این سوالی است که مرتب از من می پرسند این راه حل های شما خیلی انقلابی و غیر عادی است ؟
می دانم تقریبا اکثر اقتصاد دانان پیشنهاد های رفرمی دارند برای نجات اقتصاد ایران
مثلا دولت کوچکتر شود
مالیات ها افزایش پیدا کند
قیمتهای سوخت و غیره افزایش یابد
از هزینه ها کاسته شود و پیشنهادهای از این قبیل؟
اما شما آمده اید یک دفعه پیشنهاد تغییر زمین بازی و بازیکنان و سر مربی داده اید؟
بگذارید پاسخ با یک مثالی شروع کنم در حالت معمول آب گرفتگی سطح معابر شهری و حتی بعضی از خانه ها به عهده شهرداری است ؟
هرگاه چنین رخ دادی در شهرها بروز کند شهرداری موظف است نسبت به تسهیل و رفع آب گرفتگی اقدام کند.
حالا اگر در یک شهری سیل بیاید و تمام و یا قسمت اعظم شهر سیل و آب گرفتگی رخ دهد؟
اینجا رفع سیل گرفتگی از دست شهرداری ساخته نیست بصورت معمول در همه دنیا یک کمیته ویژه بحران تشکیل می شود و از تمام نیروهای موجود نظیر آتش نشانی ارتش هلال احمر ( صلیب سرخ)
و حتی نیروهای داوطلب و کمک می گیرد و تحت فرماندهی واحد اقدام به مقابله با این سیل گرفتگی می شود
حتی ممکن است یک سر لشکر در مقام یک آتش نشان یا پمپ چی تخلیه آب یک مکان عمومی خدمت کند آن هم زیر نظر یک غیر نظامی و مسئول کمیته ویژه
این عادی ترین نوع برخورد با چنین حجم مشکل است؟
اکنون که جنگ اقتصادی تمام شهر ها و تمام کشور در نوردیده است
و خسارت عظیمی ببار آورده است
از یک سمت افت شدید گردش مالی و پایین آمدن قیمت جهانی نفت از سمت دیگر بی تدبیرهای مکرر
و خشک سالی و بیکاری فزاینده و سیل عظیم بیکاران و حاشیه نشینان و سیل اسیب های اجتماعی اعتیاد فحشا و اراذل اوباش و سیل فرار سرمایه همگی نشان از جنگ اقتصادی تمام عیار و بلای بزرگتر از هر سیل و بلای طبیعی دارد
بحران اقتصادی که نیمی از اقتصاد ایران نابود کرده و اگر دیر بجنبیم تمام اقتصاد ایران نابود خواهد کرد
از سمت دیگر اقدامات نا کافی دولت
و تشکیلات معمول اقتصادی که قادر به مقابله با اینهمه خسارت اقتصادی نیست
این اقدامات دولت مانند این است که در مقابل آش سوزی عظیم یک جنگل کاسه کاسه آب بریزیم
لذا لازم است از یک کار انقلابی و ویژه مدد گرفت؟
باید از تشکیل کمیته ویژه بحران ( ستاد فرماندهی جنگ اقتصادی ) استفاده کنیم
این عادی ترین نوع دفاع است تشکیل این ستاد بصورت انقلابی و یک پارچه است
و بسیج امکانات و کمک همه واحدها حتی ارتش در چنین مواقعی یک امر لازم و عادی است
حالا سوال اینجاست عدم تشکیل یک نیروی مبارزه با این خسارت عظیم اقتصادی
خود کاری غیر معمول است که ظن ( شبه خیانت ) دارد
نه تشکیل آن لذا این کار در تمام دنیا لازم و قابل انجام است؟
حالا منافع چه کسانی حکم می کند چنین چیزی نباشد؟
درک وسعت خسارات و وسعت برنامه های دشمن لزوم تجدید نظر را حیاتی کرده است
- ۹۶/۰۷/۱۸