راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

این وبلاگ تلاشی است برای مطرح کردن راه های توسعه اقتصادی به سبک ایرانی اسلامی

کلمات کلیدی

اقتصاد بدون نفت هم اکنون

هلندی سرگردان یا کشتی سرگردان

شوک درمانی اقتصاد

نقل و چاپ محتویات این وبلاگ با درج مبدا بلامانع است

طغیان فروپاشی اقتصادی

به کور می گوییم عین علی

آقای روحانی با کلید آمدید با "قفل مطلق" کشور می روید

"مختال فخور"

نه اصول گرایان ما اصول گرا هستند نه اصلاح طلبان اصلاح طلب

دومینو ورشکستگی زنجیره ای

کوتوله های سیاسی نه "کودکان سیاسی"

( فرهنگ لجبازی احمدی نژادی)

عدالت اقتصادی از اولین درخواست انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه بود

و گرنه همچنان درجا خواهیم زد

الحاق چهار وزارتخانه اقتصاد تجارت صنعت معدن به رهبری

آمریکا وجود دو ژاپن در آسیا تحمل نخواهد کرد

تا همچنان برای خودشان ماهی صید کنند؟

منافع ملی کیلو یی چند است

اندیشکده استراتژیک مطالعات

فاجعه فرو ریزی اقتصادی بوقوع خواهد افتد لطفا بر سر

تقسیم غنایم اینقدر نزاع نفر مایید ( غنیمت تقسیم وزارت خانه ها )

شده

خلاصه انقلاب هیچ اسلام هم قربانی سود جویان داخلی

امروز اعلام عفو عمومی کنیم

امام علی (ع) دشمنان خود را می بخشید دست به مصادره بابت مالیات نزد

تبلیغات کردید "ایران "همچون لیبی تسلیم شد

آن گربه بچه کوچک ( جغرافیای ایران) اکنون پلنگ بزرگی شده

زلزله آسمانی یا زمینی یا سیاسی بیرون بریزد

سیاست فرغون های موتور دار

جان ملت گروگان این دو کارخانه مونتاژ کرده ایم

بایگانی

۱۳ مطلب در تیر ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

نامه دیروز آیت الله موسوی خوئینی به رهبر انقلاب باید یک نقطه عطف برای تغییرات سیاس ی بدانیم .

اگر چه جناح اصول گرا به شدت بر علیه آن موضع منفی گرفت و با آتش تهیه سنگین کیهان و سرمقاله آقای شریعتمداری به این نامه حمله کرد؟

من این نامه را تغییر بزرگی در کشور می دانم  در واقع از آن به منزله "گزارش شکست" برای تغییرات مطلوب در آینده نزدیک خبر می دهم.

باید تلقی بسیار مثبتی از این نامه داشت این نامه حاوی نکات بسیار مهم است که در ذیل شرح خواهم داد.

اما عکس العمل جناحهای سیاسی اصول گرا و اصلاح طلب را بسیار احساسی و ناروا می دانم؟

آیا همه آنچه بر سر کشور آمده فقط تقصیر اصلاح طلبان است؟

ما می دانیم آنچه بر وضعیت کنونی کشور می گذرد حاصل بی تدبیری و گناه هر دو جناح کشور است.

هر دوجناح در آنچه پیش آمده کم و بیش مقصر هستند؟

آیا احمدی نژاد در مشکلات فعلی کشور سهیم نیست آیا مدیریت های جناحی در مناصب خاص اصول گزایان فاقد عیب و مبرا از اشتباه بوده  در حالیکه اینگونه نیست همگان می دانند هر دو جناح در بوجود آمدن فجایع امروز سهیم هستند.

این نوشته بدنبال اعلام درصد مجرمیت یا درصد بیشتر یا کمتر برای هر کدام نیست.

اما محرز هر دو جناح دیدی خودی و غیر خودی را در دیدگاه خود داشتند هر دو تصرف سمت ها را یک غنیمت جناحی می دانستند .

صرف نظر از اینکه طرف صلاحیت دارد یا ندارد یا کاندید رقیب اصلاح تر است ؟

هیچ گاه دید اسلامی قرآنی بر دو طرف حاکم نشد؟

هر دو یک روحیه خود پرستی را دنبال کردند.

هیچ گاه به اشتباهات خود اعتراف نکردند هر دو  در زمان زمانداری مدیریت های بسته و دیکتاتوری را دنبال کردند ؟

هیچگاه به خرده گیری و نقایص شیوه کارشان توجه نکردند که هیچ سرکوب هم کردند ؟

در مقطعی زندان تکفیر و طرد اولین دستمزد نقد کنندگان بود؟

هر دو مجرم و دخیل در بوجود آمدن مشکلات فعلی هستند.

