راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

کلمات کلیدی

اقتصاد بدون نفت هم اکنون

هلندی سرگردان یا کشتی سرگردان

شوک درمانی اقتصاد

نقل و چاپ محتویات این وبلاگ با درج مبدا بلامانع است

طغیان فروپاشی اقتصادی

به کور می گوییم عین علی

آقای روحانی با کلید آمدید با "قفل مطلق" کشور می روید

"مختال فخور"

نه اصول گرایان ما اصول گرا هستند نه اصلاح طلبان اصلاح طلب

دومینو ورشکستگی زنجیره ای

کوتوله های سیاسی نه "کودکان سیاسی"

( فرهنگ لجبازی احمدی نژادی)

عدالت اقتصادی از اولین درخواست انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه بود

و گرنه همچنان درجا خواهیم زد

الحاق چهار وزارتخانه اقتصاد تجارت صنعت معدن به رهبری

آمریکا وجود دو ژاپن در آسیا تحمل نخواهد کرد

تا همچنان برای خودشان ماهی صید کنند؟

منافع ملی کیلو یی چند است

اندیشکده استراتژیک مطالعات

فاجعه فرو ریزی اقتصادی بوقوع خواهد افتد لطفا بر سر

تقسیم غنایم اینقدر نزاع نفر مایید ( غنیمت تقسیم وزارت خانه ها )

شده

خلاصه انقلاب هیچ اسلام هم قربانی سود جویان داخلی

امروز اعلام عفو عمومی کنیم

امام علی (ع) دشمنان خود را می بخشید دست به مصادره بابت مالیات نزد

تبلیغات کردید "ایران "همچون لیبی تسلیم شد

آن گربه بچه کوچک ( جغرافیای ایران) اکنون پلنگ بزرگی شده

زلزله آسمانی یا زمینی یا سیاسی بیرون بریزد

سیاست فرغون های موتور دار

جان ملت گروگان این دو کارخانه مونتاژ کرده ایم

بایگانی

۳۰ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

نه اصول گرایان ما اصول گرا هستند نه اصلاح طلبان اصلاح طلب

هردو گروه نشان دادند در بروز حادثه مانند مادر ناتنی عمل میکنند  ( بیاد بیاوریم قضاوت مولی متقیان برای نصف کردن فرزند شمشیر کشید تا دونصفش کند مادر واقعی ترسید و از ادعای مادر بودن عقب نشست) هردو پای مرگ فرزند هم ایستادند اگر انقلاب را فرزند بدانیم  دو طرف  در عمل کوتاهی کردند و از هر خط قرمزی عبور کردند؟

در واقع نه اصول گرایان به اصول دین و اصول انقلاب پای بند بودند نه اصلاح طلبان اگر چه دو گروه اعضای انتخاب شده وسازمانی ندارند اما بزرگان دو گروه هیچگاه در سر معرکه و درگیری اعضای تندرو را سرزنش نکردند هیچگاه خط و مرز اصول گرایی و اصلاح طلبی مشخص نکردند اگر هم مختصر تذکری هم دادند رنگ و بو نداشت دو طرف نشان دادند چقدر به سفره ( قدرت ) علاقه دارند و حاضرند هر چیزی پای آن قربانی کنند تمام گروهای جدید هم که به این سفره علاقه نشان داده اند همین گونه می اندیشند؟ در واقع گروه های جدید نیز زیر مجموعه این دو گروه هستند (با کمی اغماض)

اگر چه بعضی اشخاص خارج از دو گروه همانند علی مطهری ( فرزند شهید مطهری) زنگ خطری بصدا در آوردند اما کو گوش شنوا ؟

از من مرتب می پرسند تو از جانب کدام گروه داری صحبت و پیشنهاد  (راهبرد نجات اقتصاد ایران ) مطرح می کنی ؟

 اندیشه من جانبداری از یک گروه نیست 34 سال گوشه عزلت گزیدن گویای همین تفکر است ما به کجا می رویم دنبال چه هستیم؟

در حالیکه دشمن دارد پیشرفته ترین نوع برخورد ( تهدید جنگ روانی تحریم هوشمند انه) با یک سیاست حساب شده پیگیری می کند و هزاران دانشمند شبانه روز در اندیشکده های راهبردی روی ایران تمرکز  کرده اند ما چند پیرمرد (منظور شخص خاصی نیست کلمه پیر بعنوان کسی که انطباق کمتری دارد) را بعنوان ریش سفید دو طرف مبنای احساسی برخوردهایمان و تصمیماتمان قرار داده ایم.

شک نکنید هیچ دستاوردی غیر از حسرت از این رویاروی نابخردانه نخواهیم برد انگشت تحیر به دندان افسوس و پشیمانی از اعمال احساسی امروز کمترین نصیب فردای ما خواهد بود

وای اگر بار گناه شکست و پایمال شدن خون شهیدان بر گردن هر یک یا هر گروه هم نوشته شود ( نه نوشتن احساسی انسانهای عجول بی اطلاع نوشتن کرام الکاتبین که از قلب هریک از ما اطلاع دارد )

کدام گروه بار شکست تلاش 150 ساله ملت ایران برای توسعه و عدالت بدوش خواهد کشید چه کسی همانند جر زنندگان وصلتهای انسانی دوجوان سر هوای نفس (بهانه بی احترامی خانواده عروس یا داماد)

ضیافت عروسی ملت را بدل به عزا خواهد کرد این داماد صد پنجاه سال برای بدست آوردن همین دستاورد مختصر آزادی و رهایی از دیکتاتوری مال جان آبرو داده .

