خانه ومخارج زندگی مشترک نیستند می خواهند از بازار آشفته موجود بهره برداری بدون هزینه یا کم هزینه کنند باوری که رنگ حقیقت ندارد متاسفانه هزینه زندگی هرزگی بسیار بیشتر از زندگی دائمی و شرعی است 

در مجموع مجازات های سنگین هم نتوانسته در این زمینه بازدارنده باشد همانطور که بازار مواد مخدر وجود دارد و حتی مجازات اعدام هم نتوانسته فروشندگان را معدوم یا محدود کند.

چاره کار در ایجاد بستر های شرعی و قانونی است برای کم کردن تعداد مجردها با شیوه های جدید و ابداعی .

ایجاد زمینه ازدواج و حوائج روحی و روانی نسل جوان با استفاده از طرحهای نظیر بیمه ازدواج بیمه مهریه بیمه خانواده بیمه فرزندان بدنیا آمده حالا نه در حد عالی حداقل با اقل امکانات  بدون اینکه فشار زیادی بر روی دوش دولت بگذارد.

6-دامن زدن به اتهامهای ضد انقلاب مانند زن ستیزی و تهاجم رسانه ای خیلی هم خالی از محتوا نبود در بسیاری سمت ها ما فاقد برنامه برای مشارکت دادن خانمها بودیم بسیاری از سمت ها را مردان اشغال کردند بسیاری از زنان با وجود داشتن تحصیلات عالی و حتی سیاسی فاقد سمت یا حتی فاقد شغل ماندن در مجموع حکومت نتوانست برای خانمها و زنان الگو سازی کند ( اولین بار این مسئله را من از زبان خانم دکتر الهه کولایی شنیدم ) ما نتوانستیم در مدارس برای دختران کوچک یک الگوی موفق ساده و حتی معمولی را مطرح کنیم نه تنها در مدارس بلکه در رسانه ملی و عمومی هم این عجز و فقدان مشهود است سریالهای ما فاقد قهرمان موفق زنان است تنها نقش حاشیه بازی می کند یا خواهر یک مرد موفق است یا مادر یا همسر خود صاحب نقش نیست خود حاصل دسترنج خود را نمی چشد موفقیت او در سایه موفقیت مردان است در حالیکه اینگونه نیست اصلا در رسانه ها هم جای خالی مدیران معلمان و پزشکان زن خالی است در دانشگاه هم کمتر مطرح می شوند در جامعه هم همینطور ؟

اصلا نبود شخصیت سازی موفق در ذهن دختران اشکال دارد بلکه در پسران هم نقایص عظیم وجود دارد ما دانش آموزان کوچک را با این ایده که پزشک یا مهندس شوند بار آورده ایم از کودکی در گوشش خواندیم تو فلان و فلان خواهی شد .

اما مگر جامعه چند تا پزشک و مهندس می خواهد اینجاست که بچه ها که بزرگ می شوند در اولین شکست ها برای همیشه مغلوب و گوشه گیر می شوند معتاد می شوند نا امیدی در آنها موج می زند اینان حاصل مشکلات آموزش و اهدافی ما است که گریبانگیر 3 میلیون معتاد متجاهر گرفته گناه ما است؟

ما نتوانستیم بچه های مقاوم تلاشگر و معمولی پرورش دهیم در تدوین و تصویر زندگی آینده  هم برای دختران هم برای پسران شکست عجیبی خورده ایم و عجیب تر اینکه از اعتراف به آن خودداری می کنیم؟

زنان ما در جامعه ما الگو سازی نمی شوند در مدرسه در دانشگاه در اجتماع در رسانه ها .

این عدم معرفی الگوی مناسب نقش عظیمی در انحرافات داشته و دارند وقتی شما از معرفی یک زن یا دختر موفق خودداری می کنید آنگاه زمینه برای عرضه نمونه های بدلی تقلبی انحرافی فراهم می شود .

بسیاری مجبور می شوند برای جلب توجه و ایفای نقش به آسان ترین روشها استفاده از ظرافت زنانه رو بیاورند و نداشتن بسیاری از نداشته ها را در این موضوع جبران کنند درست مانند خون فروشی که جان خویش را به ثمن بخس برای تهیه پول ( مقام شهرت یا حتی اثبات وجود ) هدیه کند.

در واقع دارد تمام سرمایه و هستی خود را به تاراج می گذارد.

بدیهی است با این بی حجابی ایجاد شده که ضرر آن به عامل خودش بیشتر از بقیه باز میگردد باید منتظر تبعات بسیار سنگین فرهنگی سلامتی سیاسی و اقتصادی بود.

این بی حجابی ها منجر به ازدواج بیشتر نشدند منجر به خوشبختی دختران و زنان نشدند فقط به مورد توجه واقع شدن بیشتر آنان منجر شد و دست پسران برای بلهوسی بیشتر باز کرد.

این بلهوسی های گسترده در جامعه سنتی ایران یک بازنده بیشتر ندارد و آن طرف مونث خواهد بود پسران و مردان ایرانی هر چه هم که بی قید و شرط باشند در موقع ازدواج به حتی یک پرده حجاب بیشتر پناه خواهند برد ( یک تکه روسری بهتر و بیشتر یا حتی حجاب کامل ) اگر مرد ازدواج و تشکیل خانواده باشند و گرنه به همان بازار آزاد یا بیشتر مجانی اکتفا خواهند کرد تا از دور خارج شوند.

در واقع نسل حاضر دختران و زنان ( بی حجاب شده ) که خود را بی محابا به مردان عرضه می کند

باید منتظر خسران عظیم و همه گیر تجرد دائمی باشد که  آثار آن از هم اکنون پدیدار شده است .

بزودی ما با نسل عظیمی خانم مجرد دائم عمر روبرو خواهیم بود که آتش فقر دائم با خود یدک خواهند کشید .

یعنی ما با 3 تا پنج میلیون خانم هاویشان ( شخصیت داستانی ) روبرو خواهیم شد که در تمام عمر مجرد باقی می ماند ودر آتش خود ساخته در قصر خیالی خود می سوزد و میمیرد در حالیکه ارثیه نداشته خود را برای دختر خوانده اش باقی می گذارد.

خانم هاویشان که شوهرش ( نامزد ) در شب عروسی حاضر به عقد او نشد.

مرد افسانه ای او که باید با کالسکه طلایی می آمد و اور را می برد نیامد.

این تصویری است که ما برای زنان و دختران ساخته ایم شاید بد نباشدبرای فرو ریزی چنین فرهنگ های دوبار پناه ببریم به سریالهای مانند اوشین زندگی فقیرانه دختری روستایی ژاپنی که با تمام ناملایمات خانواده پدر مادر شوهر اجتماع توانست یک زندگی مستقل و حتی کار آفرینانه موفق عجیبی را برای خودش و فرزندش رقم بزند.

7-متاسفانه بی حجابی یک چرخه اقتصادی شده برای ذینفعانی که لزوما اصلا خانم نیستند بیشتر جناحی و گروهی هستند سیل لباسهای فاخر و لوازم آرایش کفش کیف فروش رفته نشان از سودهای چند میلیارد دلاری دارد ذینفعانی به به هیچ وجه حاضر به عقب نشینی از سودهای باد آورده خویش نیستند.

8-بی حجابی یک چرخه عجیب سیاسی هم دارد متاسفانه ذینفعان سیاسی این پدیده بیشتر از ذینفعان اقتصادی آن بهره می برند ( و خواهند برد در آینده ) با حمایت ظاهری از بی حجابی و تصویر سازی آزادی پوشش و لباس سعی داشته و دارند از این پدیده به نفع خود استفاده برده و حداکثر بهره برداری در انتخابات ببرند که موفق هم شدند. ( استفاده برده اند و خواهند برد در واقع سوء استفاده سیاسی )

10-بی حجابی عامل تحقیر فرهنگی اسلامی را با کمک رسانه های غربی تحت عنوان آزادی دنبال می کند این رسانهها در صدد تخلیه فرهنگی اسلامی کشور هستند تا مدافعان زنان و نسوان همانطور که در کشورهای خود زن را به ابزار تحمیق و سود سیاسی اقتصادی تبدیل کرده اند در واقع زنان در آنجا هم مالک فکر بدن و اندیشه خانواده خود هم نیستند هر چه دارند باید در طبق اخلاص به دیگران تعارف کنند برای مقبول بودن برای پذیرفته بودن برای ادامه کار شغل یا حتی زندگی ظاهری زن شوهری یعنی یک زن آنجا هم آزاد نیست آن طور که فکر می کند رفتار کند لباس بپوشد کار کند در اجتماع حاضر شود در سیاست حاضر شود باید آنجور رفتار کند که از او می خواهند نه خود می خواهد. و گرنه طرد خواهد شد لذا یک ابزار موثر کاربردی است در خدمت دیگران ( در خدمت خانواده شوهر سرمایه داری حکومت صاحب کار همکار همسایه )

او وقتی خوشبخت است که دیگران از او راضی باشند نه خودش لذا تمام عمر مجبور به ایفای نقش است 

بازبینی ما از نقش زنان در خانواده اجتماع زندگی می تواند یکی از بهترین  موفقترین مقتدر ترین زنان دنیا را در ایران اسلامی  رقم بزند به شرطی که در تدوین نقش زنان عده زیادی اعم از خود زنان عالم و مردان عالمتر بکار بگیریم .

