راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

کلمات کلیدی

اقتصاد بدون نفت هم اکنون

هلندی سرگردان یا کشتی سرگردان

شوک درمانی اقتصاد

نقل و چاپ محتویات این وبلاگ با درج مبدا بلامانع است

طغیان فروپاشی اقتصادی

به کور می گوییم عین علی

آقای روحانی با کلید آمدید با "قفل مطلق" کشور می روید

"مختال فخور"

نه اصول گرایان ما اصول گرا هستند نه اصلاح طلبان اصلاح طلب

دومینو ورشکستگی زنجیره ای

کوتوله های سیاسی نه "کودکان سیاسی"

( فرهنگ لجبازی احمدی نژادی)

عدالت اقتصادی از اولین درخواست انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه بود

و گرنه همچنان درجا خواهیم زد

الحاق چهار وزارتخانه اقتصاد تجارت صنعت معدن به رهبری

آمریکا وجود دو ژاپن در آسیا تحمل نخواهد کرد

تا همچنان برای خودشان ماهی صید کنند؟

منافع ملی کیلو یی چند است

اندیشکده استراتژیک مطالعات

فاجعه فرو ریزی اقتصادی بوقوع خواهد افتد لطفا بر سر

تقسیم غنایم اینقدر نزاع نفر مایید ( غنیمت تقسیم وزارت خانه ها )

شده

خلاصه انقلاب هیچ اسلام هم قربانی سود جویان داخلی

امروز اعلام عفو عمومی کنیم

امام علی (ع) دشمنان خود را می بخشید دست به مصادره بابت مالیات نزد

تبلیغات کردید "ایران "همچون لیبی تسلیم شد

آن گربه بچه کوچک ( جغرافیای ایران) اکنون پلنگ بزرگی شده

زلزله آسمانی یا زمینی یا سیاسی بیرون بریزد

سیاست فرغون های موتور دار

جان ملت گروگان این دو کارخانه مونتاژ کرده ایم

بایگانی

۶ مطلب در آذر ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اینک مجلس شورای اسلامی ایران مشغول بررسی طرحی است برای محدود کردن کاندیدا های رئیس جمهوری برای انتخابات سال ۱۴۰۰ 

اگر چه به نظر می آید چنین امری لازم و اجتناب ناپذیر در شرایط فعلی باشد؟

اما مجلس یازدهم ظرافت ظرفیت و عمق لازم برای این مهم ندارد؟

حتی صلاحیت و اختیارات حقوقی لازم در تغییرات اعمالی بر قانون اساسی برای مجلس پیش بینی نشده و خلاف رویه قانونی چهل سال گذشته است؟

اشتیاق بعضی از نمایندگان حاضر برای تصدی کرسی ریاست جمهوری قلت سواد اسلامی شیعی بسیاری از نمایندگان در موارد حاکم اسلامی و ولی فقیه و عدم استفاده از بزرگان حوزه علمیه قم و تهران و حتی نجف و اساتید حقوق و فقه دانشگاه هم مزید بر علت شده است؟

از آنطرف عجله اصول گرایان برای تصاحب تمام سمت های اجرایی کشور باعث شده تا یک آش شور بی مزه شله قلم کار نخوردنی و نشدنی تحویل ملت گردد؟

که با نصح صریح متون وحی روایات و حتی کتب ولی فقیه از مجتهدین معاصر و همینطور با نمونه های دموکراسی پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران ( ترکیب اسلامیت + جمهوریت ) مغایرت داشته باشد؟

اولین مغایرت در مورد اقامت در خارج از کشور است گویم یک مجتهدی برای ادامه درس ده سال در نجف ساکن بوده باشد آیا او به علت اقامت در خارج کشور فاقد لیاقت و شرایط است؟

دوم شرط مدرک تحصیلی با توجه به اینکه آقایان خود با دست خود بتی بنام مدرک تحصیلی تراشیده اند و خود مشغول بت پرستی مدرک پرستی شده اند جای هیچ دفاعی نیست؟

آقایان حاضر در مسندها و مدیریت های کشور بیشتر مدارک تحصیلی التماسی تقلبی خریداری هستند که با نمرات ناپلئونی ابتیاع شده و معرف سواد هم نیست ؟

بیشتر هم از طریق بورسیه اهدایی خودشان به خودشان حاصل شده ؟ ( از جیب بیت المال)

بگذارید کمی بیشتر موضوع را باز کنیم رئیس جمهور کشور دارای مدرک تحصیلی دکترا از انگلستان است با پایان نامه ای فصیح به زبان انگلیسی و نمرات چشمگیر در حالیکه خودش از خواندن از روی متن همین پایان نامه خودش عاجز است؟

این شد مدرک مردم سر کارند یا خود را مسخره کرده اید؟

بسیاری از نمایندگان مجلس و مدیران کشور از همین قیاس هستند؟

تمام کنید این مدرک پرستی را این بت پرستی جدید را؟

بازهم گلی به چهره وجود مدارک حوزه که گاه فقط یک خط بود در حاشیه یک کتاب کهنه که بیش از هزار دکترا ارزش داشت سواد داشت تقوا داشت فهم شعور داشت .

گاهی هم فقط یک توصیه شفاهی بود فلانی از من اعلم تر است والسلام؟

اما موضوع بسیار بحث بر انگیز داشتن سابقه شش سال مدیریت عالی در کشور از قبیل استاندار وزیر کشور بودن معاون رئیس جمهور بودن و غیره است؟

این دیگر نهایت بخل و تنگ نظری و بستن دایره ورود اشخاص غیر حاکمیتی است.