اصلا چرا باید جو فرافکنی و اتهام زنی اینقدر شدید باشد؟

چون در چنته چیزی نیست ؟

نه اصول گرایان نه اصلاح طلبان مشتاق و فریفته قدرت هیچ برنامه و اصولی برای کشور ندارند.

آقایان اصول گرایان با همه ادعا بیش از یک ماه است مجلس در اختیار گرفتند چه کاری کردند؟

چه برنامه ای برای نجات کشور روی میز گذاشتند ؟

اصلا هیچ چیزی ندارند که عرضه کنند ( این خلاصه مطلب است )

 دو طرف مجرم فرافکن فاقد کیفیت مطلوب هستند لذا به شیوه های غیر اسلامی و ناجوانمردانه در برخوردها اتکا می کنند؟

هیچ کدام قادر به تعریف یک حرکت مطلوب از طرف مقابل نیستند؟

هر دو جناح خود را می پرستند هر دو بت خویش را می پرستند چه زشت چه زیبا بت جناحی بسیاری را کور کرده است؟

برای همین است که من نامه جناب آیت الله خوئینی را فصل خطاب تفکرات گذشته می دانم .

ایشان با نوشتن این نامه خود را کوچکتر کرده نه بزرگتر از موضع تلاش برای بهبود وضعیت رویه گذشته را نقد کرده .

این نامه رویه و شیوه مدیریت گذشته را زیر سوال برده است نه اشخاص یا حتی جناحهای سیاسی را حتی من نامه ایشان را انتقاد به رهبری هم نمی دانم چون صرحتا در آن به رهبری اشاره نشده.

پس باید این نامه را یک تلاش برای تغییر تعبیر کرد نه چیز دیگری.

بخصوص آنجا که می گوید " از نگاه مردم شیوه مدیریت در بالاترین سطح و قدرت نافذ آن "

دارد اذعان می کند به مقصر بودن شیوه مدیریت ( بخصوص رئیس جمهور) 

مفهوم این بند اینست که این شیوه معیوب است و با زبان بی زبانی خواستار تغییر آن است؟

بخصوص وقتی می گویید " اگر شیوه ای که تا کنون بکار رفته " " نتیجه محاسبات "

" صاحب نظران حق دارند درست یا نادرست این روش تذکر دهند " ؟

آخر هم تقاضا می کند اگر این شیوه محصول وحی یا نظیر آن نیست تجدید نظر شود.

این چند جمله اعتراف بزرگی است به شکست شیوه گذشته و تقاضای تجدید نظر نیز امری نیکو و پسندیده ای است باید به استقبال آن رفت؟

واقعیتی وجود دارد و آن ناشی از اینست که ما گوساله پرست هستیم .

این رئیس جمهور چه خصوصیاتی باید داشته باشد 2 جمله قانون اساسی " رجل سیاسی " کافی نیست؟

ما دقیقا چه می خواهیم ما ایده لوگ می خواهیم ما وابسته جناحی یا سیاسی می خواهیم یا یک مرد یا زن کار بلد مدیر متفکر غیر جناحی خود ساخته "جزئیات " این خواسته مشخص نیست؟

جزئیات نحوه انتخاب نحوه احراز صلاحیت کافی نیست؟

متاسفانه بسیاری از بزرگان کشور دوست دارند این جزئیات مخفی بماند تا در مواقع لزوم گنجشک خود را به جای قناری به مردم و کشور قالب کنند؟

کاری ندارد نوشتن و تصویب جزئیات بیش از "مدیر و مدبر"

این که اول باید میزان سواد عظیم تر شخص محرز شود ( نه با مدارک تقلبی یا حتی دکترا)

این که میزان تعهد به اسلام و کشور انقلاب باید ثابت شود؟

اینان کاری ندارد به شرطی که حاکمیت نخواهد از طریق قرعه کشی یا به پرواز در آوردن کبوتر و بر شانه شخصی نشستن کسی را انتخاب کند؟

همه این انتخاب به تدوین روشی عاقلانه و غیر جناحی باز می گردد؟

یکصد استاد حوزه و دانشگاه بریزید داخل یک سالن ( محبوس کنید ) تا شرایط خوبی تدوین نکرده اید کسی خارج نشود؟

ظرف 24 ساعت بهترین شیوه ها بدست خواهد آمد اگر مرد میدان هستید.

