تمام آنچه تاکنون برای نجات اقتصاد ایران پیشنهاد داده ام صفحات کتابی است که شیرازه و جلد آن
شایسته گزینی و شایسته داری و شایسته خواهی است
بدون شایستگان همه آنها ورق پاره های هستند بر آّب جاری و فشار زمانه و باطل به نا کجا آباد
می بردشان
آنچه تاکنون انجام داده ایم در گزینش ها مایع شرمندگی و خسران است
ما را چه شده ؟ حتی گزینش اهل باطل آمریکا اروپا ( ایران قبل از انقلاب) بسیار منطقی تر و بهتر از جمهوری اسلامی بوده است
با اطمینان کامل می گوییم آنان با تکیه بر تخصص و نشانه های خودشان انسانهای مناسب تری برای ادامه کار شان انتخاب می کنند
آنها حداقل به تخصص و ظاهر خودشان پایبند هستند
30 سال گزینش گذشته جمهوری اسلامی نگاه کنید چند درصد گزینشها درست بوده است
با وجودیکه در قرآن و نهج البلاغه بیش از شصت مبنا و معیار جهت شایسته گزینی اعلام شده است ما یک دهم آن را هم رعایت نکردیم
نتیجه این شده است
بیش از سی هزار مسئول درجه 2و3 جمهوری اسلامی کفایت لازم را نداشته اند
یا خود دست به اختلاس و سوءاستفاده از اموال عمومی آلوده بودند
یا زیردستان و خویشان آنها امروز اغلب مسئولین گذشته از ثروتمند ترین مردم ایران هستند
در حالیکه قبل از انتصاب اغلب فقیر یا زندگی معمولی داشته اند
حالا اموال هیچ امانتهای سپرده به دستشان به کج راهه افتاده اکثرا به مثال دیوار کج نهاد معمار
تا ثریا می رود کج شده است
به لغات قرآنی توجه کنیم در جریان یوسف (ع) "حفیط" "علیم"
در جریان طالوت (ع) بسط فی العلم و الجسم
در جریان موسی (ع) قوی امین
در نهج البلاغه علی (ع) تواناترین داناترین با تجربه ترین پاک ترین با خانواده ترین با تقواترین
با سابقه ترین در ایمان چه اینان اخلاق بهتری دارند خانواده پاک تری دارند
کم طمع تر و در سنجش عواقب کار بینا ترند
همین شش و هفت مورد رعایت کرده بودیم چه کارها که شده بود
و چه کج روی ها که انجام نشده بود
من خود مدت یازده سال در این سیستم کار کردم اصلا برای شخص شایسته ارزشی قائل نیستیم به مویزی او را می فروشند و می فروشیم
غافل از اینکه فروش شایسته ها یعنی حراج موازین اسلام بر باد دادن همه معیارها
یعنی چراغ سبز دادن به اراذل و اوباش اگر حمله فکری (آبروی اشخاص ترور ) کنید ما شایسته هایمان را برکنار می کنیم
( چقدر هجمه بر علیه شهید بهشتی انجام شد ؟ امام خمینی یک قدم عقب ننشست هیچ ایشان به مقام بالاتر ی گماشت)
ما یک مبارزه طولانی با کفر فقر عصیان و جهل طاغوت داریم درست نیست که شیفتگان کفر و طاغوت بر مسئولیتها بگماریم
سخن این نیست که از تحصیل کرده گان در اروپا و آمریکا استفاده نکنیم صحبت اینست که از معتقدین به غرب استفاده نکنیم انان که قبله آرزو و آمل آنها غرب است استفاده نکنیم
وگرنه من خود به این جمله ارسطو اعتقاد دارم ( برای رد فلسفه نیز باید فیلسوف بود)
یعنی کسی که به اقتصاد غربی اعتقاد ندارد باید آن اقتصاد را بخوبی بشناسد
اکنون یک نهضت شایسته سالاری برپا کنیم اشخاص از هر جناح و هر گروهی باشند در صورت داشتن معیار و ضوابط قرآنی بکار بگیریم
در تمام گزینه ها چه در قرآن چه در نهج البلاغه
دانایی دانش علم یکی از دو گزینه اصلی است
آنجا که طالوت برگزیده می شود بسط فی العلم بسیار مهم است چون به جنگ می رود گزینه اول است
آنجا که حضرت یوسف خود را پیشنهاد می دهد اول صفت حفیظ بعد صفت علیم بکار می برد
در جاهای که پول زیاد و امانتهای زیادی است باید حفیظ بودن گزینه اول باشد(امانت داری )
ببینیم ما در چهل سال گذشته چه کرده ایم چقدر مسئولین حفیظ بوده اند
مایع شرمندگی است خجلت می کشم آمار اعلام کنم
اینقدر که منتصب ین بالا کشیده اند دزدها و مسئولین زمان شاه نبرده اند
1-این یک قانون باید باشد هر مسئول نباید وضع مالی خود و بستگانش افزایش غیر عادی داشته باشد
2-هیچ کدام از بستگانش نمی تواند در محل مسئولیتش بکار گرفته یا استخدام کند
3- با یک نظارت مستمر باید افراد منتصب شده را هر سال ارزیابی و تایید کنیم یا برکنار
4- تحصیلات مربوط ( بالاترین تخصص) و تقوا اولویت بر هر وابستگی باشد
5- بکار گیری افراد متملق و چابلوس بشدت خودداری و ممنوع گردد ( طاعون اداری)
6- توانایی جسمی و استواری در کار مبنای رشد و بالاتر رفتن اشخاص باشد نه سن و وابستگی
کسانی که شخصیت ناپخته و ضعیف دارند مناسب کارهای انقلابی و تغییرات نیستند
7- هر شش ماه در سازمان مربوطه فرم ارزیابی مسئولین (الزامی برای تمام کارمندان ) توزیع و پس از پر شدن جمع آوری و بررسی گردد
اکنون بیش از هر زمان دیگری بقا و حفظ ما به شایسته سالاری وابسته شده است
- ۹۶/۰۴/۰۸