به این مفهوم که در چهل سال گذشته چند خانواده خاص قدرت را در اختیار داشته اند و انتصاب مدیران بیشتر جناحی و خانوداگی بوده است و تازه این موضوع خود اعظم مصیبت ها را در کشور رقم زده عده ای بی لیاقت به صرف داشتن ارتباط و رابطه جناحی سمتهای کشور اشغال کرده اند ؟

امروزهم برای خود سند سابقه مدیریت صادر کرده غافل از اینکه این مدیریت ها باعث چه فجایعی برای کشور شده اند؟

اصلا این بند تضمین کننده ادامه بی لیاقتی و حاکمیت خانوداگی و جناحی در کشور است کشور نابود می کند؟

روز به روز به سمت عدم کارآیی قفل بیشتر و ادامه تسلط نامدیران حرکت خواهد کرد؟

کاش نمایندگان مجلس سری به متن مذاکرات خبرگان تصویب قانون اساسی می زدند.

آنجا دغدغه خاطر این بود که رئیس جمهور باید مانند ولی فقیه عالم جامع و دارای شرایط اجتهاد باشد تا بتواند به عنوان شخصی که امر حکومت اجرایی به او تنفیض شده با حکم ولی فقیه باید نمایندگی کند در واقع رئیس جمهور باید لایق حکومت شناخته شود از طرف معصوم حداقل باید شرایطی نزدیک به مجتهد و مجری اسلامی داشته باشد؟

کجای مصوبات مجلس بااین خوانش و دیدگاه هماهنگی و قرابت دارد؟

آنچه پیشنهاد شده آنچه برای تصویب روی میز قرار دارد به هیچ چیز نمی ماند الا به متنی جناحی تنگ نظرانه برای تصاحب صندلی ریاست مسلمین در فاصله کوتاه زمانی تا انتخابات ۱۴۰۰؟

تصویب این قانون می تواند راه را برای ورود افرادی خارج از حاکمیت مسدود کند.

این بسیار خطرناک است این قانون می تواند باعث نا امیدی عده زیادی از اصلاحات آتی شود.

و راه نجات کشور از مجاری قانونی مسدود کند،

در واقع این قانون تضمینی است برای ادامه حضور تفکرات قبلی بر حکومت است؟

این متن دقیقا مخالف خواسته اولیه خبرگان قانون اساسی است که نخواستند با شرایط بیشتر دایره کاندیدایی را تنگ کنند در واقع در نظر داشتند تا طیف وسیعی بتوانند کاندید شوند ؟

لذا بسیاری از پیشنهادات محدود کننده در همان ابتدا پذیرفته نشد و با رای گیری کنار گذاشته شد؟

حتی در بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ خبرگان با وجودیکه در ماده ۱۲۲ و وظایف رئیس جمهور مصوبات بسیاری داشتند اما از تغییر شرایط کاندیدا ها خودداری کردند؟

به نظر می رسد هر دو مصوبه فاقد وجاهت قانونی هستند در واقع مجلس فاقد اختیار قانونی است در محدود و تغییر قانون اساسی کشور؟

در هر دو مورد مدارک تحصیلی و سابقه مدیریتی قانون اساسی به کلی گویی اکتغا کرده است 

اما هیچگاه مصداق و محدودیت از نوع تفسیر و تصویب فعلی مجلس شورای اسلامی را نداشته ایم

این خلاف روح و خلاف کلی نگری قانون اساسی کشور است.

بنظر می آید جناح اصول گرا بخصوص آقای قالیباف برای اشغال صندلی ریاست جمهوری دارد به هر حیله ای متوسل می شود؟

قانونی برای ریاست خودم خودت خودمان ؟

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

دولت روحانی در ادامه سریال نا کارآمدی و تحمیل شکست به دولت آینده با افزایش شدید بودجه سال ۱۴۰۰ به مبلغی معادل ۷۰ درصد بودجه سال جاری ۱۳۹۹ اقدام غیر عادی رقم زد؟

این افزایش در حالی انجام می شود که بودجه سال ۱۳۹۹ هنوز از کسری شدید و غیر قابل جبران در ماههای پایانی سال رنج می برد؟

هنوز پنجاه هزار میلیارد تومان از درآمد قطعی دولت در سال جاری از طریق مالیات و عوارض وصول نشده است همینطور فروش اوراق دولتی و اموال دولت هم از برنامه عقب تر است.

۸۴۱ هزار میلیارد تومان سهم دولت در بودجه ۱۴۰۰ در حالی مطرح شده که تنها ۲۵۰ هزارمیلیارد تومان آن در آمد قطعی است و بقیه کسری بودجه محسوب خواهد شد.

فروش دو و نیم میلیون بشکه نفت هم سرابی بیش نیست همینطور دلار ۱۱ هزار تومانی .

حتی کارشناسان پیش بینی می کنند مالیات بیش بینی شده با افزایش ۲۷ درصدی نه تنها وصول نخواهد شد بلکه نسبت به سال جاری هم افت درآمد خواهد داشت به علت تعطیلی های گسترده اصناف مسافرتها و افت فروش و واردات که ناشی از اقتصاد نفتی بوده.

