دولت سیزدهم بیش از هر دولتی مجروح و مصدوم میدان مین های انفجاری " تورم " اقتصاد ایران است.
ادامه این انفجارات بلاشک دولت سیزدهم را با تمام اخلاص و تلاش مقتول خود خواهد کرد.
تاسف بزرگ اینجاست که نصف این مین ها توسط خود این دولت کاشته شده است اگرچه دولت های قبلی بخصوص دولت روحانی بانی قسمت عظیمی از این مین ها است اما بیش از 40 درصد این مین ها با وعده و قوانین الزامی تصویب شده بعد از دولت روحانی کاشته شد.
وعده های بزرگ (توخالی بدون پشتوانه بدون کار کارشناسی ) وام های الزامی هزینه های نجومی تخصیص های مالی اعم از مسافرتهای بازدیدی دولت و تخصیصی مجلس سهم بزرگی در این زمینه داشتند تا جایی که وعده وام های الزامی و تکلیفی با سود پاینتر از عرف معمول اگر اجرایی شوند خود به اندازه بودجه کل سالانه دولت سوبسید پرداختی به نظام بانکی بر زمین خواهند گذاشت؟
نقدینگی عظیم 5000 همت که فقط 1000 همت آن در هفت ماه اول دولت سیزدهم ایجاد شده در این میدان نقش اساسی داشتند.
دولت سیزدهم در مواجه با طوفان درخواستهای کمک های مالی و افزایش بودجه نتوانست مقاومت کند با تخصیص های عجیب و غریب دست به خودکشی قبل از انفجار زد؟
فقط صورتحساب یک سفر استانی 2000 میلیارد تومان وجوهات اضافه بر بودجه به کشور تحمیل کرد در حالیکه کسری تامین بودجه همین سفر 5700 میلیارد تومان دیگر است که باید تهیه شود.
متاسفانه دولت آنجایی که باید تصمیمات سریع قاطع بگیرد فشل مردد عمل می کند مانند بستن پرونده افزایش حقوق ورتبه بندی معلمان و انجایی که باید از تصمیمات شتاب زده خودداری کند بسیار سریع عمل می کند مانند جراحی اقتصادی و حذف ارز ترجیهی این خود عامل بسیاری از تورمهای ناخواسته و غیر قابل کنترل شده است.
هر تصمیم و عملیات جدیدی نیاز به زمینه مساعد و کارشناسی افراد پخته زیادی دارد متاسفانه دولت بصورت خود خواسته زمینه مشورت و استفاده بیشتر از کارشناسان را بسته و در کنج تنهایی کارشناسی عمل می کند این بیشتر باز می گردد به هوچی گری جناح مخالف اصلاح طلب و عوامل مخالف دولت.
بعد از دولت و مجلس بیشترین سهم انفجارات تورمی ناشی از خلق اعتبار توسط بانک ها صورت گرفته است؟
فقدان اقتدار در بانک مرکزی و دست به عصا رفتن دولت در این زمینه باعث به بازی گرفتن سرنوشت اقتصادی 85 میلیون ایرانی توسط کمتر از 200 نفر سهام دار اصلی بانکهای خصوصی و خصولتی شده است؟
کافی است این دویست نفر یا تعدادی از آنان تصمیم بگیرند به خودشان وامی معادل 4500 میلیارد تومان ( جهت یک نفر ) عطا کنند وام های که بازگشت آن در ابهام کامل قرار دارد آنوقت همه مردم ایران باید خسارت چنین وامی را متحمل شوند؟
به همین سادگی به همین آسانی که هر روز دارد تکرار می شود صاحبان بانکهای خصوصی و خصولتی دارند مرتب از این وامها به خودشان یا نزدیکانشان می دهند آن هم بدون وثیقه یا با وثیقه های ظاهری و تو خالی ؟
فاجعه وقتی کامل می شود که این وامها مستقیم برای خرید ارز یا کالاهای در حال گران شدن تخصیص پیدا می کند.
