راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

کلمات کلیدی

اقتصاد بدون نفت هم اکنون

هلندی سرگردان یا کشتی سرگردان

شوک درمانی اقتصاد

نقل و چاپ محتویات این وبلاگ با درج مبدا بلامانع است

طغیان فروپاشی اقتصادی

به کور می گوییم عین علی

آقای روحانی با کلید آمدید با "قفل مطلق" کشور می روید

"مختال فخور"

نه اصول گرایان ما اصول گرا هستند نه اصلاح طلبان اصلاح طلب

دومینو ورشکستگی زنجیره ای

کوتوله های سیاسی نه "کودکان سیاسی"

( فرهنگ لجبازی احمدی نژادی)

عدالت اقتصادی از اولین درخواست انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه بود

و گرنه همچنان درجا خواهیم زد

الحاق چهار وزارتخانه اقتصاد تجارت صنعت معدن به رهبری

آمریکا وجود دو ژاپن در آسیا تحمل نخواهد کرد

تا همچنان برای خودشان ماهی صید کنند؟

منافع ملی کیلو یی چند است

اندیشکده استراتژیک مطالعات

فاجعه فرو ریزی اقتصادی بوقوع خواهد افتد لطفا بر سر

تقسیم غنایم اینقدر نزاع نفر مایید ( غنیمت تقسیم وزارت خانه ها )

شده

خلاصه انقلاب هیچ اسلام هم قربانی سود جویان داخلی

امروز اعلام عفو عمومی کنیم

امام علی (ع) دشمنان خود را می بخشید دست به مصادره بابت مالیات نزد

تبلیغات کردید "ایران "همچون لیبی تسلیم شد

آن گربه بچه کوچک ( جغرافیای ایران) اکنون پلنگ بزرگی شده

زلزله آسمانی یا زمینی یا سیاسی بیرون بریزد

سیاست فرغون های موتور دار

جان ملت گروگان این دو کارخانه مونتاژ کرده ایم

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نه اصول گرایان ما اصول گرا هستند نه اصلاح طلبان اصلاح طلب» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

نه اصول گرایان ما اصول گرا هستند نه اصلاح طلبان اصلاح طلب

هردو گروه نشان دادند در بروز حادثه مانند مادر ناتنی عمل میکنند  ( بیاد بیاوریم قضاوت مولی متقیان برای نصف کردن فرزند شمشیر کشید تا دونصفش کند مادر واقعی ترسید و از ادعای مادر بودن عقب نشست) هردو پای مرگ فرزند هم ایستادند اگر انقلاب را فرزند بدانیم  دو طرف  در عمل کوتاهی کردند و از هر خط قرمزی عبور کردند؟

در واقع نه اصول گرایان به اصول دین و اصول انقلاب پای بند بودند نه اصلاح طلبان اگر چه دو گروه اعضای انتخاب شده وسازمانی ندارند اما بزرگان دو گروه هیچگاه در سر معرکه و درگیری اعضای تندرو را سرزنش نکردند هیچگاه خط و مرز اصول گرایی و اصلاح طلبی مشخص نکردند اگر هم مختصر تذکری هم دادند رنگ و بو نداشت دو طرف نشان دادند چقدر به سفره ( قدرت ) علاقه دارند و حاضرند هر چیزی پای آن قربانی کنند تمام گروهای جدید هم که به این سفره علاقه نشان داده اند همین گونه می اندیشند؟ در واقع گروه های جدید نیز زیر مجموعه این دو گروه هستند (با کمی اغماض)

اگر چه بعضی اشخاص خارج از دو گروه همانند علی مطهری ( فرزند شهید مطهری) زنگ خطری بصدا در آوردند اما کو گوش شنوا ؟

از من مرتب می پرسند تو از جانب کدام گروه داری صحبت و پیشنهاد  (راهبرد نجات اقتصاد ایران ) مطرح می کنی ؟

