اقتصاد بدون نفت یک افسانه ای تاریخی برای ملت ایران شده است؟
این مقاله در تاریخ مهر ماه 1396 منتشر شده بود به علت اهمیت امروز مجددا منتشر می گردد.
از یک سمت دولتمردان به علل زیادی حاضر به رها کردن این گاو شیر ده به نفع ملت ایران ( بخصوص آیندگان) نیستند از سمت دیگر در جبهه نبرد با استکبار جهانی اکنون رها کردن این وابستگی الزامی است
و گرنه گزینه کیش و مات رو در روی ملت نشسته است؟
دیگر یک انتخاب نیست ؟ یک الزام صد در صد و گریز نا پذیر است؟
یک جام زهر است باید نوشید هر دولت مردی که در اجراء آن تعلل و سستی کند گناه عظیم برابر گناه نگهبانان تنگه احد ( در صدر اسلام جنگ احد ) مرتکب شده است؟
این صغرا و کبرا قضیه؟
اما چگونگی اجرا این اقتصاد بدون نفت باعث مطرح شدن پیشنهاد های مختلفی شده که بعضی در نوع خود جالب هستند اما قسمت فراموش شده اغلب آنها اینست که این گزینه های پیشنهادی اکنون کارآیی ندارند ؟
چون همگی مطرح می کنند باید اقتصاد به بخش خصوصی واگذار کرد اقتصاد تولید محور باید ایجاد کرد
اما تقریبا هیچ کدام اکنون راهی برای تامین بودجه جاری ندارند؟
دولت امشب باید پرداخت داشته باشد؟
حالا بخش خصوصی جان بگیرد تا بشود در آینده از آن مالیات گرفت راه حل مشکل نیست ؟
اصلا" آنچه که باعث شکست دولت مصدق شد همین بودجه بود؟
باقی زیاد موثر نبودند؟ شکست در اقتصاد باعث شد مصدق زانو بزند؟
باقی داستان بافی ها را بشنوید باور نکنید؟
کل نهضت ملی شدن نفت در جبهه اقتصاد به گل نشست؟ واین شکست باعث اختلاف در جبهه داخلی شد؟ شکست مطلق مصدق در جبهه اقتصاد و تحریم نخریدن نفت بود؟
مصدق از کودتا چیان شکست نخورد
آنچه مصدق را به سوک و تسلیم واداشت شکست اقتصادی بود؟
اما طرح من برای اقتصاد بدون نفت یک پکیج است و باید همگی یک جا اجراء شود؟
و امتیاز آن اینست که می تواند اکنون هزینه های دولت و هزینه های عمرانی پوشش دهد
آن هم نقدی ؟
قبل از مطرح کردن این طرح دوست دارم خوانندگان این وبلاگ در جریان باشند متاسفانه مطلب من به شکل گسترده مورد سرقت و کپی قرار گرفته است ؟
حالا چند جوان برای قپی در کردن چند تا مطلب کپی کنند مسئله ای نیست؟
اما کپی دامنه دار و وسیع و بنام خود چاپ کردن و حتی دزدی مطلب و بنام خود مطرح کردن
آن هم از استادید بزرگ؟ و دولت مردان بزرگتر ؟
سخت مرا می آزرد؟ گاهی فکر می کنم دوباره گوشه سکوت اختیار کنم و لب فرو بندم ؟
اما فکر مردمان فقیر در گوشه و کنار کشور مرا سخت به خود مشغول کرده است؟
حتم دارم اگر این راه حل ها را مطرح نکنم احد ناسی آنرا مطرح نخواهد کرد؟
حتی به فکر جن هم نمی رسد مطرح کند؟
این راه حل جدید است لذا از خوانندگان محترم تقاضا دارم با توجه به زمان انتشار کمک کار ما باشند؟
حداقل افشاء کنند؟
اگر چه بعضی از کپی ها به فاصله چند دقیقه انجام می گیرد؟
لازم می دانم در اینجا از کسانی که امانت دارانه این مطالب در وب سایت خود با درج منبع منتشر می کنند تشکر کنم تشکری به اندازه آب زلال دریا ها و اقیانوسها؟ غلام همت آنم که زیر چرخ کبود هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است.
اما طرح؟
لازمه اجراء این طرح دو پیش نیاز است که باید انجام شود؟
1- طرح واردات کالا فقط با ارز صادراتی
هر کسی که می خواهد کالای به کشور وارد کند باید ارز از صادر کننده کالا یا خدمات خرید کند و اسناد آنرا که به تایید بانک رسیده باشد به گمرک ارائه دهد؟
این طرح اگرچه باعث بالا رفتن قیمت ارز خواهد شد ولی مشوق صادرات هم هست
و در واقع یک بالانس اتوماتیک بین تولید داخل و تولید خارج بوجود خواهد آمد؟
و پیغام آن شور و شادی به تولید کننده داخلی و دریافت عادلانه تر پاداش ( مالی ) خواهد بود؟
و برای تولید کننده خارجی مانع و پیغام گرانتر تمام شدن خواهد داشت.