بعد هم بانک مورد نظر وجه آن را از منابع بانک مرکزی برداشت می کند.
در حالیکه سرمایه گذاری برای تولید و کار واقعی در بازار بسته یا با موانع بسیاری روبرو هست؟
همین نسبت را در تمام اقشار با توانایی اقتصادی کمتر در تمام واحدهای کوچکتر دنبال کنید.
آنوقت نتیجه همین خواهد شد که می بینید؟
این فاجعه نظام بانکی بیشتر از خود دولت و مجلس در تشدید منظم و سالانه تورم نقش اساسی دارد.
اضافه کنید این اعتبار خلق شده توسط بانک ها به اضافه اعتبار هلدینک ها و شرکت های بزرگ صنعتی و نقدینگی 5000 همتی آنوقت قدرت تخریب را حدس بزنید؟
متاسفانه دولت ساده دل تازه کار با جوانان بی تجربه تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده می خواهد با این غول های مار خورده افعی شده مبارزه کند ساده ترین حالت ممکن رودست خوردن و دور زدن خواهد شد.
مافیا های مختلف مسلط بر بازار ارز طلا اتومبیل مسکن لوازم خانگی ابزار صنعتی معادن پیمانکاری هرگز نخواهند گذاشت بازار آرام و بی تورم مسیر خود را طی کند.
مگر اینکه قدرت برنامه ریزی و کنترل دولت بسیار محکم و مقتدرانه عمل کند.
حتی بدنه مدیریتی دولت هم خود عامل همین گروه بانکی مافیایی عمل می کند.
لذا باید تاکید کرد که آقای رئیسی در بد مخمصه ای گیر کرده است.
ادامه این وضعیت از دولت یک شکست خورده کامل خواهد ساخت اما چاره کار و مسیر گذر از این میدان مین؟
یکی از این گامها میتواند برجام باشد اما در این مورد بهتر دولت را تحت فشار نگذاشت چون نتایج آن بر خلاف بمباران رسانه ای جناح اصلاح طلب آنچنان اصولی و عمیق ماندگار نیست در واقع تاثیر بیشتر روانی زود گذر و غیر اساسی دارد.
بیش از 80 درصد مشکلات مدیریتی و داخلی هستند من قول می دهم بعد از تصویب برجام هم درست بعد از فروکش کردن هیجانات اولیه درب بر همان پاشنه سابق بچرخد و با وجود برجام باز تورم و مشکلات اقتصادی متعدد خواهیم داشت؟
تعویض مدیریت اولین گام دولت می تواند باشد تغییر چهره گامی بزرگ در نجات دولت خواهد بود .
متاسفانه دولت در این زمینه بیشتر دست بسته و مردد است بیشتر توجه به عناصر اصول گرا و جوان دارد این میدان خیلی کوچک و جای مانور ندارد؟
اولا وجود دو یا چند مدیر غیر جناحی می تواند شانس موفقیت بالا ببرد بخصوص مدیران مسن تر در حوزه اقتصادی بانکی و تخصصی
دوم باز کردن مسیر سیلاب نقدینگی است .
وقتی مسیر این سیل 5000 همتی بسته است نه امکان سرمایه گذاری در صنعت است نه امکان سرمایه گذاری در کشاورزی نه در مسکن بدیهی است این سیل برخواهد گشت به سمت مردم؟
مسیر بهبود کسب کار بسته است هنوز هم قانون مجلس اجرایی نشده و دولت در این زمینه مشکل دارد.