این دستاورد ارث پدری هیچ یک از ما نیست مال کسبی شخصی هم نیست با ما به گور نمی رود اما لجاجت ما می تواند دستاورد برای 30 سال دیگر دفن کند شاید برای همیشه دفن کند.

در قسمت اصلاح مالیات ها گفته بودم استکبار حتی از نظام گرفتن یک مالیات کم ومنطقی برای کشور ایران به هزار بهانه جلو گیری کرد که اگر همین مالیات کم و منطقی در ایران استحکام گرفته بود بسیاری از قراردادهای ننگین و قرض های خانمان برانداز پیش نیامده بود و امروز ما یک کشور پیشرفته بودیم

امروز با هزار ترفند میخواهند دوگروه اصلی و چند گروه فرعی را بجان هم بیندازند امروز صحنه سیاسی روزنامه ای و سایت های اجتماعی ایرانی ها درگیر مخوف ترین درگیری جاسوس های فرهنگی روزنامه نویس های ما خواسته ونخواسته عمله مزد بگیر بی مزد سازمانهای جاسوسی شده ایم

امروز بزرگترین جنگ جنگ فرهنگی اقتصادی وتفرقه روبرو هستیم که در کشور من جریان دارد تلفات آن هزار برابر جنگ چالدران است در دورترین روستا ها کشور تلفات این جنگ بسیار سنگین است

انسانهای بدنیا نیامده ( ثمره جنگ اقتصادی ) قبلا توضیح داده ام انسانهای منحرف شده انسانهای به فقر به گناه آلوده شده انسانهای به اعتیاد به مهاجرت کشانده شده ( بسیاری از مهاجرت ها مساوی با مرگ است طی یک مقال مناسب این موضوع را باز گشایی می کنم ) همه ثمره همین جنگ است .   

آنچه امروز ترمز حرکت و پیشرفت سیاسی اقتصادی کشور شده است ازیک تفکر نا صواب و ناصحیح "مختال فخور" ناشی شده است ( فخر کننده خیال زده یا بسیار فخر کننده و بسیار خیال زده )

این مرض مسری سیاستمداران کشور ایران است که بسیار فخرفروشی می کنند وبسیار خیالبافی  دارند برای ثروت برای آراءصندوق ها برای هورا مردم برای حکم ارتقا متاسفانه این بیماری در کشور ما بیشتر از هر نقطه دیگر جهان دیده شده است؟

خیال زده به آراء مردم خیال زده به ریاست به قدرت به هورا مردم

فخر فروشی برای آعتماد مردم که یک روز هست یک روز نیست

خیالات فخرفروشی که هیچ مبنا و پایه استواری ندارند؟

امروز قدرت ناشی از" مشروعیت" است و مشروعیت ناشی از آرا قلبی مردم است که با هیچ ترفندی نمی توان از صندوق آرا بیرون کشید

کسی که بازی را قبول ندارد یا زیر بازی می زند در واقع سند عدم مشروعیت خود را امضاء کرده

این مشروعیت قابل خریداری نیست قابل وارد کردن نیست قابل معامله هم نیست.

اما قابل کسب است چه گونه با "تواضع " در مقابل مردم و خواست مردم

امروز یک فرصت تاریخی برای بزرگان قوم فراهم شده تا برای راهگشایی مشکلات کشور با هم "گفتگو" کنند  

اصول گرایان با " توهم " حمایت کامل رهبری از آنان هر گونه سازش و گفتگو را به چالش میکشند

اصلاح طلبان با " توهم" آرا مردم از گفتگو و سازش سر باز می زنند. 

با پیش فرض اینکه رهبری خارج از هر گونه دسته بندی و گروه است ( در غیر اینصورت ناخواسته رهبری را هم از مشروعیت خارج میکنند  این یک اصل است رهبر فرا تر از هر جناح و گروه باید باشد ودر تمام جهت گیری سیاسی استقلال و حریت خود را نشان دهد)

در حالیکه این نداشتن مهارت گفتگو و سازش همانند بیماری مسری تاریخی در کشور جریان دارد

کدام آدم عاقلی بقاء خویش(سرمایه آبرو و هستی خود ) را به حوادث و جنگ دعوا بلوا ومعطوف می کند آیا باید آینده نظام در خیابانها با شورش و بلوا غارت اموال و کشتار تعیین شود؟

کسی که به کاندید ها به صندوق ها تمکین نکند به کاشتن باد تن می دهد. غیر از طوفان هیچ درو و حاصلی نخواهد بود؟