آن کسی که این بودجه را نوشته یا مجنون دیوانه بوده یا خائن؟

مجنون بعید است در راس مدیران سازمان برنامه و بودجه اما خائن امکان پذیر است.

این بودجه در حالی به مجلس با پیک موتوری ارسال شده که دولت بعدی با ۳۳ برابر بدهی مانده از دولت روحانی روبرو است؟

همان سال اول مقادیر بسیار کلانی وجه اوراق قرضه سر رسید شده باید پرداخت کند؟

در واقع دولت سیزدهم همان سال اول ۳۰۰ هزار میلیارد تومان اوراق قرضه سر رسید شده را باید بگذارد روی میز ؟

به قول آقای موسی الرضا ثروتی دولت به اندازه ۲۰۰ سال قبل بدهی برای دولت های آینده بدهی باقی گذاشته است؟

شاید پنج دولت بعدی هم نتوانند این مقدار بدهی را باز پرداخت کنند؟

هنوز آمار دقیقی وجود ندارد یا منتشر نمی شود اما شواهد حاکی از ۲۰۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی قطعی فقط دولت روی میز است؟

قطعا این کسری بودجه ها زاینده تورم های بعدی خواهند بود؟

و این دومینو ادامه خواهد داشت ؟

هیچ یک از کاندیداهای مطرح رئیس جمهوری سال ۱۴۰۰ قادر به مهار چنین طوفانی نخواهند بود؟

بخصوص آنکه به قول روزنامه جمهوری اسلامی ایران همگی امتحان پس داده و رفوزه شده اند؟

یک اشکال اساسی به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران وارد است که سعی می کند با مطرح کردن مشکوک و مرتب این عناصر ضعیف شکست بزرگی را در آینده رقم بزند.

در واقع رسانه ملی که باید صدای انعکاس افکار جامعه باشد تبدیل به صدای انحصاری اصول گرایان خاص تبدیل شده؟

حتی از انعکاس نظرات مختلف گروهای اصول گرا سر باز می زند؟

رسانه ملی شده رسانه گروهی رسانه محلی رسانه محفلی و............

مجلس هم نشان داد که نمی تواند با این سیل هجوم دولت روحانی چگونه باید برخورد کند؟

رد کردن اصول و کلیات بودجه ۱۴۰۰ کمترین عکس العمل مجلس می توانست باشد .

که توسط دکتر خاندوزی معاونت کمسیون اقتصادی مجلس مطرح شد اما رای نیاورد؟

در واقع بودجه سال ۱۴۰۰ هیچ وقت به حقیقت نخواهد پیوست با رویه فعلی؟

دولت هم با تکیه به این مبلغ کلان در نیمه سال مرداد ماه جایش را به دولت جدید خواهد داد لذا تمام موجودی صندوقها را جارو کرده و خزانه زیر صفر تحویل خواهد داد.

دولت سیزدهم می ماند با چک بزرگ بودجه که محل پرداخت ندارد؟

در واقع افزایش ۲۶۰ درصدی درآمد بودجه ۱۴۰۰ از طریق نفت یک خیانت ملی با اهداف سیاسی و اغراض جناحی صورت گرفته است؟

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

روز جمعه هفتم آذر ماه ۹۹ شاهد ترور سردار فخری زاده در آبسرد دماوند بودیم .

این ترور از چند جهت با ترورهای قبلی متفاوت بود اولا تعداد افراد شرکت کننده در ترور بیش از ۶ نفر در صحنه عملیات بود حداقل دو برابر این تعداد هم در پشت صحنه پشتیبان هستند 

در واقع این یک تروز جمعی به حساب می آید که بسیار حساب شده و دقیق عمل شده ؟

این نشان دهنده رشد کمی و کیفیی نیروهای عمل کننده در ترور هست همینطور نشان از گستاخی کشورهای عامل این ترور است؟

نشان از پیشرفت و افزایش سطح نیروی ترور کننده است؟

شهید فخری زاده یکی از بهترین نیروهای متخصص در رشد و نوآوری صنایع دفاع محسوب می شد.

چرا باید سطح نیروها و تجهیزات گروه محافظ اینقدر نازل باشد؟

چرا همراهان محافظ سلاح نیمه سنگین برای محافظت نداشتند؟

چرا ماشین سردار ضد گلوله نبوده؟

چرا عملیات پشتیبانی بسیار دیر و غیر هماهنگ بوده ؟

و چرا های بسیار دیگر که از ردیف کردن آنها به علت امنیتی بودن و سری بودن خودداری می کنم؟

اما چه زمینه های باعث بروز ترورها می شوند؟

یک سری عوامل داخلی و خارجی همینطور عوامل سیاسی در این زمینه نقش اساسی دارند؟

اولین عامل سستی در مدیریت کشور و تقلیل امنیت اقتصادی که مکرر نسبت به آن هشدار دادم؟

بسیار واضح و احمقانه مدیریت اقتصادی کشور به دست تیمی مرعوب مشکوک و معیوب و غرب زده و بالاتر از همه مستاصل  و درمانده که روز به روز کشور را ضعیف تر از قبل می کنند داده ایم؟

در حالیکه میزان سرایت کرونا از طریق بازار زیر ده درصد بود این دولت بجای تعطیلی مسافرتهای گله ای و مراکز ابتلا دو هفته کشور را تعطیل کرده تا شاهد ورشکستگی های دومینو وار باشیم؟

این در حالی است که یک ریال وجه در صندوق ذخیره دولت وجود ندارد که هیچ بیش چند هزار میلیارد تومان هم بدهی روی دست ملت گذاشته است؟

فقط در سه سال گذشته بیش از یکصد میلیارد دلار ذخایر ارزی کشور بر باد داده است و امروز دست گدایی برای ۵ میلیارد دلار به سمت قبله خودش بانک جهانی دراز کرده است؟

دومین عامل زمینه ساز ترورها اختلافات علنی شده دو گروه اصلاح طلب و اصول گرا است که به خاطر انتخابات سال ۱۴۰۰ امروز علنی تر رسانه ای تر و عمیق تر شده است.