ببینید منظور از تعریف نقش زن در جامعه اسلامی ایران تدوین راه کارهای اسلامی نصیحتی آموزشی و ایجاد بسترهای مناسب است و گرنه من اعتقادی به کاربرد زور فشار انتظامی برخورد فیزیکی ندارم.

موضوع زنان یک نقش 50 درصدی اجتماع است پنجاه درصدی که مالک پنجاه در صد دیگر است تحت نام فرزند شوهر پدر.

امید دارم این موضوع محل مطالعه جمعی دانشگاهی حوزه ای عظیمی قرار گیرد و حاصل این مطالعات اجرایی شود.

ببینید ما در موضوع زن صاحب فرهنگ اندیشه و اصول قابل دفاع هستیم حتی در مجامع بین المللی فرهنگی سازمان ملل متحد یا مناظره های بین المللی.

متون قرآنی روایاتی هست اندیشه هست اصول هست علم هست عالم هم هست اما اراده سیاسی عملی کردن نیست. 

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

دکتر پزشکیان با شانزده ونیم میلیون برنده ماراتن سخت انتخابات جمهوری اسلامی ایران شد.

در حالیکه نه برای این انتخابات نه برای بعد از آن برنامه ای داشته باشد. بیشترین بخت و اقبال او ناشی از نخواستن جناح مقابل بود تا آراء هواداران جناحی حزبی یا گروهی.

جناح اصول گرایان در یک دوره سه ساله ریاست جمهوری نتوانست اقتصاد کشور به صورت مدبرانه ای راهبری کند در واقع شکست اقتصادی اصول گرایان زمینه موفقیت دکتر پزشکیان را فراهم کرد.

هنوز دولت تشکیل نشده اما چرا باید از واژه " ناهمگون " باید استفاده کرد.

ناهمگون در لغت به معنی ناهمسان متضاد نامتجانس ناجور متفاوت می باشد.

اما در اصطلاح علمی به شیوه ها زمانها مکانهای مغایر و ممکن برای وصول به هدف خاص اشاره شده به نحوی که در راهبرد ناهمگون نظامی شیوه جنگی نابرابر را تداعی میکند که در سلاح متفاوت شیوه رزم متفاوت و غیر قابل پیش بینی تاکید دارد.

از لحاظ زمانی اینک یک زمان نامناسب برای تولد چنین دولتی است آن هم با شعار بازگشت به میز مذاکره با غرب ( آمریکا ) و برجام .

دولت آمریکا اینک خود در حالت مرگ و زندگی ادامه حکومت بایدن یا واگذاری پست ریاست جمهوری به ترامپ دست و پا می زند.

بایدن علاقه ای به کناره گیری ندارد اما دموکراتها در صدد هستند تا کاندیدای دیگری را در مقابل ترامپ به صحنه بیاورند؟

به نظر می رسد برای تعویض کاندیدای جانشین بایدن دیر شده باشد چون کاندیدای جایگزین فرصت کافی برای آلترناتیو شدن حزبی و ملی ندارد.

از سمت دیگر پنج ماه مانده به انتخابات آمریکا و سه ماه دیگر هم برای جایگزین شدن وقت باقی مانده پس در مقابل دولت دکتر پزشکیان فعلا میز مذاکره ای وجود ندارد.

تازه بعد از انتخابات هم مفهوم دیالوگ دولت بعدی مشخص نیست.

یکی رفته بود خواستگاری بعد می گفت که پنجاه درصد قضیه حل شده است مانده فقط پنجاه درصد بعدی گفتند آن پنجاه در صد حل شده چیست؟

می گفت پنجاه درصد اول خودم هستم که جوابم مثبت است مانده طرف مقابل ؟

حالا اگر طرف مقابل مخالف میز مذاکره باشد چه خواهد شد این در حالی است شواهد بسیاری وجود دارد که دولت آمزیکا علاقه ای به ادامه مذاکرات ندارد.

لذا بنا کردن دولت پزشکیان بر مبنای ادامه مذاکرات یک عمل منطقی نخواهد بود  نیاز است دولت آتی در فکر پلانهای جایگزین چند گانه باشد .

چون شرایط فعلی سیاست بین الملل موافق بدنیا آمدن یک دولت اصلاح طلب صلح خواه نیست؟

اصولا تمام کشورهای غربی مانند آمریکا و اروپا خود در حال پوست اندازی و تعویض سردمداران خود است؟

این از آثار جنگ غزه است که دولتهای هوادار اسرائیل را به ترتیب در معرض سقوط قرار داده است و خواهد داد.

فرانسه به احتمال زیاد دچار تغییرات شدیدی خواهد شد انتخابات جدید نشان از پایان مکرونیسم دارد.

باقی ماندن مکرون در سمت خود تا سال 2027 نشان از ضعف داخلی و "اردک لنگ" دارد.

انگلیس هم با انتخابات زود هنگام نخست وزیر ناکام ریشی سوناک به درجه نازل نمایندگی پرتاب کرد و حزب کارگر جایگزین ساخت.

آلمان هم وضع بهتری ندارد در آینده نزدیک شاهد برکناری اولاف شولتس خواهیم بود.

از طرف دیگر بلوک شرقی چین و روسیه هم درگیر هستند روسیه در اوکراین جنگ بزرگ و خانمان سوز و تحریمهای وسیعی را دارد و چین در مشکلات داخلی اقتصادی بخصوص بحران مالی مسکن و رکود بخش واقعی تولید دارد سپری می کند.

جهان اسلام هم با بحران غزه روبرو است  

در واقع چینش جهانی میز مذاکره نیز دچار تغییرات و سیع و خدشه های چند ساله شده است.

در داخل هم  میسر ناهموار سختی در پیش وجود دارد.

از یک سمت اقتصاد در ایستایی کامل و بن بست انقباضی احمقانه و خود خواسته قرار گرفته است از سمت دیگر فشار دولت برای افزایش مالیات کشور را در تنگنای عجیبی قرار داده است.

سیاست های مالی پولی بانک مرکزی کشور در بدترین دوران یکصد سال اخیر قرار داده است.

از سمت دیگر عدم نصیحت پذیری لجاجت احمقانه کادر اصول گرای بانک مرکزی و وزرات اقتصاد همینطور بدنه کارشناسی این دو نهاد کار را بسیار سخت کرده است.( این لجبازانه ترین و احمقانه ترین مقاومت در مقابل کار کارشناسی در تمام طول تاریخ بانک مرکزی است که تا کنون داشته ایم حتی اصلاح طلبان در مقابل فشار کار شناسی عقب نشینی می کردند.)

 دولت در حالی که در بحرانهای متعدد بودجه ای اقتصادی تورمی بسر می برد که نه می تواند تغییر روش دهد نه می تواند ادامه مسیر؟

این دیگر نوبر است حماقت لجاجت خود همه چیز دانی بلای خانمان سوزی شد که تمام کاشته اصول گرایی را نابود کرده و خواهد کرد.

تمام شکست های اصول گرایان در اقتصاد در انتخابات ریاست جمهوری  ناشی از همین تنگه احد مالی و پولی بود.

نمی توانم از گفتن جملات احمقانه لجبازانه تنگ نظرانه و خود خواهانه خودداری کنم تمام شکست های اصول گرایان در همینجا بود .

شاید بتوان گفت قاتل دکتر رئیسی همین تنگه احد مالی پولی و اقتصادی بود.

که در سه سال گذشته مرتب به آقایان گوشزد و اخطار کردم متاسفانه غیر از پرخاش جوابی نشنیدم .