امروز نان مردم در گرو سازش سیاستمداران و کنشگران سیاسی شده است این گروگان گیری (نان و اقتصاد کشور ) ننگین ترین حاصل مبارزان دیروز و قدرت طلبان امروز است؟ 

بزرگان و علمای کشور در خوشبینانه ترین حالت خودرا به خواب و ناخوشی زده اند تا از این مسئولیت عظیم شانه خالی کنند.شاید پا در میانی راه گشا باشد شاید یک تواضع از ریخته شدن خونهای بسیاری جلوگیری کند اگر این پا در میانی جمعی باشد که دیگر نور علا نور است؟

کیست که آبروی خویش را در طبق اخلاص بگذارد برای اصلاح برنفس خویش فایق آید ( نفس خود را قربانی کند) کیست که اسماعیل قدرت طلبی را ذبح کرده برای دفن آن روبروی حریف بنشیند بدون هیچ پیش شرط برای سازش هر حالتی پیش بگذارد کیست بگوید ای شمشیر ها اگر دین خدا بجز کشتن من قوام نمیگیرد پس فرود آید برجان من؟  

کیست که خود کشی سیاسی کند کیست که اختیاری خود را بازنشسته کند کیست که کناره گیری کند؟

مگر نه اینکه ما فرهنگ بسیار غنی ایرانی اسلامی داریم که مبین همه این درخواست ها است؟

پس کو کجا رفت آنهمه بزرگواری تاریخی مردان خدا؟

نکند دیگر مرد خدا نداریم نکند دیگر بزرگواران خاضع نداریم ؟

هرچه هست همان " مختال فخور" است

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

طبق آخرین تعاریف فقر گسترده نتیجه فساد است 

زیرا فساد از بین برنده تساوی که یکی از هنجارهای دموکراسی است.

یا به قول بانک جهانی فساد مالی سوءاستفاده از قدرت و اختیارات دولت به منظور تامین منافع شخصی است

گاهی فساد آنچنان در یک واحد دولتی رشد می کند که تمام بودجه تخصیص یافته برای توزیع را می بلعد

در واقع اول باز دهی سازمان مذکور صفر می شود 

یعنی قادر به دادن هیچ خدماتی نیست

شما فکر کنید یک وزارتخانه با حدود یکصد هزار پرسنل و یک بیستم بودجه کل کشور بیش از دوازده سال

است هیچ بازدهی و خدماتی نداشته است

یعنی با 18 هزار میلیارد تومان بودجه سالانه ( 4/5 میلیارد دلار ) یا 54 میلیارد  دلار معادل در آمد فعلی کشور هیچ فایده نداشته هیچ کار کردی نداشته 

بودجه را بلعیده با خصوصی کردن اقتصاد مخالفت کرده مدیریت واحدهای شرکتی در مشت خودش نگه داشته  برای فساد بیشتر

حالا هم طلب کار است ( اینقدر تلاش کردیم امکانات می خواهیم )

وجه بارز این فساد اینست که افراد سالم از خود ترد میکند

سالم ها یا باید گوشه گیری کنند یا بر کنار شوند یا در بایکوت قرار گیرند یا الزامی بازنشسته شوند

این بارز ترین نشانه فساد است  

حالا بماند چقدر بخش خصوصی سرکیسه کرده به بهانه توزیع امکانات و وام حجم عظیمی هم فساد در سطح جامعه بروز داده که نتیجه ان بی اعتمادی به دولت شده است

خوب این سازمان به چه دردی می خورد؟

چه دردی درمان می کند غیر از اینکه مریضی فساد مانند سرطان به سطح جامعه تسری می دهد

در مرحله دوم مرض سرطان به جامعه سرازیر می کند

باعث عواقب ذیل می شود

1- باعث ایجاد فقر و نابرابر ی می شود

2- باعث از بین رفتن رشد اقتصادی می گردد

3-باعث فساد اخلاقی جرم و جنایت طلاق و..... می شود

4-باعث فرار مغزها می گردد

5- باعث خروج سرمایه از کشور می گردد

6-باعث عقب ماندگی کشور میشود

7- در نهایت باعث از بین رفتن مشروعیت نظام سیاسی کشور می شود

8- در خاتمه منجر به فروپاشی سیستم می گردد.

اینها تعاریف و نتایج من نیست تمامی نتایج تحقیق بانک جهانی و موسسات تحقیقات جهانی سازمان ملل است

خوب با این سازمان دولتی سرطان گرفته اقتصاد کشور را می شود درمان کرد؟


  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

در قسمت 62 بصورت خلاصه بررسی کردیم که درخواست دخالت و تعیین فرماندهی اقتصادی طبق قانون اساسی بوده 

اگرچه مورد دیگری علاوه بر بند هشت ماده 110 قانون اساسی دلالت بر دخالت رهبری دارد

اما در این بند قید شده است زمانی که قوانین عادی نتوانند مشکل ( اقتصادی ) بر طرف کنند

این جمله شاه کلید این درخواست و دعوت از رهبری است.