اعلام مواضع تندروهای دو گروه در رسانه ها بازتاب فرا تر از مرزها پیدا کرده است هر کدام در اعلام مشکلات طرف مقابل دست به رسوایی زده اند.

همین عامل اختلافات دشمن را روز به روز گستاخ تر مردم ایران روز به روز نا امید تر و تهاجم خارجی روز به روز نزدیک تر خواهد کرد؟

سومین عامل سستی در برخورد سیاسی و دیپلماسی  هماهنگ با قدرت نظامی با کشورهای متخاصم است .

اتخاذ سیاست " گوشه نشینی " دولت برای مذاکره و چشم بستن بر جنایت های مکرر عربستان در یمن و همینطور چشم بستن در مقابل جنایت های اسرائیل در غزه و خود داری از دادن هشدار و اولتیماتم به آنها باعث تلقی ضعف از ایران شده است؟

اصلا سیاست پیامبر یک سیاست تهاجمی و عقلانی بود.

سیاست انقلاب ایران و جمهوری اسلامی چیست فرستادن سیکنال تسلیم و مذاکره و درخواست 

آشتی نمی تواند کشور محفوظ و ایمن کند که هیچ بلکه ارسال پیغام ضعف زبونی و فشار بیشتر است

آن احمقی که این را نمی فهمد یا خائن است یا عقب مانده فکری در هر دو صورت صلاحیت یک ساعت در مسند بودن ندارد؟

پیامبر در جنگ احد به ظاهر شکست خورده ( اگر چه این شکست به علت سرپیچی عده ای در عمل به دستورات مافق بود عین امروز) اما دستور داد همان نیروهای مجروح و از میدان جنگ گریخته به نمایش جنگی به پردازند نتیجه خوف قریش شده و فرار از برگشت به مدینه؟

ایران باید رسما اعلام می کرد می خواهم با غزه کار تجاری بکنم و یک کشتی تجاری رهنمون بندر غزه می کرد اگر اسرائیل کشتی تجاری هدف قرار می داد آنوقت ایران می توانست بندر حیفا و یا هر نقطه ای در اسرائیل در هم بکوبد؟

این حرکت نه برای جنگ طلبی است این عین صلح است در مقابل دشمن متجاوز باید تهاجمی اما متعادل عمل کرد عقلانی اگر تهاجم سیاسی اقتصادی و حتی نمایش نظامی کنیم ارسال فاز قدرت و صلابت کرده ایم و گرنه ارسال التماس فاجعه آفرین خواهد بود ؟

چه بسا که تا به امروز فاجعه آفرین شده است؟

من شراکت دولت روحانی را در خون سردار سلیمانی و سردار فخری زاده بیش از آمریکا و اسرائیل می دانم حتی اگر این موضوع عمدی نباشد.

اگر ما سیاست تهاجمی برای عربستان داشتیم می توانست علنا و رسما از گروه الاهوازیه پشتیبانی رسمی مالی و سیاسی بکند والله نه والله هرگز ؟

همین کشتی تجاری برای کمک به مردم یمن ارسال می کردیم نه برای حفاظت از مردم یمن برای حفاظت از خودمان ( که حمایت از مسلمانان وظیفه شرعی و اخلاقی ما است ) هر جنبنده ای که به کشتی ایرانی تجاوز می کرد با زدن موشک تکه و پاره می کردیم نه دنیا ما را محکوم می کرد نه آل سعود اینقدر گستاخ می شد؟

چرا نباید ایران قدرت نمایی و حتی قدرت آزمایی کند؟

اصلا تعداد غزه ها و جنگهای پیامبر حدود ۲۶ تا ۲۸ بار است غیر چهار یا شش مورد بیشتر به جنگ ختم نشد چون بیشتر در این یورش ها پیامبر نمایش قدرت می داد؟ ( اختلاف تعداد نقل قول متفاوت مورخین است )

می دانید کل تلفات و شهدا پیامبر در تمام جنگهایش به ۲۰۰ نفر هم نرسید آن هم در جزیره العرب 

مردمی بدوی و خونخوار که فقط در یک جنگ بیش از سی هزار نفر می کشتند قبیله اش را غارت می کردند زنان و بچه ها را به کنیزی بردگی می بردند؟

حالا ببینید چه کسانی در ریخته شدن خون سرداران ایرانی مقصر هستند؟

تازه این اول نمایش است اگر اقتدار نشان ندهید منتظر حمله مستقیم و ترور در کشور باید بود؟

این ها همه نمایش استیصال است دولت روحانی دولت ضعف زبونی و کرنش است ؟

  اصلا یک نکته فراموش شده در قانون اساسی اینست که وظیفه اعلام صلح و جنگ با ولی امر مسلمین و رهبری ( پنجمین وظیفه اصلی ولی فقیه در قانون اساسی) است؟

اصلا رئیس جمهور در این زمینه فاقد مسئولیت و اختیار است فقط می تواند نظرات خود را در شورای عالی دفاع یا به رهبری اعلام کند .