 اندیشه من جانبداری از یک گروه نیست 34 سال گوشه عزلت گزیدن گویای همین تفکر است ما به کجا می رویم دنبال چه هستیم؟

در حالیکه دشمن دارد پیشرفته ترین نوع برخورد ( تهدید جنگ روانی تحریم هوشمند انه) با یک سیاست حساب شده پیگیری می کند و هزاران دانشمند شبانه روز در اندیشکده های راهبردی روی ایران تمرکز  کرده اند ما چند پیرمرد (منظور شخص خاصی نیست کلمه پیر بعنوان کسی که انطباق کمتری دارد) را بعنوان ریش سفید دو طرف مبنای احساسی برخوردهایمان و تصمیماتمان قرار داده ایم.

شک نکنید هیچ دستاوردی غیر از حسرت از این رویاروی نابخردانه نخواهیم برد انگشت تحیر به دندان افسوس و پشیمانی از اعمال احساسی امروز کمترین نصیب فردای ما خواهد بود

وای اگر بار گناه شکست و پایمال شدن خون شهیدان بر گردن هر یک یا هر گروه هم نوشته شود ( نه نوشتن احساسی انسانهای عجول بی اطلاع نوشتن کرام الکاتبین که از قلب هریک از ما اطلاع دارد )

کدام گروه بار شکست تلاش 150 ساله ملت ایران برای توسعه و عدالت بدوش خواهد کشید چه کسی همانند جر زنندگان وصلتهای انسانی دوجوان سر هوای نفس (بهانه بی احترامی خانواده عروس یا داماد)

ضیافت عروسی ملت را بدل به عزا خواهد کرد این داماد صد پنجاه سال برای بدست آوردن همین دستاورد مختصر آزادی و رهایی از دیکتاتوری مال جان آبرو داده .

این دستاورد ارث پدری هیچ یک از ما نیست مال کسبی شخصی هم نیست با ما به گور نمی رود اما لجاجت ما می تواند دستاورد برای 30 سال دیگر دفن کند شاید برای همیشه دفن کند.

در قسمت اصلاح مالیات ها گفته بودم استکبار حتی از نظام گرفتن یک مالیات کم ومنطقی برای کشور ایران به هزار بهانه جلو گیری کرد که اگر همین مالیات کم و منطقی در ایران استحکام گرفته بود بسیاری از قراردادهای ننگین و قرض های خانمان برانداز پیش نیامده بود و امروز ما یک کشور پیشرفته بودیم

امروز با هزار ترفند میخواهند دوگروه اصلی و چند گروه فرعی را بجان هم بیندازند امروز صحنه سیاسی روزنامه ای و سایت های اجتماعی ایرانی ها درگیر مخوف ترین درگیری جاسوس های فرهنگی روزنامه نویس های ما خواسته ونخواسته عمله مزد بگیر بی مزد سازمانهای جاسوسی شده ایم

امروز بزرگترین جنگ جنگ فرهنگی اقتصادی وتفرقه روبرو هستیم که در کشور من جریان دارد تلفات آن هزار برابر جنگ چالدران است در دورترین روستا ها کشور تلفات این جنگ بسیار سنگین است

انسانهای بدنیا نیامده ( ثمره جنگ اقتصادی ) قبلا توضیح داده ام انسانهای منحرف شده انسانهای به فقر به گناه آلوده شده انسانهای به اعتیاد به مهاجرت کشانده شده ( بسیاری از مهاجرت ها مساوی با مرگ است طی یک مقال مناسب این موضوع را باز گشایی می کنم ) همه ثمره همین جنگ است .   