در هر حال دولت آتی پزشکیان باید از یک رهبری اقتصادی بالاتر از وزیر بالاتر از معاون اول برخوردار باشد .

همچون پیر دنیا دیده ای عالی نسب برخوردار باشد. شاید بتوان به موفقیت نزدیک تر شد.

اصولا دولتها در مقابل بزرگترین مشکلات اقتصادی 150 سال اخیر ایران به گونه ای خودخواهانه و گوشه گیرانه عمل کردند و خود همین حرکت باعث شکست بیشتر شد.

چه عیبی دارد شما که کلید قدرت در دست دارید در موضوع اقتصاد گشاده نظر باشید یک جمع اتاق فکر بگذارید تا حداقل تصمیمات مهم آنان بگیرند.

اصلا شورای راهبردی اقتصادی و مالی پولی بالاترین نیاز اقتصاد کشور است.

موانع بسیار عظیم چاله ها بسیار عمیق و ضعیت بسیار خطیر است .

یک حرکت نابخردانه کافی است که فرو ریزی اقتصاد کشور رقم بزند؟

مشکل دیگر دولت چینش وزراء و گرفتن رای تائید از مجلس اصول گرا است.

اگر چه همه مشکلات با انتخاب عاقلانه و غیر حساسیت برانگیز می تواند به مقصد برسد.

بهتر است دولت پزشکیان از چینش وزراء تند رو و مسئله دار ( در دولتهای اصلاح طلب قبلی ) خودداری کند.

و از این نیروها در اتاق فکر و پست های غیر تائیدی مجلس استفاده کند .

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

این یک تحلیل است نه یک اعتراف ؟

آنان که باید اعتراف کنند سکوت پیشه کردند آنان که باید استغفار کنند و پوزش بخواهند ترجیح دادند همدیگر را مقصر قلم داد کنند.

قبل از هر چیز بگذارید بررسی کنیم عوامل این شکست که بازی برده را به شکست مطلق تبدیل کرد.

1-اعتماد به نفس کاذب اولین دلیل شکست سنگین اصول گرایان محسوب می شود .

2-اختلافات گروهی خراب کردن های داخلی عدم وحدت دومین عامل شکست بود .

3-عدم شناخت دقیق افکار عمومی و قدرت مخرب رسانه های رقیب.

4-تکیه کاذب بر دوستان و همراهان نه چندان آگاه ( دستمال زن های داخلی ) بادمجان دور قاب چین های که هنوز به جای نرسیده تقسیم غنائم مد نظر داشتند.

5-عدم حرف شنوی و نصیحت پذیری و بسته بودن راه های ارتباط .

6-عدم بررسی لحظه به لحظه جریان فکری مردم ( نداشتن ارتباط با گروهای و اصناف مختلف )

7-پیشروی نابخردانه در موضوع زنان صدور حکم های قضایی تنبیهی ناشیانه اصلا در بطن قضیه من این شکست عظیم را زنانه و دخترانه می دانم ( آمار دقیق زنان رای دهنده به هر یک از دو طرف انتخابات آقای جلیلی و آقای پزشکیان اعلام نشده ) اما از شواهد مشخص است آرای پزشگیان بیش از 60 درصد زنانه است ( آراء دو صندوق خاص پیگیری شده گواه این موضوع است)

8-جاه طلبی تمامیت خواهی دلیل دیگر شکست است این موضوع در عدم همراهی مسافرت های شهرستانی و تجمع های تبلیغاتی بشدت پر رنگ بود بخصوص اینکه در جناح مقابل شاهد همراهی دکتر ظریف آقای جهرمی و دیگران بودیم 

اصلا اگر دکتر جلیلی برنده انتخابات بود اما به فرض فرماندهی اقتصادی به یک گروه یا شخص اسلامی دیگر واگذار کرده بود باز هم در پیروزی ایشان شکی وجود نداشت در هر حال کلید نهایی پاستور دست ایشان بود ( عدم ائتلاف مصالحه گروهی جناحی و در درون جبهه اصول گرایان )

9-بخل و کوتاه نگری درون گروهی اتهام زنی خیانت بار و تخریب های احمقانه غیر لازم و قدرت طلبانه .

10-زبان غیر عامیانه غیر عادی عدم ارتباط مصداقی با مردم و گروه ههای صنعتی کشاورزی خدماتی روستایی شهری ....

11-برنامه های کلی تشریح نشده نتوانست همراهی ایجاد کند.

12-نداشتن پیر همراه ( عدم استفاده از تجربه های اسلامی ایرانی روحانی )

13-موضوع قومیت ها و استانهای فقیر کشور یکی از مهمترین صدمات انتخابات بود آراء تمام استانهای مرزی در سبد رای آقای پزشکیان قرار گرفت.

14-موضوع اقتصاد وعدم برنامه جامع برای رهایی اقتصاد ایران از حاکمیت لیبرال ( نقشه های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول آزاد سازی قیمتها ) قضییه مسکوت گذاشته شده و اصلی اقتصاد ایران در انتخابات . ( نیاز به برنامه اصولی و جدا شدن از اقتصاد نفتی ) و رهایی از شوک درمانی.

15-تشدید جلیلی هراسی افراطی گروه اصلاح طلب و رسانه های غرب طلب که بدون پاسخ باقی ماند.

می توان موارد زیاد دیگری ردیف کرد اما همین 15 مورد نشان از فقدانهای عظیمی دارد.

توضیح کامل هر یک از 15 مورد خود نیاز به 15 مقاله دارد که خارج از حوصله کنشکران عادی است لذا بررسی میدانی به وقت دیگری موکول می کنیم .

این سنت خداوند است که گروه و اشخاص بهتر کار کرده را پیروز میدان کند.

اما سوال اینجاست آقای جلیلی آقای قالیباف آقای جنتی ریاست جمهوری ایران ملک شخصی نبود که بخیلانه نابخردانه مغرورانه نسبت به آن تصمیم گیری کنید یا جدال کنید .

اصلا شکست و پیروزی در آن متعلق به جمعیت زیادی می شد که   حق داشتند در تعیین سرنوشت اسلامی خویش شریک باشند .

حداقل موضوع اینست که شما در حق سیزده و نیم میلیون انسان اسلامی ایرانی خیانت کردید.

شما در حق جبهه اسلامی انقلابی میلیون ها مسلمان جهان خیانت کردید.

شما اهمیت امانت ارجاع شده به شما را نشناختید و در آن جدال و خیانت کردید .

خدا شاهد است که لحظه به لحظه موضوع را هشدار دادم اما گوش شنوایی وجود نداشت حتی شک هم نکردند این قوم ...؟

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

دو طرف دعوا صف کشیده اند یک سمت شیاطین دشمنان ایران و اسلام استکبار جهانی و اذناب داخلی و خارجی آن و سمت دیگر تمام خوبان عالم شهدای ایران اسلام شهدای جنگ تحمیلی شهدای جنگ مدافعان حرم در سوریه لبنان در افغانستان پاکستان فلسطین حتی شهدای تاریخ اسلام شهدای بدر حنین شهدای کربلا و شهدای زوار کربلا برای مقابله تاریخ دو گروه حق و باطل بیخود نیست باطل با تمام اذناب کثیفش به مقابله جمهوری اسلامی ایران آمده است.

بعد از حمله "وعده صادق" دشمن خیلی خونی تر و وقیح تر جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار داده است بیش از 250 رسانه گروهی داخلی و خارجی برای شکست آن تلاش می کنند.

250 رسانه گروهی سعی دارند تمام ساز کار جمهوری اسلامی ایران خوار و مطرود کنند.

تنها اسرائیل و آمریکا نیست متاسفانه عده ای در داخل هم با همان ساز کوک می شوند.

لذا رای گیری  ریاست جمهوری ایران هدف سنگین ترین آتش تهیه و سرزنش گروهی در تمام تاریخ و در تمام جهان قرار گرفته است؟

اصلا شهادت و سقوط مشکوک ریاست جمهوری ایران ( شهید رئیسی ) نشان از یک برنامه وسیع استکبار داشت بیخود نبود جشن وحشیان یهودی را شاهد بودیم.

آنان برنامه داشتند و دارند جمهوری اسلامی ایران را تحقیر و تخریب کنند بیخود نیست مرتب ساز نا دموکراتیک بودن می نوازند.

اگرچه مشکلاتی در داخل هست اما سوال اینجاست رای گیری های شما در آمریکا اروپا اسرائیل همه درست است همه اشخاص لایق ترین ها هستند بدیهی است خیر؟

اگرچه من نفرین می کنم کسانیکه با رای گیری در جمهوری اسلامی ایران بازی کردند سستی کردند در خدمت خیانت کردند

خدا لعنت کند خدا خوار و ذلیلشان کند .