تازه اگر در شورای عالی دفاع تصویب شود بعد از رای گیری به رهبری پیشنهاد می شود اما اختیار اعلام و تصمیم نهایی فقط با ولی امر مسلمین و رهبری کشور است؟

حالا این وسط آقای روحانی چه می گوید ؟

چه می کند نه طبق قانون است نه طبق عرف و نه اختیار ؟

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

روز پنجم آذر ماه دقیقا دو هفته بعد از انتخابات آمریکا و شکست ترامپ و فرو ریختن قیمت ارز را طی می کنیم اما هنوز موتور افزایش قیمت لحظه به لحضه تورم اقلام خوراکی و مواد غذایی در داخل کشور نه تنها خاموش نشده بلکه روز به روز تورم بیشتر و افزایش قیمت سنگین تری را تجربه می کنیم؟

در حالیکه لحظه به لحظه فرو ریزی ارزش دلار و سکه و طلا را داریم تورم داخلی بخصوص تورم مواد غذایی ادامه دارد؟

با وجودیکه تورم مسکن و هم متوقف و حتی با ریزش قیمت سنگین در بعضی مناطق و مدلها روبرو هستیم افزایش قیمت مواد خوراکی نشان از یک توطئه و بحران مصنوعی دارد.

درست است قیمتها از یک چسبندگی و تاثیر گذاری بر روی همدیگر تبعیت می کنند اما در حالیکه قیمت مواد خوراکی موجود در مغازه ها نرخ پاینتری دارند اقلام جدید رسیده از کارخانه و عمده فروشی نرخ بالاتری دارند 

حتی گاهی رقم افزایش نرخ بیش از بیست درصد نسبت به دو روز قبل یا هفته قبل دیده می شود.

متاسفانه بسیاری از قیمتها در خرده فروشی یا فروشگاه های زنجیره ای یا پاک شده اند یا بدون پاک شدن به نرخ بالا تر به فروش می رسند؟

این درحالی است که نرخ مواد غذایی حتی با دلار ۳۰ هزار تومانی در بازار جهانی بسیار پاینتر از نرخهای موجود در فروشگاه ها است.

نرخ حبوبات بین ۳۳۰ دلار تا ۶۳۰ دلار بابت هر تن در بازار جهانی یا فوب خلیج فارس است در واقع حدود نیم دلار به ازای هر کیلو یعنی خرید گرانترین حبوبات بیشتر از ۱۵ هزار تومان نیست.

این در حالی است که بسیاری از حبوبات در کشور تولید می شود.

هنوز بسیاری از کشاورزان و عمده فروشان کرمانشاه از عدم فروش و قیمت نازل نخود تولید خرداد ماه شکایت می کنند هنوز به ده هزار تومان در یک کیلو نرسیده است.

شرکتهای بسته بندی کننده و فروشگاه های زنجیره ای و خرده فروشی در سطح بازار از قیمت ۳ برابری و نزدیک به سی هزار تومان دارند استفاده می کنند؟

این نشان از یک توطئه بسیار شوم در زیر بی توجهی کامل دولت حکایت دارد؟

مردمی که ظرف سه سال گذشته بیش از ۶۰ درصد قدرت خرید خود را از دست داده اند چگونه می توانند حبوبات با ۲۰۰ درصد سود برای توزیع کننده گان و فروشندگان تهیه کنند.

این وسط نقش سازمانهای نظارتی و بازرسی  کجا رفته است.

نفش حمایت از مصرف کننده توسط دولت نه تنها فراموش شده بلکه درست عکس آن عمل می شود؟

فروشگاه های وابسته به دولت و حتی سهامی عام هم در این وسط آتش بیار معرکه شده و مرتب با افزایش نرخها به سطح بازار مشکوک بیرون به این افزایش ها مشروعیت می دهند.

دولت نیز با اهمال و سستی با رمز گران شدن ارز به این بازار غارتی دامن زده و باعث تشویق بازیگران صحنه گرانی شده است؟

متاسفانه حبوبات و مواد خوراکی عرضه شده در بازار علاوه بر گرانی از سه مشکل دیگر هم تهدید آمیز و مشکل ساز شده اند

۱- مقدار بسته بندی شده روز به روز از یک کیلو کمتر و کمتر شده و بیشتر با یک برچسب کاغذی و غیر اصلی بسیار ریز نوشته شده وزن جدید به ۹۰۰ یا ۸۰۰ و حتی ۷۰۰ گرم هم تنزل پیدا کرده اند.

۲-وزن نوشته شده روی لیبل با وزن واقعی خوانایی ندارند و به مراتب کمتر هستند وزن بسته ۷۰۰ گرمی حتی با خود پاکت بسته بندی به ۶۵۰ گرم نمی رسد

۳-کیفیت ادعایی بسیار کمتر و کمتر می شود روز به روز و تازه داخل بسته بندی متاسفانه مقداری ناخالصی شامل سنگ ریزه یا گل و خاک و پوشال هم دیده می شود

این موضوع تنها شامل حبوبات نیست در آرد و خشکبار و جو گندم حتی ماکارونی نان بسته بندی شده و حتی شکلات و بیسکویت کنسرو کمپوت آب میوه ادویه هم دیده می شود

هم مشکلات وزنی هم مشکلات کیفیتی هم مشکلات عدم خلوص ؟

گویی دوره آخر زمان شده هیچ کسی بر قول و پیمان خود استوار نیست ؟

کلیه کارخانه های بسته بندی مواد غذایی در موقع گرفتن جواز و نشان تجاری و حتی اداره بهداشت فرمی را جهت تضمین و قبول شرایط سالم و تعهدات مختلف امضاء می کند.

