داستان اقتصاد ایران قصه غم انگیزی است سرشار از بگیر ببند و دخالت زور داران محلی و حکومت داران مختلف بوده است
بعد از حمله مغول به ایران در واقع اقتصاد ایران محل تعرض و تاخت و تاز قرار گرفت؟
آنچه در حکومتهای بعدی هم دیده شد به نوعی کپی برداری از حکومت مغولان بود؟
متاسفانه مردم ایران هم که از آن سالهای جنگ و جنایت جز درنده خوی و وحشی گری چیزی ندیده بودند
خاطره تلخ همواره در ذهن خویش نگه داشتند همین موضوع باعث شد هیچگاه بخش عامه ایران از سرمایه گذاری و آوردن ذخیره و سرمایه خویش به میدان خودداری کند ؟
نقل است در حادثه ای در کرمان کوزه ای پر از سکه های طلا کشف شد بعد از تحقیق مشخص شد این سکه های رایج 400 سال پیش بوده اند.
همین موضوع هم دستمایه شاعران شد تا اگر پنج انگشت داری یکی را مخفی کن؟
در سالهای دراز هم حکومت داران به بهانه های مختلف دست به غارت و توقیف سرمایه اشخاص زدند؟
و همین نا امنی یک خاطره بد و تلخ در ذهن تاریخی ایرانیان باقی گذاشت و رضا خان هم که روی همه را سفید کرد؟
در این اواخر بعد از پیدا شدن نفت در ایران حکومتها کمی مردم رها کرده و به سراغ نفت رفتند
تا کمی مردم آسایش پیدا کنند
وگرنه تاریخ چند هزار ساله ما ایرانیان باید صنعت گران هزار ساله یا حتی دو هزار ساله هم داشته باشیم
همانطور که در ژاپن و آلمان 400 ساله هم داریم؟
یکی از آثار انقلاب اسلامی باید این می بود که بخش خصوصی اطمینان کند و سرمایه خود را به میدان بیاورد؟
اما متاسفانه داستان مصادره اموال بصورت غیر عادی شروع شد و هنوز هم ادامه دارد
ببینید قبلا هم توضیح داده ام من با مصادره اموال هزار فامیل و وابستگان پادشاهی موافق بودم اما این پرونده باید مدتها قبل بسته می شد اصلا" داستان مصادره به هر نحو و صورت باید بسته شود
حتی اداره های کشور اعم از مالیات اداره کار و شهرداری بدون اجازه دادگاه یک چوب جارو هم نباید و نتوانند از اموال مردم یا شرکتی توقیف کنند؟
این رویه آثار و نعمتهای بی شماری دارد که هزار برابر تمام مصادره شده های از اول انقلاب تا کنون ثمره و منفعت ببار می آورد.
پس از انقلاب هم داستان مخفی کردن سرمایه ها ادامه پیدا کرد اگرچه در مقاطعی بعد از جنگ آزادی اقتصادی به مردم داده شد اما شعارهای بگیرید مصادره کنید سرمایه داران خونخوار نگذاشت؟
آرامش روانی به جامعه باز گردد
بعد هم دولتها نتوانستند قوانین و مقررات ساده و مثمر تدوین کنند؟
اگر هم اوائل یک عدالت نسبی در توزیع وام برای تولیدی ها وجود داشت به تدریج این وامها به نور چشمی ها واگذار شد در واقع بعد از سال 1370 با یک کودتا از طرف دولتی ها و مجلسی ها ی نور چشمی بر قرار شد جز به خودی ها هیچ امتیاز و وامی به مردم داده نشد
همه امتیازات برای واردات و جواز تاسیس کارخانه به عده ای خاص داده شد ؟
مردم عادی هر قدر هم لیاقت داشتند به بازی گرفته نمی شدند؟
از اینجا بود که داستان مهاجرت سرمایه ها آغاز شد
در واقع این نا امیدی از حکومت جمهوری اسلامی باعث شد که مردم چراغ سبز ترکیه امارات اروپا آمریکا را لبیک گفتند
در سالهای قبل از هفتاد مهاجرت سرمایه و اشخاص نوعا محدود به وابستگان رژیم شاه بود و محدود
اما در سالهای هفتاد به بعد همه دنبال پارتی آخوند می گشتند تا برای آنها یک مجوز بگیرد ولو مجوز کوچکی برای یک کارگاه
این اسف انگیز است همه چیز محدود به عده ای خاص باشد
این یعنی کودتا در اقتصاد ؟
رهبری کشور اداره کشور به مجلس و دولت واگذار کرده است بعد هم اینان کل اقتصاد دو دستی تقدیم عده ای خاص کرده اند
اینطوری شد که سلطان شکر و قند و قاشق چنگال و روغن نباتی به وجود آمد
اینطوری شد که موافقت اصولی کارخانه ها به پنجاه میلیون تومان آن وقت ارتقا یافت؟
این کودتا ی خواص بود که آمار 99/4 درصد بی چیز و شش صدم درصد تریلیارد ر روی دست جمهوری اسلامی ایران گذاشت ( این آمار بانک مرکزی است )
حالا بیش از نود نه درصد اقتصاد شما تقدیم خواص کرده اید تا در توزیع امکانات و مجوز ها یک عدالتی بر قرار نشود داستان همین است؟
این داستان وزیری است که مقابل کمسیون امنیت ملی می نشیند و می گوید جمع ثروت من فقط 870 میلیارد تومان است ؟
این آقا چه میداند مسکن مهر بدون آب و برق یعنی چه ؟
این آقا چه می داند تخریب تنها مسکن 38 متری در حومه روستا بعنوان غیر مجاز یعنی چه؟
حتی اسرائیل در حمله به غزه از تخریب حاشیه نشین ها خودداری می کرد؟
فکر نکنید این داستان است ؟
ما در بعضی جاها از اسرائیل بدتر عمل کرده ایم؟
تازه این سرمایه های مانده در کشور است و سرمایه های خارج شده بسیار بیشتر از این آمار هستند
آری کشور کودتا زده ؟
رکود ناشی از چپاول سرمایه های یک کشور است؟
- ۹۶/۰۷/۱۷