در واقع ایشان اقرار کرده ما " تسلیم هستیم " برای آنچه شما ( رهبر انقلاب ) مقرر دارید؟

کجای این نامه اشکال دارد.

نکند آقایان اصول گرا صرف اینکه این نامه از طرف یک اصلاح طلب نوشته شده با آن مخالف هستند؟

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

پایان ریاست یا پایان عمر هر شخصی زمان بررسی کارنامه اوست توسط بشر ؟

در زندگی یا ریاست چه دستاورد یا چه خساراتی داشته کجا موفق بوده کجا شکست خورده؟

آثار این موفقیت بر بازماندگان یا وراث چی خواهد بود چند سال یا چند قرن این آثار باقی خواهد ماند؟

اگر چه روحانی زنده است نمرده اما دوران ریاست او رو به اتمام است.

این رویه دنیا است که اشخاص بسیار موفق یا اشخاص بسیار زیانکار قبل از پایان دوره بررسی و قدر دانی و تشویق یا تحقیر و محکوم خواهد کرد.

بی شک روحانی در ریاست جمهوری ایران جزء دسته دوم قرار می گیرد.

اما کارنامه اساسی توسط خالق هستی با توجه به اشراف کامل خداوند تبارک و تعالی بر نفس نیت و انگیزه اشخاص بررسی می شود که کامل ترین بررسی و محاکمه است چون دروغ و تزویر در آن راه ندارد؟

اما شکست اعتقاد به غرب " مذاکره با کدخدا " و همکاری با استکبار جهانی اولین دستاورد این حکومت 8 ساله روحانی است تجربه ای گرانبار با خسارات بسیار سنگین؟

اگر فقط عدم منفعت اقتصادی را بررسی کنیم زیان 700 میلیارد دلاری روی میز قرار می گیرد در نتیجه عدم فروش نفت و تحریم؟

زیانهای ناشی از این اعتماد بسیار هولناک تر از این ارقام است زیان فرهنگی گریختن سرمایه های فکری و مالی زیان نابودی بخشی از توان تولید داخلی و تولید ملی زیانده شدن بسیاری از واحدهای اقتصادی و ورشگستگی عنقریب بسیاری نتیجه این اعتماد و گذاشتن تمام تخم مرغ های ملت در سبد مذاکره بود.

بی شک آثار زیانبار این اعتماد تا بیست سال آینده ایران را رها نخواهد کرد.

وقت کافی است بدانید تمام بودجه چهار سال آینده رئیس جمهور بعدی این قبلا توسط روحانی پیش خور شده است؟

رئیس جمهور بعدی نیامده از هم اکنون شکست خورده باقی خواهد ماند حتی در دور دوم ( هشت ساله ) هم شانسی برای رهایی از ورشگستکی ندارد.

85 میلیون انسان که بیش از هشتاد در صد آنان فقیر شده اند منتظر کمک دولتی هستند که نیامده خود ورشکست است؟

تمام حوائج انسانی مالی ارتقایی حداقل 70 میلیون انسان برای 20 سال آینده فاقد پشتوانه مالی هستند؟

بدیهی است بازار نفت هم هیچگاه به وضع سابق بر نخواهد گشت؟

هرگز ایران نخواهد توانست از فروش نفت در سالهای آتی سالیانه 200 یا 300 میلیارد دلار ارز بدست بیاورد؟

اینان جزء بدیهیات آینده محتوم دولت در ایران است.

مردمی پر خروش که انقلاب کرد برای ارتقاء وضعیت اکنون در یک پیچ تاریخی در معرض بیشترین آسیبهای اقتصادی سیاسی قرار خواهد گرفت.

اوج گرفتن دوباره آسیب های اجتماعی شروع شده .

این اوج گیری با آسیبهای اقتصادی و سیاسی و نا آرامی سالهای بسیار نزدیک کار را بر ایران بسیار سخت تر خواهد کرد.

بی لیاقتی مدیران سفارشی عدم تصمیم گیری به موقع روحانی و حتی مجلس اصول گرا وضع را بسیار پیچیده و سخت خواهد کرد.