حالا بحث خلط نشود 

موضوع اصلی فشار شدید غذایی اقتصادی به ملت ایران است که در سکوت و کم تحرکی و سستی مدیران دولتی دارد بیداد می کند؟

این فشار در واقع نشانی از آن طرف مرز دارد؟

خرید گرانتر اقلام خوراکی ایرانی توسط کشورهای مرتجع عرب بر هیچ کس پوشیده نیست.

حتی ترس مفرط امارات و عربستان باعث شده این قاچاق از طریق عمان و کویت اجام شود؟

دلایلی اثبات شده موجود است که گاها اقلام خوراکی ایرانی پس از خرید نابود شده و یا حتی به دریا ریخته شده است.

همه این اقدامات نشان از نیتی شوم حکایت دارد دقیقا مانند خرید های گندم ایرانی توسط انگلیس و روسیه در جنگ جهانی دوم برای ایجاد تورم کمر شکن و حتی قحطی برنامه ریزی شده

و جای خالی دولت مجلس و قوه قضایه در این بین هم مشکل چند برابر دامن زده و این نقشه را عملی تر ساخته است.

اما راه حل :

سازمان تعزیرات باید چند قانون بسیار شفاف و علنی از رسانه های گروهی برای شرکتهای داخلی و حتی خارجی مستقر در ایران رسما اعلام کند با مجازاتهای بسیار سنگین و باز دارنده.

۱-وزن بسته بندی حبوبات و اقلام غذایی باید یک کیلو و یا نیم کیلو باشد

۲-وزن خالص مورد استناد است نه وزن کارتن و لفاف و غیره تداخل این دو جرم محسوب شود

۳-قیمت اقلام خوراکی که به بهانه ارز دارند گرانتر عرضه می شوند نباید از قیمت فوب خلیج فارس به اضافه یک درصد معقول مثلا حداکثر بیست درصد بیشتر باشد.

۴-وجود ناخالصی در بسته بندی جرم سنگینی دارد

۵-مسئولیت پاسخ گویی هر شرکتی با مدیرعامل و صاحبان شرکت ( در صورت جدا بودن مدیریت و مالک )است و مشترکا هردو مجازات و محاکمه خواهند شد؟

6- قاچاق مواد خوراکی و دامی مجازات اعدام و مصادره اموال به دنبال دشته باشد.

معمول است در هر کشوری در زمان جنگ یا شرایط تحریمی مانند ایران باید مجازات ها تشدید شوند.

باید جریمه ها به چند برابر افزایش پیدا کنند؟

تا بازدارندگی کامل ایجاد شود.

بدیهی است شفافیت قوانین اعلام عمومی بسیاری را از شرکت در این ظلم منصرف خواهد کرد.

و اقلیت هم مورد بازخواست قرار خواهند گرفت؟

غیر از دخالت فعال دولت مجلس قوه قضاییه این بساط جمع نخواهد شد.

به احتمال بسیار نزدیک به یقین دولت دخالت نخواهد کرد؟

اما بر مجلس واجب است با قوانین تشدید شده و با کمک قوه قضاییه و سازمان بازرسی و اتحادیه های اصناف بسیار سریع این بازار جمع شود .

وگرنه شک نکنید قیمتهای بالاتر از این یعنی شورش یعنی غارت یعنی چپاول اموال مردم که ضرر و زیان آن به مراتب بالاتر از جریمه یا پلمب چند شخص یا شرکت است؟

در این برخورد نباید سراغ مغازه دار یا خرده فروشان رفت این برخورد نیاز به برخورد با دانه درشت ها و شرکت های پخش و عمده فروشان دارد نیاز به برخورد با کارخانه های بسته بندی دارد.

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

مطابق اصل ۳۱ قانون اساسی داشتن سرپناه و خانه یکی از حقوق اساسی مردم ایران شمرده شده است.

اما در سالهای اخیر دولتمردان ایرانی با تمسک به قوانین بعضا شاهنشاهی ( مصوب سال ۱۳۳۴ )

دست به تخریب گسترده خانه های آحاد ضعیف کشور بخصوص حاشیه نشینان زده اند ؟

متاسفانه ما یاد گرفته ایم همیشه گره با دندان باز کنیم .

می شود این گره ها را با دست باز کرد حتما باید یک شورش شهری چندین کشته و زخمی داشته باشیم تا بفکر حل مشکلات از طریق عقل جمعی و تعویض قانون داشته باشیم ؟

بخصوص اینکه اکنون مردم به شدت تحت فشار هستند و جمع زیادی از درآمد محروم شده اند و کشور در یک حالت خاص و فقر عمومی به سر می برد.