اصولا دو وزارتخانه جهاد کشاورزی و صنعت معدن بازرگانی حاضر به دادن امتیازات به سرمایه گذاران نیستند ؟
این دو ساخته شده تنظیم شده اند برای بستن راه برای اشکال گرفتن برای رشوه گرفتن با این روش دولت موفق نخواهد شد؟
بهترین راه تشکیل تیم های عملیاتی از اعضاء انجمن های اسلامی و بسیج همین دو وزراتخانه است برای عطای موافقت اصولی های انقلابی .و گسترده بخصوص در موارد مورد نیاز کشور؟
گام بعدی اعلام پذیره نویسی و ساخت چند شرکت بزرگ سرمایه گذاری در زمینه استخراج نفت و گاز در میدان چالوس و استخراج گاز در عسلویه و ساخت تولید کامیون اتوبوس و حتی تولید ماشین آلات راهسازی ساخت راه آهن و اسکله
همینطور پذیره نویسی برای یک شرکت بزرگ برای ساخت کانال بزرگ کشتیرانی و انتقال آب دریای عمان به خراسان و دریای خزر که هم در تامین آّب کشاورزی و صنعتی کشور می تواندگام بزرگی باشد
این شرکت می تواند بدون سرمایه گذاری دولت بزرگترین خدمت برای ایران انجام دهد سرمایه بخش خصوصی و نقدینگی کشور برای این پروژه کافی است به شرطی که دولت در اقناع و همکاری مردم اقدامات کافی انجام دهد.
سوم بستن راه ایجاد اعتبار کاغذی و برداشت بانک های خصوصی از بانک مرکزی است
این کار بدون جدیت و همکاری قوه قضاییه امکان پذیر نیست در واقع چرا باید ملت ایران هزینه بانکهای ورشکسته خصوصی را بدهند ؟
دو تا از این بانکها در ورشکستگی کامل به سر می برند اما دولت سعی در لاپوشانی و اختفاء موضوع دارد.
مبالغ فریز شده و حتی غیر قابل بازگشت بیش از بودجه سالانه کشور است؟
وقتی دولت بانک ها را ملزم به تمکین از مقرارت کند بقیه هولدینک ها و بخش خصوصی هم به تبع کنار خواهند کشید.
چهام بستن درب خزانه و سه قفله کردن خرجهای اضافی است؟
متاسفانه هنوز هم شاهد تغییر دکوراسیون و هزینه های افسانه ای در وزراتخانه ها هستیم؟
اما پنجمین عامل و گام اساسی تامین کسری بودجه از گذر ساده سازی قانون مالیات و بستن راههای افزایش قیمت زمین ملک و ساختمان است.
طی پنج بند طلایی؟
بند اول اخذ نیم درصد مالیات از هر گردش مالی اعم از چک تراکنش فروش خرید از طریق بانکها ( در واقع مالیات اصناف صنعت وتولید کشاورزی با همان ضریب نیم درصد باید بسته شود )
بند دوم اخذ مالیات ده درصدی نرخ روز املاک برای معاملات زیر یک سال و کم شدن یک ونیم درصد به ازای هر سال تا ده سال از انتقال هر ملک به گونه ای که املاکی که ده سال معامله نشده اند فقط یک درصد مالیات اخذ شود ( این قانون راه معاملات مکرر بسته ومسکن از کالای قابل سفته بازی و افزایش تورم مصون خواهد کرد)
همین نوع مالیات را هم برای ماشین می توان ایجاد کرد تا از قیمتهای افسانه ای و تورمی غیر قابل توجیه اتومبیل هم جلوگیری شود.
بند سوم مالیات بر اماکن آبادمانند مغازه خانه کارخانه مزرعه در حال کار صفر و مالیات بر اماکن بسته تعطیل و غیر فعال یک پنج هزارم نرخ روز اخذ گردد
بند چهارم مالیات بر صادرات صفر درصد اعلام شود
بند پنجم مالیات بر حقوق اشخاص و کارمندان بغیر از همان نیم درصد صفر اعلام گردد.
فقط هم این مالیات ساده می تواند کشور از منجلاب کسری بودجه بیکاری سفته بازی نجات دهد؟
اگرچه همین قوانین به ظاهر ساده نیاز به آئین نامه های اجرایی و کار بیشتر در جزئیات دارد که به موقع مقتضی شرح بیشتری خواهم داد.
- ۰۱/۰۵/۰۶