در این قسمت بطور خلاصه مطرح میکنیم که این درخواست طبق شرع هم بوده است

با توجه به مصرف 80 درصد امکانات کشور توسط 0/6 شش دهم درصد جمعیت کشور و 20 درصد امکانات کشور توسط 96/4 درصد جمعیت کشور باید به منابع اسلامی نگاه کنیم چه میگویند

جلد پنج صفحه 389 صحیفه امام خمینی " خداوند از دانشمندان پیمان گرفته که بر سیری ستمگران و گرسنگی ستم دیدگان ساکت نمانند " نهج البلاغه خطبه 3 معرف به  شقشقیه

دوباره همین مطلب در نهج البلاغه خطبه 90 ص 139 

که به قول اکثر مفسرین قرآن تفسیر و متن سوره مائده آیه 5 و 7  و همین طور سوره حدید آیه 25

در واقع این مضامین بارها در کتب اسلامی و شیعه آمده است 

در واقع ولایت فقیه ادامه حرکت انبیاء برای اقامه قسط و عدالت است ( بدون هیچ شک و شبهه)

در اینجا لازم نیست موارد بیشتری ذکر گردد

و گرنه می توان چند کتاب در این مورد نوشت.

چون این موضوع چنان محرز و قطعی است که  شامل تمام علما می شود اصلا جای بحث نیست ؟ 

حالا ولی فقیه که جای خود دارد.

لذا بصورت مطلق این درخواست از رهبری  قانونی و شرعی بوده است. 

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

از محتوای پیامهای رسیده اینست که چرا فرا قانونی پیشنهاد داده ای اقتصاد چه ربطی به رهبری دارد

رهبری مگر بیکار است بیاید مسئول و فرمانده جنگ اقتصادی تعیین کند

و ده ها دلیل دیگر ؟ این تنها پیشنهاد من نبوده است این پیش بینی و اجازه قانون اساسی کشور است

که چنین اختیاری به ولی فقیه داده است

باید شکر گذار بود که چنین امکانی وجود دارد

این متن صریح قانون اساسی است 

تعبیر به کار رفته در بند 8 اصل 110 قانون اساسی «معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نیست» تنها معضلاتی را که قانون به صراحت راه حل آن ها را بیان نکرده است، در بر نمی گیرد، بلکه علاوه بر آن، معضلاتی را نیز شامل می شود که به ظاهر دارای راه حل قانونی بوده ولی قانون مزبور مشتمل بر مصالح عمومی نیست.

در پایان این بحث، حضرت آیت الله خامنه ای (که نایب رئیس شورای بازنگری قانون اساسی بودند) با توجه دادن اعضا به اهمیت ولایت مطلقه فقیه و لزوم تصریح به آن در قانون اساسی، چنین گفتند:


.. [و در آخر کلام خود چنین گفتند:] آن جایی که این سیستم با ضرورت ها برخورد می کند و کارآیی ندارد. آن وقت ولایت مطلقه از بالا سر وارد می شود، گره را باز می کند .» (4).4 مشروح مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی، ج 3، ص 1637 .1638


اکنون هم مشکلاتی داریم که از طریق عادی قابل حل نیست چرا نباید از این قانون اساسی و این بند هشت اصل 110 استفاده نکنیم

مگر امروز مصالح مسلمین اقتضاء نمی کند

مگر معضلاتی که گریبان اقتصاد کشور گرفته کم چیزی است

آنان که موافق دخالت رهبری نیستند کاسه های منفعت خویش را خالی شده می بینند

وگرنه این تقاضا از اول هم شرعی و قانونی بوده

تا کی صبر کنیم تا دولت مردان کار درست کنند 

اصلا شاید آقایان تا ابد نخواهند کار درست کنند یا نتوانند یا منافعشان اجازه ندهد؟

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

آنچه امروز بصورت مشکلات شدید اقتصادی نمایان شده است نتیجه سالها ندانم کاری خیانت و اختلاس است همانند بحران آب این مشکل بزودی رفع نخواهد شد

ملت ایران در این بحران اقتصادی قادر است مشکلات حل کند و سر بلند از این دره عمیق عبور کند

هم دانش این مبارزه موجود است هم نیروهای زیادی وجود دارند هم اراده و تصمیم وجود دارد

امکانات هم کم و بیش قابل تهیه و تدارک است؟

آنچه موجود نیست فرمانده ارشد و هماهنگ کننده اصلی نداریم؟

در کشور ما تحصیل کرده اقتصاد بالای صد هزار نفر موجود است اما

یک فرمانده متقی ( اینجا تقوا بسیار مورد نیاز است) و مورد وثوق (رهبری و دولت ) همچون

سردار سلیمانی نداریم 

کسی که جان آبرو را در طبق اخلاص بگذارد و شمشیر جنگ با فقر اختلاس شک افکنی های اشعث ها و عمروعاص ها را از میان بکشد نداریم

نه اینکه نداریم نیست هست اما شناخته شده و منصوب شده نیست.