و تشنج عجیبی در حاشیه شهرهای بزرگ به چشم می خورد هر بی احتیاطی می رود که به یک شورش شهری بعد استانی و حتی کشوری منجر شود؟

لذا این به عهده وزیر کشور و حتی دولت روحانی است که با یک اخطار قانونی به تمام استانداران فرمانداران و بخشداران شهرداران تذکر دهد تا از هر گونه تخریب تحریک و بی احتیاطی در برخورد با دست فروشان خانه های غیر مجاز و حتی برخورد خشونت آمیز خود داری کنند.

متاسفانه جمع کارکنان دولت بخصوص مدیران کشور بسیار خود خواه و طلب کارانه با مردم برخورد می کنند بنوعی دچار غرور کاذب و فساد اخلاق جمعی شده اند؟

قبل از هر چیزی بیاد داشته باشیم قوانین بشری وحی نازل شده نیستند بخصوص قوانین ایران اشتباهات و تناقضات مکرر دارند.

که ناشی از فشار مافیا های مختلف بیسوادی قانونگذار و حتی غفلت حوزه های علمیه و دانشگاه های کشور است؟

چرا مافیا چون رد پای بسیاری از قوانین جدید ( ده سال اخیر ) جمهوری اسلامی ایران از خواست گروه های ذی نفع نشات می گیرد؟

بیسوادی قانون گذار چون تقریبا ۹۹ درصد نمایندگان مجلس دوره دانشگاهی و واحدهای مربوط به چگونگی قانون گذاری صحیح را پاس نکرده اند؟

حتی روسای کمسیونها هم در این مورد بی سواد هستند ( با وجودی که بسیاری مدرک دکترا یدک می کشند) 

حتی مجلس هیچ واحد خبره و مرکز خاصی برای نوشتار قوانین ندارد ؟

اما چرا غفلت حوزه علمیه چون حوزه در این باب از اجتهاد خود داری کرده ؟

فقه اسلامی شیعی بسیار نسبت به اموال مسلمین حساس و سخت گیر است قوانینی که استفاده از یک خلال دندان غصبی حرام و موجب کیفر می داند چگونه می تواند نسبت به تخریب یک خانه که از اموال یک عمر شخص تهیه شده بی تفاوت باشد؟

کدام مرجع و حتی نیمه مرجع سراغ دارید که بگوید تخریب خانه مردم ( به هر شکلی ولو زمین غصبی ولو زمین دولتی ولو بدون مجوز ساخت ) حرام است.

تخریب های که با لودر و بولدزر انجام می شود و موجبات از بین رفتن تمام اموال یک خانواده می شود. تکلیف این اموال تلف شده چیست آیا حکومت ضامن این اموال نیست ؟

چرا در زمینه زراعت قانون شرع به صراحت اعلام می کند کشت و حاصل آن متعلق به زارع است حتی اگر زمین غصبی باشد .

اصلا خراب کردن خانه یک سیاست اسرائیلی است که در ایران رسم شده و بسیار می تواند خطرناک باشد چه بسا که قبلا هم خطرناک بوده است  

شورش مشهد و شورش اسلام آباد تهران و شورش گرمک کرج از تخریب چند خانه غیر مجاز بوجود آمد.

اما تقصیر دانشگاه؟

در ۲۵۰۰ دانشگاه ایران هر سال بیش از یک میلیون پایان نامه و رساله تحقیقی نوشته می شود.

حتی یک در هزار و شاید هم هیچ پایان نامه ای راجع به تخریب خانه های غیر مجاز و عواقب آن نوشته نشده است بعد از انقلاب بیش از بیست میلیون پایان نامه درایران منتشر و از آن دفاع شده چرا هیچ کدام به این معظل رسیدگی نکرده اند مورد بحث قرار نداده اند؟

چرا هیچ پایان نامه ای در مورد نقص قانون و دستور تخریب خانه مردم اعتراض نکرده و قواعد یک قانون خوب را روی میز نگذاشته است؟

چون دانشگاه این موضوع را سیاسی می داند و از اعتراض سیاسیون و اتهام ضد انقلاب و غیره خود را کنار کشیده است.

پایان نامه های که منتظر تشویق منتظر نمره و احتمالا منتظر استخدام دولتی است  یا منتظر ترفیع تحصیلی است ( به کارشناسی ارشد یا به مرحله دکترا و تایید صلاحیت ) هرگز به این سمت نخواهد رفت؟

حالا رئیس جمهور وزیران هم که شان خود را بالاتر از این می دانند مشکلات این چنینی مطرح و تقاضای حل آن را بکنند یا خود لایحه و طرحی برای مجلس عرضه کنند؟

مانند امراض تناسلی همه گریزان هستند از مطرح کردن درمان کردن مراجعه به پزشک حتی اگر منجر به مرگ شود.

این قانون باید عوض شود

قبل از هر چیز تخریب خانه باید ممنوع باید گردد ؟

بیشتر ساخت خانه های غیر مجاز جهت استفاده و سود جویی ساخته می شوند.

لذا درج جریمه های پلکانی و دو برابری ( دو برابر ارزش خانه و بنا در همان منطقه ) می تواند بسیار موثر واقع شود.

همینطور عدم صدور سند عدم اتصال آب و برق دولتی و حتی گاز تلفن خود یک روش جلوگیری به حساب می آید.