کسری بودجه عظیم اختلاس های عظیم تر و به فکر خود بودن روحانی نشان از پایان پذیرفتن شکست بوسیله رئیس جمهور شیفته به غرب دارد؟

اینکه روحانی مشغول ساخت و ساز در نیاوران است نشان برنامه ریزی ایشان برای آینده خود دارد بدون اینکه برای آینده مردم کاری کرده باشد. ( او اهنگ رفتن کرده مهمات و لوازم کار را دارد فراهم می کند)

این نتیجه محتوم دورغ و تکبر شخصی روحانی است دیکتاتوری که فقط به مدارا با غرب می اندیشید؟

نه مدارا با مردم و اعتماد به توان داخلی فقط چشم امید به سرمایه گذاری خارجی داشت؟

مردم را دست بسته تحویل دشمن می دهد؟

این پایان غم انگیز روحانی است پایانی با شکست هولناک ؟

روزهای آخر هیتلر حاکی از اینست شکست چنان بر روح و روان او اثر جانکاه گذاشته بود که هیچ گاه نمی توانست حتی کوچکترین تصمیمی بگیرد؟

در واقع شکست از او سلب اراده کرده بود همانطور که از روحانی شکست سلب اختیار کرده است.

میراث شوم روحانی ورشکستگی دولت و ملت است برای سالیان دراز.

او انقدر به مردم دروغ گفت که رابطه مردم با روحانیت و حکومت را برای همیشه تخریب کرد.

چنان بی اعتمادی نسبت به دولت در مردم شکل گرفته است که در بیست سال آینده هم جبران نخواهد شد.

فرو ریزی اعتماد اجتماعی دولت حاصل تزویر و عدم صداقت دولت روحانی است.

او هم چنان مشغول دروغ بافی و تزویر است هیچ خانه ای ساخته و تحویل داده نخواهد شد در دولت روحانی هیچ خودرویی به مردم تحویل نخواهد شد؟

هر چه پروسه برکناری و جایگزینی روحانی بیشتر طول بکشد خسارات سنگین تر و عمیق تر خواهد شد.

حداقل امروز یک اتفاق در هم عقیده بودن در حاکمیت و ملت وجود دارد بیم آن می رود .

که این وحدت هم دچار تفرقه و جدایی شود آنگاه احتمال ترمیم هم اقتصاد هم وحدت ملی کار بسیار سخت و شاید غیر ممکن باشد.

  • حسین تاج احمدی
  • ۰
  • ۰

دولت مستعجل روحانی دارد بازی آخر را روی پرده می برد؟

شواهد حاکی از آن است که ایشان عمدا مشغول دستکاری در بازار ارز است؟

گویا کسری بودجه ایشان را کلافه کرده است همگی با ولخرجی ایشان هم در زندگی شخصی و هم زندگی کاری و مقامی آشنا هستند.

همانند بچه ننر و پولدار مرتب بذل و بخشش از کیسه خلیفه کرده و می کند.

جمله مشکوک منتصب به ایشان که نقل قول می شود حاکی از این تفکر است.

من در صحت این جمله شک دارم اما این حرکت و این تفکر از روحانی هم بر می آید هم با اصل مطابقت دارد؟

جمله مشکوک این است؟

من که مسئول نگهداری از قیمت ارز نیستم من مسئول دولت کارمندان و پرداخت یارانه هستم .

باید سر و ته خرج مملکت یکسان کنم.

باید دانست روحانی در سال 97 و 98 هم برای افزایش قیمت ها و تحت فشار گذاشتن حاکمیت چند حرکت مشابه داشته است؟

لذا بعید نیست این اقدامات در امتداد نارضایتی تراشیدن مردم باشد ( استفاده ابزاری از شورش های مردمی در چانه زنی با حاکمیت ).

بله ظاهر شما باید سر و ته بودجه را هم بیاورید اما به چه بهای ؟

بهای بسیار سنگین تخریب اقتصاد کشور ؟ و دفن اقشار ضعیف زیر بار تورم ؟

با این حساب سر انگشتی باید منتظر دلار 30 هزار تومانی باشیم؟

چون دلار 15 هزار تومانی و کسری بودجه 50 درصدی پر نمی شود مگر با دلار سی هزار تومانی؟

لذا عدم برکناری روحانی به منزله دلار 30 هزار تومانی خواهد بود

آنوقت باید دید امنیت ملی در دلار 30 هزار تومانی چه می شود؟

وقتی اقلام خوراکی با دلار مبنای نرخ در ایران درست دو برابر امروز نرخ داشته باشد؟

نرخ مرغ کیلویی 30 هزار تومان نرخ گوشت قرمز 200 هزار تومان نرخ تمام اقلام درست دو برابر امروز 

نرخ بهمن ماه امسال خواهد بود؟

آقای روحانی باش تا صبح دولتت بدمد.

  • حسین تاج احمدی