این طرح دولت از عرضه ارز نفتی به بازار معاف خواهد کرد
حتی کسانی که میخواهند مسافرت خارج از کشور داشته باشند باید ارز صادراتی خرید کنند؟
آنوقت خواهیم دید چقدر مردم در مسافرت به خارج محتاط تر خواهند شد؟
بله این طرح گرانی ارز صادراتی را بدنبال خواهد داشت اما ثمره کار عظیم و بسیار پربار خواهد بود؟
و اگر با سیاست آسان گیری مالیات و کسب کار مترادف شود بسرعت قیمت ارز صادراتی تنزل پیدا خواهد کرد؟
2- حذف پول کاغذی؟
چرا حذف پول کاغذی چون گلوی گردش کالا و خدمات و حتی قاچاق در گردش مالی است؟
دور از دست دولت و مالیات این حذف پول کاغذی دولت قادر می سازد به راحتی مالیات خود را وصول کند
اصلا" دیگر نیازی به اداره ممیزی نیست نیازی به کمسیون نیست نیاز به ارزیاب نیست
نیاز به این اداره های عریض و طویل نیست مقدار مالیات در گردش الکترونیک هر مقدار که باشد فقط یک در صد آن به عنوان مالیات از تمام اشخاص و نیم درصد از کارخانه تولیدی درجا و نقد در هر تراکنش
توسط دولت برداشته شود؟
اصلا هیچ مغازه ای و هیچ فروشگاه و موسسه خدماتی نیاز به پرونده مالیاتی دیگر ندارد؟
فقط دولت باید به قانون بازی گردن بنهد و فقط یک درصد ؟
تمام قوانین مالیاتی دیگر باید نقض شود و دیگر هیچ مالیات دیگری معقول نیست؟
یعنی هر مالیات دیگر اصل این مالیات به زیر سوال خواهد برد؟
چون این مبلغ هم زیاد است و هم آنی وصول می شود و هم منصفانه است
در واقع یک مغازه دار فروش می کند یک درصد پرداخت می کند برای خانه اش خرید می کند یک درصد پرداخت می کند ,و این چرخه ادامه دارد الا ماشاالله ؟
اما یک حقوق بگیر در مجموع یک میلیون حقوق میگیرد همان ابتدا ده هزار تومان مالیات می دهد؟
بعد هم این پول بتدریج در ماه خرج می کند باز هم فقط ده هزار تومان مالیات می دهد؟
اما بنگاهی که در روز سی میلیارد تومان فروش دارد؟
همان روز سی میلیون تومان مالیاتش پرداخت می شود؟
بعد چون این پولها بتدریج دریافت می شود و مبلغ آن کشنده نیست جزئی است حساسیت برانگیز نیست ؟
و هم اینکه مالیات فقرا بشدت ناچیز و مالیات ثروتمندان منصفانه است ؟
همان بنگاهی که روزی 30 میلیارد فروش دارد در ماه 900 میلیون مالیات و سالانه حدود یازده میلیارد تومان مالیات پرداخت می کند؟
دیگر وزیر وکیل ندارد بنیاد و بردار وزیر و قاچاق چی و اوراق فروش پزشک و متخصص غیره و غیره ندارد یک نرم افزار ثابت از همه کسر می کند؟
نتیجه شب به شب معادل هفت برابر اکنون مالیات وصول می شود آن هم نقد؟
لذا باید مالیات ارزش افزوده هم کنسل شود.
اما راه کار باید بتدریج این حذف کامل پول کاغذی انجام شود
قدم اول حذف تمام چک پولهای در گردش قدم دوم گسترش زیر ساخت ملی برای ارسال تراکنش ها به بانک مرکزی اکنون در ساعات شلوغ و پر ترافیک اکثر پوز ها و درگاههای الکترونیک از کار می افتند؟
لذا باید تعداد پوزهای دست مردم نیز بشدت افزایش یابد حتی به تعداد بیش از 400 میلیون؟
قدم دوم پس از فراهم شدن زیر ساختهای ارتباطی حذف اسکناس های درشت و سپس طی یک دوره سه سال حذف کامل پول کاغذی ؟
حال چون شرایط در روستا ها و جاهای دور دست فراهم نیست وجود سکه های رایج تا ده سال آینده هم بلامانع است؟
قدم بعدی گسترش سریع بخش خصوصی و کارخانه های تولیدی است که باید و الزاما گسترش یابند؟