اما اگر موردی با همه این مجازات ها خودش نسبت به رفع بنا اقدام نکرد 

(فرق است بین تخریب و خراب کردن بوسیله خود شخص چون معمولا تخریب قهری و فوری اقدام می شود و تمام مصالح از بین می رود اما در شیوه خراب کردن شخصی زمان طولانی است و صاحب کار می تواند درب پنجره و بسیاری از مصالح سالم از روی بنا باز کند تا مجددا استفاده یا فروخته شود.)

حتما مشکلی دارد شاید این خانه این سرپناه آخرین مکان و تنها خانه او باشد لذا باید قانون گذار بعد از ۵ تا ۷ سال نسبت به صدور مجوز قانونی برای حداکثر صد متر با شرایطی خاص اقدام کند؟

این به حل موضوع کمک شایانی خواهد کرد.

 خود این قانون دست سواستفاده را کوتاه تر و امید بی خانمانها را بیشتر خواهد کرد؟

حتی پیشنهاد خود تخریبی برای دریافت زمین به نرخ دولتی در مناطق حاشیه شهرها خود تسهیل کننده خواهد بود.

چاره ۲۵۰ هزار خانه منتظر تخریب با قانون ماده صد ۱۰۰ شهرداری ها که حداقل مشمول یک میلیون نفر می شود نه خشونت که عقل و اندیشه و خرد جمعی است ؟

به شرطی که حکومت باور کند که عقل هم دارد ؟

فقط به زور نیندیشد.

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

پس از شکست دولت روحانی در برجام و دولت سازی اینک شکست در مقابله با کرونا هم به شکست اقتصادی هولناک اضافه شد.

اینک دولت دارد خرمن های متعدد از شکست را یک به یک درو می کند.

۱-شکست در مقابله دیپلماسی و قرار دادهای خارجی از جمله برجام و یا قرار داد های خارجی و حتی قرار دادهای آینده و همکاری با چین .

۲- شکست سیاسی در داخل و چینش صحیح نیرو در وزراتخانه ها و استانداری ها

۳-شکست سنگین اقتصادی و شکست در احیا صنعت و کشاورزی

۴-شکست سنگین در بورس و بانک داری و سیاستهای مالی بانکی

۵-شکست سنگین در گران کردن بنزین و شورش های بعدی و خسارت سنگین مالی حیثیتی

۶-شکست سنگین در مقابله با افزایش ارز و همین طور افزایش مرتب نرخ اقلام غذایی و کالاهای اساسی

۷- شکست سنگین در مقابله با ترامپ آمریکا و سیاست عدم فروش نفت؟

۸- شکست سنگین در مقابله با کرونا و سیاستهای حمایتی مالی و سیاسی 

۹- شکست سنگین در داخل از دست دادن کامل پایگاه اجتماعی و اعتماد عمومی مردم و همینطور از دست دادن اعتماد هم پیمانان و خواص کسانی که در انتخابات رئیس جمهوری حامی روحانی بودند

۱۰- اضافه کنید به این شکست های متعدد شکست پشتوانه مردمی و اعتماد عمومی و حتی مقابله جویی مردمی که زمینه شکست های بعدی را فراهم خواهد کرد

در واقع اکنون دولت در وضعیتی اسفناک به سر می برد که سرمایه اجتماعی دولت روحانی به صفر رسیده است.

هیچ پایگاه اجتماعی در بین ملت و حتی خواص ندارد نه پشتوانه اصلاح طلبان دارد نه پشتوانه اصول گرایان مبغوض هر دو جریان سیاسی کشور است؟

آنچنان فقدان سرمایه اجتماعی دولت روحانی را فقیر بی چیز و بی آبرو کرده که حتی اعضاء اسبق دولت از او تبرا می جویند در حالیکه هنوز بر مسند قدرت است؟

اولین خصوصه دولت روحانی این بود که مغز متفکر نداشت ؟

شخص خود روحانی فاقد تفکرات فرهنگی سیاسی و حتی اجتماعی و اقتصادی بود.

تنها یک عضو امنیتی به حساب می آمد.

برای سمت معاونین و مشاورین و حتی معاون اول هم از انتخاب چهره های متفکر و عمیق خودداری کرد.

مغز متفکر سیاسی یا اقتصادی نداشت یا اگر هم داشت بیشتر پشت پرده ناهماهنگ و کوتاه مدت ظاهر شدند.

مانند دکتر مسعود نیلی که ترجیح داد خارج از کشور باشد و کمتر در مقابل چشمها ظاهر شود و اگرچه طراح اصلی اقتصاد دولت روحانی بود اما مسئولیت شکست را نپذیرفت؟

مورد بعدی پشت کردن روحانی به پایه های قدرت خودش مانند هاشمی رفسنجانی و اصلاح طلبان. 

دروغ گویی های مکرر روحانی کار او را به اینجا کشانده مانند درخت شکسته ای که سر خم کرده با تکیه به پایه درخت مجاور ( رهبری ) روی پا ایستاده است؟

این درخت سرنگون شدنی است و نگه داشتن آن برای کشور هزینه سنگین و خسارت عظیم دارد؟

درختی که آمده بود ملت به او تکیه و اقتدا کنند اینک خود برای بقا نیاز به شمع و پایه دارد؟

تا از امام رهبری و نظام اسلامی آبرو به عاریت بگیرد .

این دولت فاقد قوه عاقله و مغز متفکر است.

و به هم پیمانان خودش نارو زده و خیانت کرده اکنون حامی ندارد. 

لذا باید منتظر شکست های متعدد بعدی باشید؟

  • حسین تاج احمدی