کما اینکه خوار کرده خائن ها را حتی همراهان دولت های کم کار و ناخادم از آنها دارند برائت می جویند.

اما سوال اصلی اینجاست با همه کم کاری ها با همه سستی ها اینک جمهوری اسلامی ایران سد بزرگ جاه طلبی غرب در دنیا است لذا هدف سنگین ترین حملات اقتصادی سیاسی و حتی نظامی قرار گرفته است.

بله حمله نظامی حمله به غزه جهت سرکوب بازوان جمهوری اسلامی ایران است حمله به لبنان حمله به کل اسلام است حمله به حزب الله حمله به تمام نوامیس اسلام و تاریخ اسلام است .

اینان دارند سبک و سنگین می کنند که حمله کنند یا نکنند تنها عامل بازدارندگی ایشان شک در پیروزی است اگر شک نکرده بودند که ممکن است شکست بخورند مطمئن باشید ماهها قبل حمله کرده بودند.

حتی آمریکا و اروپا هم لحظه ای درنگ نمی کردند . 

فقط ترس از شکست است که سد راه اهداف شوم اینان شده است.

تشخیص اینان اینست جمهوری اسلامی ایران پشت تمام این داستان است لذا در صدد هستند هر چه طور شده جمهوری اسلامی ایران تضعیف و تحقیر کنند.

کشته شدن شهید رئیسی برنامه بود منتظرند در داخل به هربهانه ای اختلاف شورش و حتی جنگ خیابانی به راه بیندازند .

تا به اهداف شوم خود برسند .

مطمئن باشید اول ایران باید هرج و مرج یابد بعد بلا شک لبنان و حزب الله مورد هدف قرار خواهد گرفت حماس هم آخرین سنگر هدف خواهد بود .

شک نکنید شهادت رئیس جمهور برنامه بود انتخابات بهانه است هدف شکست ایران است هدف شکستن جبهه مقاومت است اصلا من و تو چه ارزشی داریم که اینقدر دارند تحویل میگرنمان .

هدف جای دیگری است هدف غزه است هدف فلسطین است هدف سوریه لبنان است هدف عراق و حرمهای ائمه هستند.

اصلا آنان می دانند ایران نباشد تمام حرمها می شود بت کده ( حالت بت پیدا می کند مجزا از دنیا و آخرت ) لذا شاهدیم هر گز مکه و مدینه هدف فعلی برایشان نیست هدف جمهوری اسلامی ایران است هدف رهبر انقلاب است هدف جوانان مومن است هدف خورد کردن اسلام ایران است.

لذا اکنون رای دادن به جمهوری اسلامی ایران حکم واجب تر از نماز و زکات پیدا می کند. 

لذا حکم شرعی امام خمینی را به خاطربیاورید حفظ نظام از اوجب واجبات است 

پس رای دادن من و تو رای به مشروعیت نظام در مقابل کفر است به هر کسی می خواهید رای بدهید اما حضور پیدا کنید و رای خود را به صندوق جمهوری اسلامی ایران بریزید . حالا ببینید چرا شهدا منتظر رای شما هستند شهدای ایران از صدر تاریخ حتی شهدای جنگ چالدران شهدای جنگ ایران روسیه شهدای مشروطیت شهدای انقلاب 1357 شهدای جنگ تحمیلی ایران عراق و شهدای امروز غزه و فلسطین لبنان حتی شهدای فرداهای جبهه اسلام ایران. چشم انتظار رای من وتو هستند.

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

انتخابات چهاردهمین ریاست جمهوری ایران به دور دوم کشیده شد.

اگر چه از نظر من بازنده دور اول انتخابات هر دو جناح اصول گرا و اصلاح طلب بودند چون اصول گرایان نتوانستند به وحدت برسند و از گرفتن همان سقف آراء اصول گرایی 15 تا 18میلیون عدد هم عاجز بودند.

اما اصلاح طلبان هم با همه سر وصدای کر کننده خود نتوانستند آرائ بیشتر از ده میلیون کسب کنند نوع برخورد رسانه های اصلاح طلب به گونه ای بود که گویی 24 میلیون رای در آستین دارند ؟

اما با همه سیاه نمایی ها و به میدان آوری های اشخاص آراء واقعی ایشان به ده میلیون هم نمی رسد چون بسیاری از آراء‌ اقای پزشکیان متعلق به افراد عادی است نه اصلاح طلب اگرچه چون یکی از داوطلب ها عادی و غیر جناحی نبود لذا تخمین تعداد آرائ مردم عادی مشخص نیست.

درمجموع کل انتخابات را من یک شکست برای جمهوری اسلامی ایران می دانم چون نتوانست حتی نصف مجموع رای دهندگان را هم جلب کند؟

یکی از عمده ترین دلیل این شکست عدم وجود چند کاندید برای درمان اصل زخم ( اقتصادی ) بود.

این اشتباه استراتژیک شورای نگهبان بود که نتوانست تشخیص دهد اکنون وقت شرکت چند اقتصاد باز اقتصاد خوان و درمانگر اقتصادی است؟

این حرکت درست مانند این است که شما برای تعمیر و اصلاح ساخت یک بنای عظیم بروید به عنوان درمانگر یک نگهبان 3 نفر پزشکیار یک دیپلمات و یک نظامی اسبق به عنوان مدیر بازسازی به صحنه بیاورید.

اقا خیلی عادی شما یک معمار که سابقه بنایی طولانی داشته باشید می خواهید انتخاب غیر مرتبط مردم را به صحنه نیاورد؟

و نخواهد آورد.

اما پس از انتخابات جناح اصلاح طلب متوجه عمق شکست خود شد فهمید که بازی را در زمین اقتصاد باخته است لذا به سرعت دکتر طیب نیا ( وزیر اقتصاد اول روحانی ) را به میدان آورد تا بازی ریکاوری کند.

همینطور حمله آقای سعید لیلاز به جلیلی هم از همین قماش است.

اگر چه کماکان دست گذاشتن اقای پزشکیان روی گسل ها ادامه دارد دست گذاشتن روی قومیت ها روی زنان روی شکافهای مذهبی مانند اهل سنت و فیلترینگ ....

آرایش جدید اصلاح طلبان نشان می دهد که بسیار به برنده شدن امیدوار شده اند.

از سمت دیگر عده ای در یک تقسیم کار حساب شده فشار سیاه نمایی تخریب شخصیت و اتهام افشانی را بالا برده اند.

اما در جناح آقای جلیلی خبری از تغییر در تبلیغات و روش ها به چشم نمی خورد.

هنوز زبان آقای جلیلی زبان غیر عرف و پیچیده است ساده گویی ندارد.

هنوز بسیاری از اهداف در لفافه گفته می شود.

دقیقا اقای جلیلی خوشحال از برنده شدن در رند اول نفهید چه شده داستان در مرحله دوم چه تغییراتی کرده است

اقای جلیلی و همراهان فکر می کنند سه میلیون رای قالیباف در صندوق دارند این یک تفکر اشتباهی است.

بطور قطع دردور دوم انتخابات مشارکت کمتر از دور اول خواهد بود ( مگر اینکه تغییراتی فاحش در به میدان آمدن آراء خاموش بروز یابد )

در مجموع در شرلیط عادی در دور دوم آراء برنده انتخابات کمتر از دور اول خواهد بود فرضا آقای پزشکیان با 8 تا 9 میلیون به پاستور خواهد رفت.

از سمت دیگر زبان کلی جهش اقتصادی دکتر جلیلی  و صحبت های دانشگاهی در کف میدان کمتر خریدار دارد.

آقای جلیلی نیاز دارد تا با نیروی غیر اصول گرا که برنامه کامل اقتصادی داشته باشد ائتلاف کند در غیر اینصورت این ماراتن نفس گیر فقط یک برنده اصلاح طلب بیشتر نخواهد داشت .