کسی که طمع مال اندوزی نداشته باشد طمع بکار گماری فامیل نداشته باشد

کسی که در مقابل بادهای سیاه هجمه و خدعه مافیا بایستاد 

کسی که در مقابل شانتاژ و زیاده خواهی سود جویی کشور های استکباری و نا حتی همسایه بایستاد

کسی که راه را از چاه بشناسد کسی که مغرور نشود و مشورت کند و همچنان متواضعانه کار کند

نداریم نمی شناسیم بر مسند کار نیست 

تنها و تنها سردار نیست همه هستند

آری مشکل فقط نداشتن سردار سلیمانی است در اقتصاد

از ذیل سخنان و مطالب دکتر طیب نیا مشخص است که عده ای ذینفع نمی خواهند وضع اقتصادی مردم سر و سامان بگیرد

حالا برای من دکتر کرباسیان را نشان ندهید او حداکثر می تواند فرمانده یک تیپ باشد نه بیشتر

یک فرمانده ستاد می خواهیم بسیار متقی که نفس مال طلبی را کشته باشد.

تا این فرمانده نباشد آب در هاون کوبیدن است

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

در قسمت قبل توضیح دادم که با چه حجم سرمایه مالی کشور در خطر قرار گرفته است 

حداقل سرمایه 4000میلیارد دولار در معرض آسیب و نیستی قرار دارد.

هیچ شخص و دولتی قادر به جبران آن نیست؟

حتی آمریکا یک سوم این مبلغ به صورت ( اعتبار نه پول نقد ) در اختیار بانکهای آسیب دیده قرار داد به شرطی که تمام سهام بانک های مذکور و اموال وثیقه های مشتر یان و صاحبان بانک تصاحب کرد و ظرف چند سال بعد از برگشت اصل پول نسبت به آزاد کردن اموال اقدام نمود.

حالا دولت ایران دارد با چنین سرمایه ای بازی می کند؟

آن هم با ریسک بالا؟

چرا چون خودش بدهی سنگین به این بانکها دارد در واقع خودش گروگان بدهی خویش است

نمی تواند برای طلب کار خویش خط نشان بکشد امر نهی کند.

خوب دولت بدهی 700 هزار میلیارد تومان را ندارد که پرداخت کند؟

تازه میخواهد شرایط و روابط حسنه نگه دارد تا در آینده از این خوان نعمت استفاده کند

هم استفاده دولتی هم استفاده شخصی ( تمام دولت مردان به نوعی در گرفتن وامهای کلان دخیل بودند و هستند )

بانک مرکزی هم به این بلوغ نرسیده که نگذارد و خط نشان بکشد؟

پس با یک دایره فساد خرابی زد و بند روبرو هستیم

که سعی در ادامه وضع موجود دارد؟

اما این بار به منزل نمی رسد حداکثر تا یک سال یا دو سال می شود دولا دولا رفت

بعد کوس رسوایی گوش فلک را کر خواهد کرد.

حالا اگر این وسط یک شوک به بازار مالی وارد شود

مانند انسداد ورود کالا یا رویاروی مالی با یک کشور خارجی یا شوک ارزی

یا ............. این فاصله را به شش ماه و کمتر هم توسعه خواهد داد.

با یک سکته مالی روبرو خواهیم شد ایست قلبی و بار روی زمین ریخته؟

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

مبلغ سپرده بانکی  کشور طبق آخرین آمار مرکزی خرداد ماه 1396 معادل 13400میلیارد تومان است

این جمع پولهای مردم در بانکها است و حدود یک سوم آن در نزد بانکهای خصوصی سپرده گذاری شده بود

که با جو نا امنی دارد به سمت بانکهای دولتی تغییر مکان می دهد اما وضعیت جالب نیست با کتمان بانک مرکزی و انتشار اخبار ناراحت کننده ( در سایتهای اجتماعی) که حاکی از ضرر و زیان عظیم بانک های کشور است 

همینطور شیطنت کشور های خارجی موضوع دارد به بحران نزدیک می شود؟

این مقدار پول معادل 33 سال بودجه ایران سال 1396 است

در صورت بروز بحران قسمت زیادی از آن در معرض نابودی قرار می گیرد 

با توجه به اینک 90% درصد مردم سپرده های زیر پنجاه تا صد میلیون هستند( که تمامی هست و نیست آنها است شکل و ماهیت فقر در سپرده گذاری نشان می دهد)

که حتی دولت قادر به جبران آن تا یکصد سال نیست

این پول معادل 4000 هزار میلیارد دولار با نرخ کنونی و حدود سه برابر پولی است که آمریکا در بحران مالی 2008 به بانکهای صدمه دیده با خرید اموال و سهام و وثیقه های آنها تزریق کرد.

اصلا" کشور و دولت برای این بحران آمادگی ندارد؟

این بحران چون در ایران سابقه نداشته است از شکل بروز و شدت آن کسی اطلاع ندارد؟

این یک بحران بسیار عمیق است که به شکل تجمع در مقابل موسسات مالی و بانکی شروع می شود

وا با توجه به ماهیت آن که حاصل تلاش یک عمر مردم در آن واحد در معرض نابودی قرار میگیرد

می تواند بسرعت به پدیده امنیتی و کشوری تبدیل شود.

