بعد از مدتها دولت کمی به سر عقل آمده و یک قدم جلو گذاشته است حق داده صادر کننده ارز خودش را بفروشد
اما فقط بیست درصد آن را و خریدار هم حق پیدا کرده برای واردات کالای نوع سوم از این صادر کننده ارز به نرخ ثانویه (ترجیحی) بخرد ؟
از اینکه دولت کمی به خودش فشار داده تا واقعیتها بپذیرد باید احسن گفت .
اما این تقلید کور کورانه از پیشنهادات این راهبرد (راهبرد شماره 177 ) به دلایل زیر هم اکنون محکوم به شکست است.
اول اینکه دولت از موضع بالا دستور فروش 20 درصد ارز حاصل از صادرات داده حتما بقیه را با نرخ 4200 باید بدهد به دولت و این شدنی نیست جامع نیست در برگیرنده تمام صادر کنندگان نیست.
دوم خریدار کجا باید فروشنده را پیدا کند؟
سوم هر خریدار حجم مشخصی ارز نیاز دارد کجا با بیست درصد فروشنده تنظیم می شود ( تنظیم سقف خرید برای هر دو بسیار مشکل است)
چهارم اصلا ارز فیزیکی در کار نیست ارز حواله ای هم مشخص نیست از چه مبنا و مرکزی باید حواله شود.
پنجم بقیه خریداران مانند مسافران و بیماران و غیره از کجا باید ارز تهیه کنند؟
ششم دایره خریداران ارز هم فعلا عملیاتی نیست چرا نرخ واقعی این خرید و فروش مشخص نیست؟ همینطور مسکوک یا حواله بودن ؟
هفتم مرکز این خرید فروش کجا هست؟ داخل بانکها یا صرافی ها یا خیابان .
و موارد زیادی سوال روی زمین است اما همین 7 مورد این طرح خاک کرد نیاز به ادامه مطلب نیست؟
بعضی از دولتی ها آنچنان روی ابرها حرکت می کنند انگار هر چه آنان می گویند همان باید باشد
خیر آقا یا خیر آقایان آنچه روی زمین است باید سامان داد نه طرح در خیال شما را؟
این نشان از نخوت خود بزرگ بینی دور بودن از واقعیات و نگاه رضا شاهی دارد.
این حرکت ناپخته چون نمی تواند به سرکشی ارز خاتمه دهد در واقع کاتالیزوری برای افزایش دوباره قیمت ارز خواهد بود
در واقع سلسله حرکات اشتباه در دولت و بانک مرکزی ادامه دارد.
- ۹۷/۰۴/۱۹