چرا نیروی غیر اصول گرا چون نیرو های اصول گرا وزن خود را در اقتصاد از دست داده اند. ( خریدار ندارند بی پشتوانه مردمی هستند )

اصولا تبحر نیروی انسانی بخصوص نیروی اقتصادی وزنه بسیار سنگینی در این نبرد رای گیری است. ( حتی بالاتر از خود رئیس جمهور می تواند مثمر ثمر واقع شود درکی که وجود ندارد ) 

بدون آوردن یک نیرو اثر گذار بدون گفتمان ساده و سازنده اقتصادی این بازی جزء باخت ابدی برای دکتر جلیلی آورده دیگری ندارد.( چرا ابدی چون شکست در این بازی او را برای همیشه از صحنه سیاسی ایران منزوی خواهد کرد در آینده فقط می تواند نقش حاشیه ای داشته باشد )

آقای جلیلی خوشحال از استقبال مردمی فرصت فکر کردن ندارد اما لحظه ای درنگ او را متوجه نقص فاحش جناح خودش خواهد کرد در غیر اینصورت با همه تلاش ها او بلا شک بازنده این انتخابات خواهد بود.

او دارد نقش بازنده ها را در این سریال جهانی بازی می کند.

بدون اینکه خود متوجه باشد این انتخابات نقش جهانی بسیار پر رنگی را در شطرنج چینش نیروها ایفاء خواهد کرد.

و بسیاری از طرفهای خارجی ( تمام نیروی های خارجی به غیر از روسیه ) نمی خواهند اقای جلیلی برنده این بازی باشد و متاسفانه دقیقا" دارند در این سریال نقش مانع و هدایتی رسانه ای پر رنگی را ایفاء می کنند.

تمام رسانه های اروپایی آمریکایی عربی انگلیسی ایرانیان مقیم خارج در همین سریال فعال هستند. بر علیه دکتر جلیلی ؟

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

پس از سقوط بالگرد اقای دکتر رئیسی و شهادت ایشان خیلی تلاش کردم تا رهبران و تصمیم گیران جمهوری اسلامی ایران از قبیل شورای نگهبان و سران کشور متقاعد به تغییر ریل سیاستگذاریها کنم ( البته در حد توان و نوشتار خودم ) 

تغییر ریل و سیاست گذاری برای انتخاب اشخاص جهت انتخابات ( کاندیدا گزینی عاقلانه ) تلاش برای ورود نیروهای جدید تازه نفس دارای برنامه به میدان رقابت ها ( البته همه تلاشها به بن بست خورد و تمام نامه های نوشته شده به شورای نگهبان و دفتر رهبری بدون پاسخ باقی ماند.)

من سعی کردم تا بتوانیم افرادی با تخصص و سابقه سیاسی اقتصادی را به صحنه انتخابات با گزینش عاقلانه بکشانم .

اما از یک سمت با رهبران بسیار مسن در شورای نگهبان روبرو شدم که مرغشان فقط یک پا داشت و اطرافیانی که بسیار محافظه کار بودند از سمت دیگر زور ذینفعان وضع موجود چنان کشور در چنبره مصلحت اندیشی های نا بخردانه و ترس های واهی فرو برده بود که امکان هر گونه تغییر را تابو تلقی می کرد و می کند.

متاسفانه در حالی کشور به 6 نامزد ریاست جمهوری نامربوط اکتفا کرد که از مشکلات بسیار حاد اقتصادی تا حد مرگ داشت رنج می برد دقیقا مانند بیمار در حال مرگی که نیاز به یک متخصص قلب داشته باشد و ما پنج تا شش نامتخصص و پزشک عمومی و حتی تجربی سنتی گیاهی به بالین بیمار ببریم تا اورا درمان کنند .

بدیهی است هر شش نفر فقط می توانند تجویز های نامربوط و حتی اشتباه را جلوی پای ما بگذارند روبرو خواهیم شد.

و این اوج فاجعه است اصلا سه پزشک کاندید چه بدرد اقتصاد می خورند یک دیپلمات سابق یک شهردار دست ناپاک یک روحانی امنیتی چه کاری می توانند بکنند جزء مرگ زود رس بعد هم کلی بهانه و پر خاشگری خواهند کرد .

چاره ای هم ندارند ؟

هیچکدام هم آنقدر خود ساخته و خاضع نیستند که در مقابل یک کارشناس ( یا جمع کارشناسی ) زانوی تمکین کرده خضوع کنند درست عمل کنند.

اصلا کار از ابتدا انتخاب اشتباهی بوده است.

بهترین زمان و طلایی ترین فرصت تغییر در ریل گذاری ریاست جمهوری که از بین رفت .

این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران اکنون دارد یکی از بحرانی ترین زمانهای عمر خود را از زمان تاسیس پشت سر می گذارد .

بحران شدید اقتصادی بحران شدید نا کار آمدی بحران شدید از دست رفتن اعتماد اجتماعی و سیاسی بحران عدم وحدت بحران چند پارگی هم در جبهه اصول گرایی ( عدم کنار کشیدن نامزدها به نفع یک دیگر ) هم در جبهه اصلاح طلبی .

واقعیت اینجا است که حتی راه یافتن هر یک از دو نفر آقایان پزشکیان و جلیلی مشکلات را حل نخواهد کرد .

مشکلات اساسی کشور ادامه خواهد یافت چه اقای جلیلی هم برنامه اقتصادی مدون و اصولی را مطرح نکرده ( ندارد که مطرح کند ) فقط کلی گویی بوده .

چه آقای پزشکیان که هم مسئله را بغرنج تر و طولانی تر خواهد کرد چرا که ایشان وابسته به گروهی است که حل مشکلات را منوط به خارج از کشور خواهد کرد .

خارجی که هرگز رضایت به حل مشکلات کشور نخواهد کرد فقط در صدد شرطی کردن و معطل کردن اقتصاد عمل خواهد کرد.

شاید بتوان از این فرصت سوزی عطیم بعنوان خیانت نا خواسته نام برد.

در حالیکه که کشور در معرض شدیدترین ناترازی های کل تاریخ موجودیت خود هست.

و عدم حل آنها و یا حتی تخفیف آنها منجر به شدیدترین واکنش های داخلی و حتی خارجی خواهد شد.

این گزاره حتمی است عدم حل مشکل ناترازی بودجه سوخت ( بنزین و گازوئیل ) بانکها صندوق های بازنشستگی ناترازی آب

گاز به تورم های سه رقمی ختم خواهد شد که منجر به شورش و خروج سرمایه های انسانی و مالی گسترده از کوچکترین آثار پیش رو خواهد بود.

سیاست گذار نفهمیده چه شده است ( دقیقا نمی داند که وسعت و عمق مشکلات چقدر و چگونه است)

از عمق هزار متری و وسعت اقیانوسی آن درک درستی ندارد.

در حالیکه وسعت و عمق فجایع یک سابقه 150 ساله دارد درست مانند یک غده سرطانی چند ده کیلویی که تمام شکم قلب شش ها و اعضاء داخلی فرا گرفته باشد می ماند.

این سرطان نیاز به یک جراحی بزرگ و طولانی با یک جراح حاذق دارد تا ساعتها ( سالها ) تلاش کند.

شما چه کسی را برای این جراحی روی میز گذاشته اید ؟

نسبت به مشکلات بسیار نامتناسب انتخاب کرده اید مثل انتخاب کفاش برای جراحی اقتصادی نه علمش را دارد نه عملش را نه حتی تصورش را.

خلاصه کلام این دو کاندیدا هر کدام انتخاب شوند تا خانه آخر خرابی پیش خواهند رفت چاره ای هم ندارند .

تازه مشکلات درست فردای انتخابات بروز خواهد کرد همچنان احمدی نژاد چنان منم منم خواهد کرد که گوش فلک را کر کند.

این شخص تازه انتخاب شده احتمال فعال کردن گسل های داخلی و خارجی را هم دارد.

بهر حال نمی دانم این مشکلات اساسی کشور چه کسی می خواهد حل کند شاید ترامپ یا بایدن شاید هم اسرائیل ؟

آنچه محرز است در داخل کشور نه ریاست جمهوری نه مجلس نه شورای مصلحت نظام و نگهبان هیچ یک حل نخواهند کرد با این تفکرات فعلی؟

رهبری هم مشکلات خاص خودش را دارد از یک سمت موجهای تلاطمی اقتصادی داخلی و خارجی از سمت دیگر مشکلات جبهه مقاومت و حمله روسیه با اوکراین و انعکاس مشکلات داخلی به خارج و سیاست خارجی از سمت دیگر اختلافات داخلی که سرریز جناحی گروهی دارند 

ظاهرا بقیه مسئولان کشور هم قرار نیست به ایشان یاری برسانند غیر از ضرر ؟

بی اطلاعی بی تحرکی بی برنامگی مشغولایات رفاهی بهره مندی از مزایا ایشان را ژنرالهای بی هویت ساخته همچنان مترسک با اولین نشستن مشکلات ( کلاغ ) به یک سمت سقوط را تجربه خواهند کرد.