در صورت هجوم مردم برای بیرون کشیدن سپرده ها از بانکها هیچکس قادر به پاسخ گویی نیست؟

زمینه امنیت فکری و مالی بسرعت در معرض نابودی قرار می گیرد؟

به یکباره هجوم تبدیل نقدینگی به دولار و طلا شکل می گیرد؟ ( به یکباره تقاضای عظیم ارز و طلا قیمت طلا و ارز به شدت افزایش پیدا خواهد کرد)

قیمتها ی داخلی هم ( اقلام که نقد شوندگی زیاد دارند ) بسرعت افزایش پیدا خواهند کرد؟

طبق شواهد بروز یافته در یونان و سا ئو پو لو حتی حکومت نظامی گاهی موفق نبوده است

قسمت بدتر عدم آرامش روانی برای سرمایه گذاری این پول است 

آنها راه گریز به سمت بانکهای خارجی و پنهان شدن در پیش خواهند گرفت

و بعضی سعی در سوء استفاده از وضع موجود خواهند کرد

سهام داران بانکهای خصوصی کارمندان ارشد بانکها ( چون شیرازه بانکها از هم خواهد پاچید)

باید از هم اکنون انتقال ارز و سفر خارجی آنها ممنوع شود

فردا نگویید نگفتید بیست نفر در سطح آقای خاوری در خارج به ریش ما بخندند

پیشنهاد می کنم هم اکنون بانک توسعه اسلامی تشکیل دهیم و با تضمین حاکمیت سیاسی مردم سپرده های خود را به ان بانک منتقل کنند؟

حتی زمینه تضمین و بیمه نامه برای پولهای منتقل شده به این بانک (بانک توسعه اسلامی) صادر گردد

وقتی بحران شروع شد نمی توان سازماندهی کرد

اکنون وقت دخالت حاکمیت سیاسی و شورای امنیت ملی است فردا خیلی دیر است

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

متاسفانه روش برخورد دولت با مشکلات اقتصادی قابل هضم نیست

در چهار سال اول دولت روحانی با عنوان "نظم پولی" و کاهش تورم " دست به سیاست انقباضی مالی و پولی کلان زد بر خلاف چهار سال اول دولت احمدی نژاد

اما مشکلات اقتصادی و ضعف شدید بازار منجر به تشدید وسیع " رکود " اقتصادی شد

دولت به جای معالجه سریع آن دست به تشدید انقباض به منظور دستیابی به تورم تک رقمی زد

در ادامه از افزایش شدید سود بانکی حمایت کرد ( چون دولت مردان بخصوص رئیس بانک مرکزی خود ذینفع بودند چند درصد از سهام بانکهای خصوصی در مالکیت داشتند)

و از طرف دیگر گشایش اقتصادی به نتیجه مذاکرات برجام  پیوند زد

بعد از به ثمر نشستن ( مذاکرات طولانی برجام ) دست به سیاست حمایت از نرخ دولار گرفت و مانع ریزش قیمت دولار در بازار شد و سخت مقابل افت قیمت دولار مقاومت کردند

بعد از تشدید شدن رکود و مزمن شدن بیماری  بانکها به گل نشستند 

باز دولت به جای اعتراف به مشکل  ؟  و سعی در حل آن روش کتمان در پیش گرفت

و برای گذران امور دست به پرداخت هزینه ها از حساب بانکها زد و رشد شدید بدهی دولت یه بانکها را موجب شد

سپس به بازار مالی رو آورد و با فروش اوراق قرضه (اوراق خزانه این اواخر بنام سخاب)با سودهای نجومی دست به تسویه صوری بعضی از بدهیها زد و حتی به بازار مالی به عنوان صندوق جدید مالی دولت چشم طمع دوخته ( نگاه کنید به نظر آقای عبد تبریزی در مورد بازار مالی و دولت)

تمامی این حرکات و کتمان ورشکستگی مالی ( بانکها و موسسات مالی) نشان از ابن دارد

که دولت در صدد حل مشکلات اقتصادی کشور نیست فقط می خواهد گذران امور کند

تا چهار سال دوم هم به پایان برسد؟

بعد هم هرچه شد شد؟

دولت بعدی چه مشکلاتی خواهد داشت و محکوم به نیستی خواهد بود برایش فرقی نمی کند

لذا این دولت خود را "مستاجر" می داند برای حل مشکلات اقتصادی هیچ کاری نخواهد کرد

 باتلاق ورشکستگی بانکها و بیمه ها و صندوق های بازنشستگی همه چیز را  در خود فرو خواهد برد

لذا این نظام سیاسی است که باید دخالت کند و مشکل حل کند

به همین خاطر بود پیشنهاد حل موضوع از طرف رهبری را مطرح کرده ام 

در واقع غیر از این چاره ای نیست؟

و گرنه در چهار سال بعد با بدهی دو برابر دولت به بانکها و بانک مرکزی ( 1000) تریلیون تومان

با 20 میلیون بیکار و 20 میلیون حاشیه نشین  و  مهاجرت وسیع مشکلاتی که شکل اعتراضات سیاسی دارد  روبرو خواهیم بود که حل هر کدام ده برابر اکنون هزینه و وقت می خواهد .