آنچه امروز ترمز حرکت و پیشرفت سیاسی اقتصادی کشور شده است ازیک تفکر نا صواب و ناصحیح "مختال فخور" ناشی شده است ( فخر کننده خیال زده یا بسیار فخر کننده و بسیار خیال زده )

این مرض مسری سیاستمداران کشور ایران است که بسیار فخرفروشی می کنند وبسیار خیالبافی  دارند برای ثروت برای آراءصندوق ها برای هورا مردم برای حکم ارتقا متاسفانه این بیماری در کشور ما بیشتر از هر نقطه دیگر جهان دیده شده است؟

خیال زده به آراء مردم خیال زده به ریاست به قدرت به هورا مردم

فخر فروشی برای آعتماد مردم که یک روز هست یک روز نیست

خیالات فخرفروشی که هیچ مبنا و پایه استواری ندارند؟

امروز قدرت ناشی از" مشروعیت" است و مشروعیت ناشی از آرا قلبی مردم است که با هیچ ترفندی نمی توان از صندوق آرا بیرون کشید

کسی که بازی را قبول ندارد یا زیر بازی می زند در واقع سند عدم مشروعیت خود را امضاء کرده

این مشروعیت قابل خریداری نیست قابل وارد کردن نیست قابل معامله هم نیست.

اما قابل کسب است چه گونه با "تواضع " در مقابل مردم و خواست مردم

امروز یک فرصت تاریخی برای بزرگان قوم فراهم شده تا برای راهگشایی مشکلات کشور با هم "گفتگو" کنند  

اصول گرایان با " توهم " حمایت کامل رهبری از آنان هر گونه سازش و گفتگو را به چالش میکشند

اصلاح طلبان با " توهم" آرا مردم از گفتگو و سازش سر باز می زنند. 

با پیش فرض اینکه رهبری خارج از هر گونه دسته بندی و گروه است ( در غیر اینصورت ناخواسته رهبری را هم از مشروعیت خارج میکنند  این یک اصل است رهبر فرا تر از هر جناح و گروه باید باشد ودر تمام جهت گیری سیاسی استقلال و حریت خود را نشان دهد)

در حالیکه این نداشتن مهارت گفتگو و سازش همانند بیماری مسری تاریخی در کشور جریان دارد

کدام آدم عاقلی بقاء خویش(سرمایه آبرو و هستی خود ) را به حوادث و جنگ دعوا بلوا ومعطوف می کند آیا باید آینده نظام در خیابانها با شورش و بلوا غارت اموال و کشتار تعیین شود؟

کسی که به کاندید ها به صندوق ها تمکین نکند به کاشتن باد تن می دهد. غیر از طوفان هیچ درو و حاصلی نخواهد بود؟

امروز نان مردم در گرو سازش سیاستمداران و کنشگران سیاسی شده است این گروگان گیری (نان و اقتصاد کشور ) ننگین ترین حاصل مبارزان دیروز و قدرت طلبان امروز است؟ 

بزرگان و علمای کشور در خوشبینانه ترین حالت خودرا به خواب و ناخوشی زده اند تا از این مسئولیت عظیم شانه خالی کنند.شاید پا در میانی راه گشا باشد شاید یک تواضع از ریخته شدن خونهای بسیاری جلوگیری کند اگر این پا در میانی جمعی باشد که دیگر نور علا نور است؟

کیست که آبروی خویش را در طبق اخلاص بگذارد برای اصلاح برنفس خویش فایق آید ( نفس خود را قربانی کند) کیست که اسماعیل قدرت طلبی را ذبح کرده برای دفن آن روبروی حریف بنشیند بدون هیچ پیش شرط برای سازش هر حالتی پیش بگذارد کیست بگوید ای شمشیر ها اگر دین خدا بجز کشتن من قوام نمیگیرد پس فرود آید برجان من؟  

کیست که خود کشی سیاسی کند کیست که اختیاری خود را بازنشسته کند کیست که کناره گیری کند؟

مگر نه اینکه ما فرهنگ بسیار غنی ایرانی اسلامی داریم که مبین همه این درخواست ها است؟

پس کو کجا رفت آنهمه بزرگواری تاریخی مردان خدا؟

نکند دیگر مرد خدا نداریم نکند دیگر بزرگواران خاضع نداریم ؟

هرچه هست همان " مختال فخور" است

  • حسین تاج احمدی