کجا واحد ریاست جمهوری دانش تجربه و عملکرد حل مشکلات کلان اقتصادی را داشته یا دارد یا به صحنه عمل خواهد گذاشت با این اشخاص مصوب شورای نگهبان کار بسیار سخت حتی ناممکن بنظر می آید.

دولت خود زمینگیر اول است کجا می تواند حمله و پیشروی کند .

مجلس هم همینطور آقایان نمایندگان بیشتر مشغول چانه زنی کسب امتیازات صنفی گروهی محلی هستند تا طرح های نجات دهنده ( خود باری هستند بر پشت نظام تا کمک هول دادن و راه نشان دادن )

شورای مصلحت نظام هم که در دهه گذشته استاپ کرده است هنوز دارد لوایح و قوانین قدیمی را سبک و سنگین می کند؟

اما شورای نگهبان در همان دهه 60 و 70 ذهنی محصور مشغول است هنوز دارد به زمانی فکر می کند که کسی جرات دخالت کردن در اوضاع را ندارد ( یعنی ما خود همه کاره همه چیز دان همه تصمیم گیر ) 

هنوز فکر می کند که مرغ یک پا دارد آن پا هم منوط به تائید شورای نگهبان است که به زمین بگذار  یا نگذارد ؟

پس چه کسی قرار است مشکلات اساسی مطرح کند حل کند حتی شجاعت پذیرش مشکلات را داشته باشد؟

این در حالی است که فکر و نگرش مردم بسیار از این آمال و آرزو ها فرا تر رفته است .

جامعه بسیار هولناک تغییر کرده نه در راستای تفکرات انقلاب که در مواجه آن دارد پیش می رود؟

دیگر مردم ایران آن مردم سالهای پیش نیستند مردم سال 1403 یک مردم دیگری هستند .

شاید همین یک نمایش و گویش کافی است که بگوئیم از 50 در صد زنان و دختران کشور بیش از چند در صد ناچیز حتی به اندازه انگشتان یک دست طرفدار حکومت نیستند .

کافی باشد حالا خود حدیث مفصل بخوان از این فاجعه ؟

 

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

انتخابات 1403 ریاست جمهوری ایران یکی از بزرگترین رخدادهای سیاسی تاریخی اقتصادی در طول حیات 7000 ساله فلات ایران و  1445 ساله جهان اسلام و حتی کل جهان معاصر  به شمار می آید.

چرا این انتخابات اینقدر نقش اساسی پیدا کرده است به چند علت سیاسی اقتصادی نظامی تمدنی ذیل:

1-اینک جهان در آستانه تغییرات تاریخی در نقشه سیاسی نظامی اقتصادی (‌ پیچ تاریخی ) خاصی دارد قراردارد  قدرت اقتصادی از غرب به آسیا منتقل شده و به تبع آن قدرت سیاسی و نظامی هم شاید منتقل  شود.

 جهان از یک جهان تک قطبی به سمت جهان چند جانبه گرایی رفته و احتمالا ایران یکی از اقطاب جهان معاصر خواهد بود ( به شرطی که مسئولان کشور عاقلانه عمل کنند؟‌)

2-کشور ایران دچار یک مشکلات بسیار پیچده حکمرانی اقتصادی و سیاسی داخلی شده و تحریم های خارجی نیز در تشدید این ناترازی ها نقش کاتالیزری ( تسریع کننده ) داشته اند.نقش اقتصاد بسیار افزایش پیدا کرده تا جای که مسئله مرگ و زندگی شده است.

3-جهان اسلام ( دومین تمدن جهانی تاریخی سرکوب شده دنیا )‌ از حالت سر خوردگی حاکمان تسلیم غرب شده خود دارد تبری می جوید این قدرتت عظیم با انقلاب اسلامی بیدار شده با زلزله طوفان الاقصی و کشتار تاریخی غزه دارد هویت خود را بازبینی می کند.

4-جهان غرب از یک ورشکستگی نظامی و سیاسی در غزه به آپارتاید در عقاید رسیده و تمام آبروی حقوق بشری و لیبرال دموکراسی غربی را در کشتار غزه نابود کرده است با حمایت بدون قید شرط از اسرائیل.

جهان غرب ایران را یک دشمن بالقوه خطرناک می داند و اعتقاد دارد  که هرگز نباید قدرتمند و بلند شود.

5-تمدن های مطرح چینی روسی و حتی هندی در یک مرحله گذار و مترصد هستند تا با فرصت بدست آمده و با چراغ خاموش میوه جنگ در غزه و احتمالا جهان اسلام ( بسیار مایلند جنگ غرب با اسلام را برای محفوظ بودن یا رهایی خودشان از در گیری)  با غرب را درو کنند ( تمدن چینی مدتها است چراغ خاموش می راند حتی با داشتن قدرت نظاره گر تاریخ معاصر است ) قدرتی که از آینده ایران هرا سناک است برایش قدرت گرفتن ایران مقرون به صرفه نخواهد بود. ( شریک نمی خواهد مقهور مغلوب می خواهد )

6- اعراب (حکام عرب ایران دشمن حاکمیت خود می دانند ) تسلیم غرب شده سعی دارند با تمسک به غرب یا شرق روسیه و چین مانع بلند شدن قدرت ایران شوند و در این راه حاضرند همانطور که در 40 سال گذشته دو تریلیون دلار هزینه کردند در آینده هم چند تریلیون دلار دیگر هم هزینه کنند.

7-جهان سومی که چشم به بلند شدن ایران دارند منتظرند ایران به قدرت جهانی و مسلط تبدیل شود تا بتوانند در سایه ایران رشدی کنند به نام و نانی برسند

حالا در این مجادلات بین المللی ایران خود در درون از مشکلات عدیده ای رنج می برد.

که اصلی ترین آنها تسلط رانت بران و سودجویان داخلی بر مقدرات اجرایی کشور است.

باید اذعان کرد که مجلس و دولتهای گذشته بخشی از حکمرانی پشت پرده را در لفافه قانون و بازی های زیر میزی رانت های کلانی را به مافیاهای مختلف واگذار کرده است مافیاهای متعدد و مقتدر مانند مافیای بانکی وارداتی خودرویی صنعتی معدنی کالاهای اساسی مواد غذایی دارویی شیمایی و................

حالا در این بین قرار است یک رئیس جمهوری انتخاب شود تا بتواند ایران از پس تمام مشکلات بالا خارجی و داخلی نجات دهد یا با تاسی به قانون اساسی و رهبری نظام بتواند شرایط خوب و عادلانه ای برای تمام آحاد مردم فراهم کند.

رئیس جمهوری که باید بعد از سیاست با اقتصاد بسیار عجین باشد با اسلام قرار داد اخوت و دلدادگی بسته باشد

اینک نقش یک مدیر اقتصادی از همه خصوصیات رئیس جهور باید برجسته تر باشد .

امکان انتخاب چنین نیروی بس قدرت عظیم برای ایران فراهم خواهد کرد.

چنین نیروی قادر خواهد بود به تمامی اهداف بالا برسد.

اما این وسط یک مشکلی پیدا شده است این رئیس جمهور باید از سد شورای نگهبان عبور کند .

شورای نگهبان جمهوری اسلامی ایران خود شده است این وسط سد جمهوریت و اسلامیت؟

چرا چون تسلط کامل و یک نفره اقای جنتی این شوراء را فلج کرده ناقص کرده از کار کرد واقعی خود جدا کرده است؟

اشتباه نکنید خرده گیری من از شورای نگهبان از جناح چپ ( اصلاح طبان ) نیست من صلاحیت شورای نگهبان به خاطر حمایت از اصول گرایان و ضد ملی بودن محکوم نمی کنم اتفاقا خرده گیری من از شورای نگهبان از جناح راست هم راست تر است.

شورای نگهبان با ریاست سید احمد جنتی 97 ساله از حیز انتفاع خارج شده کار کرد خود را از دست داده فسیل شده مغزش کار نمی کند افراط گرایی و تند رویی زیاده روانه آن باعث مشکلات بسیار عدیده ای برای جمهوری اسلامی ایران شده است 

من ثابت می کنم که چنین است این آقای جنتی در شورای نگهبان یک رای از دوازده رای را ندارد بلکه رای او رای 9 تا ده نفر است چون امکان کار بقیه در شورا بدون موافقت او وجود ندارد هر کس با او مخالفت کند درجا مشکل پیدا  خواهد کرد.