تازه اگر راه حلی باقی مانده باشد؟

همه این حرکات نشان از این دارد دولت خود را صاحب خانه نمی داند

و اصلا در فکر التیام زخمهای اقتصاد کشور نیست همچو  مستاجر در فکر استفاده و رفتن است

همانند دولت احمدی نژاد مشکلات تلمبار شده را جا می گذارد 

بعد هم طلب کار می شود؟ 



  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

در یک اقتصاد سالم مقدار سود و بازده کار مشخص و مکفی ( کفایت کننده مخارج ) است

مثلا یک باربر ایستگاه راه آهن می گوید بابت هر چرخ که بار حمل میکنم 1000تومان دستمزد می گیرم تا شب 50 تا 60 بار این چرخ حمل بار پر و خالی می شود در مجموع روزانه پنجاه هزار تومان تا شصت هزار تومان در آمد دارم این درآمد تکافوی مخارج زندگی را میکند.

همینطور فروشنده یک مغازه از سود فروش  روزانه یک تولیدی کوچک یک کارخانه تولید کننده شیر و لبنیات

و حتی یک تولید کننده بزرگ صنعتی همه مشغولند و همه راضی رشد هم بتدریج آهسته آهسته بدست

می آید.

اما در یک اقتصاد مریض مانند کشور ما هیچ چیز و هیچ کس سر جای خودش نیست و همه ناراضی هستند.

بیشتر این مشکلات بر می گردد به دخالت ناشیانه مسئولین در این چرخه اکثر مسئولین نالایق هستند و نا آشنا به کار ( این مشهود ترین مشکلات کشور است)

یک مسئول نرخ گذاری گوشت مرغ اعلام می کند مرغ باید 5900 تومان بفروش برسد

و بر این درخواست خود پافشاری هم می کند (زور هم بکار می گیرد )

سیستم بازرسی و جریمه فروشگاه های پروتئین بکار می گیرد عده زیادی جریمه می کند

حتی بعضی مغازه ها پلمپ می شوند

اما اینکار هم جواب نمی دهد نرخ بازار بیشتر از 5900 هست و حتی افزایش هم دارد

کجای کار معیوب است مشکل خود همین مسئول است

بیاید این موضوع را بررسی کنیم ببینید طرف چقدر درک و فهم کار دارد.

آقا مسئول بزرگترین اداره دولتی نرخ گذاری کشور است

سابقه کار دوازده سال دانش آموز بوده دیپلم گرفته بعد یکی دو سال درجا زدن در یک دانشگاه 

علوم انسانی یک لیسانس ناپلئونی ( با حداقل نمره و التماسی ) گرفته است

بعد هم نور چشمی فلان مدیر کل بوده در یک شرکت دام و طیور وابسته به دولت استخدام شده

چون کار بلد نبوده شده مسئول روابط عمومی شرکت تازه بیشتر مراجعین این روابط عمومی را همان سرایدار قدیمی شرکت راه می انداخته چون تجربه برخورد با مردم زا داشته این اقا فقط مترسک سر 

جالیز بوده است

بعد هم در به تخته خورده آقا منصوب شده به مدیر کلی فلان و بهمان 

در انبان تجربه هم هیچ تجربه و اطلاعات از کاری که به ان منصوب شده ندارد

حالا یک جوجه مرغ یک روزه 2000 تومان قیمت دارد با پنج کیلو دان کیلویی 2000 تومان با تلفات بالای

%20 وزنی معادل دو کیلو پیدا می کند   

مراقبت دامپزشکی هزینه گرم کردن سرد کردن و هزینه های جانبی این مرغ هزینه تولید هر کیلو مرغ به 6000هزارتومان می رساند

خوب این وسط سود این مرغدار چه می شود حداقل باید پانزده تا بیست درصد ( عرف جهانی سود)

برای او در نظر گرفت پس حداقل نرخ مناسب یک کیلو گوشت 7000 هزار تومان می باشد

این مشکل بی تجربه بودن مسئولین بزرگترین درد جمهوری اسلامی بوده در این چهل سال گذشته بوده است

مشکلی که نه تنها حل نشد بلکه عود کرد؟

امروز رئیس جمهور ما فاقد تجربه است ( تجربه اقتصادی ندارد تجربه کار در جامعه ندارد)

در محیط مصنوعی مدرسه دانشگاه و مجلس بوده تمام مدت عمر 

از آن بالاتر نمی داند که نمی داند؟

خود را عالم دهر می شناسد و به علت دستمالهای گوناگون بزرگتر و بالاتر از همه 

یک قسمت عظیم گناه هم مال این دستمال بدستان چابلوس اطراف است

خدا وکیلی چه کسی روبروی او می ایستد و میگوید آقای روحانی شما در اینجا اشتباه می کنید

در واقع هیچکس حداکثر اطرافبان جرات کنند در لفافه یک موضوع کوچک مطرح کنند آنهم 

باعث دلخوری می شود و نتیجه ندارد ( ساختار مریض ادارات و دولت بدون شکایت و اشتباه پذیری )

یکی از مشکلات ما همین دموکراسی کور است

در هند یک نماینده مجلس باید از کوچکترین نقطه شروع کند اول نماینده چند نفر بعد در حین کار به نماینده گی 1000 نفر و در سری بعد باید انتخاب شود از طرف یک محله

در حین انجام کار شخصی و کسب یا کارگری به نمایندگی از چند محله و بعد نمایندگی بخش بعد نمایندگی شهر به همین خاطر سالها تجربه و کار زمان ارتقاء به مجلس یا مجلس قانون گذاری

پیدا می کند. بهرحال اکثر کار کشته و از زندگی مردم اطلاع دارند

لذا سمت های دولتی هم از بین همین اشخاص انتخاب می شود

اگر چه آنها هم مشکلاتی دارند اما این مشکل در باغ نبودن سیاست مداران ایرانی در بین شان نیست

بگذریم داشتیم بررسی می کردیم هیچ چیز و هیچ کاری سود ندارد در این اقتصاد مریض

اجاره مغازه سود ندارد اجاره ها بالا هستند گردش کار پایین مالیات سنگین بیمه شهرداری عوارض

هیچ حاشیه کار باقی نمی گذارند

کارگری خوب کاری نیست حتی ساخت و ساز هم نیست طرف برود عمله گی

استخدام و کارگری کارخانه هم که مرده

پس چی باید افتاد مرد شاید مردن هم جالب نباشد هزینه کفن و دفن مراسم بیشتر از عروسی است

از یک دستفروشی ساده تا ساخت بزرگترین مرغداری کارخانه و ..............

هیچ کدام حاشیه سود ندارند حتی هزینه کار و مخارج سربه سر هم نمشود

این دست پخت اقتصاد کشور است

روی ثبات هیچ کاری نمیشود حساب کرد

کجای دنیا اینقدر فشار بر مردم است مگر مردم هزینه ندارند مگر مردم نمی خواهند زندگی کنند؟

سود مرده است تشریف بیاورید برویم کفن و دفن "سود" بازدهی

یک سردخانه دار بزرگ و عظیم کار را تعطیل کرده و محل سردخانه را متروکه فقط یک نگهبان داشت

می گفت هر روز دادگاه و یک مشکل دارم حتی تعطیلی کار مشکل عدم سود دهی و ضرر زیان تمام نکرده بود هیج مشکلات بیشتری بوجود آمده بود.

این برنامه و داستان کار در کشور است

ببینید احمق ها چنان کار را کلاف سر در گم کرده اند که قیمتها را پایین نگه دارند

و قیمتها سود بانکی بالا نگه دارند

خوب قیمتها پایین ماند چه شد هیچ کاری نمی شود کرد این آدرس عوضی دادن به اقتصاد نتیجه اش

ورشکستگی کل مملکت است

لطفا نرخ واقعی هر کالا خدمات اعلام و درخواست کنید و گرنه ملت همچون کوبا سر مرگ اعلام باید بکنید نشد نبود اشتباه کردیم نمی شو د

  

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

بازی موش گربه مجلس ( گروهای مخالف روحانی ) با رای اعتماد وزیران یکی از مصیبتهای اقتصاد ایران است

این رای اعتماد پل صراطی شده تا گروهای از مجلس افراد مورد نظر را در مقام وزیر جایگزین کنند؟

گاهی چنان شروطی برای انتخاب وزیر گذاشته می شود  که حتی کل نظام از بدو انقلاب تاکنون در حل آن موضوع مشکل داشته است؟

اگر چه وزیر باید برنامه های خود را در مجلس ارائه کند باید از کارنامه خویش دفاع کند

اما گرو کشی سیاسی اصلا مناسب وضعیت اقتصادی کشور نیست

همان بازی که یک وزارتخانه را مدتهای مدیدی بدون وزیر باقی گذاشت

این کار اکثریت یا اقلیت در مجلس دقیقا شبیه پدر است که فرزندش را از دانشگاه رفتن منع کند 

امروز بارزترین مشکلات کشور از نداشتن برنامه رنج می برد نه دولت و نه وزیر پیشنهادی برنامه مدون روی میز ندارد

چند جمله یا چند کار اساسی را می توانند برشمارند اما برنامه مشخص و زمان بندی شده ندارند 

پیشنهاد به مجلس اینست شما یک برنامه روی میز بگذارید؟

بعد هم مصرانه از وزیر بخواهید آنرا عملیاتی کند.

نمی خواهد یک برنامه مدون پانصد برگی روی میز بگذارید

یک برنامه بیست بندی با زمان اجرایی یک یا دو سال 

بعد هم با کمک سیستم نظارتی مجلس روز به روز برنامه را پیگیری کنید 

هر انحراف با کارت زرد گوشزد کنید

و استنکاف وزیر از اجراء با کارت قرمز پایان دهید 

این برنامه کوچک هم وزن و اعتبار مجلس بشدت در اذهان عمومی بالا می برد 

و هم شاید سر و سامانی به این آشفتگی اقتصادی داده شود؟  

  • حسین تاج احمدی