قانونا چنین نیست اما عملا همین است شش عضو منتخب رهبری اگر مخالفت کنند ایشان می توانند با رایزنی با رهبری و دفتر رهبری نامبرده را برکنار کنند.

همین طور شش متخب مجلس قابل تعویض هستند.

از لحاظ تاریخی هم ثابت شده با رای ایشان مخالفت نمی شود.

بیاد بیاورید چه کسی مدافع احمدی نژاد بود در شورای نگهبان و حتی امامت جمعه تهران در سخنرانی 1386 به نقل از خواب یکی از دوستان مادر فوت کرده اش علنا گفت که به احمدی نژاد رای بدهید. اصلا خواب حجیت ندارد آن هم خواب یک راننده تاکسی مگر خواب آیت الله نجفی مرعش بوده ( آن هم برای بیست میلیون نفر بیان کردن این خود نشان سادگی دارد از لحاظ شرعی هم اشکال دارد شما در انتخاب احمدی نژاد نقش اساسی داشتید در تمام گناههای ایشان هم شریک هستید در آن دنیا باید جواب بدهید )

رئیس جمهور باید مدیر مدبر و امانت دار باشد آقای احمدی نژاد یک سخنرانی خودش نمی تواند مدیریت کند چشم می بندد هرچه به دهانش آمد مطرح می کند؟

امانت دار بود 700 میلیارد دلار کاشت در مزرعه علف هرز و پول پاشی نابخردانه؟

اقای جنتی از نامه احمدی نژاد به جورج بوش بارها حمایت کرد. جه کسی است که نداند انتخاب روحانی هم به عنوان کاندیدای اصلح کار آقای جنتی بود این دومین زیان و خسران به مردم ایران جنایت احمدی نژاد به ایران کم نبود حمایت از روحانی هم دومین گناه بزرگ آقای جنتی برای مردم ایران بود؟ ( اصلا دور اول ریاست جمهوری ایشان نمی شناختید ؟ دور دوم که نفاق ایشان محرز بود چرا صلاحیت ایشان دوباره تائید کردید)

یک روحانی دو آتشه و تند رو که معمولا انتخابهای نچندان اصلح روی میز شورای نگهبان می گذارد .

حتی رهبری را هم در معذوریت قرار می دهد دیگر وقت بازنشستگی ایشان فرا رسیده است ترا به خدا حداقل شر انتخابهای نابخردانه ایشان از سر مردم ایران کم کنید.

این مغز دیگر قادر به تجزیه و تحلیل سود و زیان اسلام و حتی ایران نیست؟

توی این لیست کاندیداهای مورد تائید شورای نگهبان برای ریاست جمهوری ایران خدا وکیلی چند نفر آدم مطمئن مطلع برای 7 مورد بالا وجود دارد .

اگر بگویم هیچ یا حتی فقط یک نفر اشتباه نکرده ام.

شورای نگهبان غفلت عظیمی کرد اینک یک مدیر و مدبر اقتصادی می خواهیم بدون این نقش ممکن است همه چیز نابود شود 

کدام یک از این شش نفر مدیر اقتصادی یا اقتصاد خوانده هستند؟

هیچکدام چهار نفر آنها مرخص ابدی هستند برای ریاست جمهوری آقایان زاکانی قاضی هاشمی زاده مصطفی پور مختار و پزشکیان همگی فاقد خصوصیات اقتصادی هستند پس انتخابی اشتباهی هستند؟

اقایان قالیباف و جلیلی هم فاقد مشخصات اقتصادی هستند اصلا رای ندارند چگونه اینان روی میز گذاشتید برای چه ؟

آگر آن دنیا از شما سوال شود چرا به ملت خدمت نکردید چه پاسخی دارید ؟ برای مسائل گروهی سیاسی یا لجاجت با شخص و گروهی دیگر ؟

بدون شک با این انتخاب اشتباه شما با شیطنت رسانه های زنجیره ای و رسانه های غربی پزشکیان به پاستور خواهد رفت 

موضوع ایشان نیست او اثبات شده نیست اما نخواستن 5 نفر دیگر ثابت شده است.

پزشکیان یک علامت سوال برای غرب است اما برای فرصت طلبان داخلی یک تنفس برای تسخیر کلیدی ترین مناصب.

و طرد دائم صالحان داخلی.

از صحنه بازی سیاسی اجتماعی و حتی قانون گذاری .

ملت ایران چه گناهی کرده که اینک آقای جنتی با اشتباه مکرر شخص آقای پزشکیان توی صندوق رای گذاشته اند؟

اصلا انتخاب پزشکیان برای رد گم کردن بوده وگرنه شخص آقای جنتی فکر می کند مردم ایشان انتخاب نخواهند کرد ( همین دلیل برای محجور بودن فکر ایشان کافی است )

می دانید انتخاب آقای پزشکیان یعنی چه یعنی اقتصاد لیبرال دموکراسی یعنی بی حجابی قانونی خانمها یعنی نابود شدن ارزش های اسلامی یعنی متفرق کردن جبهه مقاومت یعنی اخراج ایران از شرق و حتی غرب یعنی پشت درب اتحادیه اروپا نشستن یعنی منتظر اجازه آمریکا بودن یعنی قرار داد 2030 در آموزش پرورش یعنی زدودن ارزش های اسلامی از  سیاست از ادارات از مناصب بالا یعنی سپردن مدیریت ها به غربی ها خدا وکیلی چقدر از آینده این انتخاب خود اطلاع دارید؟

با این شرایط من درآوری شما برای تشخیص اصلح که در قانون اساسی نبوده شما در پاچه ملت گذاشته اید می شود بهترین رئیس جمهور انتخاب کرد؟

بدیهی است هرگز ؟

اصلا مردم ایران بزرگترین بازنده انتخابات رئیس جمهوری ایران هستند که دستشان از انتخاب بهترین دانشمندان جهان ایران اسلام یا بهترین اساتید اقتصاد سیاست و مدیریت کوتاه شده است.

من بیست نفر واجد شرایط نام می برم که می توانستند بزرگترین انتخابات آزاد دنیا و اسلام را رقم بزنند و یکی از بهترین انتخابهای ایران و جهان روی میز بگذارند. 

اصلا شما که نمی توانید دو روز دیگر راببینید و تجزیه تحلیل کنید چگونه صلاح مردم ایران را تشخیص می دهید؟

شما صلاح شخصی را نمی شناسید چه رسد به صلاح ملت ایران ( اگر صلاح خویش را می دانستید ده سال قبل کنار می کشیدید یا استعفا می کردید)

اصلا چه کسی گفته 6 نفر باید تائید صلاحیت بشوند چرا بیست نفر تائید صلاحیت نشوند کجای قانون اساسی نوشته شش نفر چه عیبی دارد 20 نفر را پیشنهاد ملت کنیم و در آخر با رای گیری در دانشگاه یا مجلس یا حتی دور اول 4 نفر به عنوان کاندیدای نهایی روبروی ملت قرار دهیم اصلا قانون اساسی هم وحی منزل نیست قابل تصیحح است.

آقای جنتی بار دیگر خواستارم تا دیر نشده توبه کنید و یک تغییرات اساسی در عمل انجام دهید.

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

طی چند سال گذشته یک سیاست ارزی و مالی واحد در بانک مرکزی وزارت اقتصاد ایران دنبال شده که نتیجه این سیاست سرکوب صادرات  رکود کمرشکن و همینطور افزایش درخواست برای ارز و واردات بوده است چرخه ای که هنوز هم ادامه دارد .

سیاست سرکوب صادرات خود باعث سرکوب اقتصاد و بازار می شود که در کنار  قیمت گذاری غیر واقعی تشدید رکود و تقاضا برای خروج ارز را تشدید مضاعف می کند از یک سمت به تولید کننده گفته می شود کالا را باید کمتر از نرخ مناسب باید بفروشی از سمت دیگر صادر کننده مجبور است ارز بازگشتی خود را کمتر از نرخ بازار بفروشد و از سمت دیگر وارد کننده ارز ترجیحی برای واردات می گیرد هر سه عامل باعث ارزان تمام شدن کالای خارجی و گران شدن ارز می شود.

از سمت دیگر ارز تخصیصی برای کالاهای وارداتی از یک فاصله عظیم با ارز آزاد برخوردار بوده و سبب شده که واردات انواع کالا مقرون به صرفه باشد و حتی با سود مضاعف همراه باشد .

و عکس آن فروش الزامی ارز ناشی از صادرات به نرخی پائینتر از از بازار موجبات زیان صادر کننده را سبب شده همین عمل انگیزه تجار صادر کننده را به شدت کاهش داده و موجبات پائین امدن شدید حجم و ارز صادراتی گشته است.

آمار نشان می دهد در سال 1402 کشور با کسری تجاری 17 میلیارد دلاری ناشی تجارت خارجی روبرو شده است.

این برای کشوری که درگیر تحریم فلج کننده است یک زهر مضاعف و فشار بیشتر به منابع ارزی خواهد بود و در دراز مدت می تواند فاجعه شکست اقتصادی را رقم بزند که زده است.

جای تاسف است در حالیکه ما نیاز داریم صاردات غیر نفتی به شدت افزایش دهیم داریم سیاست سرکوب صادرات را پیگیری می کنیم.

این همان سیاست کوری است که بدون توجه به جلو فرمان پیشروی می دهد در حالیکه در ابتدای دولت رئیسی سال 1400 صادرات غیر نفتی داشت از رقم 53 میلیارد دلار فراتر می رفت .

اکنون شاهد تنزل شدید آن هستیم تنزلی که تولید داخل را اعم از کشاورزی و صنعتی تحت تاثیر قرار داده است و تمایل به تولید به شدت کاهش داده است.

اصلا تقاضای پرداخت جایزه صادراتی یا تخفیف های تعرفه ای نیست اگر چه باید سیستم گمرگ تسهیل صادرات را فراهم کند .

اما سیاست فروش ارز ناشی از صادرات اصلی ترین مانع صادر کنندگان است در حالیکه ارز آزاد به مبلغ 60 هزار تومان نزدیک شده صادر کننده باید ارز خود را به قیمت ارز ترجیحی یا نیمایی بفروشد که گاه فاصله آن با نرخ ارز بازار آزاد به 27  هزار تومان می رسد.

این الزام غیر اقتصادی غیر منطقی می تواند کشور به بن بست صادراتی بکشاند که آثار آن از هم اکنون قابل مشاهده است.

چرا که هر روز نرخ ارز آزاد بیشتر می شود و فاصله آن با ارز ترجیحی یا نیمایی  مبلغ کلان تری بخود میگیرد.

از آن سمت خروج بیشتری از تجار صادر کننده از فعالیت مبلغ ارز صادراتی را بیشتر تنزل می دهد.

این مشکل به اضافه سیاست انقباضی مالی بانکی دولت موجب شده که این دو سیاست به مثابه یک قیچی دو اهرمی در حال قلع و قم اقتصاد ایران باشند همراه با افزایش شدید مالیاتی این فشارها به توان دو رسیده است.

هر سه با هم یک تخریب سه گانه را دنبال می کنند.

چه کسی بر پشت فرمان اقتصاد نشسته است نکند آمریکا اسرائیل یا جاسوسان مستقیم دارند فرمان می رانند.

در حالیکه دولت باید علاوه بر تسهیل مقرارت و تسهیل بازگشت ارز به صادر کننده امکان دهد که ارز خود را به بالاترین قیمت بفروشد.تا این سیاست موجبات گسترش صادرات و افزایش صادر کنندگان شود.

این سیاست می تواند دوباره سریعا مبلغ کل ارز بازگشتی صاردات را افزایش دهد.

افزایش صادرات باعث افزایش بیشتر  ارز خواهد شد باعث فراوانی ارز و کالا خواهد شد.

نقش اساسی صادرات در افزایش ذخیره ارزی و بالانس کسری تجاری ارزی یک اهرم اصلی است.

این در حالی است که وارد کنندگان اغلب کالای وارداتی را به نرخ ارز آزاد می فروشند نه نرخ ارز ترجیهی یا حتی نیمایی.

متاسفانه دید کوتاه بینانه سیاست گذاران ارزی و مالی سبب شده که کشور شدیدا در معرض آسیب و فرو ریزی اقتصادی قرار گیرد.

در حالیکه کشور چین با وجود صادرات 3 تریلیون دلاری خود هنوز دارد وام بدون بهره به صادر کننده چینی یا فعالان چینی خارج از کشور که کالای چینی از مبدا چین تهیه کند پرداخت می کند.

وام یکصد هزار دلاری 3 ساله که در صورت امتداد فعالیت به 5 سال هم تمدید خواهد شد پرداخت می کند.

این وام باعث شده فعالان چینی خارج از چین به هفتاد برابر ظرف بیست سال اخیر افزایش پیدا کنند.

لذا شاهد افزایش شدید شرکت های چینی در سرتاسر دنیا هستیم.

افرادی که به شکل سیستمی از طرف حکومت مرکزی چین حمایت مالی سیاسی می شوند.

حال وام پیش کش حداقل دولت یک سیاست ملایم اقتصادی حمایتی باید در سرلوحه کار خود قرار دهد.

سیاستی که منجر به توانایی هر چه بیشتر فعالان اقتصادی داخلی منجر گردد.

در حالیکه ما داریم دقیقا عکس این حالت دنبال می کنیم.

یعنی فشار روز افزون مالیات تامین اجتماعی نرخ گذاری عمدی که همگی نقشی تخریبی دارند دنبال می کنند.

ممکن است این فشار ها یک کمک در کوتاه مدت به نفع دولت داشته باشد اما ظرف دو سال تا سه سال انهدام تجاری تولیددی اقتصادی را رقم خواهند زد .

سیاستی که از هم اکنون دارد مستقیما واحدهای اقتصادی تولیدی را زمینگیر تر و خاک نشین تر می کند.

اکنون با اقتصادی روبرو هستیم که نه گردش مالی دارد نه توانایی تامین مالی و وام دارد نه رونق دارد.

اسم این وضعیت چیست غیر از بن بست اقتصادی ؟

ابعاد فاجعه وقتی روشن خواهد شد که مشخص شود سال جاری 1403 کسری تجاری به 25 میلیارد دلار افزایش خواهد یافت.

و اسب مالیات گیری در باتلاق رکود زمین گیر خواهد شد تا علاوه بر بخش خصوصی که رکود و ورشکستگی را تجربه می کند دولت هم به زمین بخورد.

از آن سمت دولت دارد با چراغ خاموش نرخ ارزهای وارداتی را از 28500 به 37000 تومان برای کالاهای اساسی افزایش می دهد و نرخ ارز واردات غیر کالای اساسی را به  ارز آزاد هدایت می کند.

این چرخه که بدون شک یک شوک اقتصادی دیگر را به اقتصاد وارد خواهد کرد.

این مشکلات بیشتر ناشی از عدم تجربه اقتصادی وزیران اقتصادی و مسئولان بانک مرکزی است سیستمی را دارند هدایت می کنند که خود کور هستند تجربه دیگران را هم قبول ندارند بدتر از همه در مواضع خود لجبازی می کنند.

آین آزمون خطا می تواند کشور بدون تحریم هم نابود کند؟

پس کجا است سیستم نظارت پیگیری و تصحیح مشکلات مفهوم این گزاره این است که سیاست گذار اقتصادی فاقد سیستم عیب یابی و تغییر مسیر است .

خلاصه کلام با ماشینی روبرو هستیم که بدون دیدن جلو و آمپرهای خطا نگاری مانند درجه حرارت آّب و روغن و سوخت  دارد به تاخت به سوی نابودی می رود .

یا موتور خواهد سوزاند یا سوخت تمام خواهد کرد یا به دیوار دره خواهد زد.

فقدان هوشیاری کامل این سیستم بیانگر فقدان تجربه و فقدان آینده نگری است.

تمام افتخار دولت در این سیستم پیگیری شده این است که تورم از سرعت 46 درصد به 36 درصد رسیده است ( یعنی تورم متوقف نشده بلکه سرعت آن کم شده است)

در حالیکه این گزاره در کوتاه مدت صدق می کند در دراز مدت تورم با هر شوک ارزی یا سیاسی به مقدار گذشته و حتی بیشتر افزایش خواهد یافت چرا؟

چون منشاء تورم کسری دانش و تجربه ناترازی های مکرر می باشد فرمولی که تغییر نکرده بلکه تشدید هم شده است .

اما اگر کم شدن سرعت تورم با افزایش تولید و صادرات و کم شدن نقش دولت باشد یک کم شدن سرعت اساسی  تورم است

رکود همیشه همراه ورشکستگی و خروج عده زیادی از بازیگران اقتصادی باعث تورم های موجی در آینده نزدیک خواهد شد.

  • حسین تاج احمدی